تفاوت بین عذاب عظیم و عذاب الیم: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
فرق {{قرآن|عذاب عظیم}} و {{قرآن|عذاب الیم}} چیست؟
فرق {{قرآن|عَذَابٌ عَظِيمٌ}} و {{قرآن|عَذَابٌ أَلِيمٌ}} چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
یکی از ارکان اصول دین مسئله معاد است، یعنی اعتقاد به این که بعد از این عالم، جهان دیگری است، حساب و کتابی هست و بهشت و جهنمی وجود دارد. در عالم آخرت هر کسی از نتیجه عمل خود که در دنیا انجام داده بهره‌مند
می‌شود، چنانچه در حدیث آمده «الدنیا مزرعه الآخره»<ref>ابن ابی جمهور احسانی، عوالی اللنالی، قم، چاپ: مطبعه سید الشهدا، چاپ اول، سال ۱۴۰۳هـ. ج۱، ص۲۶۷، حدیث ۶۶.</ref> دنیا مزرعه و کشتزار آخرت است. اگر عمل خوب داشته باشد، پاداش خوب می‌گیرد. و اما اگر در دنیا عمل بدانجام داده باشد، سزای او جهنم و عذاب آن است.


اما در مورد سؤال: صفاتی که در قرآن برای عذاب بیان شده‌اند، مختلف و گوناگون است، از قبیل: الیم، عظیم، مهین، شدید و امثال این‌ها، که هر کدام اشاره به شدت و سختی عذاب است و هم چنین وابسته به حالات گنه کاران است که بعضی از کارها مستحق عذاب الیم، و بعضی دیگر مستحق عذاب شدید و… است.
عذاب اسم مصدر بر وزن نکال به معنی کیفر است.


اصل عذاب: اسم مصدر بر وزن نکال به معنی کیفر است، و الیم: صفت مشبهه توصیف ذاتی کیفر و کنایه از دوام آن است، زیرا اجراء کیفر بر اهل جهنم نشانه قهر آفریدگار است و کمال قهر به دوام و سختی آن می‌باشد. یا این که صیغه مبالغه به معنی مبالغه در عذاب است.<ref>حسینی همدانی، سید محمد، تفسیر انوار درخشان، تهران، ناشر: کتاب فروشی لطفی، سال ۱۳۸۰هـ، ج۱، ص۴۵.</ref> به عبارت دیگر: (الیم) به معنای مولِم است، مانند نذیر به معنای منذر، و بدیع به معنای مبدع و الم به معنای درد است که در اثر مرض و بیماری به انسان عارض می‌شود، و مقابل لذت است. و لذت حالتی است که موافق میل و خواسته انسان باشد، چنانچه الم حالتی است که مخالف آن باشد.<ref>سید عبد الحسین طیب، اطیب البیان، تهران، ناشر: انتشارات اسلام، چاپ سوم، سال ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۶۹.</ref> و مجموعاً ۸۰ بار لفظ الیم در قرآن آمده، به‌طور کلی می‌توان گفت: مجازات گاهی دردناک است (عذاب الیم)، مانند: شلاق زدن و آزار بدنی. و گاهی توهین آمیز است (عذاب مهین)، مانند: پاشیدن لجن بر لباس کسی و مانند آن. و گاهی پر سر و صدا است (عذاب عظیم)، مانند: مجازات در حضور جمعیت. و نیز گاهی اثر آن در وجود انسان عمیق است و تا مدتی باقی می‌ماند (عذاب شدید)، مانند: زندانهای بلندمدّت با اعمال شاقه و امثال آن. توجه به این نکته لازم است که توصیف عذاب به یکی از صفات، تناسبی با نوع گناه دارد. و لذا در بسیاری از آیات قرآن، مجازات ظالمان به عنوان عذاب الیم آمده است، زیرا متناسب با دردناک بودن ظلم نسبت به بندگان خدا است، و آنها که گناهشان توهین آمیز است و همچنین آنها که دست به گناهان شدید یا پر سر و صدا می‌زنند، کیفری همانند آن دارند ولی منظور از ذکر مثالهای فوق نزدیک ساختن مطلب بذهن است و گرنه مجازات‌های آن جهان قابل مقایسه با مجازات‌های این عالم نیست.
الیم صفت مشبهه توصیف ذاتی کیفر و کنایه از دوام آن است، زیرا اجراء کیفر بر اهل [[جهنم]] نشانه قهر آفریدگار است و کمال قهر به دوام و سختی آن می‌باشد. یا این که صیغه مبالغه به معنی مبالغه در عذاب است.<ref>حسینی همدانی، سید محمد، تفسیر انوار درخشان، تهران، ناشر: کتاب فروشی لطفی، سال ۱۳۸۰هـ، ج۱، ص۴۵.</ref> به عبارت دیگر: (الیم) به معنای مولِم است، مانند نذیر به معنای منذر، و بدیع به معنای مبدع و الم به معنای درد است که در اثر مرض و بیماری به انسان عارض می‌شود، و مقابل لذت است. و لذت حالتی است که موافق میل و خواسته انسان باشد، چنانچه الم حالتی است که مخالف آن باشد.<ref>سید عبد الحسین طیب، اطیب البیان، تهران، ناشر: انتشارات اسلام، چاپ سوم، سال ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۶۹.</ref> و مجموعاً ۸۰ بار لفظ الیم در قرآن آمده است. مترجمان بیشتر الیم را دردناک معنا کرده‌اند.


