فرقه مخمسه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
لطفاً در مورد فرقه مخمسه توضیح دهید که چه گروهی بودند و عقایدشان چه بود و این که توسط چه کسی ایجاد شد؟
فرقه مخمسه چه گروهی بودند و عقایدشان چه بود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}'''فرقه مخمسه''' از گروه غالیان شناخته می‌شوند و از پیروان [[ابوالخطاب]] مؤسس [[فرقه خطابیه]] هستند. مخمسه معتقدند که خداوند به صورت محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) ظاهر گردیده و در آنها حلول کرده است. آنها معتقد بودند این پنج نفر نورهای لایزال هستند و به تناسخ اعتقاد داشتند. اباحه‌گری از دیگر عقاید آنان بوده است. از دیگر عقاید منسوب به آنها این است که [[سلمان فارسی]]، [[مقداد]]، [[عمار]]، [[ابوذر غفاری]] و [[عمربن امیهٔ ضیمری]] از طرف خداوند مأمور ادارهٔ مصالح عالمند و به سلمان مقام [[رسالت]] می‌دادند.


== ابوالخطاب و خطابیه ==
مخمسه، [[امام حسین(ع)]] را غایب و حجت منتظَر می‌دانند.
ابوالخطاب، محمد بن مقلاص اسدی کوفی که به ابو زینب اسدی معروف است در ابتداء از اصحاب امام صادق(ع) و شیعه بوده و سپس غالی گردیده است.<ref>حلی، حسین بن یوسف، منتهی المطلب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۷۱.</ref> هنگامی که امام صادق(ع) از اعتقاد غلوآمیز او آگاهی یافت از او تبرئه جسته و مورد لعنت خود قرار داد. ابوالخطاب پس از آن مردم را به سوی خود دعوت نمود و خود را بتی قلمداد کرد و گمان می‌کرد انبیاء تفویض نموده‌اند که مردم از او اطاعت کنند. او معتقد بود که تمام امامان نبی هستند بلکه به الوهیت ائمه باور داشته است و می‌پنداشت که حسن و حسین(ع) پسران خدا می‌باشند. بعد از قتل ابوالخطاب پیروان او معتقد بوده‌اند که شخصی به نام «معمر» جانشین او، وی را عبادت می‌کرده است. یکی از اعتقادات دیگر این فرقه این است که بهشت همین نعمت‌های دنیا و جهنم سختی‌های آن است و دنیا فنا ناپذیر است و روی این جهت تمام محرمات را مباح دانسته و فرائض را ترک نمودند.<ref>جزائری، سید نعمت‌الله، نور البراهین، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۰.</ref>


