بیماری‌های مسری در میان بنی‌اسرائیل: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{در دست ویرایش|کاربر=Nazarzadeh }}
{{سوال}}
{{سوال}}
در قرآن به مرگ و میر گسترده بنی اسرائیل اشاره شده؛ آیا می‌توان ادعا کرد که مرگ آنها به واسطه بیماری‌های واگیردار بوده است؟
آیا در قرآن به مبتلا شدن بنی‌اسرائیل به بیماری واگیر اشاره شده است؟ دلیل ابتلای آنها به بیماری واگیر چه بود و سرانجام آنها چه شد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|کرونا}}


در سه آیه قرآن به بیماری و مرگ بنی‌اسرائیل اشاره شده که برخی از مفسران با توجه به قرائن، علت مرگ برای آن‌ها را، بیماری واگیردار معرفی کرده‌اند. در این‌جا به آیات و دیدگاه مفسران می‌پردازیم.  
برخی مفسران با توجه به آیه ۵۹ [[سوره بقره]]، معتقدند [[بنی‌اسرائیل]] به بیماری واگیر طاعون مبتلا شده‌اند. مفسران دلیل ابتلای آنها به بیماری واگیر را، نافرمانی آنها از دستور خدا و ابتلا به [[عذاب الهی]] دانسته‌اند. همچنین برخی مفسران در تفسیر آیه ۲۴۳ سوره بقره، گفته‌اند بنی‌اسرائيل از دستور رهبر خود برای [[جهاد]]، سرپیچی کردند. دلیل آنها، وجود بیماری مسریِ طاعون در محیط جنگ بود. خدا آنها را با همان بیماری هلاک کرد.


==آیه ۲۴۳ سوره بقره==
عده‌ای از مفسران [[عذاب سامری]] را نیز، نوعی بیماری واگیر شمرده‌اند. [[سامری]] کسی بود که بنی‌اسرائیل را به پرستش مجسمه گوساله دعوت کرد.


{{قرآن بزرگ|أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ|ترجمه=آیا به کسانی که از ترس مرگ از خانه های خود در حالی که هزاران نفر بودند، بیرون آمدند [با دیده عبرت] ننگریستی؟ پس خدا به آنان فرمود: بمیرید [و آنان بدون فاصله مردند،] سپس آنان را زنده کرد [تا بدانند رهایی از چنگ مرگ ممکن نیست]. خدا نسبت به مردم دارای فضل و احسان است، ولی بیشتر مردم سپاس نمی‌گزارند.|سوره=بقره|آیه=۲۴۳}}.
== ابتلای بنی‌اسرائیل به طاعون ==  


دو شأن نزول برای آیه فوق مطرح شده و در هر دو علت مرگ را بیماری واگیر‌دار طاعون نامیده‌اند.  
در آیات ۵۸ و ۵۹ سوره بقره گفته شده، بنی‌اسرائیل به دستور الهی عمل نکردند و به دلیل نافرمانی، به عذاب الهی دچار شدند. [[فضل بن حسن طبرسی|فضل بن حسن طَبْرِسی]]، مفسر شیعه، بر اساس روایات مراد از «رِجْز؛ عذاب» در این آیه را، بیماری واگیر طاعون دانسته است.<ref name=":0" /> در روایتی گفته شده ۲۴ هزار نفر از بزرگان و پیران بنی‌اسرائیل بر اثر طاعون هلاک شدند؛ درنتیجه علم و عبادت از میانشان رفت و از دست دادن دانشمندان عذابی برای باقیماندگان شد.<ref name=":0">طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‏۱، ص۱۸۹، چاپ پنجم، تهران: مکتبه الاسلامیه. ۱۳۹۵ق.</ref> [[سید هاشم بحرانی|علامه بَحْرانی]]،<ref>بحرانی، هاشم‌بن‌سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۲۲۶، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۵ق.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی|آیت‌الله مکارم شیرازی]]<ref>مکارم شیرازی، ۱۳۶۸، ج‏۱، ص۲۷۱.</ref> و [[محمود طالقانی]]<ref>طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، ج‏۱، ص۱۶۹، چاپ چهارم، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲.</ref> نیز، مراد از عذاب در این آیه را بیماری طاعون دانسته‌اند.  


