روابط دختر و پسر در اسلام: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
دیدگاه | دیدگاه اسلام در باره روابط دختر و پسر چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[اسلام]] به طور مطلق روابط دختر و پسر را ممنوع نکرده است. برای آن حریم و محدودیتهایی قائل است تا با توجه به غرایز انسان، آسیبها و خطراتی که متوجه این روابط است از آن دور باشد. رابطه دختر و پسر باید در چارچوب شرع شکل بگیرد و تنها حرفهای روزمره در قالب کار و تحصیل و زندگی اجتماعی که اجتنابناپذیر است گفته شود و از خودمانی شدن و صمیمی شدن که میتواند احساسات و غرایز افسارگسیخته انسانی را رها کند و شهوت، دامن دختر و پسر را آلوده کند باید پرهیز شود. | |||
== ارتباط در چارچوب اخلاق و شرع == | |||
در اسلام صحبت کردن و برخورد عادی زن و مرد جایز است و آنان میتوانند فارغ از دغدغههای شهوانی، به کار، فعالیت و تحصیل بپردازند. امّا فعالیتِ مختلط در همه مراکز و مجامع امری پسندیده نیست؛ بهویژه برای جوانان که آمیزهای از غرایز مختلفند و انگیزهه بعضی تمایلات بسیار قوی و نیرومند است و سایر تمایلات را تحت الشعاع خود قرار میدهد. غرایز جنسی، احساسات و شیفتگی به جذابیتهای ظاهری خودنمایی کرده و حاکم بر دوستیها و تصمیمگیریهای جوانان است.<ref>مقیمی حاجی، ابوالقاسم، جوانان و روابط، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۰ش، ص۱۲.</ref> از این رو باید روابط بین دختر و پسر دارای ضوابط و چارچوب مشخص باشد، به گونهای که بیداری غرایز جنسی و تحریک پذیری جوانان، موجب کشیده شدن به سوی لذایذ شهوانی و زمینهساز روابط جنسی که در تعارض با ارزشهای دینی و اجتماعی است نشود. | |||
اسلام با حضور زن و مرد در جامعه و کارهای اجتماعی موافق است امّا این روابط و حضور باید دارای ضوابط خاصی باشد که در پرتوی آن ضوابط، زمینه سعادت فردی و اجتماعی در دنیا و آخرت برای کسانی که میخواهند راه تقرب الهی و کمال خویش را طی نمایند، فراهم باشد. | |||
اگر کسانی بخواهند رابطهای برخلاف آنچه مقررات و آئین مذهبی و اجتماعی میگوید، داشته باشند، خواسته یا ناخواسته به عواقب زیان بار دنیوی و اُخروی گرفتار خواهند شد؛ زیرا با توجه به قدرت و دامنهٔ نفوذ عاطفی زن و مرد بر یکدیگر و نقش حساس آن دو در تأمین نیازهای طبیعی و غریزی، تأثیرپذیری آن دو چنان شدید و وسیع است که گاهی مجرای صحیح عقل و خرد را به انحراف میکشاند؛ بویژه زمانی که آتش شهوت شعلهور گردد. اگر در سطح جامعه، کوچه و خیابان، جاذبههای جنسی رواج یابد و دختر و پسر روابطی آزاد و مستمر داشته باشند، جلوهگریهای ذاتی و طبیعیِ موجود در برخورد، رفتار و حالاتِ دختران، موجب جلبِ توجه پسران و مردان شده، انحراف اذهان و آشفتگی فکر و دل را در پی خواهد داشت.<ref name=":0">مقیمی حاجی، ابوالقاسم، جوانان و روابط، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۰ش، ص۳۴–۳۱.</ref> | |||
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی در معاشرتها، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و به قول شهید مطهری غریزه جنسی، غریزهای نیرومند و عمیق و دریا صفت است و هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد.<ref | نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی در معاشرتها، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و به قول شهید مطهری غریزه جنسی، غریزهای نیرومند و عمیق و دریا صفت است و هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد.<ref name=":0"/> | ||
== شرایط روابط دختر و پسر == | |||
۱. اسلام زن و مرد نامحرم را از صحبت کردن با هم و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمرّه است منع ننموده است؛ در صورتی که بدون هیچ شائبهای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش، ص۳۹۴.</ref> | |||
۲. حریم نگه داشتن میان زن و مرد نامحرم در متون روایی و در سیره معصومین(ع) ذکر شده است، سنّت جاری مسلمین از زمان رسول اکرم(ص) همین بوده و زنانی از شرکت در مجالس و مجامع منع نمیشدهاند ولی همواره اصل «حریم» رعایت میشد و در [[جایگاه و فضیلت مسجد|مساجد]] و مجامع زن و مرد مختلط نبود.<ref>مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، قم، صدرا، چاپ چهل و دوم، ۱۳۶۴ش، ص۲۴۱.</ref> و درب ورودی زنان در مسجدالنبی(ص) جدا بوده است. | |||