خطّابيّه، فرقه اى از غاليان زمان امام صادق عليه السلام. مؤسس اين فرقه، ابوالخطّاب* محمدبن ابى زينب بود. او ابتدا از ياران و نزديكان امام صادق عليه السلام به شمار مىآمد تا جايى كه به نقل كلينى (ج 5، ص150) رابط امام و يارانِ ديگر ايشان بود و امام، ياران خود را به دوستى با وى امر كرده بودند. ابوالخطّاب بعدها، به دليل عقايد غلوآميزش، احتمالا قبل از 130 (د. اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه) مورد لعن و تكفير شديد امام صادق قرار گرفت (مجلسى، همانجا؛ نيز رجوع کنید به ابوالخطّاب*). بنابه گزارش ملل و نحل نويسان، ادعاهاى وى در تغيير و تحول بود. او نخست ادعا كرد امام صادق وى را وصى خود كرده و اسم اعظم الهى را به او آموخته است (سعدبن عبداللّه اشعرى، ص 51). سپس از نبوت امامان سخن گفت (بغدادى، ص 247) كه اين خطابه به تعبير امام جواد عليه السلام ناشى از خلط ميان محدَّث و نبى بوده است (كلينى، ج 1، ص270؛ مجلسى، ج 26، ص 67). پس از آن، حضرت محمد صلى اللّه عليه وآله و سلم، على عليه السلام و ديگر امامان را خدا خواند و پس از آنكه امام صادق وى را طرد و لعن نمود، خود را خدا خواند (بغدادى، همانجا). وى الهيت را نورى در نبوت و نبوت را نورى در امامت مىدانست و معتقد بود زمين هرگز از اين انوار خالى نخواهد بود  <ref>سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، «خطابیه»، دانشنامه جهان اسلام،  بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۵، ۱۳۹۳، ذیل مدخل.</ref>
== پیروی از ابوالخطاب و خطابیه ==
مخمسه از پیروان ابوالخطاب موسس فرقه خطابیه هستند.<ref>سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، «خطابیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۵، ۱۳۹۳، ذیل مدخل.</ref> ابوالخطاب، محمد بن مقلاص اسدی کوفی که به ابوزینب اسدی معروف است در ابتدا از اصحاب [[امام صادق(ع)]] و سپس غالی گردیده است.<ref>حلی، حسین بن یوسف، منتهی المطلب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۷۱.</ref> او موسس فرقه خطابیه است.<ref>سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، «خطابیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۵، ۱۳۹۳، ذیل مدخل.</ref> هنگامی که امام صادق(ع) از اعتقاد غلوآمیز او آگاهی یافت از او تبرئه جسته و مورد لعنت خود قرار داد. ابوالخطاب پس از آن مردم را به سوی خود دعوت نمود و خود را بتی قلمداد کرد و گمان می‌کرد انبیاء تفویض نموده‌اند که مردم از او اطاعت کنند. او معتقد بود که تمام امامان نبی هستند و به الوهیت ائمه باور داشت و می‌پنداشت که حسن و حسین(ع) پسران خدا می‌باشند.<ref>جزائری، سید نعمت‌الله، نور البراهین، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۰.</ref>


«مخمسه» يكى ديگر از طوايف غلات مى‌باشند و به اين جهت آنها را مخمسه ناميده‌اند كه قايل به الوهيت پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله بوده و عقيده داشتند او در عين حال در پنج صورت (در صورت خود و على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام) ظاهر گرديده است!<ref>آل كاشف الغطاء، محمدحسین، اصل الشيعة، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، قم،  امام على بن ابى طالب عليه السلام‌، ۱۳۸۸ش، ص۹۴.</ref>
== اعتقاد به حلول خداوند در پنج نفر (تناسخ) ==
نخستین معتقدان به تناسخ در میان مسلمانان، غُلات هستند که تناسخ را بیشتر به معنای خاصِ انتقالِ روح الاهی در ائمه در نظر داشته‌اند. چنان‌که کیسانیه یا مختاریه، تصور می‌کردند روح خدا در پیامبر(ص) حلول کرده و از پیامبر به امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) منتقل شده و سپس به [[محمدبن حنفیه]]، فرزند امام علی(ع) رسیده است. فرقه‌های مختلفِ منشعب از اینان، مثل حارثیه و حربیه و بَیانیه، و دیگر فرقه‌های غلات، مثل خَطّابیه و راوندیه و جناحیه و مُخَمَّسه و عَلبائیه، به تناسخ روح الاهی در امام خود اعتقاد داشته‌اند.<ref>مینایی، فاطمه، «تناسخ»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.</ref>