در روایتی آمده که در یكی از شهرهای «شام» بیماری طاعون راه یافت که با جهشی عجیب و سرسام‏ آور، مردم را یكی پس از دیگری از بین می‌برد. در این میان عده بسیاری به این امید كه شاید از چنگال مرگ رهایی یابند، آن محیط و دیار را ترک کردند، از آن‌جا كه آن‌ها پس از فرار از محیط خود و رهایی از مرگ در خود احساس قدرت و استقلالی نموده و با نادیده گرفتن اراده الهی و چشم دوختن به عوامل طبیعی دچار غرور شدند پروردگار، آن‌ها را به همان بیماری نابود ساخت.<ref>سیوطی، جلال‌الدین، تدریب الراوی، ج۱، ص۳۱۰، دمشق: دار الکلم الطیب، ۱۴۲۶ق.</ref>  
در تفسیر آیه ۲۴۳ سوره بقره گفته شده، رهبر قوم بنی‌اسرائیل از آنها خواست برای [[جهاد]] آماده شده و از شهر خارج شوند. آنها به دلیل وجود طاعون در محیط جنگ، از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند. خداوند آنها را به همان بیماری که از آن هراس داشتند و دلیل خودداری از جنگ قرار داده بودند، مبتلا کرد. آنها برای نجات از طاعون از خانه‌های خود فرار کرده و همگی در بیابان از بین رفتند.<ref>سیوطی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۱۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، احتجاج، ج۲، ص۸۸، تهران، إسلامیه، ۱۳۸۱ش؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۸، ص۲۳۷، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، قم، اسوه، ۱۳۷۵ش؛ سمرقندی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۳۰، بیروت،  الأعلمی، ۱۴۱۱ق.</ref>


در روایت دیگر، آمدن بیماری را مجازات الهی می‌داند. زیرا رهبر آنان از آنان خواست كه خود را برای جهاد آماده كنند و از شهر خارج گردند. آن‌ها به بهانه اینكه در محیط جنگ مرض طاعون است، از رفتن به میدان جنگ خودداری كردند. خدا آن‌ها را به همان بیماری كه از آن هراس داشتند و بهانه فرار قرار داده بودند مبتلا ساخت. آن‌ها خانه‏‌های خود را خالی كرده و برای نجات از طاعون فرار كردند و در بیابان همگی از بین رفتند. مدت‌ها از این جریان گذشت و یكی از پیامبران بنی اسرائیل به نام حزقیل از آن‌جا عبور نمود و از خدا خواست كه آن‌ها را زنده كند، خداوند دعای او را اجابت نمود و آن‌ها به زندگی بازگشتند.<ref>سیوطی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۱۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، احتجاج، ج‌۲، ص‌۸۸، تهران: إسلامیه، ۱۳۸۱؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج‌۸، ص‌۲۳۷، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، چاپ سوم، قم: اسوه، ۱۳۷۵؛ سمرقندی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۱۳۰، بیروت: الأعلمی، ۱۴۱۱ق.</ref>  
شأن نزول دیگری نیز، برای آیه ۲۴۳ سوره بقره ذکر شده، که بر پایه آن، بیماری طاعون به یکی از شهرهای [[شام]] راه یافت و عده‌ای از مردم برای نجات از مرگ، از آن محیط گریختند. آنها پس از رهایی از مرگ، در خود احساس قدرت کرده و با نادیده گرفتن اراده الهی،‌ دچار [[تکبر|غرور]] شدند. خداوند آنها را با همان بیماری نابود ساخت.<ref>سیوطی، جلال‌الدین، تدریب الراوی، ج۱، ص۳۱۰، دمشق: دار الکلم الطیب، ۱۴۲۶ق.</ref>


