دنیا زندان مومن است: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
سند و مفهوم روایت «الدنیا سجن المؤمن» چیست؟
سند و مفهوم روایت «َأَنَّ الدُّنْيَا سِجْنُ‏ الْمُؤْمِن‏» چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''روایت دنیا زندان مومن است'''.
'''دنیا زندان مؤمن است''' روایتی از [[پیامبر اسلام]] که دلالت بر ناگواری دنیا برای مؤمن به سبب رنج‌های حاصل از پذیرش [[ایمان]] می‌کند. این رنج‌ها، ناشی از اموری مانند امتحانات الهی و چشم‌پوشی از برخی لذت‌های مادی است. برخی در تفسیر این روایت معتقدند دنیای مؤمن در مقایسه با آخرت او، زندانی ناگوار است.
 
این روایت در منابع روایی شیعه و اهل‌سنت نقل شده است و در متون اخلاقی، صوفیانه و عرفانی اسلامی نیز به‌طور گسترده نقل و تفسیر  واستناد  شده است.


== سند روایت ==
== سند روایت ==
حدیث دنیا زندان مؤمن است از پیامبر اسلام(ص) در منابع مختلف اسلامی نقل شده و مورد استدلال قرار گرفته است. این روایت هم در منابع معتبر روایی شیعه آمده و هم در منابع معتبر روایی اهل سنت. محتوای این روایت موجب شده است تا به این روایت در منابع صوفیانه و عرفانی اسلامی توجه شود و مورد نقل و استفاده قرار گیرد. 
حدیث دنیا زندان مؤمن است از پیامبر خدا(ص) در منابع روایی [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل‌سنت]] نقل شده و مورد استدلال قرار گرفته است.<ref>مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل رسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج ۹، ص ۳۱۵.</ref>
 
 
روایت «دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است.»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ج۶۵، ص۱۵۹، نقل از ضیاء الشهاب و بحارالانوار، ج۷۴، ص۱۵۹، باب ۷.</ref> از [[پیامبر(ص)]] در کتاب‌های مختلف روایی ذکر شده و در روایات اسلامی هم به این دو موضوع اشاره شده است. [[علامه مجلسی]] از راوندی نقل کرده است: پیامبر اکرم(ص) دنیا را به این جهت به زندانی تشبیه کرده است که [[مؤمن]] در دنیا مقید به اوامر و نواهی الهی است و دنیا برای او تنگ است. همچنین به وسیله عذاب خداوندی ترسانده شده است و با شهوات و آرزوها امتحان می‌شود و مشکلات به او روی می‌آورد، بر خلاف [[کافر]].<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ج۶۵، ص۱۵۹، نقل از ضیاء الشهاب.</ref>
 
علامه مجلسی دو احتمال در معنای این حدیث ذکر می‌کنند:
* مؤمن در دنیا غالباً در رنج و خوف به سر می‌برد بر خلاف کافر که غالباً در امنیت و رفاه است و این منافات با این ندارد که مؤمن گاهی در راحتی به سر برد و کافر در سختی.
 
* مؤمن در دنیا نسبت به [[زندگی اخروی]] که در انتظار اوست و در مقایسه با نعمت‌هایی که خداوند به او می‌دهد گویا در زندان است، اگرچه نسبت به اهل دنیا از رفاه و آسایش بیشتری بهره‌مند باشد و کافر عکس این است زیرا نعمت‌های او منحصر در دنیاست و در آخرت فقط عذاب شدید خداوندی در انتظار اوست اگرچه در دنیا هم با سختی زندگی کند.<ref>بحارالانوار، ج۶۵، ص۲۲۰.</ref>
 
== امتحان و ابتلای الهی ==
در حدیثی از [[امام جعفر صادق(ع)]] می‌خوانیم: «[[امتحان و بلای پیامبران]] از همه مردم بیشتر است بعد از آنان کسانی که به پیامبران از دیگران نزدیک‌ترند و بعد کسانی که دارای مراتب بالاتری هستند.»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، چاپ دوم، ج۲، ص۲۵۲، باب شده ابتلاء المؤمن، ح۱.</ref>
 