۳. اسلام میخواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوسآلود و سرشار از کار و فعّالیت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغههای شهوانی به تحصیل و سایر کارهای زندگی برسند. زن و مرد از اختلاط بیحدّ و مرز از زیر پاگذاشتن حریمهای عفاف و شرم و حیا بازداشته شدهاند تا سلامت فرد و جامعه تأمین گردد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش،ص۳۹۵. مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، قم، صدرا، چاپ چهل و دوم، ۱۳۶۴ش، ص۹۳.</ref> | |||
۴. اگر حساسیتی نسبت به صحبت نمودن و برخوردهای مستمّرِ دختر و پسر وجود داشته باشد، به روحیّات و سن و شرایط ویژه آن دو بستگی دارد. دختر و پسر پس از [[سن بلوغ|بلوغ]] سرشار از غرایز و عواطف بوده و تأثیرپذیری بسیاری دارند، در این سن حکومت و سلطه غرایز جنسی فراگیر میشود و بر اعمال و رفتار و اندیشهٔ جوان سایه میافکند. احساس نیازی که در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد، باعث میشود که آنان هر لحظه به دنبال پاسخی برای ارضای آن و جبران کمبود روحی ـ روانی خود باشند. | |||
۴. اگر حساسیتی نسبت به صحبت نمودن و برخوردهای مستمّرِ دختر و پسر وجود داشته باشد، به روحیّات و سن و شرایط ویژه آن دو بستگی | |||
در بسیاری از برخوردها، دختر و پسر هر چند به بهانههای گوناگون با هم آشنا میشوند امّا اندک اندک براساس تسلّط طبیعی غرایز نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته و چه بسا بعد از مدتی به یکباره متوجه میشوند عواطف و احساسات و عفت و طهارت آنان بازیچه هوس شده است. | در بسیاری از برخوردها، دختر و پسر هر چند به بهانههای گوناگون با هم آشنا میشوند امّا اندک اندک براساس تسلّط طبیعی غرایز نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته و چه بسا بعد از مدتی به یکباره متوجه میشوند عواطف و احساسات و عفت و طهارت آنان بازیچه هوس شده است. | ||
اسلام به نیاز طبیعی زن و مرد توجه کرده و ازدواج را بهترین پاسخ برای نیازهای جسمی و روانی قرار داده است. اسلام خواهان آن که هرگونه ارتباط تحت ضابطه و در کادر رسمی آن باشد در سایه ازدواج از هرج و مرج جنسی و بیبند و باری ـ که امروزه جوامع غربی شاهد آن است ـ جلوگیری شده و به نیاز طبیعی نیز پاسخ داده شود. اشباع غرایز و سرکوب نکردن آن یک مطلب است و آزادی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگری است.<ref>مطهری، مرتضی، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، | اسلام به نیاز طبیعی زن و مرد توجه کرده و [[اهمیت ازدواج از دیدگاه اسلام|ازدواج]] را بهترین پاسخ برای نیازهای جسمی و روانی قرار داده است. اسلام خواهان آن است که هرگونه ارتباط تحت ضابطه و در کادر رسمی آن باشد. در سایه ازدواج از هرج و مرج جنسی و بیبند و باری ـ که امروزه جوامع غربی شاهد آن است ـ جلوگیری شده و به نیاز طبیعی نیز پاسخ داده شود. اشباع غرایز و سرکوب نکردن آن یک مطلب است و آزادی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگری است.<ref>مطهری، مرتضی، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، قم، صدرا، بیتا، ص۶۹.</ref> اسلام اصرار فراوانی دارد که مسائل جنسی منحصر در خانه و محیط خصوصی باشد و افراد با خروج از خانه دغدغهای جز فعالیت و تلاش از کار و تحصیل نداشته باشند و محیط اجتماع عاری از هر نوع کامیابی جنسی باشد، فلسفه تحریم نظر بازی<ref>سوره نور، آیه ۳۱.</ref> و لذتهای جنسی غیرقانونی و حرمت خودآرایی<ref>سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> برای بیگانه از اینجا نشأت میگیرد. | ||
۵. در داستان [[حضرت یوسف(ع)]] در قرآن به خوبی در مییابیم انسان در زمینه مسائل جنسی در خطر است و اگر رعایت جوانب احتیاط را نکرده و به خدا پناه نبرد طعمه شیطان میگردد:{{قرآن|ترجمه=آن زن قصد یوسف نمود و یوسف نیز اگر برهان پروردگار را نمیدید قصد وی نمود.|سوره=یوسف|آیه=۲۴}} | |||
