ضرورت و فضيلت نماز جمعه و نماز عيدين: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} ضرورت و فضيلت نماز جمعه و نماز عيدين را از ديدگاه آيات و رو...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۷
ضرورت و فضيلت نماز جمعه و نماز عيدين را از ديدگاه آيات و روايات بيان كنيد؟
با شكوهترين عبادت هفته
نماز جمعه قبل از هر چيز يك عبادت بزرگ و مستجي است و اثر عمومي عبادت را كه تلطيف روح و جان و شستن دل از آلودگيهاي گناه و زدودن زنگار معصيت از قلب ميباشد، در بر دارد.
و اما از نظراجتماعي سياسي، يك كنگره عظيم هفتگي است كه بعد از كنگره حج بزرگترين اجتماع اسلامي شمرده ميشود. در حقيقت اسلام سه اجتماع بزرگ و مهمي دارد: اجتماعات روزانه كه در نماز جماعتها حاصل ميشود؛ اجتماعات هفتگي كه در مراسم نماز جمعه بدست ميآيد و اجتماع حج كه در كنار خانه خدا هرسال يكبار انجام ميگيرد.
نقش جمعه دراين ميان بسيار مهم و حساس است، مخصوصا با توجه به اين نكته كه يكي از برنامه خطيب در نماز جمعه، ذكر مسائل مهم سياسي و اجتماعي و اقتصادي است و به اين ترتيب ميتوان گفت اين اجتماع عظيم و پرشكوه منشأ بركاتي است كه به برخي از آنها اشاره ميشود.
۱. آگاهي بخشيدن به مردم در زمينه معارف اسلامي و رويدادهاي مهم اجتماعي و سياسي
۲. ايجاد همبستگي و انسجام هرچه بيشتر در ميان صفوف مسلمين
۳. تجديد روح ديني و نشاط معنوي براي توده مردم مسلمان
۴. جلب همكاري براي حل مشكلات}}[۱] به همين دليل دشمنان اسلام از يك نماز جمعه جامع الشرائط كه دستورهاي اسلامي دقيقا در آن رعايت شود بيم داشتهاند.
با توجه به اين اهميت، پاسخ پرسش را در دو بخش ارائه ميدهيم.
بخش اول نماز جمعه: ضرورت و فضيلت نماز جمعه را از دو منظر به نظاره مينشينيم.
الف) آيات قرآن:
۱. در سوره جمعه ميخوانيم: ﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاه مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَه فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ... وَ إِذا رَأَوْا تِجارَه أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَه وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ[۲].
اي كساني كه ايمان آوردهايد، هنگامي كه براي نماز روز جمعه اذان گفته مي شود بسوي ذكر خدا (نماز جمعه) بشتابيد و خريد و فروش را رها كنيدكه اين براي شما بهتراست اگر ميدانستيد و هنگامي كه نماز پايان گرفت شما آزاديد در زمين پراكنده شويد و از فضل الهي طلب كنيد و خدا را بسيار ياد كنيد تا رستگار شويد. هنگامي كه تجارت يا سرگرمي و لهوي را ببينند و بسوي آن ميروند و تو را ايستاده بحال خود رها ميكنند بگو آنچه نزد خدا است بهتر از لهو و تجارت است و خداوند بهترين روزيدهندگان است.
در آيات فوق جملات و كلمات چند، دلالت بر ضرورت و اهميت نماز جمعه دارد.
۱. كلمه «يا ايها الناس» كه حرف نداء با حرف تنبيه همراه آمده دلالت بر هشدار و بيدار باش دارد. ميرساند كه مسئله نياز به توجه خاص و هوشمندانهاي داردو آگاهي ويژهاي را ميطلبد. «ان كنتم تعلمون»
۲. خطاب به مؤمنين بودن، «الذين آمنوا»، خود لطف ويژه در اهميت و ضرورت مسئله نماز جمعه دارد، خداوند همچون پدر مهربان كه فرزندش را ميخواهد مورد لطف و عنايت قرار دهد، او را متوجه اهميت مسئلهاي مينمايد، «پسرم» خطاب ميكند، مؤمنين را مورد خطاب قرار ميدهد: «اي كساني كه مؤمن هستيد و به من ايمان آوردهايد...»
