تکفیر سیئات: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''تکفیر سیئات''' به معنای از بین رفتن گناهان و بدی‌ها به وسیله برخی مصادیق مذکور در قرآن است. تکفیر سیئات مضمون برخی آیات قرآن است که معمولا با عبارت «وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِم» در قرآن آمده است. عوامل مختلفی برای تکفیر سیئات در قرآن بیان شده است. ایمان، [[تقوا]]، توبه، نماز، احسان، [[عمل صالح]]، نیکی و [[مصداق‌های صدقه در روایات|صدقه]] از مواردی است که قرآن آنها را از عوامل تکفیر سیئات و از بین رفتن گناهان برشمرده است.
'''تکفیر سیئات''' به معنای از بین رفتن گناهان و بدی‌ها به وسیله برخی خوبی‌هاست. تکفیر سیئات مضمون برخی آیات قرآن است که معمولا با عبارت {{قرآن|وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِم}} در قرآن آمده است. ایمان، [[تقوا]]، توبه، نماز، احسان، [[عمل صالح]]، نیکی و [[مصداق‌های صدقه در روایات|صدقه]] از مواردی است که قرآن آنها را از عوامل تکفیر سیئات و از بین رفتن گناهان برشمرده است.


== از بین رفتن گناهان در قرآن ==
== از بین رفتن گناهان در قرآن ==
در آیه ۲۹ سوره انفال آمده است تقوا و ایمان سبب از بین رفتن گناهان می‌شود. و آثار آن را از وجود شما برمی‌دارد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۱۴۴.</ref> زندگی با تقوا آثار شوم گناهان را از انسان می‌برد، در دنیا محبوب القلوب و در آخرت روسفیدش می‌کند.<ref>قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۱۸.</ref> آیه ۸ سوره تحریم به همه مؤمنین می‌گوید: توبه کنند، و سپس با تعبیر «عسی» این امید را می‌دهد که خدا گناهانشان را بپوشاند، و آنان را داخل بهشت‌هایی کند که نهرها از زیر آن روان است‏.<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۵۶۳.</ref> در حقیقت یکی از ثمرات توبه بخشودگی سیئات و گناهان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۹۲.</ref>
در آیه ۲۹ سوره انفال آمده است تقوا و ایمان سبب از بین رفتن گناهان می‌شود و آثار آن را از وجود شما برمی‌دارد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۱۴۴.</ref> زندگی با تقوا آثار شوم گناهان را از انسان می‌برد، در دنیا محبوب القلوب و در آخرت روسفیدش می‌کند.<ref>قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۱۸.</ref> آیه ۸ سوره تحریم به همه مؤمنین می‌گوید: توبه کنند، و سپس با تعبیر «عسی» این امید را می‌دهد که خدا گناهان‌شان را بپوشاند، و آنان را داخل بهشت‌هایی کند که نهرها از زیر آن روان است‏.<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۵۶۳.</ref> در حقیقت یکی از ثمرات توبه بخشودگی سیئات و گناهان است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۹۲.</ref>


برخی گفته‌اند تکفیر سیئات اشاره به آثار روانی و اجتماعی گناهان دارد که در پرتو تقوا و پرهیزکاری از میان می‌رود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۱۴۴.</ref> کلمه (کفر) در لغت عرب به معنای پوشاندن است، ولی در قرآن کریم استعمالش در عفو از گناهان شایع شده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۳.</ref>
برخی گفته‌اند تکفیر سیئات اشاره به آثار روانی و اجتماعی گناهان دارد که در پرتو تقوا و پرهیزکاری از میان می‌رود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۱۴۴.</ref> کلمه (کفر) در لغت عرب به معنای پوشاندن است،<ref>قرشى بنايى، على اكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۲۲.</ref> ولی در قرآن کریم استعمالش در عفو از گناهان شایع شده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۳.</ref>


سیئات به معنای حادثه یا عملی است که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، و به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بدحال می‌کند اطلاق می‌شود، نظیر آیه: «وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ؛ هیچ مصیبتی بتو نمی‌رسد مگر از ناحیه خودت» (سوره نساء آیه ۷۹و گاهی سیئات بر خود معصیت نیز اطلاق می‌شود، مانند آیه ۴۰ سوره شوری: «وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها؛ کیفر هر گناهی مصیبتی مثل خود آن است» و سیئة به معنای معصیت، گاهی بر مطلق گناهان اطلاق می‌شود، چه صغیره و چه کبیره‏.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۴.</ref>
سیئات به معنای حادثه یا عملی است که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بدحال می‌کند اطلاق می‌شود: {{قرآن|وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ؛ هیچ مصیبتی بتو نمی‌رسد مگر از ناحیه خودت|سوره =نساء| آیه =۷۹}} و گاهی سیئات بر خود معصیت نیز اطلاق می‌شود: {{قرآن|وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها| ترجمه=کیفر هر گناهی مصیبتی مثل خود آن است.|سوره= شوری|آیه= ۴۰}}  سیئة به معنای معصیت، گاهی بر مطلق گناهان اطلاق می‌شود، چه صغیره و چه کبیره‏.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۴.</ref>


