مراحل رسیدن به یقین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارجاعات = | بازبینی =')
(ابرابزار)
 
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}{{شاخه
{{شروع متن}}
| شاخه اصلی = اخلاق
 
|شاخه فرعی۱ = ایمان
{{سوال}}
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}{{سوال}}
برای رسیدن به مرتبه یقین چه مراحلی را باید گذراند؟
برای رسیدن به مرتبه یقین چه مراحلی را باید گذراند؟
{{پایان سوال}}{{پاسخ}}
{{پایان سوال}}
 
{{پاسخ}}
مراحل یقین، «یقین حصولی» و «یقین حضوری» است.


برای رسیدن به یقین حصولی، مطالعه، تحقیق و تحلیل آن بر اساس برهانی‌های [[عقل|عقلی]] کافی است؛ ولی یقین حضوری که به معنای شهودِ حقایق پنهان عالَم است با «افزایش [[ایمان]]» و «[[بندگی|بندگیِ]] خدا در همه حالات زندگی»، به دست می‌آید.  
برای رسیدن به یقین به‌طور کلی دو مرحله باید طی شود. مرحله اول یقین علمی و از طریق علم آموزی است. مرحله دوم از طرقی است که برای ازدیاد ایمان در روایات ذکر شده است. شخصی که یقین علمی به دست‌آورد، در مرحله بعد برای این که آن علم را به ایمان قلبی تبدیل کند تلاش می‌کند. هر مقدار ایمان قلبی افزایش پیدا کند یقین شخص نیز افزایش پیدا می‌کند.


برای افزایش ایمان، به [[حیا]]، ترجیح [[آخرت]] بر [[دنیا]]، [[اخلاص]] و [[صبر]] بر مصیبت‌ها سفارش شده است. مراد از بندگیِ خدا، زندگی بر مدار بندگی است؛ به گونه‌ای که همه اعمال و حالات انسان برای [[رضایت خدا]] باشد. برای تقویت این حالت، کمک گرفتن از بندگی‌های خاص مانند [[نماز]] و [[روزه]]، تأثیرگذار دانسته شده است.
برای افزایش ایمان، به [[حیا]]، ترجیح [[آخرت]] بر [[دنیا]]، [[اخلاص]] و [[صبر]] بر مصیبت‌ها سفارش شده است. مراد از بندگیِ خدا، زندگی بر مدار بندگی است؛ به گونه‌ای که همه اعمال و حالات انسان برای [[رضایت خدا]] باشد. برای تقویت این حالت، کمک گرفتن از بندگی‌های خاص مانند [[نماز]] و [[روزه]]، تأثیرگذار دانسته شده است.


==مراحل یقین==
== مراتب یقین ==
یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد که برخی از آنها چنین است:
=== یقین علمی ===
یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد. نخستین مرتبه و مرحله آن، یقین حصولی و علمی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست می‌آید، اندیشیدن درباره براهین فلسفی و مطالعه کتب اعتقادی می‌تواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند. چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند. یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونه‌ای که فرد مطمئن می‌شود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1973|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=2|صفحه=248|مکان=بیروت}}</ref> این یقین پایه ایمان است،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|عنوان کتاب=میزان الحکمه|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3713|مکان=قم - ایران}}</ref> و بدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه [[اسلام]] آوردن هم ممکن نیست؛ لذا در روایت فرموده‌اند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|عنوان کتاب=میزان الحکمه|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3713|مکان=قم - ایران:}}</ref>


===یقین حصولی===
=== یقین شهودی ===
نخستین مرحله یقین، یقین حصولی است که با تحقیق و تفکر به دست می‌آید. مطالعه کتاب‌های خداشناسی و تحلیل آنها بر اساس برهان‌های عقلی، می‌تواند انسان را به یقین حصولی برساند. این یقین، نیاز به گذراندن مقامات روحانی ندارد و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق، به این مرحله برسد.  
مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایه ایمان نیست بلکه در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3714|مکان=قم - ایران}}</ref> چنین یقینی کمیاب است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3714|مکان=قم - ایران}}</ref> با این یقین فرد می‌تواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1973|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=6|صفحه=186|مکان=بیروت}}</ref> برای رسیدن به این یقین، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، [[حسن خلق]]، صبر بر مصائب، صدق لسان و….<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=1|صفحه=196|مکان=قم - ایران}}</ref> در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.<ref>انفال/ 2.</ref>