۳. جمله «فاسعو الي ذكر الله» كه در آن از ماده «سعي» بصورت امر استفاده شده (با اينكه ميتوانست خداوند «فاقيموا الصلوه...» بفرمايد) نهايت دلالت را بر اهميت و ضرورت نماز جمعه و شتافتن به سوي آن دارد، جالب اين است كه در روايات اسلامي در نمازهاي روزانه چنين سفارش شده است: « اذا اقيمت الصلوه فلا تأتوها و انتم سعون و اتوها و انتم تمشون و عليكم السكينه.»﴾[۳] هنگامي كه نماز(هاي) يوميه برپا شود، براي شركت در نماز ندويد و با سرعت حركت نكنيد (بلكه) با آرامش گام برداريد. ولي در مورد نماز جمعه نه تنها اين سفارش را نفرمودهاند، بلكه قرآن با صراحت ميگويد: «فاسعوا» بشتابيد و اين دليل بر اهميت و ضرورت فوق العاده نماز جمعه است. در روايتي از امام باقر(ع) ميخوانيم كه: «مسلمانان از روز پنجشنبه خود را براي نماز جمعه آماده ميكردند چرا كه در جمعه حسنات دوچندان ميشود.»[۴]
اما نكاتي كه از آيات فوق دلالت بر فضيلت نماز جمعه دارد اموري بصورت ذيل ميباشد.
۱. ذكر «يوم الجمعه» روز جمعه كه منشأ بركات و فضائل بيشماري است سيد ايام، گستردگي رحمت خدا در آن، عيد مسلمانان، تجديد عهد ولايت در روز جمعه و وقوع حوادث بسيار عظيم و سرنوشت ساز در آن، همچون ولادت پيامبر(ص) در آن روز ظهور امام زمان، قيام قيامت....[۵]
۲. بكار بردن «ذكر الله» بجاي «صلوه الجمعه» خود نشان دهنده فضيلت آن است چرا كه «ياد خدا» آرامش بخش دلها است. ﴿الا بذكر الله تطمئن القلوب[۶] وروگرداني از آن زندگي تلخ وپوچي را در پي خواهد داشت.﴿و من اعرض عن ذكري فان له معيشه صنكا﴾[۷]
۳. خير بودن نماز جمعه وبهتر بودن آن (نسبت به تجارت وسرگرميها...)
۴. عامل رستگاري «لعلكم تفلحون» و تفضل خدا را به دنبال داشتن «من فضل الله»
۵. ضمانت رزق و روزي «خيرالرازقين» نسبت به كساني كه نماز جمعه را با آرامش خاطر وخضوع وخشوع برگذار نمودهاند، و خود ويا حواسشان به دنبال كسب وتجارت نرفتهاند.
۲. وشاهد و مشهود: قسم به شاهد ومشهود، تفسيرهاي مختلفي براي آن شده است از جمله اينكه مراد از آن روز جمعه است كه شاهد اجتماع مسلمين در مراسم نماز جمعه در آن روز هستيم.﴾[۸] بنا براين تفسير دلالت بر اهميت نماز جمعه دارد زيرا خداوند بعنوان يك چيز با عظمت به آن قسم ياد كرده است.
ب) روايات: روايات وارده در باره نماز جمعه در دو قسمت ارائه ميشود.
قسمت اول، ضرورت ولزوم نماز جمعه: در اين مورد روايات فراواني داريم كه فقط به اهم آنها اشاره ميكنيم.
