کاربر:Rezapour/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۴۹ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۲ = تفاوت ها و شرور
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
چرا شیعیان در دنیا در بدترین وضعیت به سر می‌برند در حالیکه خدا در قرآن فرموده که وارثان اصلی زمین بندگان صالح من هستند؟ چرا بین شیعیان و دیگر مذاهب عدل رعایت نشده
عدة‌الداعی از کیست و چه محتوایی دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در پاسخ به مطالبی که در سؤال مطرح نموده‌اید لازم است به نکاتی اشاره نماییم:


الف –آیات بسیاری در قرآن کریم پیرامون حکومت جهانی صالحان وجود دارد، و مراد از آن، حاکمیت صالحان در عصر ظهور و حکومت جهانی مهدوی می‌باشد که در سؤال هم آمده که ذیلاً به برخی از آن‌ها همراه با بیانات معصومین که به تعبیر قرآن کریم راسخان در علم و آگاهان به تأویل هستند، اشاره می‌شود:
عدة الداعی و نجاح الساعی
 
{{جعبه اطلاعات کتاب
۱: {{قرآن|و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر أن الارض یرثها عبادی الصالحون}}<ref>سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>؛ ما در زبور داود از پس ذکر (تورات) نوشته‌ایم که سرانجام، زمین را بندگان شایسته ما به ارث می‌برند و صاحب می‌شوند.
| عنوان                  =
 
| تصویر                  =عدة الداعی.jpg
امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: این بندگان شایسته که وارثان زمین می‌شوند، اصحاب مهدی هستند در آخرالزمان.}}<ref>طبرسی، ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج۱۸، ص ۱۷۵ ، انتشارات فراهانی‏، طهران، ۱۳۶۰ ش.</ref> شیخ طبرسی پس از نقل این حدیث می‌نویسد، حدیثی که شیعه و سنی از پیامبر (ص) روایت کرده‌اند بر گفته امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ دلالت دارد.<ref>همان.</ref>
| اندازه تصویر          =
 
| توضیح_تصویر        =
۲: {{قرآن|و نرید ان نمنَّ علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم أئمه‌و نجعلهم الوارثین<ref>قصص، آیه۵.</ref>؛ ما می‌خواهیم تا به مستضعفان زمین نیکی کنیم یعنی آنان را پیشوایان سازیم و میراث بران زمین.
| نام‌های دیگر        =
 
| نویسنده              =
امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: این آیه مربوط به ما است،}}<ref>حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر «نورالثقلین» ج۴، ص ۱۰۷–۱۱۱. انتشارات اسماعیلیان‏، قم، ۱۴۱۵ ه.</ref> و نیز فرمود: این امر، در زمان ظهور حجت بالغه است.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص ۷۷. همان.</ref>
| تاریخ نگارش        =
 
| موضوع                =دعا
۳: {{قرآن|یا ایها الذین آمنوا! من یرتدّ منکم عن دینه، فسوف یأتی الله بقوم…<ref>سوره مائده، آیه ۵۴.</ref>
| سبک                  =
 
| زبان                    =عربی
در تفسیر علی بن ابراهیم آمده است: … این آیه، درباره قائم و اصحاب او نازل شده است، همانا در راه خدا جهاد کنند و از هیچ چیز پروا ندارند.}}<ref>تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص ۶۴۱. همان</ref>
| ویراستار              =
 
| به تصحیح            =
۴: {{قرآن|وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الأرض کما استخلف الذین من قلبهم…<ref>سوره نور، آیه ۵۶.</ref> خداوند به اهل ایمان وعده داد که به یقین آنها را خلیفه کند در زمین چنان‌که آنان که از پیش بودند خلیفه ساخت و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدّل می‌کند…»
| به کوشش            =
 
| تصویرگر                =
از امامان اهل بیت روایت شده که این آیه درباره مهدی آل محمد (ص) است طبرسی در مجمع البیان می‌نویسد چون گسترش دین در سراسر زمین تا کنون پدیدار نگشته است، پس به یقین این امر در آینده خواهد بود و این وعده الهی هرگز خلف بردار نیست.}}<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۱۷، ص ۱۶۲، همان.</ref>
| طراح جلد              =
 