در روایت دیگری آن حضرت می‌فرماید: خداوند در زمین بندگان خالصی دارد که هیچ هدیه‌ای از آسمان فرود نمی‌آید مگر این‌که آن را از این بندگان منع می‌کند و هیچ بلایی فرود نمی‌آید مگر این‌که آن را متوجه ایشان می‌کند. در واقع میزان سختی‌هایی که مؤمن با آن روبرو می‌شود با میزان ایمان او متناسب است و این سختی‌ها موجب رشد او می‌شود.<ref>همان، ص۲۵۲، ح۳.</ref>


== نعمت‌های بهشت و ایمان مومن ==
در منابع روایی شیعه، این حدیث اولین بار در کتاب المؤمن [[حسین بن سعید کوفی اهوازی]]، از اصحاب [[امام رضا(ع)]] و [[امام جواد(ع)]] و [[امام هادی(ع)]] آمده است.<ref>کوفی اهوازی، حسین بن سعید، المؤمن، قم، مؤسسة الامام المهدی علیه السلام، ص ۲۶.</ref> همچنین، این روایت در بسیاری از منابع اصلی و معتبر شیعه، مانند [[الکافی]]<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث، ج۳، ص۶۳۰.</ref> و [[کتاب من لایحضره الفقیه]]،<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کتاب من لایحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر الغفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۴، ص۳۶۳.</ref> آمده است. در این منابع، این روایت از طریق [[امام موسی کاظم(ع)]] و [[امام جعفر صادق(ع)]] از طریق پدرانشان به نقل از رسول خدا(ص) روایت شده است.
نعمت‌هایی که خداوند در بهشت برای مؤمنان وعده داده است با ایمان آنان متناسب است. معنی این حدیث با توجه به آیات و احادیثی که در وصف بهشت وارد شده است، بیشتر مشخص می‌شود. در بحارالانوار از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که فرمود: «خداوند می‌فرماید به بندگان صالحم نعمت‌هایی را آماده کرده‌ام که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه از دل انسانی گذشته است.»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۸، ص۹۲، باب ۲۳.</ref>
{{جعبه نقل قول|قاضی قضاعی: مؤمن خواهد که شرایط ایمان بجا آورد ناچار رنجور بود و با مشقّت و از لذّات و شهوات نفس خود را شکسته دارد، و چون در کاری شود ترسان بود که نباید که گناهی بکند که از آن طاعت باطل شود؛ و کافر از این جمله خالی بود. و دیگر اگر چه مؤمن در دنیا در لذت و راحت و نعمت باشد و با حرمت و حشمت باشد و عیشی به‌مراد، در جنب آنکه خدای تعالی وی را وعده کرده است به بهشت از حور و قصور و نعیم و ولدان مخلّدون، گوئی که وی در زندان است. و کافر اگر چه در دنیا تنگ‌روزی و بیمار تن و با محنت باشد، در جنب آنکه حق تعالی وی را وعید کرده است به دوزخ از نکال و عذاب و سلاسل و أغلال، گوئی که وی اینجا در بهشت است.<ref>نویسندهٔ ناشناس، شرح فارسی شهاب الأخبار، تصحیح جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۵۱.</ref>}}