== عوامل ==
== عوامل ==
عوامل تکفیر گناهان با توجه به آیات قرآن عبارتند از:
عوامل تکفیر گناهان با توجه به آیات قرآن عبارتند از:
{{ستون|۳}}
* هجرت و جهاد (آیه ۱۹۵ آل عمران)،
* اجتناب از گناهان بزرگ(آیه ۳۱ سوره نسا)،
* اقامه نماز (آیه ۱۱۴ سوره هود)،
* ایمان و تقوا(آیه ۶۵ سوره مائده)،
* تقوا (آیه ۲۹ سوره انفال)،
* توبه (آیه ۸ سوره تحریم)،
* زکات و قرض الحسنه (آیه ۱۲ سوره مائده)،
* شهادت (آیه ۱۹۵ سوره آل عمران)،
* صدقه (آیه ۲۷۱ سوره بقره)،
* ایمان و عمل صالح (آیه ۷ سوره عنکبوت. آیه ۹ سوره تغابن)،
* نیکی (آیه ۱۱۴ سوره هود).


هجرت و جهاد (آیه ۱۹۵ آل عمران)، اجتناب از گناهان بزرگ (آیه ۳۱ سوره نسا)، احسان (آیه ۱۱۴ سوره هود)، اقامه نماز (آیه ۱۱۴ سوره هود)، ایمان (آیه ۶۵ سوره مائده)، تسلیم خدا، تقوا (آیه ۱۱۴ سوره هود) (آیه ۲۹ سوره انفال)، توبه (آیه ۸ سوره تحریم)، زکات و قرض الحسنه (آیه ۱۲ سوره مائده)، شهادت (آیه ۱۹۵ سوره آل عمران)، صدقه (آیه ۲۷۱ سوره بقره)، عمل صالح (آیه ۷ سوره عنکبوت، آیه ۹ تغابن)، نیکی (آیه ۱۱۴ سوره هود).
{{پایان}}


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۰

سؤال

تکفیر سیئات به چه معناست؟

تکفیر سیئات به معنای از بین رفتن گناهان و بدی‌ها به وسیله برخی خوبی‌هاست. تکفیر سیئات مضمون برخی آیات قرآن است که معمولا با عبارت ﴿وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِم در قرآن آمده است. ایمان، تقوا، توبه، نماز، احسان، عمل صالح، نیکی و صدقه از مواردی است که قرآن آنها را از عوامل تکفیر سیئات و از بین رفتن گناهان برشمرده است.

از بین رفتن گناهان در قرآن

در آیه ۲۹ سوره انفال آمده است تقوا و ایمان سبب از بین رفتن گناهان می‌شود و آثار آن را از وجود شما برمی‌دارد.[۱] زندگی با تقوا آثار شوم گناهان را از انسان می‌برد، در دنیا محبوب القلوب و در آخرت روسفیدش می‌کند.[۲] آیه ۸ سوره تحریم به همه مؤمنین می‌گوید: توبه کنند، و سپس با تعبیر «عسی» این امید را می‌دهد که خدا گناهان‌شان را بپوشاند، و آنان را داخل بهشت‌هایی کند که نهرها از زیر آن روان است‏.[۳] در حقیقت یکی از ثمرات توبه بخشودگی سیئات و گناهان است.[۴]

برخی گفته‌اند تکفیر سیئات اشاره به آثار روانی و اجتماعی گناهان دارد که در پرتو تقوا و پرهیزکاری از میان می‌رود.[۵] کلمه (کفر) در لغت عرب به معنای پوشاندن است،[۶] ولی در قرآن کریم استعمالش در عفو از گناهان شایع شده است.[۷]

سیئات به معنای حادثه یا عملی است که زشتی و بدی را با خود همراه دارد، به همین جهت ای بسا که لفظ آن بر امور و مصائبی که آدمی را بدحال می‌کند اطلاق می‌شود: ﴿وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ؛ هیچ مصیبتی بتو نمی‌رسد مگر از ناحیه خودت(نساء:۷۹) و گاهی سیئات بر خود معصیت نیز اطلاق می‌شود: ﴿وَ جَزاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُها؛ کیفر هر گناهی مصیبتی مثل خود آن است.(شوری:۴۰) سیئة به معنای معصیت، گاهی بر مطلق گناهان اطلاق می‌شود، چه صغیره و چه کبیره‏.[۸]

عوامل

عوامل تکفیر گناهان با توجه به آیات قرآن عبارتند از:

  • هجرت و جهاد (آیه ۱۹۵ آل عمران)،
  • اجتناب از گناهان بزرگ(آیه ۳۱ سوره نسا)،
  • اقامه نماز (آیه ۱۱۴ سوره هود)،
  • ایمان و تقوا(آیه ۶۵ سوره مائده)،
  • تقوا (آیه ۲۹ سوره انفال)،
  • توبه (آیه ۸ سوره تحریم)،
  • زکات و قرض الحسنه (آیه ۱۲ سوره مائده)،
  • شهادت (آیه ۱۹۵ سوره آل عمران)،
  • صدقه (آیه ۲۷۱ سوره بقره)،
  • ایمان و عمل صالح (آیه ۷ سوره عنکبوت. آیه ۹ سوره تغابن)،
  • نیکی (آیه ۱۱۴ سوره هود).


منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۱۴۴.
  2. قرشی بنابی، علی‌اکبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بعثت، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۱۸.
  3. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۵۶۳.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۹۲.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۱۴۴.
  6. قرشى بنايى، على اكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۲۲.
  7. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۳.
  8. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۲۴.