۱. وجوب و لزوم نماز جمعه بر همه: علي(ع) فرمود: «و الجمعه واجبه علي كل مؤمن الا علي العبي والمريض....» نماز جمعه بر همه واجب و (ثابت) است جزء چند گروه، كودك، مريض، ديوانه، پيرمرد، نابينا، مسافر، زن و برده ....[۹]رواياتي زيادي به همين مضمون وارد شده است كه در برخي كلمه وجوب، ودر برخي ديگر كلمه، (افترض) خداوند واجب فرموده است، به كار رفته ودر بعضي دارد «واجبه الي يوم القيامه»[۱۰]
۲. لزوم اجتماع و ترك نماز جمعه نشانه نفاق:
امام باقر(ع) فرمود: «صلاه الجمعه فريضه و الاجتماع اليها فريضه مع الامام، فان ترك رجل من غير عله ثلاث جمع فقد ترك ثلاثه فرائض ولا يدع ثلاث فرائض من غير عله الا منافق»[۱۱]
نماز جمعه واجب و اجتماع درآن با امام لازم است اگر كسي سه هفته بدون عذري نماز جمعه را ترك كند در واقع سه واجب را ترك كرده كه اين عمل نشانه نفاق و منافق بودن اواست.
۳. ترك نماز جمعه و پرده افتادن بر قلب و روح: امام باقر(ع) هميشه ميفرمود: «من ترك الجمعه ثلاثا متواليات بغير عله طبع الله علي قلبه»[۱۲] كسي كه سه جمعه متوالي نماز جمعه را بدون عذر ترك كند بر قلب (و روح) او پرده زده ميشود. در بعضي روايات قيدي «متعادفا» يعني بياهميتي هم اضافه شده است.[۱۳]
در بعضي روايات آمده كه مهر بر قلب آنها زده ميشودو جزو غافلان شمرده ميشود. «...و يختمن علي قلوبهم ثم ليكونن من الغافلين»[۱۴]
۴. بدون نماز جمعه، نماز (واقعي نيست): امام باقر(ع) فرمود: كسي كه نماز جمعه و جماعت را ترك كند «فلا صلوه له» نماز واقعي (و كامل) براي او نيست.[۱۵]
۵. نماز جمعه حج فقراء: پيامبر اسلام(ص) فرمود: «عليك بالجمعه فانها حج المساكين»[۱۶] در نماز جمعه شركت كن كه حج فقراء و درماندگان است.
۶. ترك يك نماز جمعه برابر با ده نماز عيد: علي(ع) هميشه ميفرمود: «در ده نماز عيد قربان شركت نكنم محبوبتر است نزد من از اينكه «ادع شهود حضور الجمعه مره واحده» يك بار نماز جمعه را ترك كنم بدون عذر»[۱۷]
۷. سفارش اكيد پيامبر اسلام(ص) درباره نماز جمعه: حضرت فرمود: «ان الله تعالي فرض عليكم الجمعه فمن تركها في حياتي أو بعد مماتي استخفافا بها أو حجودا لها فلا جمع الله شمله و لابارث له في امره الا و لا صلوه له، الا و لا زكوه له، الا و لا حج له، الا و لا صوم له، الا و لا بر له حتي يتوب»[۱۸] براستي خداوند نماز جمعه را فرض و واجب نموده است هركس آنرا در حيات من، و يا بعد از مرگ من از روي بياعتنايي (و استخفاف) و يا انكار ترك كند خداوند او را پريشان نموده، پراكندگي او را جمع نخواهد كرد و كار و امرش بركت نخواهد يافت. بيدار باشيد نمازي براي او نيست، بيدار باشيد زكوتي براي او نيست (زكوتي كه پرداخته قبول نميشود.) آگاه باشيد كه حج و روزه و نيكي براي او (قبول حق) نيست تا آنگاه كه توبه كند.
۸. ترك نماز جمعه باعث هلاكت: علي(ع) فرمود: «ثلاثه ان انتم خالفتم فيهن ائمتكم هلكتم: جمعتكم...»[۱۹]
سه چيز است كه در آنها اگر ائمه (معصوم) خويش را مخالفت كنيد هلاك ميشويد: نماز جمعه، جهاد با دشمن و مناسك حج.