[[امام علی(ع)]] در وصف [[بهشت]] می‌فرماید: «در بهشت، درجاتی وجود دارد که یکی از دیگری برتر است و جایگاه‌هایی است که گوناگون و متفاوت است، نعمت‌هایش پایان ندارد و ساکنان آن هرگز خارج نمی‌گردند و هرگز پیر و فرسوده نمی‌شوند و گرفتار سختی‌ها نخواهند شد.»<ref>دشتی، محمد، ترجمه نهج البلاغه، خ۸۵.</ref>
این حدیث در برخی از معتبرترین منابع روایی اهل‌سنت نیز نقل شده است:
* در [[صحیح مسلم]] از ابوهریره به نقل از رسول خدا(ص).<ref>نیسابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار ابن حزم، ج ۴، ص ۱۷۹۷.</ref>
* در [[مسند احمد بن حنبل]] از عبدالله بن عمرو به نقل از پیامبر(ص).<ref>احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، تحقیق احمد معبد عبدالکریم، جده، ج۲، ص۶۳۵.</ref>


در [[قرآن]] نعمت‌های زیادی که خداوند در اختیار بهشتیان قرار می‌دهد ذکر شده است. یکی از این نعمت‌ها دوستی میان [[اهل بهشت]] است. اهل بهشت هرچه بخواهند برایشان فراهم است. امنیت و عدم خستگی و ملالت نیز از نعمت‌های بهشتی است. نعمت‌های دیگر انواع خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های لذیذ و نیز دیدنی‌های شگفت‌آور که انسان از آن لذت می‌برد. نهرها و درختان زیبا و لباس‌ها و زینت‌های با ارزش از نعمت‌های بهشت است. جاودان بودن بهشت و بهشتیان نیز از نعمت‌هایی است که در آیات زیادی بیان شده است.
== معنای روایت ==
در شرح روایت دنیا زندان مومن است گفته شده که [[مؤمن]] در دنیا محدود به دستورات الهی است و همین موجب تنگی دنیا برای او می‌شود. همچنین، او به وسیله عذاب خداوند ترسانیده شده و با شهوات و آرزوها امتحان می‌شود و به مصائب گرفتار می‌آید. بر خلاف کافر که بر خود قیدی نمی‌بیند و در برخورداری از لذت‌های حرام، خیالی راحت دارد. به هر آنچه که [[شیطان]] بر او زیبا می‌نماید میل پیدا می‌کند.<ref>مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۶۵، ص ۲۲۰.</ref>


بالاترین نعمت اهل بهشت رضوان و خشنودی خداوند از ایشان است و همچنین ارتباط با خدا و دیدار پیامبران و امامان و صدیقان و صالحان. خداوند در آیه ۷۱ [[سوره زخرف]] می‌فرماید: «... و در آن (بهشت) هر آنچه دل‌ها بخواهد و چشم‌ها از آن لذت می‌برد موجود است، و شما همیشه در آن خواهید ماند.»<ref>ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.</ref>
[[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]] در توضیح این روایت اضافه کرده که مؤمن در دنیا نسبت به زندگی اخروی که در انتظار اوست و در مقایسه با نعمت‌هایی که خداوند در بهشت به او می‌دهد گویا در زندان است، اگرچه نسبت به اهل دنیا از رفاه و آسایش بیشتری بهره‌مند باشد. اما بهره‌مندی [[کافر]] از نعمت، منحصر در دنیا است و در آخرت فقط عذاب الهی در انتظار اوست، اگرچه در دنیا هم در سختی زندگی کرده باشد.<ref>مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۶۵، ص ۲۲۱. جمال‌الدین محمد خوانساری، شرح بر غررالحکم و درر الکلم آمدی، تحقیق سید جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، دانشگاه تهران، ج۲، ص۶۶.</ref>


