مراحل رسیدن به یقین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
 
(۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}


{{سوال}}
{{سوال}}
برای رسیدن به مرتبه یقین چه مراحلی را باید گذراند؟
برای رسیدن به مرتبه یقین چه مراحلی را باید گذراند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


==مراحل یقین==
برای رسیدن به یقین به‌طور کلی دو مرحله باید طی شود. مرحله اول یقین علمی و از طریق علم آموزی است. مرحله دوم از طرقی است که برای ازدیاد ایمان در روایات ذکر شده است. شخصی که یقین علمی به دست‌آورد، در مرحله بعد برای این که آن علم را به ایمان قلبی تبدیل کند تلاش می‌کند. هر مقدار ایمان قلبی افزایش پیدا کند یقین شخص نیز افزایش پیدا می‌کند.
یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد:
 
===یقین حصولی===
نخستین مرحله یقین، یقین حصولی است که با تحقیق و تفکر به دست می‌آید. مطالعه کتاب‌های خداشناسی و تحلیل آنها بر اساس برهان‌های عقلی، می‌تواند انسان را به یقین حصولی برساند. این یقین، نیاز به گذراندن مقامات روحانی ندارد و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق، به این مرحله برسد.
 
یقین در این مرحله، علم بدون شک است؛ به گونه‌ای که فرد مطمئن می‌شود که برای نمونه گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیر ممکن است که صحیح نباشد.<ref>ر. ک. ابن سینا، شیخ الرئیس ابوعلی، برهان شفا، ترجمه دکتر مهدی قوام صفری، تهران، انتشارات فکر روز، 1373، ص 15، و نیز طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1371، چاپ پنجم، ج 2، ص 248.</ref> این یقین پایه ایمان دانسته شده<ref>احادیثی از علی ـ علیه السلام ـ.ر.ک. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، 1419، چاپ دوم، ج 8، ص 3713.</ref> و بدون چنین یقینی ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست.<ref>ر. ک. همان، حدیثی از امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ.</ref>
 
===یقین حضوری===
یقین حضوری در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار داشته<ref>ر. ک. همان حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ؛ و نیز احادیثی از امام رضا ـ علیه السلام ـ و امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ، ص 3714.</ref> و با آن فرد می‌تواند حقایق پنهانِ عالَم را شهود نماید.<ref>بر اساس آیه 75 سوره انعام و نیز ر.ک. طباطبایی، همان، ج 6، ص 186؛ و نیز بنگرید به آیات پایانی سوره تکاثر: «لو تعلمون علم الیقین، لترون الجحیم، ثم لترونها عین الیقین.»</ref> چنین یقینی کمیاب دانسته شده است.<ref>همان، ص 3714.</ref>
 
==عوامل افزایش یقین==
برخی از عوامل افزایش یقین چنین است:


===افزایش ایمان===
برای افزایش ایمان، به [[حیا]]، ترجیح [[آخرت]] بر [[دنیا]]، [[اخلاص]] و [[صبر]] بر مصیبت‌ها سفارش شده است. مراد از بندگیِ خدا، زندگی بر مدار بندگی است؛ به گونه‌ای که همه اعمال و حالات انسان برای [[رضایت خدا]] باشد. برای تقویت این حالت، کمک گرفتن از بندگی‌های خاص مانند [[نماز]] و [[روزه]]، تأثیرگذار دانسته شده است.
افزایش ایمان باعث افزایش یقین می‌شود. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای افزایش ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا، خوش‌خلقی، صبر بر مصیبت‌ها و راست‌گویی.<ref>ر. ک. ری شهری، همان، ج 1، ص 196.</ref> در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل افزایش ایمان ذکر شده است.<ref>انفال/ 2.</ref>


=== بندگی ===
== مراتب یقین ==
=== یقین علمی ===
یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد. نخستین مرتبه و مرحله آن، یقین حصولی و علمی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست می‌آید، اندیشیدن درباره براهین فلسفی و مطالعه کتب اعتقادی می‌تواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند. چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند. یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونه‌ای که فرد مطمئن می‌شود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1973|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=2|صفحه=248|مکان=بیروت}}</ref> این یقین پایه ایمان است،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|عنوان کتاب=میزان الحکمه|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3713|مکان=قم - ایران}}</ref> و بدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه [[اسلام]] آوردن هم ممکن نیست؛ لذا در روایت فرموده‌اند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمه|عنوان کتاب=میزان الحکمه|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3713|مکان=قم - ایران:}}</ref>