علامه طباطبائی معتقد است {{عربی|مُوتُوا|ترجمه=بمیرید}} نه امر لفظی که امر تكوینی است. در نتیجه ممکن است كه مرگ این گروه به شکل طبیعی (بیماری طاعون) واقع شده باشد. این سنت الهی بر سراسر جهان هستی و عالم حیات حكومت می‌‏كند که خدا عوامل مرگ را فراهم می‌کند، و انسان‌ها در اثر عوامل طبیعی می‌میرند.<ref>طباطبائی، ترجمه تفسیر المیزان، ج۲، ص‌۴۲۲، ترجمه محمدباقر موسوی، چاپ پنجم، قم: انتشارات جامعه مدرسین، ۱۳۷۴.</ref>  
== عذاب سامری ==
{{اصلی|عذاب سامری}}
سامری بر اساس [[قرآن]]، به عذابی مبتلا شد، که به مردم می‌گفت «به من دست نزنید».<ref>سوره طه: ۹۷.</ref> در برخی روایات، عبارت «به من دست نزنید» به بیماری واگیر تفسیر شده است.<ref>طباطبائی، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۴، ص۲۷۶.</ref> به گفته [[فضل بن حسن طبرسی|فضل بن حسن طَبْرِسی]]، مفسر شیعه، هر کسی با سامری در تماس بود به تب شدید مبتلا می‌شد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۵ق، ج‏۱۶، ص۶۹.</ref> سامِری شخصی بود که در غیبت [[حضرت موسی(ع)]]، گوساله‌ای ساخت و [[بنی‌اسرائیل]] را به پرستش آن دعوت کرد.


زنده کردن قوم بنی‌اسرائیل بعد از مردن در آیه مطرح شده و آن را به خدا نسبت داده و در روایات زنده شدن قوم به واسطه دعای حزقیل پیامبر رخ داده است. علامه طباطبایی اعجاز‌آمیز بودن این زنده شدن را رد کرده و می‌فرماید: این جمله تا حدی دلالت دارد بر اینكه خدای تعالی زنده‌‏شان كرده تا زندگی كنند و بعد از زنده شدن مدتی زندگی كرده‏‌اند. اگر این احیا و زنده ساختن، معجزه‏‌ای بوده باشد تا دیگران عبرت بگیرند یا دلیلی و بیانی برای اثبات حقیقتی بوده باشد، باید آن را ذكر می‌‏كرد، چون رسم قرآن در بلاغتش همین است. چنان كه در داستان اصحاب كهف ذكر كرد كه بعد از زنده شدن چه كارهایی كردند.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص‌۴۲۱‌، چاپ دوم، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق.</ref>
احتمالات دیگری نیز برای تفسیر این عبارت، مانند مبتلا شدن به بیماری روانی<ref>سید بن قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۶، ص۲۳۴۹.</ref> و طرد شدن از میان مردم، ذکر شده است.<ref>طباطبایی، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۰؛ سید بن قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۵، ص۴۹۴.</ref>