| تعداد جلد              =
۵: {{قرآن|هو الذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحقّ لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون<ref>سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>؛ او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را بر همهٔ آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند. رشید الدین میبدی، می‌نویسد: رسول، در این آیه، محمد است و هدی و هدایت، قرآن و ایمان است و دین حق اسلام است خدا این دین را بر دیگر ادیان برتری می‌دهد و این امر بعد از این خواهد شد و هنوز اتفاق نیفتاده است؛ و قیامت نخواهد آمد مگر این که این کار بشود.}}<ref>میبدی، ابو الفضل، کشف الاسرار، بیتا، بینا. ج۴، ص ۱۱۹–۱۲۰.</ref> گفتنی است از پیامبر خاتم (ص) نیز روایتی در این باره وارد شده است.
| تعداد صفحات          =
 
| قطع                    =
۶ـ بگو حق آمد و باطل نابود شد، یقیناً باطل نابود شدنی است.<ref>اسراء / ۸۱.</ref> از امام باقر ـ علیه السلام ـ در مورد آیه شریفه نقل شده است که فرمود: «هنگامی که قائم ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ قیام کند (ظهور کند) دولت باطل از میان خواهد رفت.»<ref>فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی انتشارات الصدر، تهران، ۱۴۱۵. ۳ / ۲۱۳.</ref>
| مجموعه                =
| ترجمه به دیگر زبان‌ها=
| ناشر                    =
| محل نشر            =
| تاریخ نشر            =
| نوبت چاپ            =
| شمارگان              =
| شابک                  =
| نوع رسانه            =
| وبسایت ناشر      =
| نام کتاب              = <!-- نام کتاب به زبان فارسی -->
| مترجم                = <!-- مترجم به فارسی -->
| مشخصات نشر    = <!-- مشخصات نشر در زبان فارسی -->
| نسخه الکترونیکی =
}}


۷ـ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد…<ref>نور / ۵۵.</ref>
از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۳.</ref>{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
[[پرونده:ترجمه عده الداعی.jpg|راست|بندانگشتی|276x276پیکسل|آیین بندگی و نیایش (ترجمه کتاب عدة الداعی)]]


امام سجاد ـ علیه السلام ـ فرمود: قسم به خدا آن‌ها شیعیان ما اهل بیت هستند که خدا این وعده را در مورد آن‌ها بدست مردی از ما محقق می‌سازد و او مهدی این امّت است و اوست آن که رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: اگر روزی از دنیا باقی نمانده باشد، خدا آن روز را تا آن جا طولانی می‌کند که مردی از عترتم که نامش نام من است به ولایت رسیده و زمین را آن چنان‌که از ظلم و جور پر شده باشد، از عدل و قسط پر سازد…<ref>فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر الصافی پیشین. ۳ / ۴۴۵.</ref>


۸ـ هر کجا باشید خداوند همه شما را حاضر می‌کند.<ref>بقره / ۱۴۸.</ref> راوی می‌گوید از ابی الحسن ـ علیه السلام ـ از معنای آیه سؤال کردم فرمود: به خدا قسم آن است که وقتی قائم ما قیام کند (ظهور کند) خداوند شیعیان ما را از تمامی نقاط درکنار او گرد می‌آورد.<ref>العیّاشی، محمّد بن مسعود، تفسیر العیّاشی المکتبه العلمیه الإسلامیه، تهران. ۱ / ۶۶.</ref>
ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگ‌ترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۵.</ref> او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آن‌ها است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۸.</ref>


۹ـ ما می‌خواستیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.<ref>قصص / ۵.</ref>
او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۹.</ref>


علی ـ علیه السلام ـ فرمود: آن‌ها (مستضعفان) در آیه آل محمّد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ هستند که خدا مهدی آن‌ها را بعد از تلاششان برانگیخته و آن‌ها را عزیز و دشمنانشان را ذلیل می‌نماید.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه دار الکتب الاسلامیه ۱۳۷۴ش. ۱۶ / ۱۸.</ref>
{{کتاب‌های دعا و زیارت}}


۱۰ـ زمین (در آن روز) به نور پروردگارش روشن می‌شود.<ref>زمر / ۶۹.</ref> امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: هنگامی که قائم ما قیام کند زمین به نور پروردگارش روشن می‌گردد مردم از نور خورشید بی‌نیاز می‌گردند و تاریکی یکسره از میان می‌رود.<ref>شیخ مفید، محمّد بن محمّد بن نعمان، الإرشاد، ترجمه رسولی محلّاتی، سید هاشم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، ۱۳۷۸. ۲ / ۵۲۲.</ref>
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


