حدیث رفع و ارتباط آن با عیدالزهراء: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = حدیث
|شاخه فرعی۱ = فقه الحدیث
|شاخه فرعی۲ = دلالت حدیث
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
روایت «رفع القلم» را توضیح دهید و آیا ارتباطی با عید الزهرا(س) دارد؟
در مورد روایت «رفع القلم» توضیح دهید و آیا ارتباطی با عیدالزهرا(س) دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
== حدیث رفع ==
{{درگاه|فاطمی}}
حدیث رفع القلم به دو صورت در کتاب‌های روایی نقل شده: یکی آنچه که در بین فقها به نام حدیث رفع معروف است و در موارد مختلف به آن استدلال کرده‌اند که مرحوم شیخ صدوق در کتاب خصال چنین نقل می‌کند: حریز بن عبدالله با واسطه‌هایی از امام صادق(ع) روایت می‌کند که پیغمبر اسلام(ص) فرمودند: «نه چیز از امت من برداشته شده است، خطا، فراموشی، کاری که بر آن مجبور شده است، آنچه را که نمی-دانند و آنچه را که طاقت ندارند، و آنچه بر آن مضطر شده‌اند.» <ref>صدوق، خصال، قم، جامعه مدرسین، ص۴۱۷، حدیث ۹.</ref>
حدیث رفع القلم که برای مشروعیت‌بخشی به مراسم [[عیدالزهراء]] مورد استناد قرار گرفته بی‌اعتبار دانسته شده است. صاحب‌نظران محتوای این روایت را خلاف [[کتاب و سنت]] و معارض با مبانی و مقاصد اساسی شریعت دانسته‌اند. حدیث رفع القلم دیگری که در ابواب فقهی مورد استفاده فقیهان مسلمان قرار گرفته است روایتی معتبر دانسته شده است. این روایت در راستای اهداف اصلی تشریع دین قرار دارد.  


این حدیث از نظر سند اشکالی ندارد و با سندهای دیگر نیز نقل شده، علاوه بر این، تقریباً تمام فقهای امامیه و بسیاری از فقهای اهل سنت در موارد مختلف به آن استدلال کردند و اگر از نظر سند مورد خدشه بود به این حدیث استدلال و احتجاج نمی‌کردند.
== حدیث رفع القلم مشهور ==
در منابع حدیثی، روایتی با عنوان حدیث رفع آمده است. فقیهان مسلمان این روایت را در ابواب مختلف فقهی مبنای استدلال قرار داده‌اند. این روایت در منابع روایی شیعه و [[اهل سنت]] نقل شده است. حدیث رفع القلم در مصادر اصلی و معتبر شیعه آمده است.<ref>برای نمونه ن.ک: محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، قم، دارالحدیث، ج ۴، ص ۲۸۹.</ref> [[شیخ صدوق]] این روایت را از حریز بن عبدالله با واسطه‌هایی از [[امام صادق(ع)]] و او از [[پیامبر(ص)]] نقل کرده است. محتوای این روایت چنین است که نه چیز از امت مسلمان برداشته شده است:
{{ستون-شروع|۲}}
# خطا
# فراموشى
# آنچه نمی‌دانند
# آنچه تاب و توانش را ندارند
# آنچه از سرِ اضطرار انجام می‌دهند
# کارى که به آن مجبور شوند
# [[فال بد]] زدن
# افکار وسوسه‌آمیز دربارهٔ آفرینش
# رشک ورزیدن تا زمانى که بر زبان یا دست جارى نشود.<ref>شیخ صدوق، الخصال، تحقیق علی اکبر الغفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج ۲، ص ۴۱۷.</ref>
{{پایان}}
این روایت از نظر سندی صحیح دانسته شده است.<ref>محمدعلی کاظمی خراسانی، فوائد الاصول (تقریرات درس محمدحسین نائینی)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۳، ص۳۳۶، نیز: حسینعلی منتظری، نهایةالاصول (تقریرات درس سید حسین طباطبایی بروجردی)، تهران، نشر تفکر، ج ۱، ص ۵۸۳.</ref> محتوای این روایت، در عین تأیید اصل تکلیف و مسئولیت همیشگی انسان نسبت به اعمالش، در راستای عنایت و گشایش خداوند بر امت رسول خدا(ص) تفسیر شده است.<ref>برای نمونه ن.ک: محمدکاظم الخراسانی، کفایة الاصول، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ج ۱، ص ۳۴۱.</ref> 


