(۶۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۰ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
از ميان ائمه کدام يک و امام حسين (ع) کي و در کجا با حديث غدير استدلال کردند؟
کدام یک از ائمه(ع) برای اثبات امامت، به حدیث یا خطبه غدیر استدلال کردهاند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
الف) از ميان ائمه (ع) ، حضرت علي (ع) در چند جا با اين حديث استدلال کرده اند:
{{درگاه|غدیر}}
{{خطبه غدیر}}
[[امام علی(ع)]]، [[حضرت فاطمه(س)]]، [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] در برخی احتجاجهای خود با مخالفانشان به [[خطبه غدیر]] استدلال کردهاند. امام علی(ع) در موارد زیادی برای [[خلافت]] خود بعد از [[رسولالله(ص)]] به [[سند حدیث غدیر|حدیث غدیر]] استدلال کرده است. امام علی(ع) به این حدیث در جلسهای با [[ابوبکر|خلیفه اول]] پس از [[جریان سقیفه]]، در جلسه شورای شش نفره برای انتخاب جانشین [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]]، در ایام خلافت [[عثمان بن عفان|خلیفه سوم]] و در دوران خلافت خود استدلال کرده است.
۱. در احتجاج حضرت بر پنج تن از اهل شوري، براي اولويت خود؛ که حضرت بعد از استدلالات فراواني که با اهل شوري داشتند به اينجا رسيدند که: «فانشدکم بالله: هل فيکم احد قال له رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ من کنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه و انصر من نصره ليبلّغ الشاهد الغائب، غيري؟ قالوا: اللهم لا و...».<ref>شيخ عبدالحسين احمد اميني، الغدير، مرکز الغدير للدراسات الاسلاميه، ۱۴۱۶ق، ۱۹۹۵م، ج۱، ص۳۲۷.</ref>
حضرت زهرا(س) بعد از [[رحلت پیامبر(ص)]] در جلسهای با [[مهاجران]] و [[انصار]] به حدیث غدیر استدلال میکند و آنان را به دلیل فراموش کردن آن سرزنش می کند. امام حسن(ع) در جریان [[صلح امام حسن(ع)|صلح با معاویه]] در اینکه پس از پیامبر(ص) چه کسی شایسته مقام [[امامت]] است، به حدیث غدیر استدلال کرد. [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] نیز قبل از مرگ [[معاویه]] در سفر [[حج]]، در سخنانی معاویه را غصبکننده خلافت دانست و برای اثبات [[فضیلت امام علی(ع)]] به حدیث غدیر استناد کردند.
۲. احتجاج حضرت با گروه زيادي از مهاجر و انصار.<ref>همان، ج۱، ص ۳۳۴.</ref>
== امام علی(ع) ==
امام علی(ع) در موارد زیادی برای اثبات حقانیت خویش برخلافت، به حدیث غدیر استدلال کرده است.