اما در مورد (خالدین) باید گفت: که خالدون یعنی «باقون»، که به معنی دوام و بقاء است پس (خالدین) یعنی باقون فی جهنم، اما در رابطه با علت بقاء اهل جهنم در آن، مرحوم ثقه الاسلام کلینی در کتاب شریف کافی حدیثی را از امام صادق(ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: «إنما خلد أهل النار فی النار لان نیاتهم کانت فی الدنیا أن لو خلدوا فیها أن یعصوا الله أبدا، و إنما خلد أهل الجنه فی الجنه لان نیاتهم کانت فی الدنیا أن لو بقوا فیها أن یطیعوا الله أبدا، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء»<ref>کلینی، الکافی، آخوندی، ناشر دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، سال ۱۳۶۵هـ. ج۲، ص۸۵ حدیث ۵.</ref> همانا اهل جهنم در آتش همیشه باقی می‌مانند، چون که نیت آنان در دنیا چنین بود که اگر همیشه در دنیا باقی بمانند، نافرمانی خدا کنند. و اهل بهشت در آن باقی هستند، زیرا نیت و قصد آن‌ها در دنیا این بود که اگر همیشه در دنیا باقی بمانند، خدا را اطاعت کنند. پس به خاطر نیت و قصد است که بهشتیان و جهنمیان برای همیشه در آن‌ها باقی هستند.
عظیم بودن عذاب به معنای بزرگ بودن عذاب است. عظیم صفت مشبه و به معنای بزرگ آمده است.{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


خط ۳۱: خط ۲۷:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۴

سؤال

فرق ﴿عَذَابٌ عَظِيمٌ و ﴿عَذَابٌ أَلِيمٌ چیست؟


عذاب اسم مصدر بر وزن نکال به معنی کیفر است.

الیم صفت مشبهه توصیف ذاتی کیفر و کنایه از دوام آن است، زیرا اجراء کیفر بر اهل جهنم نشانه قهر آفریدگار است و کمال قهر به دوام و سختی آن می‌باشد. یا این که صیغه مبالغه به معنی مبالغه در عذاب است.[۱] به عبارت دیگر: (الیم) به معنای مولِم است، مانند نذیر به معنای منذر، و بدیع به معنای مبدع و الم به معنای درد است که در اثر مرض و بیماری به انسان عارض می‌شود، و مقابل لذت است. و لذت حالتی است که موافق میل و خواسته انسان باشد، چنانچه الم حالتی است که مخالف آن باشد.[۲] و مجموعاً ۸۰ بار لفظ الیم در قرآن آمده است. مترجمان بیشتر الیم را دردناک معنا کرده‌اند.

عظیم بودن عذاب به معنای بزرگ بودن عذاب است. عظیم صفت مشبه و به معنای بزرگ آمده است.


مطالعه بیشتر

۱. تفسیر بیان السعاده ج۱، ص۵۷، تألیف سلطان علی شاه، ناشر: مطبعه دانشگاه تهران، چ دوم، سال ۱۳۴۴شمسی.

۲. آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۹۰، ناشر: دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و دوم.


منابع

  1. حسینی همدانی، سید محمد، تفسیر انوار درخشان، تهران، ناشر: کتاب فروشی لطفی، سال ۱۳۸۰هـ، ج۱، ص۴۵.
  2. سید عبد الحسین طیب، اطیب البیان، تهران، ناشر: انتشارات اسلام، چاپ سوم، سال ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۶۹.