آیه میگوید ایمان حضرت یوسف(ع) سبب نجات او شد و در غیر این صورت بهطور طبیعی او نیز در این راه به خطا میرفت؛ پس برخورد میان زن مرد از لغزشگاه او میباشد و در داستان [[حضرت موسی(ع)]] و دختران شعیب میخوانیم هنگامی که دختر از طرف پدرش شعیب موسی را دعوت نمود حضرت موسی(ع) گفت: من جلو میروم و تو پشت سر من راه بیا من از قومی هستم که به زنان نگاه نمیکنیم.<ref>سوره قصص، آیه ۲۳ و ۲۵. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۳ ه، ج۱۶، ص۱۲۹.</ref> | |||
در حدیثی آمده است که [[حضرت علی(ع)]] کراهت داشت تا به زنان جوان آغاز به سلام کند، و پیرامون حکمت آن فرمود: {{متن عربی|ترس از آن دارم که تحت تأثیر صدای او واقع شوم و ضرر آن از ثوابی که از سلام میبرم بیشتر شود.}}<ref>ریشهری، محمد، میزانالحمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۵۴۰.</ref> و در حدیث دیگری پیرامون شوخی زن و مرد نامحرم آمده است: ابوبصیر میگوید: به زنی روخوانی قرآن درس میدادم کمی با او شوخی کردم؛ وقتی خدمت [[امام باقر(ع)]] رسیدم به من فرمود: چه چیزی به زن گفتی. رنگم پرید و خجالت کشیدم. بعد فرمود: دیگر به طرف آن زن مرو و درس مده».<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تهران، دارالکتب اسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۰۳ ه، ج۱۴، ص۱۴۴، ب ۱۰۶، مقدمات نکاح، حدیث ۵.</ref> | |||
همچنین احادیثی درباره عذاب کسانی آمده که با زنان نامحرم شوخی و خوش طبعی میکنند.<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تهران، دارالکتب اسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۰۳ ه، ج۱۴، ص۱۴۳، ب ۱۰۶، مقدمات نکاح.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
== مطالعه بیشتر == | |||
# جوانان و روابط، ابوالقاسم مقیمی حاجی، (قم ـ مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه، ۱۳۸۰). | |||
# تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران ـ علی اصغر احمدی (انجمن اولیاء مربیان، ۷۸). | |||
# رساله محرم و نامحرم، احمد مجتهدی تهرانی، (قم، مؤسسه در راه حق، ۱۳۶۸). | |||
# رساله نوین، فتاوای امام خمینی (ره)، عبدالکریم بیآزار شیرازی، ۱۳۷۱. | |||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۶۰: | خط ۴۹: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | ||
| شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ = مسائل اجتماعی در قرآن | ||
| شاخه فرعی۲ = سایر | | شاخه فرعی۲ = سایر مسائل | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۷۵: | خط ۶۴: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۷
دیدگاه اسلام در باره روابط دختر و پسر چیست؟
اسلام به طور مطلق روابط دختر و پسر را ممنوع نکرده است. برای آن حریم و محدودیتهایی قائل است تا با توجه به غرایز انسان، آسیبها و خطراتی که متوجه این روابط است از آن دور باشد. رابطه دختر و پسر باید در چارچوب شرع شکل بگیرد و تنها حرفهای روزمره در قالب کار و تحصیل و زندگی اجتماعی که اجتنابناپذیر است گفته شود و از خودمانی شدن و صمیمی شدن که میتواند احساسات و غرایز افسارگسیخته انسانی را رها کند و شهوت، دامن دختر و پسر را آلوده کند باید پرهیز شود.
ارتباط در چارچوب اخلاق و شرع
در اسلام صحبت کردن و برخورد عادی زن و مرد جایز است و آنان میتوانند فارغ از دغدغههای شهوانی، به کار، فعالیت و تحصیل بپردازند. امّا فعالیتِ مختلط در همه مراکز و مجامع امری پسندیده نیست؛ بهویژه برای جوانان که آمیزهای از غرایز مختلفند و انگیزهه بعضی تمایلات بسیار قوی و نیرومند است و سایر تمایلات را تحت الشعاع خود قرار میدهد. غرایز جنسی، احساسات و شیفتگی به جذابیتهای ظاهری خودنمایی کرده و حاکم بر دوستیها و تصمیمگیریهای جوانان است.[۱] از این رو باید روابط بین دختر و پسر دارای ضوابط و چارچوب مشخص باشد، به گونهای که بیداری غرایز جنسی و تحریک پذیری جوانان، موجب کشیده شدن به سوی لذایذ شهوانی و زمینهساز روابط جنسی که در تعارض با ارزشهای دینی و اجتماعی است نشود.