۳. احتجاج حضرت در جمع زيادي از مردم کوفه.<ref>همان، ج۱، ص۳۳۹.</ref>
* '''استدلال به حدیث غدیرخم در جلسهای با ابوبکر:''' بعد از رحلت رسولالله(ص) وقتی ابوبکر دید که علی(ع) با او بیعت نمیکند اجازه ملاقات خصوصی خواست و با امیرمومنان(ع) سخنانی گفت. حضرت فضایل خود را برشمرد و فرمود: {{نقل قول|أَنْشُدُکَ بِاللَّهِ أَنَا الْمَوْلَی لَکَ وَ لِکُلِّ مُسْلِمٍ بِحَدِیثِ النَّبِیِّ ص یَوْمَ الْغَدِیرِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْت<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۵۰.</ref>تو را به خدا آیا طبق حدیث پیامبر در روز غدیر، من مولای تو و همه مسلمانان هستم یا تو؟ ابوبکر گفت: بلکه تو.}}
۴. احتجاج حضرت در جنگ جمل.<ref>همان، ج۱، ص۳۷۸.</ref>
* '''استدلال به حدیث غدیر در جلسه شورای شش نفره برای تعیین خلیفه بعد از عمر بن خطاب:''' حضرت برای اولویت خود بر دیگران بعد از استدلالهای فراوانی که با اهل شوری داشتند، فرمود: {{نقل قول|آیا غیر از من کسی هست که رسولالله او را در غدیر خم به ولایت نصب کرده باشد؟ همه گفتند: به خدا قسم نه.<ref>ابن مردویه اصفهانی، احمد بن موسی، مناقب علی بن أبی طالب وما نزل من القرآن فی علی، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق/۱۳۸۲ش، ص۱۳۲.</ref>}}
۵. استدلال به اين حديث در جنگ صفين.<ref>همان، ج۱، ص۳۹۴.</ref>
* '''استدلال به حدیث غدیر در ایام خلافت عثمان:''' علی(ع) در جمعی از انصار و قریش در زمان خلافت عثمان، به خطبه رسول الله(ص) در غدیرخم و نزول آیه اکمال<ref>سوره مائده، آیه۳.</ref> و بیعت ابوبکر و عمر و مردم با خود تصریح کرد و آنها گفتند یا علی خوب حفظ کردهای و ما قسمتهایی از این خطبه را فراموش کرده بودیم.<ref>قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، دار الأسوة للطباعة والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۴۷. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۵ق، ص۲۷۷.</ref>
ب) همچنين حضرت زهرا (س) به اين حديث استدلال کرده اند: «انسيتم قول رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ يوم غدير خمّ: من کنت مولاه فعلي مولاه، و قوله ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ : انت مني بمنزله هارون من موسي (ع) ».<ref>همان، ج۱، ص۳۹۶.</ref> آيا بيان رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ را در روز غدير فراموش کرده ايد: که فرمودند هر کس من مولاي او هستم، علي مولاي اوست و فرمودند (ص) : يا علي تو نسبت به من، به منزله هارون هستي نسبت به موسي (ع) .
* '''استدلال به حدیث غدیر در ایام خلافت خود:''' حضرت علی(ع) در روز «رُحْبَه» در ایام خلافتش مردم را برای یادآوری روز «غدیر» گرد آورد و به آنها فرمود: {{متن عربی|شما را به خدا سوگند میدهم، هر مسلمانی از پیامبر شنیده که در روز غدیر چه فرمود، بپا خیزد و آنچه را شنیده شهادت دهد و بجز کسی که در آن روز پیامبر را میدیده بپا نخیزد}}؛ عدهای از صحابه بپا خاستند و به آنچه در مورد نصّ غدیر شنیده و شاهد بودند شهادت دادند.<ref>ابن حجر، الاصابه، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۱۳۶. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابه، بیروت، دار الکتاب العربی، ج۳، ص۳۰۷.</ref> در روایت دیگر آمده است [[زید بن ارقم]] شهادت نداد و امام او را نفرین کرد و بیناییش را از دست داد.<ref>ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۷۴.</ref>
ج)امام حسن (ع) نيز در احتجاجي که در سال ۴۱ هجري در جريان صلح، با معاويه داشتند، در اينکه پس از پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ چه کسي شايسته مقام امامت بود، به اين حديث استدلال نمودند.
* احتجاج امیرمومنان علی(ع) به حدیث غدیر در مقابل گروهی از مهاجر و انصار؛ احتجاج در مقابل جمع مردم کوفه بعد از به خلافت رسیدن؛ احتجاج در [[جنگ جمل]]؛ احتجاج در [[جنگ صفین]] و … از جمله مواردی است که در منابع تاریخی ثبت شده است.<ref>امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۳۴. ص۳۳۹. ص۳۷۸ و ص۳۹۴.</ref> [[علامه امینی]] علاوه بر [[کتاب الغدیر]]، کتاب مستقلی در این موضوع دارند به نام (المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر). علامه امینی روایات اهل سنّت را با سند در این کتاب ذکر میکند که امام علی(ع) برای خلافت خود به حدیث غدیر استناد میکرد.