هرچه در بهشت است مقابل آن در [[جهنم]] است، و از آنجا که اگر کسی هر چقدر [[ظالم]] و کافر باشد، در این دنیا امکان مجازات کامل برای او فراهم نیست، پس این جهان در مقابل جهنم که با تمام اوصافش در انتظار اوست، برای او بهشت است.
محتوای این روایت  موجب شده است تا به آن در متون اخلاقی، صوفیانه و عرفانی توجه شود و به‌طور گسترده مورد نقل، تفسیر و استفاده قرار گیرد.<ref>سلمی، محمد بن الحسین، طبقات الصوفیه، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ص ۲۸. ابونعیم الاصبهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، القاهره، دار ام القری للطباعة و النشر، ج۱، ص۱۹۸. مولانا جلال الدین بلخی، دیوان شمس، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، نشر طلایه، ص ۱۲۱۴.</ref> در این متون معنای این روایت، دچار گستردگی و عمق شده است.<ref>عین القضات الهمدانی، شرح کلمات باباطاهر العریان، تحقیق عاصم ابراهیم الکیالی الحسینی الشاذلی الدرقاوی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ص۵۳.</ref> در برخی کتاب‌ها، زندان بودن دنیا نه به خاطر سختی پذیرش طاعت، بلکه به دلیل فراق از خداوند، به عنوان محبوب و معشوق حقیقی، تبیین شده است.<ref>غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، ترجمهٔ مؤیدالدین خوارزمی، به کوشش حسین خدیوجم، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۴، ص ۲۲۴. دیلمی، علی بن محمد، کتاب عطف الالف المألوف علی اللام المعطوف، تحقیق ج.ک. فادیه، القاهره، مطبعة المعهد العلمی الفرنسی للآثار الشرقیة، ص۹۲.</ref>
== مطالعه بیشتر ==
*
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۵۴: خط ۴۲:
  | تغییر مسیر =شد
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۲۹

سؤال

سند و مفهوم روایت «َأَنَّ الدُّنْيَا سِجْنُ‏ الْمُؤْمِن‏» چیست؟

دنیا زندان مؤمن است روایتی از پیامبر اسلام که دلالت بر ناگواری دنیا برای مؤمن به سبب رنج‌های حاصل از پذیرش ایمان می‌کند. این رنج‌ها، ناشی از اموری مانند امتحانات الهی و چشم‌پوشی از برخی لذت‌های مادی است. برخی در تفسیر این روایت معتقدند دنیای مؤمن در مقایسه با آخرت او، زندانی ناگوار است.

این روایت در منابع روایی شیعه و اهل‌سنت نقل شده است و در متون اخلاقی، صوفیانه و عرفانی اسلامی نیز به‌طور گسترده نقل و تفسیر واستناد شده است.

سند روایت

حدیث دنیا زندان مؤمن است از پیامبر خدا(ص) در منابع روایی شیعه و اهل‌سنت نقل شده و مورد استدلال قرار گرفته است.[۱]

در منابع روایی شیعه، این حدیث اولین بار در کتاب المؤمن حسین بن سعید کوفی اهوازی، از اصحاب امام رضا(ع) و امام جواد(ع) و امام هادی(ع) آمده است.[۲] همچنین، این روایت در بسیاری از منابع اصلی و معتبر شیعه، مانند الکافی[۳] و کتاب من لایحضره الفقیه،[۴] آمده است. در این منابع، این روایت از طریق امام موسی کاظم(ع) و امام جعفر صادق(ع) از طریق پدرانشان به نقل از رسول خدا(ص) روایت شده است.

قاضی قضاعی: مؤمن خواهد که شرایط ایمان بجا آورد ناچار رنجور بود و با مشقّت و از لذّات و شهوات نفس خود را شکسته دارد، و چون در کاری شود ترسان بود که نباید که گناهی بکند که از آن طاعت باطل شود؛ و کافر از این جمله خالی بود. و دیگر اگر چه مؤمن در دنیا در لذت و راحت و نعمت باشد و با حرمت و حشمت باشد و عیشی به‌مراد، در جنب آنکه خدای تعالی وی را وعده کرده است به بهشت از حور و قصور و نعیم و ولدان مخلّدون، گوئی که وی در زندان است. و کافر اگر چه در دنیا تنگ‌روزی و بیمار تن و با محنت باشد، در جنب آنکه حق تعالی وی را وعید کرده است به دوزخ از نکال و عذاب و سلاسل و أغلال، گوئی که وی اینجا در بهشت است.[۵]