==رفع القلم ==
== حدیث رفع القلم مربوط به عیدالزهراء(س) ==
اما دومین حدیث رفع القلم که بسیار هم مفصّل است، مرحوم شیخ حسن بن سلیمان حلّی یکی از شاگردان شهید اول در کتاب المحتضر در مورد عیدالزهرا(س) نقل کرده و مرحوم مجلسی نیز آن حدیث را از همان کتاب نقل نموده است. در ضمن آن حدیث آمده است که خداوند به پیامبر اسلام(ص) فرمودند: «به کرام الکاتبین دستور دادم که تا سه روز از تمام خلائق رفع قلم کنند، یعنی برای آن‌ها گناه ننویسند.» <ref>حسن بن سلیمان حلی، المحتضر، نجف اشرف، چاپخانه حیدریه، چاپ اول، ۱۳۷۰، ص۵۱.</ref> این روایت مرسله است زیرا همه اسناد این خبر نقل نشده و روایت مرسله دارای اعتبار کافی نیست.
حدیث رفع القلم مربوط به عیدالزهراء را [[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]] از [[سید بن طاووس]] و شیخ حسن بن سلیمان حلّی در [[اعتبار کتاب بحارالانوار|بحارالانوار]] نقل کرده است.<ref>محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۳۱، ص ۱۲۰-۱۲۹.</ref> مضمون این روایت طولانی این است که به دلیل مبارکی بی‌اندازهٔ این روز، به دلیل کشته‌شدن یکی از دشمنان [[اهل بیت(ع)]]، خداوند گناهان بندگان خود را به حساب نمی‌آورد و نادیده می‌گیرد.<ref>محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۳۱، ص ۱۲۲-۱۲۶.</ref>  


مرحوم صاحب جواهر فرمودند: در فضیلت و شرافت و برکت این روز خبری را یافتم که منسوب به پیامبر اسلام(ص) است و این که این روز، روز سرور و خوشحالی پیامبر و آل پیامبر است. <ref>نجفی، محمدحسن (صاحب جواهر)، جواهر الکلام، دارالکتب اسلامیه، آخوندی، ج۵، ص۴۳.</ref> شایع است که در این روز خلیفه دوم به قتل رسیده است.<ref>ر. ک. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴، ج۳۱، ص۱۱۹.</ref> اما مطابق نقل صحیح در این روز عمر سعد به دست مختار ثقفی به قتل رسیده و قتل عمر در روزهای آخر ذی‌الحجه بوده است. <ref>ر. ک. مجلسی، محمد باقر، زاد المعاد - مفتاح الجنان، تعریب و تعلیق‌ علاءالدین‌ الاعلمی‌، بیروت: موسسه الاعلمی للمطبوعات، ص ۴۱۲</ref> مهم‌ترین علت شادی در این روز به امامت رسیدن امام زمان(عج) می‌باشد.
برخی از علمای [[شیعه]] بر سند و محتوای این روایت اشکال کرده‌اند و آن را صحیح ندانسته‌اند. آنان معتقدند که این روایت در منابع معتبر روایی نیامده است و به لحاظ سندی قابل اتکا و معتبر نیست.<ref>برای اطلاع از نظر آنان ن.ک: مهدی مسائلی: نهم ربیع جهالت‌ها و خسارت‌ها، قم، نشر وثوق، ص ۱۰۸-۱۱۲.</ref> آنان این روایت را از نظر محتوا خلاف کتاب و [[سنت]] دانسته‌اند و تفاوتی میان روزها از نظر تکلیف و عدم تکلیف قائل نشده‌اند.<ref>مهدی مسائلی، نهم ربیع: جهالت‌ها و خسارت‌ها، قم، نشر وثوق، ص ۱۱۱- ۱۱۹.</ref> محققان این حدیث را معارض با برخی از آیات اساسی قرآن دربارهٔ اصل مکلف بودن انسان نسبت به اعمالش دانسته‌اند.<ref>مهدی مسائلی، نهم ربیع: جهالت‌ها و خسارت‌ها، قم، نشر وثوق، ص ۳۵.</ref>
 
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
* المحتضر، ص۴۵–۵۵، حسن بن سلیمان حلی، ناشر: منشورات چاپ خانه حیدریه نجف.


* بحارالانوار، ج۳۱، ص۱۱۹–۱۲۹، محمدباقر مجلسی، ناشر: دارالرضا، بیروت.
* مهدی مسائلی، نهم ربیع: جهالت‌ها و خسارت‌ها، نشر وثوق.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = حدیث
| شاخه فرعی۱ = فقه الحدیث
| شاخه فرعی۲ = دلالت حدیث
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = -
  | شناسه = -
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =
  | ارجاعات =
| ارزیابی کمی =  
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:حضرت فاطمه(س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۵

سؤال

در مورد روایت «رفع القلم» توضیح دهید و آیا ارتباطی با عیدالزهرا(س) دارد؟

درگاه‌ها
فاطمیه.png


حدیث رفع القلم که برای مشروعیت‌بخشی به مراسم عیدالزهراء مورد استناد قرار گرفته بی‌اعتبار دانسته شده است. صاحب‌نظران محتوای این روایت را خلاف کتاب و سنت و معارض با مبانی و مقاصد اساسی شریعت دانسته‌اند. حدیث رفع القلم دیگری که در ابواب فقهی مورد استفاده فقیهان مسلمان قرار گرفته است روایتی معتبر دانسته شده است. این روایت در راستای اهداف اصلی تشریع دین قرار دارد.