حضرت در ضمن يک سخنراني، بعد از حمد و ثناي الهي و ذکر پيامبر و فضايل اهل بيت (ع) به اينجا رسيدند که «و سمعوه يقول لابي: انت مني بمنزله هارون من موسي الاّ انه لا نبي بعدي: و قد رأوه و سمعوه حين أخذ بيد ابي بغدير خمّ و قال لهم: من کنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، ثم امرهم أن يبلّغ الشاهد الغائب».<ref>همان، ج۱، ص۳۹۷.</ref> و همه شنيدند که پيامبر اکرم ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ به پدرم فرمود: تو براي من به منزله هارون هستي نسبت به موسي الاّ اين که بعد از من پيامبري نيست: و همه ديدند و شنيدند هنگامي که پيامبر دست پدرم را در غدير خم گرفت و به مردم گفت: هر کس من مولاي اويم، علي مولاي اوست.
== حضرت زهرا(س) ==
[[پرونده:Man konto molah.jpg|بندانگشتی|«من کنت مولاه فعلی مولاه» به خط معلی]]
ابنجزری از علمای اهلسنت در روایتی آورده است که حضرت زهرا(س) فرمود: {{نقل قول|آیا بیان رسول خدا(ص) را در روز غدیر فراموش کردهاید که فرمود هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست و فرمود یا علی نسبت تو به من، به منزله هارون نسبت به موسی(ع) است.<ref>ابن جزری، محمد، أسنی المطالب فی مناقب الإمام علی، بیجا، بینا، بیتا، ج۱، ص۵۰.</ref>}}
خدايا دوست بدار کسي را که او را دوست مي دارد و دشمن بدار کسي که او را دشمن مي دارد و سپس فرمود: که حاضران به غايبين برسانند و...
محمود بن لبید گوید: بعد از وفات رسولالله(ص) فاطمه در کنار قبر [[شهدای احد]] حاضر شده و گریه میکرد، از آن حضرت پرسیدم: آیا رسول خدا قبل از وفاتش به امامت علی تصریح کرده بود؟ فرمود: {{نقل قول|وَا عَجَبَاهْ أَ نَسِیتُمْ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ<ref>خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، قم، نشر بیدار، ۱۴۰۱ ق، ص۱۹۸.</ref> وا عجبا! آیا روز غدیر خم را فراموش کردهاید؟!}}
محمود بن لبید گفت: همینطور است اما من میخواهم آنچه را که پیامبر به شما گفته است را بشنوم. فاطمه(س) فرمود: {{متن عربی|خدا را شاهد میگیرم که از پدرم شنیدم فرمود: علی بهترین جانشین است که برای شما گذاشتهام و او امام و خلیفه بعد از من است و دو فرزندم و نه نفر از فرزندان حسین، ائمه نیکان هستند.<ref>خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، قم، نشر بیدار، ۱۴۰۱ ق، ص۱۹۸.</ref>}}
د) استدلال امام حسين (ع) به حديث غدير در سال (۵۸ ، ۵۹) هجري: امام حسين (ع) يک يا دو سال قبل از مرگ معاويه به همراه عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر و عده اي از بني هاشم براي انجام حج، به مکه عزيمت نمودند، حضرت در آن سال بني هاشم و شيعيان را در مني به دور خود جمع کرد و بعد از سخنراني شديدي بر عليه معاويه که ولايت عهدي يزيد را مطرح کرده بود، و ذکر بياناتي در مورد غصب خلافت و فضيلت و برتري خود و اهل بيت (ع) ، به حديث غدير اشاره کردند: «انشدکم الله اتعلمون انّ رسول الله نصبه يوم غدير خمّ، فنادي له بالولايه، و قال: وليبلّغ الشاهد الغائب؟» قالوا: اللهم نعم... الحديث؛ شما را به خداوند سوگند مي دهم آيا مي دانيد همانا رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله وسلّم ـ ، پدرم علي را در روز غدير خم به عنوان ولي نصب کرد و گفت: حاضرين به غايبين برسانند؟ همه جمع گفتند: آري ما گواهي مي دهيم».<ref>همان، ج۱، ص۳۹۸.</ref>
== امام حسن مجتبی(ع) ==
{{پایان پاسخ}}
