شکایت حضرت زهرا(س) از فقر: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
{{درگاه|فاطمی}} | {{درگاه|فاطمی}} | ||
'''شکایت [[حضرت زهرا(س)]] از [[فقر]]''' محتوای روایاتی است که در صحت سند آنها تردید شده است. این محتوا از دو [[روایت]] برداشت شده که با روایات دیگری که درباره [[قناعت]] و [[زهد]] حضرت زهرا(س) وارد شده در تعارض است. | |||
== | == روایت اول == | ||
روایاتی از [[امام باقر(ع)]] با اختلاف جزئی نقل شده است که: {{عربی|أَنَّ النِّسْوَةَ قُلْنَ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ خَطَبَكِ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَرَدَّهُمْ أَبُوكِ وَ زَوَّجَكِ عَائِلًا فَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ زَوَّجْتَنِي عَائِلًا فَهَزَّ رَسُولُ اللَّهِ بِيَدِهِ مِعْصَمَهَا وَ قَالَ لَا يَا فَاطِمَةُ وَ لَكِنْ زَوَّجْتُكِ أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَكْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَعْظَمَهُمْ حِلْماً أَ مَا عَلِمْتِ يَا فَاطِمَةُ أَنَّهُ أَخِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَضَحِكَتْ وَ قَالَتْ رَضِيتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي قُبَيْلٍ لَمْ أُزَوِّجْكِ حَتَّى أَمَرَنِي جَبْرَئِيل|ترجمه=زنان قریش به حضرت فاطمه(س) گفتند: فلان و فلان، خواستگار تو بودند، پدر تو آنان را رد کرد و تو را به مردی شوهر داد که تهیدست است. هنگامی که پیامبر(ص) نزد دخترش آمد، فاطمه(س) سخن زنان قریش را به پدر گفت. پیامبر با دست خود مچِ دست فاطمه را تکان داد و به وی فرمود: نه!، ای فاطمه! تو را به شخصیتی دادم که از لحاظ اسلام بر همه مقدّم و از نظر علم از همه اعلم و از نظر حلم از همه بزرگتر است. ای فاطمه! آیا نمیدانی که علی در دنیا و آخرت برادر من است؟ فاطمۀ زهرا پس از این سخنان خندید و گفت: یا رسول اللّه! راضی شدم». در روایت ابوقبیل آمده است: «تو را به ازدواج علی(ع) در نیاوردم مگر پس از آنکه جبرئیل در این مورد به من فرمان داد}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبی طالب|سال=1379|نام=محمد بن على|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانى|ناشر=قم، انتشارات علامه|جلد=3|صفحه=344}}</ref> | |||
از متن روایت جملهای که از آن شکایت حضرت زهرا(س) استفاده شود وجود ندارد، بلکه بعد از ورود پیامبر، حضرت زهرا(س) کلام زنان قریش را به حضرت عرض کردند و پیامبر در پاسخ فضایلی را برای [[امیرالمؤمنین(ع)]] شمردند که این روایت هم بیشتر در بابهایی مطرح شده که در آنها اشاره به فضایل [[امام علی(ع)]] شده است. | |||
=== بررسی سند و دلالت روایت اول === | |||
سند این روایت مرسل است؛ [[ابن شهر آشوب]] (متوفی ۵۸۸ق) تا [[معقل بن یسار]] که طبق نقل [[شیخ طوسی]] از اصحاب رسول خدا(ص) است،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=رجال|سال=1373|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=قم، انتشارات جامعه مدرسین|صفحه=47}}</ref> فاصلۀ زیادی است و ابن شهر آشوب نمیتواند از او نقل حدیث کند. بقیۀ راویانی که در سند قرار گرفتهاند غیر از امام باقر(ع) و حبیب بن ابیثابت که تابعی است، از [[اصحاب رسول خدا(ص)]] هستند. ابنشهر آشوب هم سندی بین خود و آنها ذکر نکرده است.<ref group="یادداشت">سند روایت: (مَعْقِلُ بْنُ يَسَارٍ وَ أَبُو قُبَيْلٍ وَ ابْنُ إِسْحَاقَ وَ حَبِيبُ بْنُ أَبِي ثَابِتٍ وَ عِمْرَانُ بْنُ حُصَيْنٍ وَ ابْنُ غَسَّانَ وَ الْبَاقِرُ ع) | |||
</ref> راویان روایت غیر از امام باقر(ع) افرادی مجهول یا مهمل هستند؛ مجهول به راویای گفته میشود که نام راوی در منابع رجالی نیامده و اگر هم آمده به خاطر نامشخص بودن هویت، حکم به جهالت و ناشناس بودن او شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آشنایی با علوم حدیث|سال=1383|نام=علی|نام خانوادگی=نصیری|ناشر=قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم|صفحه=189}}</ref> و مهمل نیز به راوی گفته میشود که نام او در کتب رجال برده شده، اما دربارۀ مدح یا ذم او سکوت شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اصول الحدیث و احکامه|سال=1426|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی|ناشر=قم، مؤسسه امام صادق(ع)|صفحه=118}}</ref> | |||