اسلام با حضور زن و مرد در جامعه و کارهای اجتماعی موافق است امّا این روابط و حضور باید دارای ضوابط خاصی باشد که در پرتوی آن ضوابط، زمینه سعادت فردی و اجتماعی در دنیا و آخرت برای کسانی که میخواهند راه تقرب الهی و کمال خویش را طی نمایند، فراهم باشد.
اگر کسانی بخواهند رابطهای برخلاف آنچه مقررات و آئین مذهبی و اجتماعی میگوید، داشته باشند، خواسته یا ناخواسته به عواقب زیان بار دنیوی و اُخروی گرفتار خواهند شد؛ زیرا با توجه به قدرت و دامنهٔ نفوذ عاطفی زن و مرد بر یکدیگر و نقش حساس آن دو در تأمین نیازهای طبیعی و غریزی، تأثیرپذیری آن دو چنان شدید و وسیع است که گاهی مجرای صحیح عقل و خرد را به انحراف میکشاند؛ بویژه زمانی که آتش شهوت شعلهور گردد. اگر در سطح جامعه، کوچه و خیابان، جاذبههای جنسی رواج یابد و دختر و پسر روابطی آزاد و مستمر داشته باشند، جلوهگریهای ذاتی و طبیعیِ موجود در برخورد، رفتار و حالاتِ دختران، موجب جلبِ توجه پسران و مردان شده، انحراف اذهان و آشفتگی فکر و دل را در پی خواهد داشت.[۲]
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی در معاشرتها، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و به قول شهید مطهری غریزه جنسی، غریزهای نیرومند و عمیق و دریا صفت است و هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد.[۲]
شرایط روابط دختر و پسر
۱. اسلام زن و مرد نامحرم را از صحبت کردن با هم و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمرّه است منع ننموده است؛ در صورتی که بدون هیچ شائبهای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد.[۳]
۲. حریم نگه داشتن میان زن و مرد نامحرم در متون روایی و در سیره معصومین(ع) ذکر شده است، سنّت جاری مسلمین از زمان رسول اکرم(ص) همین بوده و زنانی از شرکت در مجالس و مجامع منع نمیشدهاند ولی همواره اصل «حریم» رعایت میشد و در مساجد و مجامع زن و مرد مختلط نبود.[۴] و درب ورودی زنان در مسجدالنبی(ص) جدا بوده است.
۳. اسلام میخواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوسآلود و سرشار از کار و فعّالیت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغههای شهوانی به تحصیل و سایر کارهای زندگی برسند. زن و مرد از اختلاط بیحدّ و مرز از زیر پاگذاشتن حریمهای عفاف و شرم و حیا بازداشته شدهاند تا سلامت فرد و جامعه تأمین گردد.[۵]
۴. اگر حساسیتی نسبت به صحبت نمودن و برخوردهای مستمّرِ دختر و پسر وجود داشته باشد، به روحیّات و سن و شرایط ویژه آن دو بستگی دارد. دختر و پسر پس از بلوغ سرشار از غرایز و عواطف بوده و تأثیرپذیری بسیاری دارند، در این سن حکومت و سلطه غرایز جنسی فراگیر میشود و بر اعمال و رفتار و اندیشهٔ جوان سایه میافکند. احساس نیازی که در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد، باعث میشود که آنان هر لحظه به دنبال پاسخی برای ارضای آن و جبران کمبود روحی ـ روانی خود باشند.
در بسیاری از برخوردها، دختر و پسر هر چند به بهانههای گوناگون با هم آشنا میشوند امّا اندک اندک براساس تسلّط طبیعی غرایز نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته و چه بسا بعد از مدتی به یکباره متوجه میشوند عواطف و احساسات و عفت و طهارت آنان بازیچه هوس شده است.