== تعریف و ویژگی‌ها ==
مخمسه معتقد بودند که خداوند به صورت پنج نفر ظاهر گردیده و آنان عبارتند از: محمد(ص)، علی(عفاطمه(س)، حسن(ع)، حسین(ع).<ref>نوری طبرسی، حسین، خاتمه المستدرک، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۳.</ref> برخی گفتند مخمسه، پنج تن را خدا می‌دانستند.<ref>مشکور، محمد جواد؛ مدیرشانه چی، کاظم، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، بیتا، ص۱۸۵.</ref>
در میان مسلمانان. نخستین معتقدان به تناسخ در میان مسلمانان ، غُلات ( رجوع کنید به غُلو * ) هستند که تناسخ را بیشتر به معنای خاصِ انتقالِ روح الاهی در ائمه در نظر داشته اند. چنانکه کیسانیه یا مختاریه ، پیروان مختاربن ابوعبیده ثقفی (متوفی 68تصور می کردند روح خدا در پیامبر حلول کرده و از پیامبر به حضرت علی و امام حسن و امام حسین علیهم السلام منتقل شده و سپس به محمدبن حنفیه ، فرزند امام علی ، رسیده است . فرقه های مختلفِ منشعب از اینان ، مثل حارثیه و حربیه و بَیانیه ، و دیگر فرقه های غلات، مثل خَطّابیه و راوندیه و جناحیه و مُخَمَّسه و عَلبائیه ، نیز به تناسخ روح الاهی در امام خود اعتقاد داشته اند.


فرقة مخمّسه، معتقد بوده اند در عالم هیچ جمادی وجود ندارد و آنچه مردم بی جان می پندارند موجودات زنده ای در حال عذاب اند.<ref>مینایی، فاطمه، «تناسخ»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.</ref>
مخمسه به فرقه دیگری هم گفته می‌شود که منسوب به خانواده کرخی‌ها است. این فرقه توسط قاسم بن علی بن محمد کرخی تأسیس شد. این فرقه معتقد بوده که پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) پنج نورند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود.<ref>احادیث نور النبی و اهل بیته(ع)، تألیف مرکز المصطفی، ص۴۱.</ref> آنچه از عقیدهٔ قاسم کرخی و فرزندانش برمی آید آن است که مخمسه معتقد بودند پنج تن به صورت نور لم یزل و لایزال خواهند بود و به همین جهت است که آنان را مخمسه خوانند.<ref>یاقوت حَمَوی، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، ۱۹۹۵ ۱۹۹۶م. ج ۴، ص ۴۴۷، ذیل کرخ البصرة.</ref>


از گروههای اباحی مذهب این فرقه مخمسه و علیائیه را می‌توان ذكر كرد كه پیرو ابوالخطاب و بشّار شعیری بودند. از ویژگیهای مشترك هر دو گروه تعطیل فرائض سنن اسلامی ‌بوده است. یكی از فرق اباحی مذهب غلات شیعه، خطّابیه است، كه از ابوالخطاب محمدبن ابی‌زینب اجدع اسدی (د 138 ق / 755 م) پیروی می‌كردند. خطّابیه معتقد به الوهیت امام صادق (ع) و رسالت ابوالخطّاب بودند و ارتكاب بعضی از محرمّات را جایز دانسته، در عمل نسبت به واجباتی چون نماز، روزه، حج و زكات تسامح روا داشته و بر این عقیده بودند كه اگر كسی از دوست خود بخواهد كه علیه دشمن او شهادت دروغ دهد، باید بپذیرد.<ref>لاشیء، حسین، «اباحیه»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>
== اباحه‌گری ==
از گروه‌های اباحی مذهب، فرقه مخمسه است. از ویژگی‌های این گروه تعطیلی فرائض سنن اسلامی بوده است. آنها از خطابیه پیروی می‌کردند. خطابیه معتقد به الوهیت امام صادق(ع) و رسالت ابوالخطّاب بودند و ارتکاب بعضی از محرمّات را جایز دانسته، در عمل نسبت به واجباتی چون نماز، روزه، حج و زکات تسامح روا داشته بودند.<ref>لاشیء، حسین، «اباحیه»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.</ref>


مخمسه از پیروان ابوالخطاب هستند.<ref>سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، «خطابیه»، دانشنامه جهان اسلام،  بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۵، ۱۳۹۳، ذیل مدخل.</ref>
'''دیگر عقاید'''