== روایت دوم == | |||
بریده نقل میکند: {{عربی|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قُمْ بِنَا يَا بُرَيْدَةُ نَعُودُ فَاطِمَةَ فَلَمَّا أَنْ دَخَلْنَا عَلَيْهَا أَبْصَرَتْ أَبَاهَا دَمَعَتْ عَيْنَاهَا قَالَ مَا يُبْكِيكِ يَا ابْنَتِي قَالَتْ قِلَّةُ الطُّعْمِ وَ كَثْرَةُ الْهَمِّ وَ شِدَّةُ السُّقْمِ قَالَ لَهَا أَمَا وَ اللَّهِ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِمَّا تَرْغَبِينَ إِلَيْهِ يَا فَاطِمَةُ أَ مَا تَرْضَيْنَ أَنِّي زَوَّجْتُكِ خَيْرَ أُمَّتِي أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَكْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَفْضَلَهُمْ حِلْماً وَ اللَّهِ إِنَّ ابْنَيْكَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة|ترجمه=پیامبر اسلام(ص) به او گفت به عیادت فاطمه(س) بروند که مریض است. فاطمه(س) پدرش را که دید اشک بر چشمانش جاری شد. پیامبر سبب گریه را پرسید؟ فاطمه: کمیِ طعام و بسیاریِ غم و سختی بیماری. پیامبر: و اللّه که آنچه نزد خداوند برای تو آماده است بهتر از چیزی است که تو به آن رغبت داری. ای فاطمه آیا تو راضی نیستی که تو را به ازدواج فردی که بهترین امت من، عالمترین آنها، افضل ایشان از روی حلم است، در آوردم. به خدا سوگند که دو پسر تو بهترین جوانان اهل بهشت هستند}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=كشف الغمة في معرفة الأئمة|سال=1381|نام=على بن عيسى|نام خانوادگی=اربلی|ناشر=تبریز، انتشارات بنی هاشمی|جلد=1|صفحه=149}}</ref> | |||
'''روایت | این روایت به نقل از کتاب فضائل امیرالمؤمنین(ع) در [[مناقب خوارزمی|''مناقب خوارزمی'']] است. این روایت دارای سندی است که به دلیل وجود راویان مجهول در آن ضعیف خوانده شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فضائل أمير المؤمنين|تاریخ=1424|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=ابن عقده كوفى|ناشر=قم، دلیل ما|صفحه=25}}</ref> | ||
== روایات مخالف == | |||
در مقابل این دو روایت، احادیث دیگری وجود دارد که اشاره به زُهد و قِناعت حضرت زهرا(س) دارند. در روایتی آمده است که حضرت زهرا(س) به رسول خدا(ص) عرض کردند: «ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که شبها بر روی آن میخوابیم و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=۱۴۰۳|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دارإحیاء التراث العربی|جلد=8|صفحه=303}}</ref> | |||
در روایت دیگری آمده است که در یکی از روزها امام علی(ع) گفت: «فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی رها شوم؟ فاطمه عرض کرد: نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دارإحیاء التراث العربی|جلد=43|صفحه=59}}</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۶۲: | خط ۴۳: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه =شد | | نمایه =شد | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| | | ارزیابی کمی = | ||
| | | ارزیابی کیفی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ب | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]] | |||
[[رده:کرامت]] | |||
[[رده:معجزه]] | [[رده:معجزه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۲
آیا روایاتی که حضرت زهرا(س) از فقر شکایت میکند صحیح است و در صورت صحت، با عصمت و زهد و سادهزیستی ایشان منافات ندارد؟
شکایت حضرت زهرا(س) از فقر محتوای روایاتی است که در صحت سند آنها تردید شده است. این محتوا از دو روایت برداشت شده که با روایات دیگری که درباره قناعت و زهد حضرت زهرا(س) وارد شده در تعارض است.