۱۱ـ بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده می‌کند.<ref>حدید / ۱۷.</ref> امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: منظور از مرگ زمین کفر اهل زمین است چرا که کافر مرده است پس خدا زمین را با قائم زنده می‌کند، او عدالت را در زمین می‌گستراند و زمین را زنده نموده و اهل زمین را پس از مرگشان احیا می‌نماید.
مؤلف در مقدمه کتاب می‌نویسد چون مناجات با خداوند وسیله نجات و کلید عطاست و اینکه برای اجابت دعا اسباب و خصوصیاتی است، به تألیف این اثر روی آورده و آن را «عدّه الداعی و نجاح الساعی» نام نهاده است.<ref>حلی، عدة الداعی، ص۸.</ref>


در روایت دیگر از موسی بن جعفر آمده است: زنده نمودن زمین با نزول باران نیست، بلکه خدای عزّوجل مردانی را برمی‌انگیزد که عدالت را احیاء نمایند و با احیاء عدالت و اقامه حدود زمین را زنده می‌سازند، چرا که اقامه حدود در روی زمین از چهل روز باریدن باران پر سودتر است.<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، بنیاد بعثت، تهران، ۱۴۱۶. ۵ / ۲۸۸.</ref>
و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه‏<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


۱۲ـ همان کسانی که هرگاه در زمین به آن‌ها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و پایان همه کارها از آن خداست.<ref>حج / ۴۱.</ref> امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: این آیه مربوط به آل محمّد ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ و یاران اوست که خدا آن‌ها را بر شرق و غرب زمین مالک می‌سازد و دین را ظاهر نموده و به واسطه او، و یارانش بدعت‌ها و باطل را می می‌راند… تا آن جا که هیچ اثری از ظلم باقی نمی‌ماند، آن‌ها به نیکی امر و از ناپسند نهی می‌نمایند و برای خداست نهایت و عاقبت کارها.<ref>بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، پیشین. ۳ / ۸۹۳.</ref>
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


ب - هنگامی که انسان گناه می‌کند از سه حال خارج نیست:
عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341


۱- یا خودش متوجه گناهش می‌شود و توبه می‌کند و بازمی‌گردد. ۲- یا خداوند تازیانه بلا بر او می‌نوازد تا در اثر معصیت‌ها و گرفتاری‌ها به خود آید و از خواب غفلت بیدار شود و به راه اصلی و هدایت بازآید، که اکثر مردم از این دسته اند. ۳- یا شایستگی هیچ‌یک از این دو را ندارد. خدا به جای بلا، نعمتهای ظاهری و بجای گرفتاری و تنگدستی، رفاه ظاهری به او می‌بخشد و این همان «عذاب استدراج» است؛ که در آیات قرآن به همین تعبیر {{قرآن|والذین کذّبوا بایاتنا سَنتدرجهم من حیث لا یعلمون<ref>اعراف / ۱۸۲.</ref> «کسانی که آیات ما را تکذیب کردند به زودی آنان را از آنجا که نمی‌دانند (و فکرش را هم نمی‌کنند) تدریجاً به سوی عذاب پیش می‌بریم».
الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل‏


و یا تعبیرات دیگر مانند: {{قرآن|و ما ارسلنا فی قریه من نبی الا اخذنا اهلها بالبأساء و الضراء لعلهم یضّرّعون. ثم بدلنا مکان السیئه الحسنه حتی عفوا و قالوا قد مسّ آباءنا الضرّاء و السرّاء فأخذناهم بغته و هم لا یشعرون}}<ref>اعراف / ۹۴ و ۹۵.</ref> «سنت خداوند بر این بوده که هر موقعی پیامبری از پیامبرانش را به سوی مردم می‌فرستاده آنها را با سختی‌ها و گرفتاریها امتحان و آزمایش می‌کرده ولی آنان از آیات الهی که آنان را دعوت به سوی خدا و تضرع و توبه به سوی حق می‌کرده اعراض می‌کرده‌اند. هنگامی که این سنت سودی به حال آنها نداشته خداوند این سنت را تبدیل به سنت دیگری می‌نموده و آن اینکه مُهر بر قلوب آنها می‌زده و دچار قساوت قلب و سرپیچی از حق می‌گشته‌اند و علاقه‌مند شدن به شهوات مادی و زینت‌ها و جلوه‌های زندگانی دنیا و زخارف آن و این سنت مکر است. سپس به دنبال آن سنت سومی است و آن استدراج است یعنی تبدیل شدن بدی به خوبی و نقمت به نعمت و گرفتاری‌ها و سختی‌ها به آسانی و نزدیک شدن آنها روز به روز و ساعت به ساعت به طرف عذاب الهی تا اینکه یک مرتبه آنها را بگیرد ولی آنها احساس نمی‌کنند، چون خود را در جای امن و سالمی می‌دانند»}}.<ref>المیزان، طباطبایی، محمد حسین، انتشارات اعلمی، بیروت، چاپ سوم، سال ۱۳۶۱. ج ۸، ص ۱۹۵.</ref>
الباب الثاني في أسباب الإجابة