از فرق غلاة كه پنج تن [محمد (ص) ، على (ع) ، فاطمه (س) ، حسن (ع) ، حسين (ع)]را خدا دانند.<ref>مشکور، محمد جواد؛ مدیرشانه چی، کاظم، فرهنگ فرق اسلامی،‌ مشهد، آستان قدس رضوی، بیتا، ص۱۸۵.</ref>
فرقه مخمسه، معتقد بوده‌اند در عالم هیچ جمادی وجود ندارد و آنچه مردم بی جان می‌پندارند موجودات زنده‌ای در حال عذاب‌اند.<ref>مینایی، فاطمه، «تناسخ»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.</ref> مخمسه امام حسین(ع) را غایب و مستتر و حجت منتظر می‌دانند.<ref>الموسوی الخوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۷، ص۱۳۳.</ref>


گروهى از غلات كه (مخمسه) ناميده مى شدند على(ع) را خالق جهان تصور مى كردند و معتقد بودند: سلمان فارسى مقداد ابوذر و عمروبن اميّه صيمرى ازجانب على(ع) بر مصالح عالم موكل هستند.<ref>غلات در نظر گاه شيخ مفيد، نشریه حوزه، شماره ۵۴، ۱۳۷۱.</ref>
آنها علی(ع) را خالق جهان تصور می‌کردند.<ref>بی‌نام، «غلات در نظر گاه شیخ مفید»، نشریه حوزه، شماره ۵۴، ۱۳۷۱.</ref> و می‌گفتند سلمان فارسی، مقداد، عمار، ابوذر غفاری و عمربن امیهٔ ضیمری از طرف خداوند مأمور ادارهٔ مصالح عالمند و به سلمان مقام [[رسالت]] می‌دادند.<ref>اقبال، عباس، خاندان نوبختی، تهران، طهوری، ۱۳۵۷ش، ص ۲۶۳؛ و نیز: ریحانة الادب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹، ج ۵ ص ۲۶۵.</ref>
 
فرقه مخمسه از فرقه‌های غلات بوده که در همان قرن‌های اول منقرض شده است. غلات به کسانی گفته می‌شود که با وجود تظاهر به دین اسلام، الوهیت یا نبوت را به امام علی(ع) و سایر ائمه(ع) نسبت می‌دهند و آنان را به اموری توصیف می‌کنند که برای آنان نمی‌باشند.<ref>شیخ مفید، محمد بن نعمان، تصحیح اعتقادات الامامیه، بیروت، دارالمفید، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۱.</ref>
 
امامیه (شیعه دوازده امامی) اعتقاد دارند که غلات کافر به خدا هستند و از یهود و نصاری و مجوس و قدریه و حروریه (خوارج) و از جمیع اهل بدعت گمراه ترند.<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، الاعتقادات فی دین الامامیه، بی تا، ص۷۱.</ref>
 
مخمسه از پیروان ابوالخطاب می‌باشد. این فرقه در کتاب‌های فرق و مذاهب به نام خطابیه نیز یاد می‌شود. پیروان این فرقه معتقدند که خداوند به صورت پنج نفر ظاهر گردیده و آنان عبارتند از: محمد(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع).<ref>همان.</ref>
 
مخمسه به فرقه دیگری هم گفته می‌شود که منسوب به خانواده کرخی‌ها است. این فرقه توسط قاسم بن علی بن محمد کرخی تأسیس شد و برادرش به نام احمد و دو پسرش به نام‌های جعفر و محمد اولین پیروان او هستند. این فرقه معتقد بوده که پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) و فاطمه و حسن و حسین(ع) پنج نورند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود.<ref>احادیث نور النبی و اهل بیته(ع)، تألیف مرکز المصطفی، ص۴۱.</ref> و گفته شده این فرقه معتقد بوده که خداوند متعال اداره مصالح بندگان خود را به پنج نفر سپرده است و آنها عبارتنداز: سلمان، مقداد، عمار، ابوذر و عمر و ابن امیه.<ref>نوری طبرسی، حسین، خاتمه المستدرک، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۳.</ref>
 
