مفردبودن نعمت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
(تکمیل برخی از الگوها)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۳: خط ۲۳:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = -
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۴۳

سؤال

چرا کلمه نعمت در آیه: «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» بصورت مفرد آمده با این که نعمت‌های الهی حد و حصر ندارند؟

کلمه نعمت بیش از صد مرتبه در قرآن با لفظ مفرد آمده است و در دو مورد تصریح شده که شما توان شمارش نعمت خدا را ندارید:

﴿وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحیمٌ؛ و اگر نعمت‌های خدا را بشمارید، هرگز نمی‌توانید آنها را احصا کنید؛ خداوند بخشنده و مهربان است.(نحل:۱۸)

﴿وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ؛ و از هر چیزی که از او خواستید، به شما داد؛ و اگر نعمت‌های خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است!(ابراهیم:۳۴)

نعمت در این آیات یک نعمت نیست و الا قابل شمارش بوده بلکه منظور جنس نعمت است.[۱] از این‌رو کلمه نِعْمَةَ بحسب ظاهر مفرد است، ولی چون منظور از آن جنس نعمت‌های خدا می‌باشد، نه یک نعمت، یا یک نوع نعمت، شامل کلیه نعمت‌های پروردگار مهربان می‌شود.[۲]

در نگرش علامه طباطبائی، نعمت‌های خدا از محدوده شمارش بیرون است و شاید همین معنا باعث شده که قرآن نعمت را به لفظ مفرد بیاورد. چون هر چه در عالم وجود دارد، نعمت او است و در چنین موردی برای نشان دادن زیادی نعمت احتیاجی به جمع نیست؛ هر چه با او برخورد می‌کنیم نعمت خداست و چون منظور از نعمت جنس آن است از نظر معنا با جمع فرقی نمی‌کند.[۳]

منابع

  1. داور پناه، ابوالفضل، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات صدر، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش، ج ۱، ص ۵۰۳.
  2. نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۸ ق، ج ۹، ۱۴۵.
  3. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج‏۱۲، ص ۸۸.