۹. خطر مسافرت قبل از نماز جمعه: امام هشتم(ع) فرمود: «ما يأمن من سافر يوم الجمعه قبل الصلوه ان لا يحفظه الله تعالي في سفره و لا يخلف في اهله و لا يرزقه من فضله» كسي كه قبل از انجام نماز جمعه مسافرت كند، بترسد از اينكه خداوند او را در سفرش حفظ و نگهباني نكند (اهل و عيال) او را سرپرستي نكند و روزي از فضل (وكرمش) نصيب او نگرداند.[۲۰]
و روايات فراوان ديگري وارد شده ولي در اين نوشتار به همين تعداد بسنده مي شود. با تذكر به اين نكته كه مذمتهاي شديدي كه در مورد ترك نماز جمعه آمده است و تاركان جمعه در رديف منافقان شمرده شدهاند. اين در صورتي است كه نماز جمعه واجب عيني باشد يعني در زمان حضورامام معصوم و مسبوط اليد بودن او باشد.اما در زمان غيبت بنابر اين كه واجب تخييري (بين ظهر و جمعه) باشد و از روي استخفاف و انكار انجام نگيرد مشمول اين مذمتها نخواهد شد.[۲۱]
ب) فضيلت نماز جمعه در روايات: در باب فضيلت نماز جمعه روايات بسياري وارد شده، در اين نوشتار فقط به برخي از آنها به عنوان نمونه اشاره مي شود:
۱. حرام شدن آتش بر نماز گذار جمعه: امام صادق(ع) فرمود: «ما من قدم سعت الي الجمعه الا حرم الله جسدها علي النار»[۲۲] هر قدمي كه در راه نماز جمعه برداشته شود (و در آن راه سعي كند) خداوند آتش را بر جسد و بدن او حرام ميكند.
۲. بهشت رفتن: پيامبر اكرم(ص) فرمود: «...فما من مؤمن شئ فيه الي الجمعه الا خفف الله عليه احوال القيامه ثم يأمر به الي الجنه»[۲۳] هر گامي بسوي نماز جمعه برداشته شود خداوند سختيهاي قيامت را بر او آسان ميكند و دستور ميدهد به او كه وارد بهشت شود.
۳. پاك شدن گناهان گذشته: پيامبر اكرم(ص) فرمود: « من الي الجمعه ايمان و احسابا استأنف العمل»[۲۴] كسي كه از روي ايمان و براي خدا در نماز جمعه شركت كند گناهان او بخشوده شد و برنامه عملش را از نو آغاز ميكند. در روايت ديگر فرمود چهار گروهند كه (گناهان آنها بخشيده ميشود) اعمال خويش را از نو آغاز ميكنند: ۱. مريضي كه بهبودي يافته ۲. مشركي كه مسلمان شده ۳. كسي كه از نماز جمعه برگشته ۴. و حاجي كه از سفر حج برگشته است.[۲۵]
بخش دوم نماز عيدين: اين بخش هم طبق روال از ديدگاه قرآن و روايات پيگيري ميشود
الف) آيات قرآن
۱. ﴿قد افلح من تزكي و ذكر اسم ربه فصلي[۲۶] به يقين كسي كه پاكي جست (وخود را تزكيه كرد) رستگار شد و (آنكه) نام پروردگارش را ياد كرد سپس نماز خواند در روايت چنين تفسير شده است «و ذكر اسم ربه فصلي»؛ «قال صلوه الفطر و الاضحي» كه مراد از صلوه نماز عيد قربان و عيد فطر است.﴾[۲۷]
۲. {{قرآن|فصل لربك والنحر[۲۸] پس براي پروردگارت نماز بخوان و قرباني كن. در اين آيه امر شدهاست به نماز عيد و امر هم دلالت بر وجوب دارد. مراد از صلوه هم طبق گفته مفسران و روايت پيامبر اكرم(ص) نماز عيد قربان است.[۲۹] آيات مذكور در عين حال كه لزوم نماز عيدين را مي رساند متضمن فضائل آنها نيزرمي باشد چرا كه آيه اول ميگويد رستگاري از ان كسي است كه خود را پاكيزه كرد (يا قرباني نمود) و نماز عيد برگزار نمود و در آيه دوم با توجه به اينكه مراد از كوثر فاطمه زهراء ـ سلام الله عليه ـ ميباشد، به شكرانه اين نعمت عظيم بهترين تشكر از خدا اين است كه نماز عيد و قرباني انجام شود. (و يا نماز گذارد و هنگام نماز براي تكبير دستها را بالا بياورد.)[۳۰]
ب) روايات: روايات اين بخش در دو قسمت بيان مي شود.