==آیه ۵۹ سوره بقره==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}


{{قرآن بزرگ|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنْزَلْنَا عَلَی الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ‏|سوره=بقره|آیه=۵۹|ترجمه=اما افراد ستمگر، این سخن را كه به آن‌ها گفته شده بود، تغییر دادند (و به جای آن، جمله استهزاآمیزی گفتند) لذا بر ستمگران، در برابر این نافرمانی، عذابی از آسمان فرستادیم‏.}}
در متن آیه برای عذاب واژه «رجز» به کار رفته است. راغب اصفهانی اصل معنی رجز را اضطراب و انحراف و بی‏‌نظمی‌ می‌داند. هنگامی که شتری به خاطر ضعف گام‌های خود را کوتاه و نامنظم برمی‌‏دارد این تعبیر به کار می‌رود.<ref>راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص‌۳۴۱، چاپ دوم، تهران: المکتبه المرتضویه، ۱۳۶۲.</ref> در چند آیه قرآن<ref>اعراف: ۱۳۴؛ انفال: ۱۱.</ref> واژه رجز به معنای اضطراب آمده است‌. در برخی از آیات رجز را نوعی عذاب معرفی کرده است {{قرآن|... أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ|ترجمه=... برای آنان عذابی دردناک از سخت ترین بلاهاست.|سوره=سبأ[۳۴]|آیه=۵}}. نفس عذاب نیز به همراه خود اضطراب و پریشانی می‌آورد.<ref>قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس القرآن، ج‌۳، ص‌۵۵ چاپ ششم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱.</ref>
طبرسی پس از آنكه معنی اصلی رجز را انحراف از حق ذکر کرده می‌نویسد: «رجز لرزشی است در پای شتر در اثر دردی كه آن‌ را از سیر معمولی باز می‌دارد. این کلمه در لغت اهل حجاز به معنی عذاب گرفته شده» پس از آن معنای رجز در این آیه را با استفاده از روایات بیماری واگیردار طاعون می‌داند. طبرسی ابن‌زید چنین نقل می‌کند: در اثر طاعون در یک ساعت ۲۴۰۰۰ نفر از بزرگان و پیرانشان هلاک شدند و فرزندانشان باقی ماندند. در نتیجه علم و عبادت از میانشان رفت و از دست دادن افاضل و دانشمندان‌شان عذابی برای باقیماندگان شد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ، ج‏۱، ص۱۸۹، چاپ پنجم، تهران: مکتبه الاسلامیه. ۱۳۹۵ق.</ref>
آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌نویسد: «ممكن است گفته شود، بیماری طاعون چیزی نیست كه از آسمان فرود آید، ولی این تعبیر ممكن است به خاطر آن باشد كه عامل انتقال میكروب طاعون در میان بنی‌اسرائیل گرد و غبارهای آلوده‏‌ای بوده است كه به فرمان خدا با وزش باد در میان آن‌ها، پخش گردید. عجیب اینكه یكی از عوارض دردناک طاعون آن است كه مبتلایان به آن گرفتار اضطراب و بی‏نظمی‌ در سخن و در راه رفتن می‌‏شوند كه با معنی ریشه‏ای كلمه «رجز» نیز كاملاً متناسب است‌.»<ref>مکارم شیرازی، ۱۳۶۸، ج‏۱، ص۲۷۱.</ref> در این آیه می‌‏گوید {{قرآن|ترجمه=بر ستمگران عذابی از آسمان فرستادیم}} تا روشن گردد كه این عذاب و مجازات الهی تنها دامان «ستمگران» بنی‌اسرائیل را گرفت و هرگز خشک و تر با هم نسوختند. در پایان آیه جمله {{قرآن|به سبب آنکه همواره نافرمانی می کردند}} را ذكر می‌‏كند تا بگوید كه ظلم و فسق علت مجازات‌شان بوده است. علاوه بر آن اصرار بر گناه، نزول عذاب الهی را افزایش می‌دهد.<ref>مکارم شیرازی، ۱۳۶۸، ج‏۱، ص۲۷۱.</ref>