=== یقین شهودی ===
مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایه ایمان نیست بلکه در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار دارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3714|مکان=قم - ایران}}</ref> چنین یقینی کمیاب است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3714|مکان=قم - ایران}}</ref> با این یقین فرد می‌تواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|عنوان کتاب=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=1973|نام=سید محمد حسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=مؤسسة الأعلمی للمطبوعات|جلد=6|صفحه=186|مکان=بیروت}}</ref> برای رسیدن به این یقین، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، [[حسن خلق]]، صبر بر مصائب، صدق لسان و….<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=1|صفحه=196|مکان=قم - ایران}}</ref> در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.<ref>انفال/ 2.</ref>


در روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت می‌باشند، فرامینی چون اصلاح نفس،<ref>ر. ک. ری شهری، همان، ج 8، صص 3721، 3720، 3719.</ref> رضایت به قدر الهی،<ref>ر. ک. همان.</ref> زهد،<ref>ر. ک. همان.</ref> و… که همه جلوه‌هایی از بندگی خدا هستند، عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی می‌باشند.
=== پرستش خداوند متعال، یکی از راه‌های رسیدن به یقین ===
راه دیگری که برای رسیدن به یقین می‌توان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که می‌فرماید: «و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛<ref>حجر/ 99</ref> این آیه شریفه در واقع نتیجه [[عبادت همراه با ریا|عبادت]] را یقین می‌داند؛ یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است. باید دانست که عبادت [[هدف خلقت]] ذکر شده است<ref>ذاریات/ 56</ref> و مراد از عبادت در این‌جا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده‌وار زیستن، چنان‌که بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همینگونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام می‌دهد تنها رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد. این نحوه سلوک منافاتی با زندگی عادی ندارد. چرا که این گونه عبادت اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنان‌که فرمود «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکرالله»؛ بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمی‌دارد و غافل نمی‌کند.<ref>نور/ 37.</ref> در این میان، عبادات خاصه مثل [[نماز]] و [[روزه]] و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن، ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند؛ لذا در قرآن کریم توصیه می‌فرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=قرآن کریم|عنوان کتاب=قرآن کریم|فصل=سوره بقره، آیه 45 و 153}}</ref>


هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند، ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن) و….<ref>ر. ک. همان، ص 3718.</ref>
== عوامل رسیدن به یقین ==
برخی از عوامل افزایش یقین عبارتند از:


راه دیگری که برای رسیدن به یقین می‌توان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که می‌فرماید: و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛<ref>حجر/ 99؛ خدای را عبادت کن تا یقین را دریابی.</ref> در واقع نتیجه (عبادت) را یقین می‌داند. یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است.
=== پرستش خداوند متعال ===
با توجه به آیه {{قرآن|وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ|ترجمه=و پروردگارت را عبادت کن تا به یقین برسی|سوره=حجر|آیه=۹۹}} یکی از راه‌های رسیدن به یقین، [[عبادت]] و [[بندگی]] است. مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار بندگی است؛ چنان‌که بردگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و اعمال آنها برای ارباب‌شان بوده است. بندگی در برابر خداوند نیز، به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در همه حالات خود، برای خدا باشد و [[رضایت خدا|رضایت]] او را بخواهد.


امّا عبادت چیست؟ آیا همین نماز و روزه کافی است، اگر چنین است، چرا این همه انسان که همه روزه به عبادت مشغولند، به یقین نمی‌رسند؟ عبادت هدف خلقت ذکر شده است،<ref>ذاریات/ 56؛ و ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدون.</ref> و مراد از عبادت در این‌جا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده وار زیستن، چنان‌که بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند. یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام می‌دهد، هر جا که می‌نگرد، هر سخنی که می‌گوید یا می‌شنود… فقط رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد.
عبادت و بندگی، نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خودِ زندگی، تلاش و کسب درآمد می‌تواند عبادت باشد؛ چنان‌که در آیه{{قرآن|رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّه}}<ref>نور:۳۷.</ref> آمده است مردانی هستند که [[تجارت]] و خرید و فروش، آنها را از [[یاد خدا]] بازنمی‌دارد.