امام حسن(ع) در سال ۴۱ هجری و در جریان صلح با [[معاویه]] در اینکه پس از پیامبر اکرم(ص) چه کسی شایسته مقام امامت بود، به حدیث غدیر استدلال کرد و فرمود: {{نقل قول|و همه دیدند و شنیدند هنگامی که پیامبر(ص) دست پدرم را در غدیر خم گرفت و به مردم گفت: هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست، خدایا دوست بدار کسی که او را دوست میدارد و دشمن بدار کسی که او را دشمن میدارد و سپس فرمود: حاضران به افراد غایب برسانند.<ref>قندوزی حنفی، سلیمان بن ابرهیم، ینابیع الموده لذوی القربی، بیجا، دار الأسوة للطباعة والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۶۹.</ref>}}
{{مطالعه بیشتر}}
این خطبه را [[شیخ طوسی]] با اندک تفاوتی در [[الامالی طوسی|الامالی]] آورده است.<ref>طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۶۶، مجلس۲۱.</ref>
==معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:==
۱ـ الغدير، ج۱، ص۳۷۷ الي ۴۲۲.
== امام حسین(ع) ==
امام حسین(ع) در سال ۵۸ یا ۵۹ هجری قمری، قبل از مرگ معاویه در سفر به [[مکه]] برای [[حج]]، بنیهاشم و [[شیعیان]] را در [[سرزمین مِنا]]، دور خود جمع کرد و با سخنانی معاویه را غصب کننده خلافت دانست و برای فضیلت امیرمومنان(ع)، به حدیث غدیر خم استناد کرد و از مردم پرسید: {{نقل قول|أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ نَصَبَهُ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَنَادَی لَهُ بِالْوَلَایَةِ وَ قَالَ لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَم<ref>مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۳۳، ص۱۸۳. امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۱، ص۳۹۸.</ref> شما را به خداوند سوگند میدهم آیا میدانید همانا رسول خدا(ص)، پدرم علی را در روز غدیر خم به عنوان ولی نصب کرد و گفت: حاضران به افراد غایب برسانند؟ همگی گفتند: آری ما گواهی میدهیم.}}
۲ـ احتجاج، ج۱، ص۲۹۶ الي ۳۰۶ و ج۲، ص۵۹، احمد بن علي طبرسي، مترجم، بهزاد جعفري، دارالکتب الاسلامي.
۳. ناسخ التواريخ امام حسين (ع) ميرزا محمد تقي سپهر، ۱۵۳ تا ۱۵۶ ـ بازنويسي، محمد محمدي اشتهاردي.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
==منابع==
<references />
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه فرعی۱ =امامت عامه
| شاخه فرعی۲ =راه شناخت امام
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =
| شناسه = شد
| تیترها =
| تیترها = شد
| ویرایش =
| ویرایش =
| لینکدهی =
| لینکدهی =شد
| ناوبری =
| ناوبری =
| نمایه =
| نمایه = شد
| تغییر مسیر =
| تغییر مسیر =شد
| بازبینی =
| ارجاعات =
| تکمیل =
| بازبینی نویسنده =
| اولویت =
| ارزیابی کمی = شد
| کیفیت =
| تکمیل =
| اولویت =ج
| کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[ar: استدلال أهل البيت (عليهم السلام) بحديث الغدير]]
[[bn:গাদীর হাদিসের উপর আহলে বাইতের (আ.) দলীল]]
[[ur:ائمہ کا حدیث غدیر سے استدلال]]
[[es:Argumento de Ahl al-Bayt contra Ghadeer Hadith]]
[[en:The Ahl al-Bayt's Argument Based on the Hadith of Ghadir]]
[[ps:په غدیر حدیث د اهل بیتو استدلال]]
[[ru:Аргумент Ахль аль-Байта Гадиру Хадису]]
[[ms:Argumentasi Ahlul Bayt Dengan Hadis Ghadir]]
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۴۴
سؤال
کدام یک از ائمه(ع) برای اثبات امامت، به حدیث یا خطبه غدیر استدلال کردهاند؟
حضرت زهرا(س) بعد از رحلت پیامبر(ص) در جلسهای با مهاجران و انصار به حدیث غدیر استدلال میکند و آنان را به دلیل فراموش کردن آن سرزنش می کند. امام حسن(ع) در جریان صلح با معاویه در اینکه پس از پیامبر(ص) چه کسی شایسته مقام امامت است، به حدیث غدیر استدلال کرد. امام حسین(ع) نیز قبل از مرگ معاویه در سفر حج، در سخنانی معاویه را غصبکننده خلافت دانست و برای اثبات فضیلت امام علی(ع) به حدیث غدیر استناد کردند.