در تفسیر البرهان نیز با اشاره به روایات، رجز را به طاعون تفسیر کرده است.<ref>بحرانی، هاشم‌بن‌سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص‌۲۲۶، قم: موسسه البعثه، ۱۴۱۵ق.</ref> مرحوم طالقانی با استفاده از لغت، رجز را ضعف قوای جسمی‌ و نفسی دانسته و در مورد فرستاده شدن از آسمان می‌گوید شاید از جهت سلطه و احاطه عذاب باشد.<ref>طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، ج‏۱، ص‌۱۶۹، چاپ چهارم، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲.</ref> تفسیر کشف الاسرار می‌نویسد: «به این سبب واژه آسمانی به کار رفته است، چون نشان‌ دهد انسان‌ها نمی‌توانند در مقابلش قد علم کنند.»<ref>میبدی، احمدبن‌محمد، ‌كشف الأسرار و عده الأبرار، ج‏۱، ص۲۰۴، تحقیق: حکمت، علی‌اصغر، چاپ پنجم، تهران: امیرکبیر،۱۳۷۱.</ref>
بیماری طاعون دو نوع است: طاعون خیارکی که از پوست منتقل می‌شود و طاعون ریوی که از طریق ریه و تنفس منتقل می‌شود. اشاره قرآن به آسمان شاید به راه انتقال بیماری یعنی هوای آلوده به میکروب باشد. همچنین یکی از نشانه‌های طاعون تهوع، سرگیجه، نداشتن تعادل و ... است که در واژه «رجز» نهفته است.
==آیه ۹۷ سوره طه==
قرآن‌کریم در مورد عذاب سامری می‌گوید
{{قرآن بزرگ|قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَنْ تَقُولَ لَا مِسَاسَ ۖ وَإِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَنْ تُخْلَفَهُ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ إِلَٰهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا ۖ لَنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنْسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا|ترجمه=[موسی] گفت: پس [از میان مردم] برو، یقیناً کیفر تو [به خاطر دور انداختن آثار رسالت و ساختن گوساله] در زندگی این است که [دچار بیماری مُسری ویژه ای شوی تا هر کس نزدیکت آید] بگویی: به من دست نزنید؛ و تو را وعده گاهی [از عذاب بسیار سخت قیامت] است که هرگز نسبت به تو از آن تخلف نخواهد شد، و [اکنون] به معبودت که همواره ملازمش بودی نگاه کن که حتماً آن را در آتش بسوزانیم، سپس سوخته اش را در دریا می پاشیم.|سوره=طه[۲۰]|آیه=۹۷}}
واژه‌ {{عربی|لَا مِسَاسَ|ترجمه=به من دست نزنید}} در متن آیه به صورت‌های مختلف معنا شده است. بعضی از مفسران گفته‏‌اند كه جمله «لَا مِسَاسَ» اشاره به یكی از قوانین شریعت موسی(ع) است كه بعد از صادر شدن حکم کسی حق نزدیک شدن به او را نداشت.<ref>طباطبایی، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۰؛ سید‌ بن قطب، فی ظلال القرآن، ج۵، ص۴۹۴، چاپ سی و پنجم، بیروت: دار الشروق، ۱۴۲۵ق.</ref> بعضی دیگر گفته‌اند، سامری به واسطه نفرین موسی به بیماری مرموز و واگیرداری مبتلا شد كه تا زنده بود اگر كسی به او نزدیک می‌شد گرفتار بیماری می‌‏شد. یا اینكه سامری گرفتار یک نوع بیماری روانی به صورت وسواس شدید و وحشت از هر انسانی شد، به طوری كه هر كس نزدیک او می‌‏شد، فریاد می‌‏زد به من دست نزنید!<ref>سید بن قطب، ج‌۶، ص۲۳۴۹.</ref> به نظر می‌رسد آنچه سبب دوری مردم و وحشت آن‌ها می‌شود، همان بیماری واگیر‌دار و مسری است که از روایات قابل استفاده است و علامه طباطبایی نیز این تفسیر را به شرط صحیح بودن سند حدیث، خوب می‌داند.<ref>طباطبائی، ۱۳۷۴، ج‏۱۴، ص‌۲۷۶.</ref> طبرسی نیز می‌نویسد: هر کسی که با او در تماس بود به تب شدید مبتلا می‌شد.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‏۱۶، ص‌۶۹، چاپ پنجم، تهران: مکتبه الاسلامیه. ۱۳۹۵ق.</ref>
==منابع==
<references />
{{پایان پاسخ}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = مسائل روز
  | شاخه اصلی = مسائل روز
  | شاخه فرعی۱ = کرونا
  | شاخه فرعی۱ = کرونا
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۵۷: خط ۳۷:
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =  
| ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت = ج
  | کیفیت = ب
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۵

