دلیل عقلی و نقلی برای عصمت حضرت فاطمه: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
آیا میتوان دلیل عقلی بر عصمت حضرت زهرا(س) اقامه کرد؟ | آیا میتوان دلیل عقلی بر عصمت حضرت زهرا(س) اقامه کرد؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{درگاه| | {{درگاه|فاطمی}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== دلایل عصمت == | == دلایل عصمت == | ||
دلایل عقلی متعددی بر عصمت حضرت زهرا وجود دارد، بخصوص با توجه به این قاعده که عبدالرزاق فیاض لاهیجی در گوهر مراد میگوید: «مقدماتی که از معصوم به طریق تمثیل فرا گرفته شود به منزله اولیات در قیاس برهانی است و چنان که قیاس برهانی افاده یقین میکند، دلیلی هم که مؤلف باشد از مقدمات مأخوذه از معصوم، افاده یقین میکند، به این بیان که این مقدمه گفته معصوم است و هر چه گفته معصوم است حق است، پس این مقدمه حق است» . | دلایل عقلی متعددی بر عصمت حضرت زهرا وجود دارد، بخصوص با توجه به این قاعده که عبدالرزاق فیاض لاهیجی در گوهر مراد میگوید: «مقدماتی که از معصوم به طریق تمثیل فرا گرفته شود به منزله اولیات در قیاس برهانی است و چنان که قیاس برهانی افاده یقین میکند، دلیلی هم که مؤلف باشد از مقدمات مأخوذه از معصوم، افاده یقین میکند، به این بیان که این مقدمه گفته معصوم است و هر چه گفته معصوم است حق است، پس این مقدمه حق است» . |
نسخهٔ ۴ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۲۹
این متن یک پیشنویس است که در وضعیت ویرایش قرار دارد |
آیا میتوان دلیل عقلی بر عصمت حضرت زهرا(س) اقامه کرد؟
دلایل عصمت
دلایل عقلی متعددی بر عصمت حضرت زهرا وجود دارد، بخصوص با توجه به این قاعده که عبدالرزاق فیاض لاهیجی در گوهر مراد میگوید: «مقدماتی که از معصوم به طریق تمثیل فرا گرفته شود به منزله اولیات در قیاس برهانی است و چنان که قیاس برهانی افاده یقین میکند، دلیلی هم که مؤلف باشد از مقدمات مأخوذه از معصوم، افاده یقین میکند، به این بیان که این مقدمه گفته معصوم است و هر چه گفته معصوم است حق است، پس این مقدمه حق است» .
بنابر سخن لاهیجی، سخن معصوم میتواند حد وسط برهان عقلی قرار بگیرد، حال با تکیه بر مقدمات نقلی براهین عقلی متعددی میتوان بر عصمت حضرت فاطمه اقامه کرد که به نمونههایی از آن اشاره میشود:
1. از رسول خدا نقل شده که فرمود: «فاطمة بضعة منی، یسرنی ما یسرها و یغضبنی ما یغضبها » یعنی فاطمه پارة وجود من است، آنچه او را شاد میکند مرا شاد میکند و آنچه او را غضبناک و ناراحت کند مرا غضبناک و ناراحت میکند.
با تکیه به این حدیث دلیل عقلی ارزشمندی بر عصمت حضرت فاطمه میتوان اقامه کرد که نحوة آن در کلام استاد جوادی آملی چنین تبیین شده است: اگر انسان، انسانی مطهر و منزّه از هوی و معصوم از هوس نباشد، رضا و غضب او معیار حق و باطل نخواهد بود و ممکن است رضای او در رضای خداوند در مقام فعل و غضب او غضب حق تعالی در موطن فعل نباشد، ولی اگر انسان کاملی از گزند هوی طاهر و از آسیب هوس مصون شد، هر گونه رضا و غضب او معیار تشخیص حق و باطل خواهد بود چون مظهر اسم راضی و غضبان حق تعالی بوده و میزان اعمال و اوصاف دیگران خواهد شد و چون پیامبر اکرم میزان اعمال امت است و رضا و غضب او رضا و غضب خداوند است، هر گاه حضرت زهرا نیز دارای مقامی باشد که رضا و غضب او موجب رضا و غضب پیامبر اکرم گردد، معلوم میشود عقل عملی آن بانو همانند عقل نظریش معصوم از باطل میباشد و همتای امیرالمؤمنین خواهد بود، و چون رضا و غضب او بر مدار حق است این هم به نوبة خود نشانة کامل عصمت است.