این نحوه سلوک ـ که البته بدین سادگی حاصل نمی‌شود ـ عبودیت و بندگی خالصانه است. البته منافاتی هم با زندگی عادی ندارد؛ چرا که این گونه عبادت، اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنان‌که فرمود رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر الله<ref>نور/ 37.</ref> بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمی‌دارد و غافل نمی‌کند.
در این میان، عبادت‌های مخصوصی مانند [[نماز]] و [[روزه]]، ایمان انسان را برای این که در همه وقت بنده باقی بمانند، تقویت می‌کند؛ از این رو است که در قرآن فرموده است {{قرآن|اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ}}، از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.<ref>بقره:۱۵۳.</ref>


در این میان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند.
=== افزایش ایمان ===
افزایش ایمان باعث افزایش یقین می‌شود. در روایات [[اهل بیت(ع)]] عواملی برای افزایش ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ [[ترس|نترسیدن]] از ملامت دیگران، [[ریا]] نکردن، ترجیح [[آخرت]] بر [[دنیا]]، [[حیا]]، [[حسن خلق|خوش‌خلقی]]، [[صبر]] بر مصیبت‌ها و [[راست‌گویی]].<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۶.</ref> در [[قرآن]] نیز، خواندن آیات قرآن، جزو عوامل افزایش ایمان ذکر شده است.<ref>انفال:۲.</ref>


لذا در قرآن در آیات ۴۵ و ۱۵۳ سوره بقره توصیه می‌فرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.
== مصادیق عبودیت در روایات ==
در روایات [[اهل بیت(ع)]] نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت می‌باشند. فرامینی چون [[اصلاح نفس]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3721، 3720، 3719|مکان=قم - ایران}}</ref> رضایت به قدر الهی،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=قم - ایران|جلد=8|صفحه=۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹|مکان=قم - ایران}}</ref> [[زهد]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3721، 3720، 3719|مکان=قم - ایران}}</ref> و… که همه جلوه‌هایی از بندگی خدا هستند. عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی می‌باشند؛ همانند هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند و ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=میزان الحکمة|عنوان کتاب=میزان الحکمة|سال=1367|نام=محمد|نام خانوادگی=ری شهری|ناشر=مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر|جلد=8|صفحه=3718|مکان=قم - ایران}}</ref>


خلاصه آن که راه رسیدن به یقین، عبارت است از ایمان و عبادت و عبودیت، که در پی هم حاصل می‌شوند.
== عوامل کاهش یقین ==
{{پایان}}
عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین، همان عواملی است که انسان را از دایره بندگی خارج می‌کند؛ مانند [[هوی|هواپرستی]]، [[حرص]]، [[طمع]]، [[جدل]]، [[حب مال]]، راضی کردن مردم با [[غضب الهی|غضب خداوند]] و ستایش مردم در برابر [[نعمت|نعمتی]] که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).<ref>نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۸.</ref>
{{مطالعه بیشتر}}
{{پایان}}{{مطالعه بیشتر}}


==مطالعه بیشتر==
== مطالعه بیشتر ==
* امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۲.
* ملا احمد نراقی، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، ۱۳۷۱ش، ص۷۴–۷۹.


*امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۲.
== منابع ==
*ملا احمد نراقی، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، ۱۳۷۱، ص ۷۴–۷۹.
 
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = اخلاق
| شاخه فرعی۱ = ایمان
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =
خط ۶۵: خط ۵۸:
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
خط ۷۳: خط ۶۸:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />
{{پانویس}}
<references group="یادداشت"/>
 
[[رده:تهذیب نفس]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۱


سؤال

برای رسیدن به مرتبه یقین چه مراحلی را باید گذراند؟


برای رسیدن به یقین به‌طور کلی دو مرحله باید طی شود. مرحله اول یقین علمی و از طریق علم آموزی است. مرحله دوم از طرقی است که برای ازدیاد ایمان در روایات ذکر شده است. شخصی که یقین علمی به دست‌آورد، در مرحله بعد برای این که آن علم را به ایمان قلبی تبدیل کند تلاش می‌کند. هر مقدار ایمان قلبی افزایش پیدا کند یقین شخص نیز افزایش پیدا می‌کند.

برای افزایش ایمان، به حیا، ترجیح آخرت بر دنیا، اخلاص و صبر بر مصیبت‌ها سفارش شده است. مراد از بندگیِ خدا، زندگی بر مدار بندگی است؛ به گونه‌ای که همه اعمال و حالات انسان برای رضایت خدا باشد. برای تقویت این حالت، کمک گرفتن از بندگی‌های خاص مانند نماز و روزه، تأثیرگذار دانسته شده است.