روایت اول
روایاتی از امام باقر(ع) با اختلاف جزئی نقل شده است که: «أَنَّ النِّسْوَةَ قُلْنَ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ خَطَبَكِ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَرَدَّهُمْ أَبُوكِ وَ زَوَّجَكِ عَائِلًا فَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ زَوَّجْتَنِي عَائِلًا فَهَزَّ رَسُولُ اللَّهِ بِيَدِهِ مِعْصَمَهَا وَ قَالَ لَا يَا فَاطِمَةُ وَ لَكِنْ زَوَّجْتُكِ أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَكْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَعْظَمَهُمْ حِلْماً أَ مَا عَلِمْتِ يَا فَاطِمَةُ أَنَّهُ أَخِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَضَحِكَتْ وَ قَالَتْ رَضِيتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي قُبَيْلٍ لَمْ أُزَوِّجْكِ حَتَّى أَمَرَنِي جَبْرَئِيل؛ زنان قریش به حضرت فاطمه(س) گفتند: فلان و فلان، خواستگار تو بودند، پدر تو آنان را رد کرد و تو را به مردی شوهر داد که تهیدست است. هنگامی که پیامبر(ص) نزد دخترش آمد، فاطمه(س) سخن زنان قریش را به پدر گفت. پیامبر با دست خود مچِ دست فاطمه را تکان داد و به وی فرمود: نه!، ای فاطمه! تو را به شخصیتی دادم که از لحاظ اسلام بر همه مقدّم و از نظر علم از همه اعلم و از نظر حلم از همه بزرگتر است. ای فاطمه! آیا نمیدانی که علی در دنیا و آخرت برادر من است؟ فاطمۀ زهرا پس از این سخنان خندید و گفت: یا رسول اللّه! راضی شدم». در روایت ابوقبیل آمده است: «تو را به ازدواج علی(ع) در نیاوردم مگر پس از آنکه جبرئیل در این مورد به من فرمان داد».[۱]
از متن روایت جملهای که از آن شکایت حضرت زهرا(س) استفاده شود وجود ندارد، بلکه بعد از ورود پیامبر، حضرت زهرا(س) کلام زنان قریش را به حضرت عرض کردند و پیامبر در پاسخ فضایلی را برای امیرالمؤمنین(ع) شمردند که این روایت هم بیشتر در بابهایی مطرح شده که در آنها اشاره به فضایل امام علی(ع) شده است.