بخش اول: ضرورت و لزوم نماز عيدين
۱. نماز عيد فرض و واجب است. امام صادق(ع) فرمود: «صلوه العيدين فريضه»[۳۱]
۲. علي(ع) فرمود: «لا تجسوا النساء عن الخروج في العيدين فهو عليهن واجب»[۳۲] زنها را از رفتن در نماز عيدين منع نكنيد چرا كه نماز عيد بر آنها لازم (و ثابت) است.
منتهي روايات بسياري آورده شده است كه لزوم نماز عيدين را مشروط به وجود امام معصوم(ع) نموده است از جمله امام باقر(ع) فرمود: «لا صلوه يوم الفطر و الضحي الا مع امام»[۳۳] نماز عيد فطر وعيد قربان بدون وجود امام (معصوم) لازم نيست.
بخش دوم: فضيلت نماز و روز عيدين
۱. روز گرفتن جائزه: پيامبر اكرم(ص) فرمود: «اغدوا الي جوائزكم... ثم قال هو يوم الجوائز» اي مؤمنان صبح عيد بدنبال گرفتن جوائز خود باشيد، اي جابر جوائز الهي مانند جوائز شاهان نيست، آنگاه فرمود روز عيد روز گرفتن جائزه است.[۳۴] در روايت ديگر فرمود: «اليوم الذي يثاب فيه المحسنون» روزي كه خوبان در آن روز پاداش و ثواب دريافت ميكنند.[۳۵]
۲. روز اجتماع مسلمين: امام هشتم(ع) فرمود: روز عيد فطر عيد قرار داده شده تا مردم در آن روز گرد هم آمده، نعمتهاي خدا را ستايش گويند، آن روز، روز عيد، دادن زكات، روز تضرع و زاري و روزي است كه خوردن و نوشيدن حلال است.[۳۶]
۳. همچون روز قيامت: علي(ع) فرمود: روز عيد فطر روزي است كه به نيكان ثواب داده ميشوند و بدان زيانكار ميشوند، آن روز شبيهترين روز به روزقيامت شما است پس هنگام خروج از منزل به سوي مصلي به ياد آن لحظه باشيد كه از قبرها به سوي پروردگار خروج ميكنيد و در لحظه ايستادن به نماز در مصلي به ياد آن وقتي باشيد كه در پيشگاه الهي قرار ميگيريد و در لحظه برگشت بسوي خانهها به ياد برگشتن بسوي بهشت يا جهنم باشيد.[۳۷]
۴. بخشيدن گناهان: پيامبر(ص) فرمود:«هنگامي كه به سوي نماز عيد خارج شديد، خداوند براين مسئله اگاهي دارد و ميفرمايد: (عبادي لي صمتم و لي صليتم عودوا مغفورا لكم)»[۳۸]
۵. روز عطاي فراوان و بخشش بزرگ: پيامبر(ص) در اين رابطه فرمود: «ان الملائكه يقومون يوم العيد علي افواه السكه و يقولون اغدوا الي رب كريم يعطي الجزيل و يغفر العظيم.»[۳۹]
فرمود: ملائكه روز عيد بر لبان انسانهاي ساكت قرار گرفته و يا در مسير مردم ايستاده ميگويند بر پروردگار كريم صبحگاه وارد شويد كه عطاي فراوان و بخشش زياد دارد.
مطالعه بيشتر
۱. وسائل الشيعه، حرعاملي، ج۵، ص۱ تا ۱۴۲.
۲. مستدرك الوسائل، ميرزا حسين نوري، ج۶، ص۵ تا ۱۶.
۳. بحار الانوار، محمد باقر مجلسي، ج۸۶، ص۱۲۲ تا ۳۸۴ و ج۸۷، ص۳۴۵ تا ۳۸۱.
۴. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، ج۲۴، ص۱۲۴ تا ۱۴۰.
۵. تفسير صافي، فيض كاشاني، ترجمه جلد ۲ قديم (ج ۵ جديد)، ذيل آيه ۹ تا ۱۱ سوره جمعه.