مراتب یقین

یقین علمی

یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد. نخستین مرتبه و مرحله آن، یقین حصولی و علمی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست می‌آید، اندیشیدن درباره براهین فلسفی و مطالعه کتب اعتقادی می‌تواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند. چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند. یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونه‌ای که فرد مطمئن می‌شود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.[۱] این یقین پایه ایمان است،[۲] و بدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست؛ لذا در روایت فرموده‌اند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.[۳]

یقین شهودی

مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایه ایمان نیست بلکه در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار دارد.[۴] چنین یقینی کمیاب است.[۵] با این یقین فرد می‌تواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.[۶] برای رسیدن به این یقین، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، حسن خلق، صبر بر مصائب، صدق لسان و….[۷] در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.[۸]

پرستش خداوند متعال، یکی از راه‌های رسیدن به یقین

راه دیگری که برای رسیدن به یقین می‌توان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که می‌فرماید: «و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛[۹] این آیه شریفه در واقع نتیجه عبادت را یقین می‌داند؛ یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است. باید دانست که عبادت هدف خلقت ذکر شده است[۱۰] و مراد از عبادت در این‌جا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده‌وار زیستن، چنان‌که بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همینگونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام می‌دهد تنها رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد. این نحوه سلوک منافاتی با زندگی عادی ندارد. چرا که این گونه عبادت اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنان‌که فرمود «رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکرالله»؛ بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمی‌دارد و غافل نمی‌کند.[۱۱] در این میان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن، ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند؛ لذا در قرآن کریم توصیه می‌فرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.[۱۲]

عوامل رسیدن به یقین

برخی از عوامل افزایش یقین عبارتند از:

پرستش خداوند متعال

با توجه به آیه ﴿وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ؛ و پروردگارت را عبادت کن تا به یقین برسی(حجر:۹۹) یکی از راه‌های رسیدن به یقین، عبادت و بندگی است. مراد از عبادت در اینجا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار بندگی است؛ چنان‌که بردگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و اعمال آنها برای ارباب‌شان بوده است. بندگی در برابر خداوند نیز، به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند؛ یعنی آدمی در همه حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را بخواهد.

عبادت و بندگی، نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خودِ زندگی، تلاش و کسب درآمد می‌تواند عبادت باشد؛ چنان‌که در آیه﴿رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّه[۱۳] آمده است مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش، آنها را از یاد خدا بازنمی‌دارد.

در این میان، عبادت‌های مخصوصی مانند نماز و روزه، ایمان انسان را برای این که در همه وقت بنده باقی بمانند، تقویت می‌کند؛ از این رو است که در قرآن فرموده است ﴿اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ، از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.[۱۴]

افزایش ایمان

افزایش ایمان باعث افزایش یقین می‌شود. در روایات اهل بیت(ع) عواملی برای افزایش ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا، خوش‌خلقی، صبر بر مصیبت‌ها و راست‌گویی.[۱۵] در قرآن نیز، خواندن آیات قرآن، جزو عوامل افزایش ایمان ذکر شده است.[۱۶]

مصادیق عبودیت در روایات

در روایات اهل بیت(ع) نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت می‌باشند. فرامینی چون اصلاح نفس،[۱۷] رضایت به قدر الهی،[۱۸] زهد،[۱۹] و… که همه جلوه‌هایی از بندگی خدا هستند. عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی می‌باشند؛ همانند هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند و ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).[۲۰]

عوامل کاهش یقین

عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین، همان عواملی است که انسان را از دایره بندگی خارج می‌کند؛ مانند هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند و ستایش مردم در برابر نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن).[۲۱]


مطالعه بیشتر

  • امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۲.
  • ملا احمد نراقی، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، ۱۳۷۱ش، ص۷۴–۷۹.

منابع

  1. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۹۷۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۲. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ص. ۲۴۸.
  2. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمه. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۳.
  3. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمه. ج. ۸. قم - ایران:: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۳.
  4. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۴.
  5. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۴.
  6. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۹۷۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج. ۶. بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات. ص. ۱۸۶.
  7. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۱. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۱۹۶.
  8. انفال/ 2.
  9. حجر/ 99
  10. ذاریات/ 56
  11. نور/ 37.
  12. «سوره بقره، آیه ۴۵ و ۱۵۳». قرآن کریم.
  13. نور:۳۷.
  14. بقره:۱۵۳.
  15. نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۱، ص۱۹۶.
  16. انفال:۲.
  17. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
  18. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: قم - ایران. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
  19. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۲۱، ۳۷۲۰، ۳۷۱۹.
  20. ری شهری، محمد (۱۳۶۷). میزان الحکمة. ج. ۸. قم - ایران: مکتب الإعلام الإسلامی، مرکز النشر. ص. ۳۷۱۸.
  21. نگاه کنید به ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، ۱۴۱۹ق، چاپ دوم، ج۸، ص۳۷۱۸.