خداوند متعال به دنبال آیه {{قرآن|سنتدرجهم من حیث لا یعلمون}} می‌فرماید: {{قرآن|و املی لهم ان کیدی متین}} «و به آنها مهلت می‌دهم و در عذاب شان عجله نخواهم کرد چرا که نقشه‌های من محکم و دقیق و عذاب من شدید است.» این هشداری است به همه ظالمان و گردنکشان که سلامت و نعمت و امنیت هرگز آن‌ها را از عذاب ایمن نکند و هر لحظه در انتظار کیفر شدید خداوند باشند.
الباب الثاني في أسباب الإجابة


لذا انسان باید به هنگام روی آوردن نعمت‌های الهی مراقب باشد، نکند این امر که ظاهراً نعمت است، منجر به «عذاب استدراج» گردد. به همین دلیل مسلمانان بیدار، در این گونه مواقع در فکر فرومی‌رفتند و به بازنگری اعمال خود می‌پرداختند. چنان‌که در حدیثی آمده است که یکی از یاران امام صادقِ (علیه السلام) عرض کرد: من از خداوند مالی طلب کردم به من روزی فرمود، فرزندی می‌خواستم به من بخشید، خانه ای طلب کردم به من مرحمت کرد. من از این می‌ترسم نکند این «استدراج» باشد. امام فرمود: «اگر اینها توأم با حمد و شکر الهی باشد، «استدراج» نیست (نعمت است)».<ref>تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ سیزدهم، سال ۱۳۷۰. ج ۲۴، ص ۴۱۶ و ۴۱۷.</ref>
الباب الرابع في كيفية الدعاء


در حدیثی از امام صادِق (علیه السلام) می‌خوانیم: (اذا احدث العبد ذنباً جدّد له نعمه، فیدع الاستغفار فهو الاستدراج)<ref>همان.</ref> «وقتی بنده ای گناهی را مرتکب می‌شود، نعمت جدیدی به او می‌رسد این موجب می‌شود استغفار را ترک کند که این همان استدراج است».
الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر


بنابراین گنهکارانی که دائم به ظلم و معصیت مشغولند و به ظاهر در خوشی و رفاه به سر می‌برند و غافل از نتیجه اعمال خود هستند، اما در واقع اینها نقمت و بلا است به صورت نعمت و مقدمه عذاب آنها است که به تدریج به سوی عذاب الهی پیش می‌روند اما خودشان متوجه نمی‌شوند، خداوند متعال خطاب به پیامبر (در واقع مخاطب مؤمنان و مسلمانان اند) کرده می‌گوید: «فزونی اموال و اولاد (آسایش و رفاه ظاهری) آنها نباید تو را در شگفتی فرو برد» و فکر کنی که آن‌ها با این که کافرند چگونه مشمول این همه مواهب الهی واقع شده‌اند {{قرآن|فَلا تُعْجِبْکَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ}}.
الباب السادس في تلاوة القرآن‏


چرا که این‌ها به ظاهر برای آن‌ها نعمت است اما در حقیقت «خدا می‌خواهد به این وسیله آنان را در زندگی دنیا معذب کند، و به خاطر دلبستگی فوق‌العاده به این امور در حال کفر و بی ایمانی بمیرند» {{قرآن|إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ بِها فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ کافِرُونَ.<ref>توبه / ۵۵.</ref> که در قرآن و روایات از آن تعبیر به «استدراج» شده است.
خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى‏


ج- بعضی از مصائب و بلایا و گرفتاری‌ها، بازتاب اعمال و رفتار و گناهان و معاصی خود آنهاست، چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: {{قرآن|وَ مَآ أَصَـبَکُم مِّن مُّصِیبَه فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ؛}}<ref>شوری، ۳۰.</ref> و هر مصیبتی به شما برسد به سبب اعمالی است که انجام داده‌اید.» این آیه به خوبی نشان می‌دهد مصائب و گرفتاری‌هایی که دامنگیر انسان می‌شود یک نوع مجازات الهی و هشداری برای گناهکاران است.
از این کتاب ترجمه‌های مختلفی نیز صورت گرفته است.
 