یقین در این مرحله، علم بدون [[شک]] است؛ به گونه‌ای برای نمونه، فرد مطمئن می‌شود گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیر ممکن است که صحیح نباشد.<ref>نگاه کنید به ابن سینا، شیخ الرئیس ابوعلی، برهان شفا، ترجمه دکتر مهدی قوام صفری، تهران، انتشارات فکر روز، ۱۳۷۳ش، ص۱۵، و نیز طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش، چاپ پنجم، ج۲، ص۲۴۸.</ref> این یقین پایه [[ایمان]] دانسته شده<ref>احادیثی از امام علی(ع). نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۳.</ref> و بدون چنین یقینی ایمان و بلکه [[اسلام]] آوردن هم ممکن نیست.<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۳، حدیثی از امام علی(ع).</ref>
=== پرستش خداوند متعال، یکی از راه‌های رسیدن به یقین ===
راه دیگری که برای رسیدن به یقین می‌توان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که می‌فرماید: «و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛<ref>حجر/ 99</ref> این آیه شریفه در واقع نتیجه [[عبادت همراه با ریا|عبادت]] را یقین می‌داند؛ یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است. باید دانست که عبادت [[هدف خلقت]] ذکر شده است<ref>ذاریات/ 56</ref> و مراد از عبادت در این‌جا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده‌وار زیستن، چنان‌که بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همینگونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام می‌دهد تنها رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد. این نحوه سلوک منافاتی با زندگی عادی ندارد. چرا که این گونه عبادت اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنان‌که فرمود «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکرالله»؛ بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمی‌دارد و غافل نمی‌کند.<ref>نور/ 37.</ref> در این میان، عبادات خاصه مثل [[نماز]] و [[روزه]] و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن، ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند؛ لذا در قرآن کریم توصیه می‌فرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن کریم|عنوان کتاب=قرآن کریم|فصل=سوره بقره، آیه 45 و 153}}</ref>


===یقین حضوری===
== عوامل رسیدن به یقین ==
یقین حضوری در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار داشته<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۳، حدیثی از امام صادق(ع)؛ و نیز احادیثی از امام رضا(ع) و امام علی(ع)، ص۳۷۱۴.</ref> و با آن، فرد می‌تواند حقایق پنهانِ عالَم را شهود نماید.<ref>بر اساس آیه ۷۵ سوره انعام و نیز نگاه کنید به طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، ۱۳۷۱ش، چاپ پنجم، ج۶، ص۱۸۶؛ و نیز بنگرید به آیات پایانی سوره تکاثر: «لو تعلمون علم الیقین، لترون الجحیم، ثم لترونها عین الیقین.»</ref> چنین یقینی کمیاب دانسته شده است.<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۴.</ref>
برخی از عوامل افزایش یقین عبارتند از:


==عوامل افزایش یقین==
=== پرستش خداوند متعال ===
برخی از عوامل افزایش یقین چنین است:
با توجه به آیه {{قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ|ترجمه=و پروردگارت را عبادت کن تا به یقین برسی|سوره=حجر|آیه=۹۹}} یکی از راه‌های رسیدن به یقین، [[عبادت]] و [[بندگی]] است. مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار بندگی است؛ چنان‌که بردگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و اعمال آنها برای ارباب‌شان بوده است. بندگی در برابر خداوند نیز، به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در همه حالات خود، برای خدا باشد و [[رضایت خدا|رضایت]] او را بخواهد.


===افزایش ایمان===
عبادت و بندگی، نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خودِ زندگی، تلاش و کسب درآمد می‌تواند عبادت باشد؛ چنان‌که در آیه{{قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّه}}<ref>نور:۳۷.</ref> آمده است مردانی هستند که [[تجارت]] و خرید و فروش، آنها را از [[یاد خدا]] بازنمی‌دارد.
افزایش ایمان باعث افزایش یقین می‌شود. در روایات [[اهل بیت(ع)]] عواملی برای افزایش ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ [[ترس|نترسیدن]] از ملامت دیگران، [[ریا]] نکردن، ترجیح [[آخرت]] بر [[دنیا]]، [[حیا]]، [[حسن خلق|خوش‌خلقی]]، [[صبر]] بر مصیبت‌ها و [[راست‌گویی]].<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۶.</ref> در [[قرآن]] نیز، خواندن آیات قرآن، جزو عوامل افزایش ایمان ذکر شده است.<ref>انفال:۲.</ref>


===بندگی===
در این میان، عبادت‌های مخصوصی مانند [[نماز]] و [[روزه]]، ایمان انسان را برای این که در همه وقت بنده باقی بمانند، تقویت می‌کند؛ از این رو است که در قرآن فرموده است {{قرآن|اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ}}، از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.<ref>بقره:۱۵۳.</ref>