حدیث رفع القلم مشهور

در منابع حدیثی، روایتی با عنوان حدیث رفع آمده است. فقیهان مسلمان این روایت را در ابواب مختلف فقهی مبنای استدلال قرار داده‌اند. این روایت در منابع روایی شیعه و اهل سنت نقل شده است. حدیث رفع القلم در مصادر اصلی و معتبر شیعه آمده است.[۱] شیخ صدوق این روایت را از حریز بن عبدالله با واسطه‌هایی از امام صادق(ع) و او از پیامبر(ص) نقل کرده است. محتوای این روایت چنین است که نه چیز از امت مسلمان برداشته شده است:

  1. خطا
  2. فراموشى
  3. آنچه نمی‌دانند
  4. آنچه تاب و توانش را ندارند
  5. آنچه از سرِ اضطرار انجام می‌دهند
  6. کارى که به آن مجبور شوند
  7. فال بد زدن
  8. افکار وسوسه‌آمیز دربارهٔ آفرینش
  9. رشک ورزیدن تا زمانى که بر زبان یا دست جارى نشود.[۲]

این روایت از نظر سندی صحیح دانسته شده است.[۳] محتوای این روایت، در عین تأیید اصل تکلیف و مسئولیت همیشگی انسان نسبت به اعمالش، در راستای عنایت و گشایش خداوند بر امت رسول خدا(ص) تفسیر شده است.[۴]

حدیث رفع القلم مربوط به عیدالزهراء(س)

حدیث رفع القلم مربوط به عیدالزهراء را علامه مجلسی از سید بن طاووس و شیخ حسن بن سلیمان حلّی در بحارالانوار نقل کرده است.[۵] مضمون این روایت طولانی این است که به دلیل مبارکی بی‌اندازهٔ این روز، به دلیل کشته‌شدن یکی از دشمنان اهل بیت(ع)، خداوند گناهان بندگان خود را به حساب نمی‌آورد و نادیده می‌گیرد.[۶]

برخی از علمای شیعه بر سند و محتوای این روایت اشکال کرده‌اند و آن را صحیح ندانسته‌اند. آنان معتقدند که این روایت در منابع معتبر روایی نیامده است و به لحاظ سندی قابل اتکا و معتبر نیست.[۷] آنان این روایت را از نظر محتوا خلاف کتاب و سنت دانسته‌اند و تفاوتی میان روزها از نظر تکلیف و عدم تکلیف قائل نشده‌اند.[۸] محققان این حدیث را معارض با برخی از آیات اساسی قرآن دربارهٔ اصل مکلف بودن انسان نسبت به اعمالش دانسته‌اند.[۹]

مطالعه بیشتر

  • مهدی مسائلی، نهم ربیع: جهالت‌ها و خسارت‌ها، نشر وثوق.

منابع

  1. برای نمونه ن.ک: محمد بن یعقوب الکلینی، الکافی، قم، دارالحدیث، ج ۴، ص ۲۸۹.
  2. شیخ صدوق، الخصال، تحقیق علی اکبر الغفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج ۲، ص ۴۱۷.
  3. محمدعلی کاظمی خراسانی، فوائد الاصول (تقریرات درس محمدحسین نائینی)، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۳، ص۳۳۶، نیز: حسینعلی منتظری، نهایةالاصول (تقریرات درس سید حسین طباطبایی بروجردی)، تهران، نشر تفکر، ج ۱، ص ۵۸۳.
  4. برای نمونه ن.ک: محمدکاظم الخراسانی، کفایة الاصول، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ج ۱، ص ۳۴۱.
  5. محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۳۱، ص ۱۲۰-۱۲۹.
  6. محمدباقر المجلسی، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ج ۳۱، ص ۱۲۲-۱۲۶.
  7. برای اطلاع از نظر آنان ن.ک: مهدی مسائلی: نهم ربیع جهالت‌ها و خسارت‌ها، قم، نشر وثوق، ص ۱۰۸-۱۱۲.
  8. مهدی مسائلی، نهم ربیع: جهالت‌ها و خسارت‌ها، قم، نشر وثوق، ص ۱۱۱- ۱۱۹.
  9. مهدی مسائلی، نهم ربیع: جهالت‌ها و خسارت‌ها، قم، نشر وثوق، ص ۳۵.