فرقه ای از غلاة که می گفتند «سلمان فارسی» و «مقداد» و «عمار» و «ابوذر غفاری» و «عمربن امیهٔ ضیمری» از طرف خداوند مأمور ادارهٔ مصالح عالمند و به سلمان مقام رسالت میدادند.<ref>اقبال، عباس، خاندان نوبختی، تهران، طهوری، ۱۳۵۷ش، ص ۲۶۳؛ و نیز: ریحانة الادب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹، ج ۵ ص ۲۶۵. </ref>
 
آنچه از عقیدهٔ قاسم کرخی و فرزندانش برمی آید آن است که مخمسه معتقد بودند محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین به صورت اشباح نور لم یزل و لایزال خواهند بود و به همین جهت است که آنان را مخمسه خوانند.<ref>معجم البلدان ج ۷ ص ۲۳۶ ذیل کرخ البصرة</ref>
 
مخمسة حضرت امام حسین (ع) را.... غایب و مستتر و حجت منتظر می دانند.<ref>روضات الجنات چ قدیم ص ۵۵۵ مکرر</ref>


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
 
* الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۵ق.
* الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی.
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


خط ۴۹: خط ۳۴:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =ادیان و مذاهب
  | شاخه اصلی =ادیان و مذاهب
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =اسلام
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ = شیعه
  | شاخه فرعی۳ =
  | شاخه فرعی۳ = فرقه‌های شیعه
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۵

سؤال

فرقه مخمسه چه گروهی بودند و عقایدشان چه بود؟

فرقه مخمسه از گروه غالیان شناخته می‌شوند و از پیروان ابوالخطاب مؤسس فرقه خطابیه هستند. مخمسه معتقدند که خداوند به صورت محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) ظاهر گردیده و در آنها حلول کرده است. آنها معتقد بودند این پنج نفر نورهای لایزال هستند و به تناسخ اعتقاد داشتند. اباحه‌گری از دیگر عقاید آنان بوده است. از دیگر عقاید منسوب به آنها این است که سلمان فارسی، مقداد، عمار، ابوذر غفاری و عمربن امیهٔ ضیمری از طرف خداوند مأمور ادارهٔ مصالح عالمند و به سلمان مقام رسالت می‌دادند.

مخمسه، امام حسین(ع) را غایب و حجت منتظَر می‌دانند.

پیروی از ابوالخطاب و خطابیه

مخمسه از پیروان ابوالخطاب موسس فرقه خطابیه هستند.[۱] ابوالخطاب، محمد بن مقلاص اسدی کوفی که به ابوزینب اسدی معروف است در ابتدا از اصحاب امام صادق(ع) و سپس غالی گردیده است.[۲] او موسس فرقه خطابیه است.[۳] هنگامی که امام صادق(ع) از اعتقاد غلوآمیز او آگاهی یافت از او تبرئه جسته و مورد لعنت خود قرار داد. ابوالخطاب پس از آن مردم را به سوی خود دعوت نمود و خود را بتی قلمداد کرد و گمان می‌کرد انبیاء تفویض نموده‌اند که مردم از او اطاعت کنند. او معتقد بود که تمام امامان نبی هستند و به الوهیت ائمه باور داشت و می‌پنداشت که حسن و حسین(ع) پسران خدا می‌باشند.[۴]

اعتقاد به حلول خداوند در پنج نفر (تناسخ)

نخستین معتقدان به تناسخ در میان مسلمانان، غُلات هستند که تناسخ را بیشتر به معنای خاصِ انتقالِ روح الاهی در ائمه در نظر داشته‌اند. چنان‌که کیسانیه یا مختاریه، تصور می‌کردند روح خدا در پیامبر(ص) حلول کرده و از پیامبر به امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) منتقل شده و سپس به محمدبن حنفیه، فرزند امام علی(ع) رسیده است. فرقه‌های مختلفِ منشعب از اینان، مثل حارثیه و حربیه و بَیانیه، و دیگر فرقه‌های غلات، مثل خَطّابیه و راوندیه و جناحیه و مُخَمَّسه و عَلبائیه، به تناسخ روح الاهی در امام خود اعتقاد داشته‌اند.[۵]

