کتاب الفتن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
کتاب «الفتن» قدیمیترین منبع در مورد نشانههای ظهور است که | کتاب «الفتن» قدیمیترین منبع در مورد نشانههای ظهور است که در دسترس است.<ref>صادقی، مصطفی، «الفتن ابنحماد قدیمیترین کتاب در مهدویت»، آینهٔ پژوهش، شمارهٔ ۸۴، بهمن و اسفند ۱۳۸۲، ص۵۳.</ref> نویسندهٔ این کتاب نُعَیم بن حَمَّاد مَرْوَزی (درگذشتهٔ ۲۲۸ق) از محدثان [[اهل تسنن|اهلسنت]] است. موضوع کتاب الفتن نقل روایاتی با محتوای پیشگویی در مورد آینده است. در این کتاب روایات آستانهٔ ظهور نیز در آن نقل شده است. | ||
[[سید بن طاوس]] از علمای بزرگ شیعه در قرن هفتم به این کتاب اعتماد کرده و حدود یک سوم از کتاب «الملاحم و الفتن» را از کتاب او نگاشته است. | [[سید بن طاوس]] از علمای بزرگ شیعه در قرن هفتم به این کتاب اعتماد کرده و حدود یک سوم از کتاب «الملاحم و الفتن» را از کتاب او نگاشته است. |
نسخهٔ ۱۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۱
کتاب «الفتن» تألیف «نعیم ابن حماد» تا چه حد اعتبار دارد؟
کتاب «الفتن» قدیمیترین منبع در مورد نشانههای ظهور است که در دسترس است.[۱] نویسندهٔ این کتاب نُعَیم بن حَمَّاد مَرْوَزی (درگذشتهٔ ۲۲۸ق) از محدثان اهلسنت است. موضوع کتاب الفتن نقل روایاتی با محتوای پیشگویی در مورد آینده است. در این کتاب روایات آستانهٔ ظهور نیز در آن نقل شده است.
سید بن طاوس از علمای بزرگ شیعه در قرن هفتم به این کتاب اعتماد کرده و حدود یک سوم از کتاب «الملاحم و الفتن» را از کتاب او نگاشته است.
در مورد شخصیت او در میان عالمان اهل تسنن اختلاف نظر وجود دارد:
- احمد بن حنبل او را توثیق کرده است[۲]
- نسایی او را تضعیف کرده[۳]
- برخی نیز در مورد او گفتهاند که برای تقویت سنت، حدیث جعل میکرده.
- ابن حجر عسقلانی که از دانشمندان به نام اهل تسنن است ضمن آنکه او را راستگو معرفی کرده، ولی کتاب وی را دارای اشتباهات فراوان برشمرده است.[۴]
مشکل اساسی روایات این کتاب این است که اکثر اسناد این کتاب به معصوم ختم نمیشود. چرا که دانشمندان اهل تسنن گفته صحابه و تابعان را نیز قابل پذیرش میدانند.
از نگاه دانشمندان شیعی برخی احادیث الفتن از باب موید و مکمل احادیث شیعه پذیرفته میشود یا اینکه دارای حدیث صحیح باشد اما به صورت مستقل یا بدون مویدی در احادیث شیعی پذیرفته نمیشود.