بررسی سند و دلالت روایت اول
سند این روایت مرسل است؛ ابن شهر آشوب (متوفی ۵۸۸ق) تا معقل بن یسار که طبق نقل شیخ طوسی از اصحاب رسول خدا(ص) است،[۲] فاصلۀ زیادی است و ابن شهر آشوب نمیتواند از او نقل حدیث کند. بقیۀ راویانی که در سند قرار گرفتهاند غیر از امام باقر(ع) و حبیب بن ابیثابت که تابعی است، از اصحاب رسول خدا(ص) هستند. ابنشهر آشوب هم سندی بین خود و آنها ذکر نکرده است.[یادداشت ۱] راویان روایت غیر از امام باقر(ع) افرادی مجهول یا مهمل هستند؛ مجهول به راویای گفته میشود که نام راوی در منابع رجالی نیامده و اگر هم آمده به خاطر نامشخص بودن هویت، حکم به جهالت و ناشناس بودن او شده است.[۳] و مهمل نیز به راوی گفته میشود که نام او در کتب رجال برده شده، اما دربارۀ مدح یا ذم او سکوت شده است.[۴]
روایت دوم
بریده نقل میکند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قُمْ بِنَا يَا بُرَيْدَةُ نَعُودُ فَاطِمَةَ فَلَمَّا أَنْ دَخَلْنَا عَلَيْهَا أَبْصَرَتْ أَبَاهَا دَمَعَتْ عَيْنَاهَا قَالَ مَا يُبْكِيكِ يَا ابْنَتِي قَالَتْ قِلَّةُ الطُّعْمِ وَ كَثْرَةُ الْهَمِّ وَ شِدَّةُ السُّقْمِ قَالَ لَهَا أَمَا وَ اللَّهِ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِمَّا تَرْغَبِينَ إِلَيْهِ يَا فَاطِمَةُ أَ مَا تَرْضَيْنَ أَنِّي زَوَّجْتُكِ خَيْرَ أُمَّتِي أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَكْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَفْضَلَهُمْ حِلْماً وَ اللَّهِ إِنَّ ابْنَيْكَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة؛ پیامبر اسلام(ص) به او گفت به عیادت فاطمه(س) بروند که مریض است. فاطمه(س) پدرش را که دید اشک بر چشمانش جاری شد. پیامبر سبب گریه را پرسید؟ فاطمه: کمیِ طعام و بسیاریِ غم و سختی بیماری. پیامبر: و اللّه که آنچه نزد خداوند برای تو آماده است بهتر از چیزی است که تو به آن رغبت داری. ای فاطمه آیا تو راضی نیستی که تو را به ازدواج فردی که بهترین امت من، عالمترین آنها، افضل ایشان از روی حلم است، در آوردم. به خدا سوگند که دو پسر تو بهترین جوانان اهل بهشت هستند».[۵]
این روایت به نقل از کتاب فضائل امیرالمؤمنین(ع) در مناقب خوارزمی است. این روایت دارای سندی است که به دلیل وجود راویان مجهول در آن ضعیف خوانده شده است.[۶]
روایات مخالف
در مقابل این دو روایت، احادیث دیگری وجود دارد که اشاره به زُهد و قِناعت حضرت زهرا(س) دارند. در روایتی آمده است که حضرت زهرا(س) به رسول خدا(ص) عرض کردند: «ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که شبها بر روی آن میخوابیم و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.[۷]
در روایت دیگری آمده است که در یکی از روزها امام علی(ع) گفت: «فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی رها شوم؟ فاطمه عرض کرد: نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟»[۸]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على (۱۳۷۹). مناقب آل أبی طالب. ج. ۳. قم، انتشارات علامه. ص. ۳۴۴.
- ↑ طوسی، محمد بن حسن (۱۳۷۳). رجال. قم، انتشارات جامعه مدرسین. ص. ۴۷.
- ↑ نصیری، علی (۱۳۸۳). آشنایی با علوم حدیث. قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم. ص. ۱۸۹.
- ↑ سبحانی، جعفر (۱۴۲۶). اصول الحدیث و احکامه. قم، مؤسسه امام صادق(ع). ص. ۱۱۸.
- ↑ اربلی، على بن عيسى (۱۳۸۱). كشف الغمة في معرفة الأئمة. ج. ۱. تبریز، انتشارات بنی هاشمی. ص. ۱۴۹.
- ↑ ابن عقده كوفى، احمد بن محمد (۱۴۲۴). فضائل أمير المؤمنين. قم، دلیل ما. ص. ۲۵.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالانوار. ج. ۸. بیروت، دارإحیاء التراث العربی. ص. ۳۰۳.
- ↑ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالانوار. ج. ۴۳. بیروت، دارإحیاء التراث العربی. ص. ۵۹.
- ↑ سند روایت: (مَعْقِلُ بْنُ يَسَارٍ وَ أَبُو قُبَيْلٍ وَ ابْنُ إِسْحَاقَ وَ حَبِيبُ بْنُ أَبِي ثَابِتٍ وَ عِمْرَانُ بْنُ حُصَيْنٍ وَ ابْنُ غَسَّانَ وَ الْبَاقِرُ ع)