مخمسه معتقد بودند که خداوند به صورت پنج نفر ظاهر گردیده و آنان عبارتند از: محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع)، حسین(ع).[۶] برخی گفتند مخمسه، پنج تن را خدا می‌دانستند.[۷]

مخمسه به فرقه دیگری هم گفته می‌شود که منسوب به خانواده کرخی‌ها است. این فرقه توسط قاسم بن علی بن محمد کرخی تأسیس شد. این فرقه معتقد بوده که پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) پنج نورند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود.[۸] آنچه از عقیدهٔ قاسم کرخی و فرزندانش برمی آید آن است که مخمسه معتقد بودند پنج تن به صورت نور لم یزل و لایزال خواهند بود و به همین جهت است که آنان را مخمسه خوانند.[۹]

اباحه‌گری

از گروه‌های اباحی مذهب، فرقه مخمسه است. از ویژگی‌های این گروه تعطیلی فرائض سنن اسلامی بوده است. آنها از خطابیه پیروی می‌کردند. خطابیه معتقد به الوهیت امام صادق(ع) و رسالت ابوالخطّاب بودند و ارتکاب بعضی از محرمّات را جایز دانسته، در عمل نسبت به واجباتی چون نماز، روزه، حج و زکات تسامح روا داشته بودند.[۱۰]

دیگر عقاید

فرقه مخمسه، معتقد بوده‌اند در عالم هیچ جمادی وجود ندارد و آنچه مردم بی جان می‌پندارند موجودات زنده‌ای در حال عذاب‌اند.[۱۱] مخمسه امام حسین(ع) را غایب و مستتر و حجت منتظر می‌دانند.[۱۲]

آنها علی(ع) را خالق جهان تصور می‌کردند.[۱۳] و می‌گفتند سلمان فارسی، مقداد، عمار، ابوذر غفاری و عمربن امیهٔ ضیمری از طرف خداوند مأمور ادارهٔ مصالح عالمند و به سلمان مقام رسالت می‌دادند.[۱۴]

مطالعه بیشتر

  • الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۵ق.


منابع

  1. سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، «خطابیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۵، ۱۳۹۳، ذیل مدخل.
  2. حلی، حسین بن یوسف، منتهی المطلب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۷۱.
  3. سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، «خطابیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۵، ۱۳۹۳، ذیل مدخل.
  4. جزائری، سید نعمت‌الله، نور البراهین، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۰.
  5. مینایی، فاطمه، «تناسخ»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.
  6. نوری طبرسی، حسین، خاتمه المستدرک، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۳.
  7. مشکور، محمد جواد؛ مدیرشانه چی، کاظم، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، بیتا، ص۱۸۵.
  8. احادیث نور النبی و اهل بیته(ع)، تألیف مرکز المصطفی، ص۴۱.
  9. یاقوت حَمَوی، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، ۱۹۹۵ ۱۹۹۶م. ج ۴، ص ۴۴۷، ذیل کرخ البصرة.
  10. لاشیء، حسین، «اباحیه»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.
  11. مینایی، فاطمه، «تناسخ»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.
  12. الموسوی الخوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۷، ص۱۳۳.
  13. بی‌نام، «غلات در نظر گاه شیخ مفید»، نشریه حوزه، شماره ۵۴، ۱۳۷۱.
  14. اقبال، عباس، خاندان نوبختی، تهران، طهوری، ۱۳۵۷ش، ص ۲۶۳؛ و نیز: ریحانة الادب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹، ج ۵ ص ۲۶۵.