با توجه به آیه {{قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ|ترجمه=و پروردگارت را عبادت کن تا به یقین برسی}}<ref>حجر:۹۹؛ خدای را عبادت کن تا یقین را دریابی.</ref> یکی از راه‌های رسیدن به یقین، [[عبادت]] و [[بندگی]] است. مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار بندگی است؛<ref group="یادداشت">با توجه به آیه {{قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ
=== افزایش ایمان ===
}}، و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند (ذاریات:۵۶)، که درآن عبادت هدف خلقت ذکر شده است. </ref> چنان‌که بردگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و اعمال آنها برای ارباب‌شان بوده است. بندگی در برابر خداوند نیز، به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در همه حالات خود، برای خدا باشد و [[رضایت خدا|رضایت]] او را بخواهد.
افزایش ایمان باعث افزایش یقین می‌شود. در روایات [[اهل بیت(ع)]] عواملی برای افزایش ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ [[ترس|نترسیدن]] از ملامت دیگران، [[ریا]] نکردن، ترجیح [[آخرت]] بر [[دنیا]]، [[حیا]]، [[حسن خلق|خوش‌خلقی]]، [[صبر]] بر مصیبت‌ها و [[راست‌گویی]].<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۶.</ref> در [[قرآن]] نیز، خواندن آیات قرآن، جزو عوامل افزایش ایمان ذکر شده است.<ref>انفال:۲.</ref>
 
عبادت و بندگی، نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خودِ زندگی، تلاش و کسب درآمد می‌توند عبادت باشد؛ چنان‌که در آیه{{قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه}}<ref>نور:۳۷.</ref> گفته شده مردانی هستند که [[تجارت]] و خرید و فروش، آنها را از [[یاد خدا]] باز نمی‌دارد.
 
در این میان، عبادت‌های مخصوصی مانند [[نماز]] و [[روزه]]، ایمان انسان را برای این که در همه وقت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند؛ از این رو است که در قرآن گفته شده {{قرآن|اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ}}، از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.<ref>بقره:۱۵۳.</ref>


در روایات اهل بیت(ع)، موارد دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارد که همگی بیان مصداق‌های بندگی‌اند؛ دستورهایی مانند اصلاح نفس،<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، صص۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.</ref> رضایت به [[قدر|قَدَر]] الهی<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، صص۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.</ref> و [[زهد]].<ref>نگاه کنید ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، صص۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.</ref>  
== مصادیق عبودیت در روایات ==
در روایات [[اهل بیت(ع)]] نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت می‌باشند. فرامینی چون [[اصلاح نفس]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3721، 3720، 3719|مکان=قم - ایران}}</ref> رضایت به قدر الهی،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=قم - ایران|جلد=8|صفحه=۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹|مکان=قم - ایران}}</ref> [[زهد]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3721، 3720، 3719|مکان=قم - ایران}}</ref> و… که همه جلوه‌هایی از بندگی خدا هستند. عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی می‌باشند؛ همانند هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند و ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3718|مکان=قم - ایران}}</ref>


==عوامل کاهش یقین==
== عوامل کاهش یقین ==
عوامل كاهش و يا از بين رفتن يقين، همان عواملی است که انسان را از دايره بندگی خارج می‌کند؛ مانند [[هوی|هواپرستی]]، [[حرص]]، [[طمع]]، [[جدل]]، [[حب مال]]، راضی کردن مردم با [[غضب الهی|غضب خداوند]] و ستایش مردم در برابر [[نعمت|نعمتی]] که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۸.</ref>
عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین، همان عواملی است که انسان را از دایره بندگی خارج می‌کند؛ مانند [[هوی|هواپرستی]]، [[حرص]]، [[طمع]]، [[جدل]]، [[حب مال]]، راضی کردن مردم با [[غضب الهی|غضب خداوند]] و ستایش مردم در برابر [[نعمت|نعمتی]] که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۸.</ref>
{{پایان}}{{مطالعه بیشتر}}
{{پایان}}{{مطالعه بیشتر}}


==مطالعه بیشتر==
== مطالعه بیشتر ==
* امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۲.
* ملا احمد نراقی، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، ۱۳۷۱ش، ص۷۴–۷۹.


*امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۲.
== منابع ==
*ملا احمد نراقی، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، ۱۳۷۱ش، ص۷۴–۷۹.
 
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = اخلاق
| شاخه فرعی۱ = ایمان
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =
خط ۶۰: خط ۵۸:
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
خط ۶۹: خط ۶۸:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />
{{پانویس}}
<references group="یادداشت" />
<references group="یادداشت"/>
 
[[رده:تهذیب نفس]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۱


سؤال

برای رسیدن به مرتبه یقین چه مراحلی را باید گذراند؟


برای رسیدن به یقین به‌طور کلی دو مرحله باید طی شود. مرحله اول یقین علمی و از طریق علم آموزی است. مرحله دوم از طرقی است که برای ازدیاد ایمان در روایات ذکر شده است. شخصی که یقین علمی به دست‌آورد، در مرحله بعد برای این که آن علم را به ایمان قلبی تبدیل کند تلاش می‌کند. هر مقدار ایمان قلبی افزایش پیدا کند یقین شخص نیز افزایش پیدا می‌کند.