==منابع==
در حدیثی امام صادق (ع) فرموده‌اند: «من یموت بالذنوب اکثر ممّن یموت بالاجال و من یعیش بالاحسان اکثر ممّن یعیش بالاعمار؛ }}<ref>بحارالانوار، مرحوم مجلسی، داراحیاء التراث العربی، ج ۵، ص ۱۴۰.</ref> تعداد کسانی که در اثر گناهان (زودتر) می‌میرند، بیشتر از کسانی است که اجلشان سر آمده و می‌میرند، و تعداد کسانی که بواسطه خوبی و احسان بر دیگران زندگی می‌کنند، بیشتر از کسانی است که به عمر مقرّر و مقدّر شده برایشان زندگی می‌کنند.»
 
و به گفته شاعر:
 
این جهان کوه است و فعل ما ندا *** باز آید سوی ما از کُه صدا
 
البته گاهی اوقات مصائب، محصول گناهان جمعی است همان گونه که در قرآن مجید می‌خوانیم: {{قرآن|ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُواْ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ}} به سبب آنچه به دست مردم فراهم آمده، فساد در خشکی و دریا نمودار شده است تا (سزای) بعضی از آنچه را انجام داده‌اند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند.»
 
و امیر بیان علی (ع) می‌فرماید: «هیچ ملّتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشده مگر به واسطه گناهانی که انجام دادند، زیرا خداوند هرگز به بندگان خود ستم روا نمی‌دارد.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲.</ref>
 
پس روشن می‌شود که میان اعمال انسان و نظام تکوین زندگی او ارتباط و پیوند نزدیکی وجود دارد که اگر براساس اصول فطرت و قوانین آفرینش گام بردارند برکات الهی شامل حال آن‌ها می‌شود و هرگاه فاسد شوند زندگی آن‌ها به فساد و تباهی می‌گراید.
 
البته در مصیبت‌های جمعی گاهی افرادی مورد بلا واقع می‌شوند که به ظاهر مرتکب گناه نشده‌اند که این به دو صورت است: یا این که گرچه گناه نکرده‌اند ولی راضی به گناه دیگران بوده‌اند و فریضه امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده‌اند، و این خود گناهی بس بزرگ است چنان‌که حضرت علی (ع) می‌فرماید: «الرّاضی بفعل قوم کالداخل فی معهم؛<ref>نهج البلاغه، قصار ۱۵۴.</ref> آن کسی که به کار جمعیتی راضی باشد همچون کسی است که در آن کار دخالت دارد.» یا این که گناهی مرتکب نشده‌اند و راضی به گناه آن‌ها هم نبوده‌اند و فریضه امر به معروف و نهی از منکر را نیز انجام داده‌اند که در این صورت مأجورند.
 
از این رو نسبت به برخی مؤمنین می‌توان گفت که آن‌ها خود باعث فرو فرستادن بلا از جانب خداوند هستند به این معنی که در طول زندگی لغزش‌هایی از آن‌ها سر می‌زند که مستوجب تنبیه است و خداوند به خاطر ایمان این اشخاص عذاب آن‌ها را در قالب بلا و در این دنیا فرو می‌فرستد و عذاب آن‌ها را به آخرت محوّل نمی‌کند و به این وسیله آن‌ها را از آلودگی پاک کرده و آماده متنعّم شدن از نعمت‌های اخروی می‌گرداند. در حدیثی از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: «انّ العبد اذا کثرت ذنوبه و لم یکن عنده من العمل ما یکفرها ابتلأه بالحزن لیکفرها»<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، دارالکتب الاسلامیّه، ج ۲، ص ۴۴۴. بیتا.</ref> هنگامی که بنده ای گناهانش افزون شود و اعمالی که آن را جبران کند نداشته باشد خداوند او را گرفتار اندوه می‌کند تا گناهانش را پاک کند.
 