امام علی(ع)
امام علی(ع) در موارد زیادی برای اثبات حقانیت خویش برخلافت، به حدیث غدیر استدلال کرده است.
استدلال به حدیث غدیرخم در جلسهای با ابوبکر: بعد از رحلت رسولالله(ص) وقتی ابوبکر دید که علی(ع) با او بیعت نمیکند اجازه ملاقات خصوصی خواست و با امیرمومنان(ع) سخنانی گفت. حضرت فضایل خود را برشمرد و فرمود:
«
أَنْشُدُکَ بِاللَّهِ أَنَا الْمَوْلَی لَکَ وَ لِکُلِّ مُسْلِمٍ بِحَدِیثِ النَّبِیِّ ص یَوْمَ الْغَدِیرِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْت[۱]تو را به خدا آیا طبق حدیث پیامبر در روز غدیر، من مولای تو و همه مسلمانان هستم یا تو؟ ابوبکر گفت: بلکه تو.
»
استدلال به حدیث غدیر در جلسه شورای شش نفره برای تعیین خلیفه بعد از عمر بن خطاب: حضرت برای اولویت خود بر دیگران بعد از استدلالهای فراوانی که با اهل شوری داشتند، فرمود:
«
آیا غیر از من کسی هست که رسولالله او را در غدیر خم به ولایت نصب کرده باشد؟ همه گفتند: به خدا قسم نه.[۲]
»
استدلال به حدیث غدیر در ایام خلافت عثمان: علی(ع) در جمعی از انصار و قریش در زمان خلافت عثمان، به خطبه رسول الله(ص) در غدیرخم و نزول آیه اکمال[۳] و بیعت ابوبکر و عمر و مردم با خود تصریح کرد و آنها گفتند یا علی خوب حفظ کردهای و ما قسمتهایی از این خطبه را فراموش کرده بودیم.[۴]
استدلال به حدیث غدیر در ایام خلافت خود: حضرت علی(ع) در روز «رُحْبَه» در ایام خلافتش مردم را برای یادآوری روز «غدیر» گرد آورد و به آنها فرمود: «شما را به خدا سوگند میدهم، هر مسلمانی از پیامبر شنیده که در روز غدیر چه فرمود، بپا خیزد و آنچه را شنیده شهادت دهد و بجز کسی که در آن روز پیامبر را میدیده بپا نخیزد»؛ عدهای از صحابه بپا خاستند و به آنچه در مورد نصّ غدیر شنیده و شاهد بودند شهادت دادند.[۵] در روایت دیگر آمده است زید بن ارقم شهادت نداد و امام او را نفرین کرد و بیناییش را از دست داد.[۶]
احتجاج امیرمومنان علی(ع) به حدیث غدیر در مقابل گروهی از مهاجر و انصار؛ احتجاج در مقابل جمع مردم کوفه بعد از به خلافت رسیدن؛ احتجاج در جنگ جمل؛ احتجاج در جنگ صفین و … از جمله مواردی است که در منابع تاریخی ثبت شده است.[۷]علامه امینی علاوه بر کتاب الغدیر، کتاب مستقلی در این موضوع دارند به نام (المناشده و الاحتجاج بحدیث الغدیر). علامه امینی روایات اهل سنّت را با سند در این کتاب ذکر میکند که امام علی(ع) برای خلافت خود به حدیث غدیر استناد میکرد.