اسلام به نیاز طبیعی زن و مرد توجه کرده و ازدواج را بهترین پاسخ برای نیازهای جسمی و روانی قرار داده است. اسلام خواهان آن است که هرگونه ارتباط تحت ضابطه و در کادر رسمی آن باشد. در سایه ازدواج از هرج و مرج جنسی و بیبند و باری ـ که امروزه جوامع غربی شاهد آن است ـ جلوگیری شده و به نیاز طبیعی نیز پاسخ داده شود. اشباع غرایز و سرکوب نکردن آن یک مطلب است و آزادی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگری است.[۶] اسلام اصرار فراوانی دارد که مسائل جنسی منحصر در خانه و محیط خصوصی باشد و افراد با خروج از خانه دغدغهای جز فعالیت و تلاش از کار و تحصیل نداشته باشند و محیط اجتماع عاری از هر نوع کامیابی جنسی باشد، فلسفه تحریم نظر بازی[۷] و لذتهای جنسی غیرقانونی و حرمت خودآرایی[۸] برای بیگانه از اینجا نشأت میگیرد.
۵. در داستان حضرت یوسف(ع) در قرآن به خوبی در مییابیم انسان در زمینه مسائل جنسی در خطر است و اگر رعایت جوانب احتیاط را نکرده و به خدا پناه نبرد طعمه شیطان میگردد:﴿آن زن قصد یوسف نمود و یوسف نیز اگر برهان پروردگار را نمیدید قصد وی نمود.﴾(یوسف:۲۴)
آیه میگوید ایمان حضرت یوسف(ع) سبب نجات او شد و در غیر این صورت بهطور طبیعی او نیز در این راه به خطا میرفت؛ پس برخورد میان زن مرد از لغزشگاه او میباشد و در داستان حضرت موسی(ع) و دختران شعیب میخوانیم هنگامی که دختر از طرف پدرش شعیب موسی را دعوت نمود حضرت موسی(ع) گفت: من جلو میروم و تو پشت سر من راه بیا من از قومی هستم که به زنان نگاه نمیکنیم.[۹]
در حدیثی آمده است که حضرت علی(ع) کراهت داشت تا به زنان جوان آغاز به سلام کند، و پیرامون حکمت آن فرمود: «ترس از آن دارم که تحت تأثیر صدای او واقع شوم و ضرر آن از ثوابی که از سلام میبرم بیشتر شود.»[۱۰] و در حدیث دیگری پیرامون شوخی زن و مرد نامحرم آمده است: ابوبصیر میگوید: به زنی روخوانی قرآن درس میدادم کمی با او شوخی کردم؛ وقتی خدمت امام باقر(ع) رسیدم به من فرمود: چه چیزی به زن گفتی. رنگم پرید و خجالت کشیدم. بعد فرمود: دیگر به طرف آن زن مرو و درس مده».[۱۱]
همچنین احادیثی درباره عذاب کسانی آمده که با زنان نامحرم شوخی و خوش طبعی میکنند.[۱۲]
مطالعه بیشتر
- جوانان و روابط، ابوالقاسم مقیمی حاجی، (قم ـ مرکز مطالعات و پژوهشهای حوزه، ۱۳۸۰).
- تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران ـ علی اصغر احمدی (انجمن اولیاء مربیان، ۷۸).
- رساله محرم و نامحرم، احمد مجتهدی تهرانی، (قم، مؤسسه در راه حق، ۱۳۶۸).
- رساله نوین، فتاوای امام خمینی (ره)، عبدالکریم بیآزار شیرازی، ۱۳۷۱.
منابع
- ↑ مقیمی حاجی، ابوالقاسم، جوانان و روابط، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۰ش، ص۱۲.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ مقیمی حاجی، ابوالقاسم، جوانان و روابط، قم، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، ۱۳۸۰ش، ص۳۴–۳۱.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش، ص۳۹۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، قم، صدرا، چاپ چهل و دوم، ۱۳۶۴ش، ص۲۴۱.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، قم، اسراء، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش،ص۳۹۵. مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، قم، صدرا، چاپ چهل و دوم، ۱۳۶۴ش، ص۹۳.
- ↑ مطهری، مرتضی، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب، قم، صدرا، بیتا، ص۶۹.
- ↑ سوره نور، آیه ۳۱.
- ↑ سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ سوره قصص، آیه ۲۳ و ۲۵. طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۳ ه، ج۱۶، ص۱۲۹.
- ↑ ریشهری، محمد، میزانالحمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۵۴۰.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تهران، دارالکتب اسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۰۳ ه، ج۱۴، ص۱۴۴، ب ۱۰۶، مقدمات نکاح، حدیث ۵.
- ↑ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، تهران، دارالکتب اسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۰۳ ه، ج۱۴، ص۱۴۳، ب ۱۰۶، مقدمات نکاح.