حسد: تفاوت میان نسخهها
(افزودن بخش عوامل.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ویرایش}} | |||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} |
نسخهٔ ۳ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۳۵
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
حسد چيست و راه مبارزه با آن چگونه است؟
جواب: يكي از نواقص بزرگ و جبران ناپذير انسان كه گاه به صورت يك غريزه نفساني بروز مي كند و وجدان خير انديش و آگاه را به زنجير مي كشد و انسان را از رسيدن به آمال و آرزوهاي حقيقي زندگي باز مي دارد، «حسد» يا بدخواهي است، شخص حسود نمي تواند كسي را در آغوش آسايش مشاهده كند و همواره از ديدن نعمت ديگران، در خود احساس فشار و سنگيني مي كند. به قول سقراط: «شخص بوالهوس و حسود، از چاقي ديگران لاغر مي شود»
حسد وغبطه
«حسد» كه در فارسي از آن تعبير به «رشك» مي كنيم، به معناي آرزوي زوال نعمت از ديگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد يا نرسد؛ بنابراين كار حسود در ويران كردن و آرزوي ويران شدن نعمت هاي ديگران متمركز مي شود، نه اين كه آن سرمايه و نعمت حتماً به او منتقل گردد.[۱]
البته، گاهي افراد كم اطلاع صفت خوب غبطه را با حسد اشتباه مي كنند; در حالي كه غبطه عبارت است از: تمنّا و خواستن نعمتي كه در ديگري است براي خود، بدون اين كه آرزوي از بين رفتن آن را در ديگري داشته باشيم.[۲]
حسد چيست؟
حسد يعني آرزوي اينكه نعمتي كه برادر و يا خواهر مسلمان ما دارد و آن نعمت به نفع و صلاح اوست از دست او برود و محروم از آن نعمت شود و اگر بخواهد آرزوي زوال و نابودي نعمت را از او نكند؛ بلكه مثل آن را براي خود بخواهد آن را «غبطه» خوانند و اگر چيزي كه به صلاح آن شخص نيست كه از بين برود به اين «غيرت» گويند. ضد حسد نصيحت است و آن عبارت است از آنكه نعمتي كه به صلاح برادر و يا خواهر مسلمانش است بخواهد. معيار نصيحت آن است كه آنچه را براي خود مي خواهي براي او هم بخواهي و آنچه را براي خود دوست نداري براي او هم دوست نداشته باشي و معيار تشخيص حسد برعكس است يعني آنچه را براي خود نخواهد براي او بخواهد و آنچه براي خود بخواهد براي او نخواهد.[۳]
نكته: صرف ميل قلبي به زوال نعمت ديگري (اگر اختياري نباشد) و آثار حسد در مقام عمل به ظهور نرسد يعني فقط ميل قلبي در قلب، گناه ندارد.
مراتب حسد
1. اينكه شخص حسود، طبعاً بدخواه ديگران باشد، ولي خودش از اين حال، ناراحت و عقلاً از اين ميل قلبي، متنفر باشد، و به همين دليل بر نفس خود غضبناك بوده و در فكر چارهاي براي رفع آن باشد. اين قسم از حسد چون از اختيار انسان، خارج است قطعاً مورد عفو پروردگار است. 2. اينكه اين ميل قلبي را دوست داشته و در ناگواري هاي محسود به وسيله قول يا فعل، شادماني خود را اظهار كند، اين قسم از حسد، قطعاً ممنوع و حرام است. 3. قسم سوم حالتي است ميانة دو حالت قبلي، يعني آن كه در قلب حسد بورزد و از حسد خود، به هيچ وجه ناراحت نباشد، و درصدد رفع آن بر نيايد. ولي ظاهرا خود را از اطاعت حسد و انجام مقتضيات آن حفظ كند. در حكم اين قسم، بين عرفاء، اختلاف است. ولي در هر حال حسد است و براي سلامت رواني انسان ضررهاي فراوان دارد.
اقسام حسادت
يكي از صفات ناپسند انسانها حسد است و كمتر كسي يافت ميشود كه از آن، پيراسته باشد. حسد، هم براي فرد زيان دارد و هم براي جامعه. علماء اخلاق آن را يكي از نكوهيدهترين صفت ها شمردهاند؛ زيرا كه زيان حسد، دو جنبه دارد: از طرفي به شخص حسود زيان ميرساند و از طرفي، كسي را كه به او حسد برده شده؛ يعني محسود را در خطر نيستي و نابودي قرار ميدهد. هر جامعهاي، بيشتر افراد آن، در يكي از اين دو موقعيت قرار دارند. و هنگامي كه اكثريت افراد جامعه، در خطر قرار گرفتند، رشد و پيشرفت اين جامعه دچار اختلال، ركود و گاهي توقف ميشود.
حسد در تمام طبقات موجود است و اختصاص به جنس و صنف و دستهاي مخصوص ندارد. گمان نرود كه طبقه مرفه، به واسطه برخورداري از ناز و نعمت از حسد به دور هستند؛ بلكه گرفتاران اين صفت زشت اخلاقي و رفتاري در اين دسته نيز فراواناند. شايد يكي از علل آن كه ديكتاتورها، رجال و بزرگان كشوري، خود را نابود ميكنند، حسد آنها باشد. چون نميتوانند ببينند به جز خودشان، كسي ديگر، ثروتي يا شخصيتي و مقامي داشته باشد. هر چند خودشان بالاتر از آن را داشته باشند؛ ولي بر همان اندازهاي كه ديگران دارند، حسادت ميورزند. پس حسد، همان طوري كه از زير دست نسبت به بالا دست رخ ميدهد از بالا به پايين و از مهتر به كهتر نيز بسياراست. و از مساوي به مساوي، نيز خواهد بود؛ بلكه فراوان است و اين گونه حسد بيشتر در ميان خويشان، دوستان و نزديكان اتفاق ميافتد.
عوامل
انگیزههای حسادت را گوناگون دانستهاند. برخی از آنها چنین است:
- دشمنی و کینه: وقتی انسان نسبت به کسی دشمنی و کینه دارد، از خوشی او ناراحت، و از رنج و زحمت او خشنود میشود.
- برتری طلبی: برای کسی که دچار برتریطلبی است، سخت است دیگران نسبت به او بهتر و برتر باشند.
- تکبر: شخص متکبر، از اینکه دیگری نعمتی به دستآورد هراس دارد؛ زیرا در این صورت، آن فرد از او پیروی نکرده، و چه بسا همردیف یا بالاتر از او قرار بگیرد.
مطالعه بيشتر
- حسد و دروغ، شهيد سيد عبدالحسين دستغيب.