این حدیث در برخی از معتبرترین منابع روایی اهل‌سنت نیز نقل شده است:

معنای روایت

در شرح روایت دنیا زندان مومن است گفته شده که مؤمن در دنیا محدود به دستورات الهی است و همین موجب تنگی دنیا برای او می‌شود. همچنین، او به وسیله عذاب خداوند ترسانیده شده و با شهوات و آرزوها امتحان می‌شود و به مصائب گرفتار می‌آید. بر خلاف کافر که بر خود قیدی نمی‌بیند و در برخورداری از لذت‌های حرام، خیالی راحت دارد. به هر آنچه که شیطان بر او زیبا می‌نماید میل پیدا می‌کند.[۸]

علامه مجلسی در توضیح این روایت اضافه کرده که مؤمن در دنیا نسبت به زندگی اخروی که در انتظار اوست و در مقایسه با نعمت‌هایی که خداوند در بهشت به او می‌دهد گویا در زندان است، اگرچه نسبت به اهل دنیا از رفاه و آسایش بیشتری بهره‌مند باشد. اما بهره‌مندی کافر از نعمت، منحصر در دنیا است و در آخرت فقط عذاب الهی در انتظار اوست، اگرچه در دنیا هم در سختی زندگی کرده باشد.[۹]

محتوای این روایت موجب شده است تا به آن در متون اخلاقی، صوفیانه و عرفانی توجه شود و به‌طور گسترده مورد نقل، تفسیر و استفاده قرار گیرد.[۱۰] در این متون معنای این روایت، دچار گستردگی و عمق شده است.[۱۱] در برخی کتاب‌ها، زندان بودن دنیا نه به خاطر سختی پذیرش طاعت، بلکه به دلیل فراق از خداوند، به عنوان محبوب و معشوق حقیقی، تبیین شده است.[۱۲]

منابع

  1. مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل رسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج ۹، ص ۳۱۵.
  2. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، المؤمن، قم، مؤسسة الامام المهدی علیه السلام، ص ۲۶.
  3. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، قم، دارالحدیث، ج۳، ص۶۳۰.
  4. ابن بابویه، محمد بن علی، کتاب من لایحضره الفقیه، تحقیق علی اکبر الغفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۴، ص۳۶۳.
  5. نویسندهٔ ناشناس، شرح فارسی شهاب الأخبار، تصحیح جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ص ۵۱.
  6. نیسابوری، مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، بیروت، دار ابن حزم، ج ۴، ص ۱۷۹۷.
  7. احمد بن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، تحقیق احمد معبد عبدالکریم، جده، ج۲، ص۶۳۵.
  8. مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۶۵، ص ۲۲۰.
  9. مجلسی، محمدباقر بن محمد تقی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۶۵، ص ۲۲۱. جمال‌الدین محمد خوانساری، شرح بر غررالحکم و درر الکلم آمدی، تحقیق سید جلال‌الدین محدث ارموی، تهران، دانشگاه تهران، ج۲، ص۶۶.
  10. سلمی، محمد بن الحسین، طبقات الصوفیه، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ص ۲۸. ابونعیم الاصبهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، القاهره، دار ام القری للطباعة و النشر، ج۱، ص۱۹۸. مولانا جلال الدین بلخی، دیوان شمس، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، نشر طلایه، ص ۱۲۱۴.
  11. عین القضات الهمدانی، شرح کلمات باباطاهر العریان، تحقیق عاصم ابراهیم الکیالی الحسینی الشاذلی الدرقاوی، بیروت، دارالکتب العلمیة، ص۵۳.
  12. غزالی، محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، ترجمهٔ مؤیدالدین خوارزمی، به کوشش حسین خدیوجم، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۴، ص ۲۲۴. دیلمی، علی بن محمد، کتاب عطف الالف المألوف علی اللام المعطوف، تحقیق ج.ک. فادیه، القاهره، مطبعة المعهد العلمی الفرنسی للآثار الشرقیة، ص۹۲.