بنابراین چون بر اساس روایات متعدد رضا و غضب فاطمه موجب رضا و غضب پیامبر اکرم میشود و رضا و غضب آن حضرت رضا و غضب الهی را در پی دارد، پس معلوم میشود که حضرت فاطمه دارای عصمت بوده است و گرنه رضا و غضب انسان غیر معصوم هرگز معیار حق نمیگردد چون ممکن است در رضا و غضب او نفسانیات دخالت کند. و این بیان به نوبة خود یکی از بهترین دلایل عقلی بر عصمت حضرت زهرا است.
2. دلیل عقلی دیگر بر عصمت حضرت زهرا که بر مقدمه نقلی تکیه دارد این است که در حدیث «ثقلین» که رسول خدا، اهل بیت و عترت خود را همسنگ قرآن قرار داده است تأکید کرده که هیچ گاه از آن جدا نمیشود، دلیل روشنی بر عصمت همه اهل بیت از جمله فاطمه زهرا است، زیرا ارتکاب کوچکترین گناه حتی اگر به صورت سهوی باشد، مفارقت عملی از قرآن است.
این بیان نیز در واقع یک نوع استدلال عقلی بر عصمت حضرت زهرا است، بدین معنا که بر اساس روایتی که در منابع شیعه و سنی نقل شده رسول خدا فرمود عترت و اهل بیت از قرآن جدا نمیشوند، روشن است که اگر اهل بیت از جمله حضرت زهرا دارای ملکه عصمت نمیبود بالاخره امکان داشت ولو به صورت ناخواسته کاری بکند که سبب جدایی او از قرآن بشود در حالی که رسول خدا بر اساس حدیث «ثقلین» فرمود: عترت و اهل بیت هرگز از قرآن جدا نمیشود پس معلوم میشود اهل بیت از جمله حضرت زهرا از عصمت برخوردار بوده است لذا هرگز از قرآن جدا نشدند و جدا نیستند. و چون قرآن معصوم از خطاء است ضروری است که عِدل قرآن هم معصوم باشد و حضرت زهرا یکی از مصادیق عدل قرآن است که از همدیگر جدایی ندارند.
3. دلیل عقلی دیگر که آن هم بر نکتة نقلی تکیه دارد این است که در روایتی آمده که امام حسن عسکری فرمود: «نحن حجج الله علی خلقه وجدتنا فاطمة حجة الله علینا؛ ما حجت بر مردم و جدة ما فاطمه حجت خداوند بر ما است». و در روایتی از امام عصر(عج) نیز نقل شده که فرمود: «و فی ابنة رسول الله لی اسوة حسنة؛ یعنی دختر رسول خدا برای من سرمشق نیکو است».
با توجه به این دو روایت نیز دلیل عمیق عقلی میتوان بر عصمت فاطمه زهرا اقامه کرد، بدین بیان که اگر حضرت زهرا دارای مقام عصمت نمیبود هرگز سرمشق امام عصر نبود، و نیز حجت خدا بر ائمه نمیشد، در حالی که بر اساس دو روایت یاد شده، حضرت زهرا حجت خدا بر ائمه و سرمشق امام زمان(عج) محسوب شده است، پس معلوم میشود که دارای عصمت بوده است و الّا محال است حجت بر معصوم، خود معصوم نباشد.
4. و بالاخره یکی از دلایل عصمت حضرت زهرا آن است که کلام و تقریر و سنت او مثل کلام و سنت رسول خدا و ائمه حجت شرعی است و یک فقیه میتواند با استناد به حدیث و یا سیرة حضرت فاطمه زهرا فتوا بدهد همان طور که با استناد به حدیث پیامبر و امام فتوا میدهد. از این نیز معلوم میشود که حضرت زهرا دارای مقام عصمت است.
منابع