سؤال

آیا در قرآن به مبتلا شدن بنی‌اسرائیل به بیماری واگیر اشاره شده است؟ دلیل ابتلای آنها به بیماری واگیر چه بود و سرانجام آنها چه شد؟

درگاه‌ها
کرونا و بلایا.png


برخی مفسران با توجه به آیه ۵۹ سوره بقره، معتقدند بنی‌اسرائیل به بیماری واگیر طاعون مبتلا شده‌اند. مفسران دلیل ابتلای آنها به بیماری واگیر را، نافرمانی آنها از دستور خدا و ابتلا به عذاب الهی دانسته‌اند. همچنین برخی مفسران در تفسیر آیه ۲۴۳ سوره بقره، گفته‌اند بنی‌اسرائيل از دستور رهبر خود برای جهاد، سرپیچی کردند. دلیل آنها، وجود بیماری مسریِ طاعون در محیط جنگ بود. خدا آنها را با همان بیماری هلاک کرد.

عده‌ای از مفسران عذاب سامری را نیز، نوعی بیماری واگیر شمرده‌اند. سامری کسی بود که بنی‌اسرائیل را به پرستش مجسمه گوساله دعوت کرد.

ابتلای بنی‌اسرائیل به طاعون

در آیات ۵۸ و ۵۹ سوره بقره گفته شده، بنی‌اسرائیل به دستور الهی عمل نکردند و به دلیل نافرمانی، به عذاب الهی دچار شدند. فضل بن حسن طَبْرِسی، مفسر شیعه، بر اساس روایات مراد از «رِجْز؛ عذاب» در این آیه را، بیماری واگیر طاعون دانسته است.[۱] در روایتی گفته شده ۲۴ هزار نفر از بزرگان و پیران بنی‌اسرائیل بر اثر طاعون هلاک شدند؛ درنتیجه علم و عبادت از میانشان رفت و از دست دادن دانشمندان عذابی برای باقیماندگان شد.[۱] علامه بَحْرانی،[۲] آیت‌الله مکارم شیرازی[۳] و محمود طالقانی[۴] نیز، مراد از عذاب در این آیه را بیماری طاعون دانسته‌اند.

در تفسیر آیه ۲۴۳ سوره بقره گفته شده، رهبر قوم بنی‌اسرائیل از آنها خواست برای جهاد آماده شده و از شهر خارج شوند. آنها به دلیل وجود طاعون در محیط جنگ، از رفتن به میدان جنگ خودداری کردند. خداوند آنها را به همان بیماری که از آن هراس داشتند و دلیل خودداری از جنگ قرار داده بودند، مبتلا کرد. آنها برای نجات از طاعون از خانه‌های خود فرار کرده و همگی در بیابان از بین رفتند.[۵]

شأن نزول دیگری نیز، برای آیه ۲۴۳ سوره بقره ذکر شده، که بر پایه آن، بیماری طاعون به یکی از شهرهای شام راه یافت و عده‌ای از مردم برای نجات از مرگ، از آن محیط گریختند. آنها پس از رهایی از مرگ، در خود احساس قدرت کرده و با نادیده گرفتن اراده الهی،‌ دچار غرور شدند. خداوند آنها را با همان بیماری نابود ساخت.[۶]

عذاب سامری

سامری بر اساس قرآن، به عذابی مبتلا شد، که به مردم می‌گفت «به من دست نزنید».[۷] در برخی روایات، عبارت «به من دست نزنید» به بیماری واگیر تفسیر شده است.[۸] به گفته فضل بن حسن طَبْرِسی، مفسر شیعه، هر کسی با سامری در تماس بود به تب شدید مبتلا می‌شد.[۹] سامِری شخصی بود که در غیبت حضرت موسی(ع)، گوساله‌ای ساخت و بنی‌اسرائیل را به پرستش آن دعوت کرد.

احتمالات دیگری نیز برای تفسیر این عبارت، مانند مبتلا شدن به بیماری روانی[۱۰] و طرد شدن از میان مردم، ذکر شده است.[۱۱]

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‏۱، ص۱۸۹، چاپ پنجم، تهران: مکتبه الاسلامیه. ۱۳۹۵ق.
  2. بحرانی، هاشم‌بن‌سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۲۲۶، قم: مؤسسه البعثه، ۱۴۱۵ق.
  3. مکارم شیرازی، ۱۳۶۸، ج‏۱، ص۲۷۱.
  4. طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، ج‏۱، ص۱۶۹، چاپ چهارم، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۶۲.
  5. سیوطی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۱۰؛ طبرسی، فضل بن حسن، احتجاج، ج۲، ص۸۸، تهران، إسلامیه، ۱۳۸۱ش؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۸، ص۲۳۷، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، قم، اسوه، ۱۳۷۵ش؛ سمرقندی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۳۰، بیروت، الأعلمی، ۱۴۱۱ق.
  6. سیوطی، جلال‌الدین، تدریب الراوی، ج۱، ص۳۱۰، دمشق: دار الکلم الطیب، ۱۴۲۶ق.
  7. سوره طه: ۹۷.
  8. طباطبائی، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۴، ص۲۷۶.
  9. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تهران، مکتبه الاسلامیه، ۱۳۹۵ق، ج‏۱۶، ص۶۹.
  10. سید بن قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۶، ص۲۳۴۹.
  11. طباطبایی، ۱۳۹۰ق، ج۱۴، ص۲۲۰؛ سید بن قطب، فی ظلال القرآن، بیروت، دار الشروق، ۱۴۲۵ق، ج۵، ص۴۹۴.