حضرت زهرا(س)
«من کنت مولاه فعلی مولاه» به خط معلی
ابنجزری از علمای اهلسنت در روایتی آورده است که حضرت زهرا(س) فرمود:
«
آیا بیان رسول خدا(ص) را در روز غدیر فراموش کردهاید که فرمود هر کس من مولای او هستم، علی مولای اوست و فرمود یا علی نسبت تو به من، به منزله هارون نسبت به موسی(ع) است.[۸]
»
محمود بن لبید گوید: بعد از وفات رسولالله(ص) فاطمه در کنار قبر شهدای احد حاضر شده و گریه میکرد، از آن حضرت پرسیدم: آیا رسول خدا قبل از وفاتش به امامت علی تصریح کرده بود؟ فرمود:
«
وَا عَجَبَاهْ أَ نَسِیتُمْ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ[۹] وا عجبا! آیا روز غدیر خم را فراموش کردهاید؟!
»
محمود بن لبید گفت: همینطور است اما من میخواهم آنچه را که پیامبر به شما گفته است را بشنوم. فاطمه(س) فرمود: «خدا را شاهد میگیرم که از پدرم شنیدم فرمود: علی بهترین جانشین است که برای شما گذاشتهام و او امام و خلیفه بعد از من است و دو فرزندم و نه نفر از فرزندان حسین، ائمه نیکان هستند.[۱۰]»
امام حسن مجتبی(ع)
امام حسن(ع) در سال ۴۱ هجری و در جریان صلح با معاویه در اینکه پس از پیامبر اکرم(ص) چه کسی شایسته مقام امامت بود، به حدیث غدیر استدلال کرد و فرمود:
«
و همه دیدند و شنیدند هنگامی که پیامبر(ص) دست پدرم را در غدیر خم گرفت و به مردم گفت: هر کس من مولای اویم، علی مولای اوست، خدایا دوست بدار کسی که او را دوست میدارد و دشمن بدار کسی که او را دشمن میدارد و سپس فرمود: حاضران به افراد غایب برسانند.[۱۱]
امام حسین(ع) در سال ۵۸ یا ۵۹ هجری قمری، قبل از مرگ معاویه در سفر به مکه برای حج، بنیهاشم و شیعیان را در سرزمین مِنا، دور خود جمع کرد و با سخنانی معاویه را غصب کننده خلافت دانست و برای فضیلت امیرمومنان(ع)، به حدیث غدیر خم استناد کرد و از مردم پرسید:
«
أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ أَ تَعْلَمُونَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ نَصَبَهُ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَنَادَی لَهُ بِالْوَلَایَةِ وَ قَالَ لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ قَالُوا اللَّهُمَّ نَعَم[۱۳] شما را به خداوند سوگند میدهم آیا میدانید همانا رسول خدا(ص)، پدرم علی را در روز غدیر خم به عنوان ولی نصب کرد و گفت: حاضران به افراد غایب برسانند؟ همگی گفتند: آری ما گواهی میدهیم.
»
منابع
↑ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۵۰.
↑ابن مردویه اصفهانی، احمد بن موسی، مناقب علی بن أبی طالب وما نزل من القرآن فی علی، قم، دار الحدیث، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق/۱۳۸۲ش، ص۱۳۲.
↑قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة لذوی القربی، دار الأسوة للطباعة والنشر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۴۷. شیخ صدوق، محمد بن علی، کمال الدین و تمام النعمه، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۵ق، ص۲۷۷.
↑ابن حجر، الاصابه، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۱۳۶. ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، اسد الغابه، بیروت، دار الکتاب العربی، ج۳، ص۳۰۷.
↑ابن ابی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۷۴.
↑امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۳۴. ص۳۳۹. ص۳۷۸ و ص۳۹۴.