د- از آیات و روایات اسلامی استفاده می‌شود بخشی از مصائب و سختی‌هایی که به انسان می‌رسد در حقیقت ابتلا و آزمایش الهی است، و خداوند نسبت به برخی انسان‌ها نعمت‌ها را به سختی تبدیل می‌کند و آن‌ها را به انواع بلاها و مشکلات دچار می‌سازد تا میزان ایمان آن‌ها مشخص شود. خداوند متعال می‌فرماید: {{قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیء مِّنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْص مِّنَ الاَمْوَ لِ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَرَ تِ وَبَشِّرِ الصَّـبِرِینَ؛<ref>. بقره، ۱۵۵.</ref> «قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی و میوه‌ها آزمایش می‌کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان.»
 
== نتیجه نکات مورد بحث این می‌شود که ==
# شکی نیست که صالحان بر اساس وعده قطعی و تخلف ناپذیر الهی وارثان زمین خواهند شد و ظرف تحقق کامل این وعده، عصر نورانی ظهور ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) خواهد بود نه آن گونه که پرسشگر ارجمند برداشت نموده است.
# آسایش و بهرمندی ستمگران و گناهکاران از نعمت‌های ظاهری دنیا و سلطهٔ جائرانهٔ آنان بر زمین، علامت و نشانهٔ خوب بودن آن‌ها یا بر خلاف عدالت الهی نیست بلکه در حقیقت گرفتار عذاب غفلت و مهلت و سقوط در پرتگاه بلای عظیم استدراج گردیده‌اند؛ و از طرفی هم مقتضای سنت الهی این نیست که هر کس در زمین به ظلم و ستم بپردازند او را فوراً گدفتار بلا و عذاب آسمانی نماید چه آن که در اینصورت همه مجبور خوهند بود نه مختار.
# بخشی از گرفتاری و مشکلات مسلمانان و شیعیان ممکن است به خاطر اعمال و رفتارهای خود شان و بیگانگی و فاصله گرفتن آنان از روح دین و دیانت و اسلام باشد و بخشی به خاطر ابتلائات و بخشی هم به خاطر ظلم وستم جبابره و ستمگران که در دو صورت اخیر و تحمل مظلومیت‌های ناخواسته و اجباری عندالله ماجور خواهند بود و در برابر ستم‌ها و مظلومیت‌های که به خاطر مسلمان و شیعه بودن می‌کشند خدای متعال به آنان اجر صابران را عطا خواهد فرمود.
{{پایان پاسخ}}
 
{{مطالعه بیشتر}}
 
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
در مورد مجازات استدراج می‌توانید به تفسیر نمونه، ج ۷، ص ۳۲ به بعد و ج ۳، ص ۱۸۲ مراجعه کنید.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
 
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = حدیث
| شاخه فرعی۱ = دعا
| شاخه فرعی۲ = کتاب‌های دعا
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
| شناسه =
| شناسه =  
| تیترها =
| تیترها =  
| ویرایش =
| ویرایش =  
| لینک‌دهی =
| لینک‌دهی =  
| ناوبری =
| ناوبری =  
| نمایه =
| نمایه =  
| تغییر مسیر =
| تغییر مسیر =  
| بازبینی =
| ارجاعات =
| تکمیل =
| بازبینی =  
| اولویت =
| تکمیل =  
| کیفیت =
| اولویت =  
| کیفیت =  
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱

سؤال

عدة‌الداعی از کیست و چه محتوایی دارد؟


عدة الداعی و نجاح الساعی

Rezapour/صفحه تمرین
اطلاعات کتاب
موضوعدعا
زبانعربی

از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.[۱]

درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png


آیین بندگی و نیایش (ترجمه کتاب عدة الداعی)


ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگ‌ترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.[۲] او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آن‌ها است.[۳]

او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.[۴]

و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.[۵]

مؤلف در مقدمه کتاب می‌نویسد چون مناجات با خداوند وسیله نجات و کلید عطاست و اینکه برای اجابت دعا اسباب و خصوصیاتی است، به تألیف این اثر روی آورده و آن را «عدّه الداعی و نجاح الساعی» نام نهاده است.[۶]

و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه‏[۷]

و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.[۸]

عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341

الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل‏

الباب الثاني في أسباب الإجابة

الباب الثاني في أسباب الإجابة

الباب الرابع في كيفية الدعاء

الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر

الباب السادس في تلاوة القرآن‏

خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى‏

از این کتاب ترجمه‌های مختلفی نیز صورت گرفته است.

منابع

  1. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۳.
  2. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۵.
  3. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۸.
  4. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۹.
  5. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12
  6. حلی، عدة الداعی، ص۸.
  7. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12
  8. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12