برای افزایش ایمان، به حیا، ترجیح آخرت بر دنیا، اخلاص و صبر بر مصیبت‌ها سفارش شده است. مراد از بندگیِ خدا، زندگی بر مدار بندگی است؛ به گونه‌ای که همه اعمال و حالات انسان برای رضایت خدا باشد. برای تقویت این حالت، کمک گرفتن از بندگی‌های خاص مانند نماز و روزه، تأثیرگذار دانسته شده است.

مراتب یقین

یقین علمی

یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد. نخستین مرتبه و مرحله آن، یقین حصولی و علمی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست می‌آید، اندیشیدن درباره براهین فلسفی و مطالعه کتب اعتقادی می‌تواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند. چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند. یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونه‌ای که فرد مطمئن می‌شود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.[۱] این یقین پایه ایمان است،[۲] و بدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست؛ لذا در روایت فرموده‌اند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.[۳]

یقین شهودی

مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایه ایمان نیست بلکه در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار دارد.[۴] چنین یقینی کمیاب است.[۵] با این یقین فرد می‌تواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.[۶] برای رسیدن به این یقین، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، حسن خلق، صبر بر مصائب، صدق لسان و….[۷] در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.[۸]

پرستش خداوند متعال، یکی از راه‌های رسیدن به یقین

راه دیگری که برای رسیدن به یقین می‌توان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که می‌فرماید: «و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛[۹] این آیه شریفه در واقع نتیجه عبادت را یقین می‌داند؛ یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است. باید دانست که عبادت هدف خلقت ذکر شده است[۱۰] و مراد از عبادت در این‌جا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده‌وار زیستن، چنان‌که بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همینگونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام می‌دهد تنها رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد. این نحوه سلوک منافاتی با زندگی عادی ندارد. چرا که این گونه عبادت اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنان‌که فرمود «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکرالله»؛ بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمی‌دارد و غافل نمی‌کند.[۱۱] در این میان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن، ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند؛ لذا در قرآن کریم توصیه می‌فرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.[۱۲]

عوامل رسیدن به یقین

برخی از عوامل افزایش یقین عبارتند از:

پرستش خداوند متعال

با توجه به آیه ﴿وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ؛ و پروردگارت را عبادت کن تا به یقین برسی(حجر:۹۹) یکی از راه‌های رسیدن به یقین، عبادت و بندگی است. مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار بندگی است؛ چنان‌که بردگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و اعمال آنها برای ارباب‌شان بوده است. بندگی در برابر خداوند نیز، به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در همه حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را بخواهد.

عبادت و بندگی، نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خودِ زندگی، تلاش و کسب درآمد می‌تواند عبادت باشد؛ چنان‌که در آیه﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّه[۱۳] آمده است مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش، آنها را از یاد خدا بازنمی‌دارد.

در این میان، عبادت‌های مخصوصی مانند نماز و روزه، ایمان انسان را برای این که در همه وقت بنده باقی بمانند، تقویت می‌کند؛ از این رو است که در قرآن فرموده است ﴿اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ، از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.[۱۴]

افزایش ایمان

افزایش ایمان باعث افزایش یقین می‌شود. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای افزایش ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا، خوش‌خلقی، صبر بر مصیبت‌ها و راست‌گویی.[۱۵] در قرآن نیز، خواندن آیات قرآن، جزو عوامل افزایش ایمان ذکر شده است.[۱۶]

مصادیق عبودیت در روایات

در روایات اهل بیت(ع) نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت می‌باشند. فرامینی چون اصلاح نفس،[۱۷] رضایت به قدر الهی،[۱۸] زهد،[۱۹] و… که همه جلوه‌هایی از بندگی خدا هستند. عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی می‌باشند؛ همانند هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند و ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).[۲۰]

عوامل کاهش یقین

عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین، همان عواملی است که انسان را از دایره بندگی خارج می‌کند؛ مانند هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند و ستایش مردم در برابر نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).[۲۱]


مطالعه بیشتر

  • امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۲.
  • ملا احمد نراقی، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، ۱۳۷۱ش، ص۷۴–۷۹.

منابع

  1. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۹۷۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۲. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ص. ۲۴۸.
  2. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمه. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۳.
  3. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمه. ج. ۸. قم - ایران:: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۳.
  4. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۴.
  5. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۴.
  6. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۹۷۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۶. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ص. ۱۸۶.
  7. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۱. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۱۹۶.
  8. انفال/ 2.
  9. حجر/ 99
  10. ذاریات/ 56
  11. نور/ 37.
  12. «سوره بقره، آیه ۴۵ و ۱۵۳». قرآن کریم.
  13. نور:۳۷.
  14. بقره:۱۵۳.
  15. نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۶.
  16. انفال:۲.
  17. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
  18. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: قم - ایران. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
  19. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
  20. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۸.
  21. نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۸.