۶. آيين جمعه، محمد تقي موسوي (فقيه احمد آبادي)، باب ششم، ص۱۸۱ تا ۲۱۰.
منابع
- ↑ مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ هفتم، ۱۳۷۰، ج۲۴، ص۱۳۴.
- ↑ جمعه/ ۹ – ۱۱.
- ↑ ابو علي طبرسي، مجمع البيان، بيروت، دار المعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸، ج۹ – ۱۰، ص۴۳۴؛ و ر.ك. تفسير نمونه، همان، ج۲۴، ص۱۲۷؛ و روح المعاني، ج۲۸، ص۹۰.
- ↑ فيض كاشاني، ملا محسن، تفسير صافي، بيروت، مؤسسه الاعلمي، چاپ سوم، ۱۴۰۲، ج۵، ص۶۵.
- ↑ ر.ك. موسوي اصفهاني، محمد تقي، آداب الجمعات (آيين جمعه)، قم، مدرسه امام هادي، ۱۴۰۴ هـ ق، ص۲۸ – ۸۰؛ و ر.ك: حر عاملي، وسائل االشيعه، ج۵، ص۶۵.
- ↑ رعد/ ۲۸.
- ↑ طه/ ۱۲۴.
- ↑ تفسير نمونه، همان، ج۲۶، ص۳۳۰؛ و مجمع البيان، همان، ج۱۰، ص۷۰۸.
- ↑ حر عاملي، محمد، وسائل الشيعه، بيروت، داراحياء التراث العربي، چاپ چهارم، ۱۳۹۱، ج۵، ص۳، روايت ۷، ۱، ۴.
- ↑ همان، ج۵، ص۶، روايت ۲۲.
- ↑ همان، ج۵، ص۴، روايت ۸ و ۱۲ و ص۶، روايت ۲۶.
- ↑ همان، ج۵، ص۴، روايت ۱۱، و ص۶، روايت۲۰.
- ↑ همان. ج۵، ص۶، روايت ۲۵.
- ↑ همان، ج۵، ص۶، روايت۲۷.
- ↑ همان، ج۵، ص۴، روايت ۱۳.
- ↑ همان، ج۵، ص۴، روايت ۱۷.
- ↑ همان، ج۵، ص۶، روايت۱۸.
- ↑ همان، ص۷، روايت ۲۸.
- ↑ نوري، ميرزا حسين، مستدرك الوسائل، بيروت، مؤسسه آل البيت، چاپ سوم، ۱۴۱۱، ج۶، ص۷.
- ↑ مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، داراحياء التراث العربي، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ هـ، ۱۹۸۳ م، ج۸۶، ص۲۰۱، روايت ۵۱.
- ↑ ر.ك. تفسير نمونه، پيشين، ج۲۴، ص۱۳۳.
- ↑ وسائل الشيعه، پيشين، ج۵، ص۳، روايت ۷.
- ↑ همان، ج۵، ص۴، روايت ۹.
- ↑ همان، ج۵، ص۴، روايت ۱۰، ص۳، روايت ۳.
- ↑ مستدرك الوسائل، پيشين، ج۶، ص۷.
- ↑ اعلي/ ۱۵ - ۱۶
- ↑ بحار الانوار، پيشين، ج۸۷، ص۳۴۸.
- ↑ كوثر/ ۲.
- ↑ بحار الانوار، پيشين، ج۷۸، ص۳۴۹.
- ↑ تفسير صافي، پيشين، ج۵، ص۳۸۳.
- ↑ وسائل الشيعه، پيشين، ص۹۴، روايت ۱ و ۴.
- ↑ بحار الانوار، پيشين، ج۸۷.
- ↑ وسائل الشيعه، پيشين، ج۵، ص۹۶، روايت ۱ و ۲ و ۳ و ۴.
- ↑ وسائل الشيعه، پيشين، ج۵، ص۱۴۰.
- ↑ همان، ص۱۴۰، روايت۳.
- ↑ همان، ص۱۴۱، روايت ۴.
- ↑ همان، ص۱۴۱، روايت ۱.
- ↑ مستدرك الوسائل، پيشين، ج۶، ص۱۲۱.
- ↑ همان، ج۶، ص۱۵۴.