مترفین در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== معنای مترف == | == معنای مترف == | ||
اتراف واژه ای است قرآنی به معنی رفاه زدگی و نازپروردگی و مترفین یعنی مرفهین و نازپروردگان | |||
مُتْرَف به كسى میگويند كه زیادی نعمت و زندگى مرفه، او را مست، مغرور و غافل كرده و به طغيانگرى واداشته است.<ref>تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۱۰۶</ref> كلمه "مترف" اسم مفعول از ماده "اتراف" است، كه به معناى زيادهروى در تلذذ از نعمتها است، و در اين تفسير اشاره است به اينكه زيادهروى در لذايذ كار آدمى را به جايى میكشاند كه از پذيرفتن حق استكبار ورزد. «ابن عرفه در معناى آن گفته:" مترف" كسى را گويند كه افسارش را رها كرده باشند و هر چه دلش خواست بكند و جلويش را نگيرند»<ref>ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبایی، ج13، ص: 81. ج16، ص: 578 | مُتْرَف به كسى میگويند كه زیادی نعمت و زندگى مرفه، او را مست، مغرور و غافل كرده و به طغيانگرى واداشته است.<ref>تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۱۰۶</ref> كلمه "مترف" اسم مفعول از ماده "اتراف" است، كه به معناى زيادهروى در تلذذ از نعمتها است، و در اين تفسير اشاره است به اينكه زيادهروى در لذايذ كار آدمى را به جايى میكشاند كه از پذيرفتن حق استكبار ورزد. «ابن عرفه در معناى آن گفته:" مترف" كسى را گويند كه افسارش را رها كرده باشند و هر چه دلش خواست بكند و جلويش را نگيرند»<ref>ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبایی، ج13، ص: 81. ج16، ص: 578 | ||
</ref> | </ref> | ||
== طغیان و مستی از نعمت == | == طغیان و مستی از نعمت == | ||
مشتقات اتراف هشت بار در [[قرآن کریم]](پنج بار به صورت اسم مفعول، و سه مورد فعل ماضی)، به کار رفته و در همه آنها نیز در مقام نکوهش است. قرآن کریم این کلمه را درباره کسانی به کار برده که بر اثر داشتن ثروت زیاد، در لذّتها و خوشگذرانیها فرو رفتهاند، و به جای شکرگذاری و استفاده صحیح از نعمتها، راه سرکشی و ناسپاسی نعمت را پیشه کردهاند. قرآن کریم، مترفان را در صف اول مخالفان انبیاء قرار میدهد که به سبب ثروت بی حساب، خود را برتر از انبیاء میپنداشتند.<ref>اندیشه حوزه 1377 شماره 12، رضا حق پناه، مترفان از نگاه قرآن</ref> | مشتقات اتراف هشت بار در [[قرآن کریم]](پنج بار به صورت اسم مفعول، و سه مورد فعل ماضی)، به کار رفته و در همه آنها نیز در مقام نکوهش است.<ref>سوره هود آیه ۱۱۶، سوره انبیاء آیه ۱۳، سوره مؤمنون آیه ۳۳، سوره اسراء آیه ۱۶، سوره مؤمنون آیه ۶۴، سوره سبأ آیه ۳۴، سوره زخرف آیه ۲۳، سوره واقعه آیه ۴۵.</ref> قرآن کریم این کلمه را درباره کسانی به کار برده که بر اثر داشتن ثروت زیاد، در لذّتها و خوشگذرانیها فرو رفتهاند، و به جای شکرگذاری و استفاده صحیح از نعمتها، راه سرکشی و ناسپاسی نعمت را پیشه کردهاند. قرآن کریم، مترفان را در صف اول مخالفان انبیاء قرار میدهد که به سبب ثروت بی حساب، خود را برتر از انبیاء میپنداشتند.<ref>اندیشه حوزه 1377 شماره 12، رضا حق پناه، مترفان از نگاه قرآن</ref> | ||
[[علامه طباطبایی]] درباره اتراف در آیه {{قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُتْرَفِينَ|ترجمه=اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند.|سوره=واقعه|آیه=۴۵}} میگوید: «معناى آن است كه نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغيان كند، كسى كه نعمت چنينش كند میگويند او اتراف شده، يعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول كرده كه از ما وراى نعمت غافل گشته، پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمتهاى دنيوى است، چه آن نعمتهايى كه دارد، و چه آنهايى كه در طلبش میباشد، چه اندكش و چه بسيارش»<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج19، ص: 214 | [[علامه طباطبایی]] درباره اتراف در آیه {{قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُتْرَفِينَ|ترجمه=اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند.|سوره=واقعه|آیه=۴۵}} میگوید: «معناى آن است كه نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغيان كند، كسى كه نعمت چنينش كند میگويند او اتراف شده، يعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول كرده كه از ما وراى نعمت غافل گشته، پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمتهاى دنيوى است، چه آن نعمتهايى كه دارد، و چه آنهايى كه در طلبش میباشد، چه اندكش و چه بسيارش»<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج19، ص: 214 | ||
خط ۱۹: | خط ۲۱: | ||
== مخالفان پیامبران == | == مخالفان پیامبران == | ||
یک از | یک از ویژگیهای مترفان این است که با پیامبران مخالفت کردهاند<ref>سوره سبأ آیه ۳۴. سوره زخرف آیه ۲۳.</ref> | ||
آنان در قرآن نمونه اعلای کسانی هستند که منکر رسالت پیامبراناند.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، محسن معینی، مترفین، ج۲، ص۱۹۵۸.</ref> خداوند در روز قیامت این انسانها را در شمار اصحاب شمال قرار میدهد.<ref>سوره واقه آیه ۴۱ تا ۴۵.</ref> | |||
== مترفان، سبب عذاب == | == مترفان، سبب عذاب == |
نسخهٔ ۱۵ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۳
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
منظور از مترفین در قرآن چه کسانی هستند؟
مُتْرَفِين در کاربرد قرآنی، افرادی هستند که در لذت و نعمتهای دنیایی، غرق و از حقیقت و دین، دور باشند. براساس آیات قرآن، مترفان از مخالفان پیامبران بودند. خداوند برای عذاب یک شهر، مترفان را وامیگذارد تا بیشتر به انحراف خود مشغول باشند تا عذاب بر آنان لازم شود.
معنای مترف
اتراف واژه ای است قرآنی به معنی رفاه زدگی و نازپروردگی و مترفین یعنی مرفهین و نازپروردگان
مُتْرَف به كسى میگويند كه زیادی نعمت و زندگى مرفه، او را مست، مغرور و غافل كرده و به طغيانگرى واداشته است.[۱] كلمه "مترف" اسم مفعول از ماده "اتراف" است، كه به معناى زيادهروى در تلذذ از نعمتها است، و در اين تفسير اشاره است به اينكه زيادهروى در لذايذ كار آدمى را به جايى میكشاند كه از پذيرفتن حق استكبار ورزد. «ابن عرفه در معناى آن گفته:" مترف" كسى را گويند كه افسارش را رها كرده باشند و هر چه دلش خواست بكند و جلويش را نگيرند»[۲]
طغیان و مستی از نعمت
مشتقات اتراف هشت بار در قرآن کریم(پنج بار به صورت اسم مفعول، و سه مورد فعل ماضی)، به کار رفته و در همه آنها نیز در مقام نکوهش است.[۳] قرآن کریم این کلمه را درباره کسانی به کار برده که بر اثر داشتن ثروت زیاد، در لذّتها و خوشگذرانیها فرو رفتهاند، و به جای شکرگذاری و استفاده صحیح از نعمتها، راه سرکشی و ناسپاسی نعمت را پیشه کردهاند. قرآن کریم، مترفان را در صف اول مخالفان انبیاء قرار میدهد که به سبب ثروت بی حساب، خود را برتر از انبیاء میپنداشتند.[۴]
علامه طباطبایی درباره اتراف در آیه ﴿إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُتْرَفِينَ؛ اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند.﴾(واقعه:۴۵) میگوید: «معناى آن است كه نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغيان كند، كسى كه نعمت چنينش كند میگويند او اتراف شده، يعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول كرده كه از ما وراى نعمت غافل گشته، پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمتهاى دنيوى است، چه آن نعمتهايى كه دارد، و چه آنهايى كه در طلبش میباشد، چه اندكش و چه بسيارش»[۵]
مخالفان پیامبران
یک از ویژگیهای مترفان این است که با پیامبران مخالفت کردهاند[۶]
آنان در قرآن نمونه اعلای کسانی هستند که منکر رسالت پیامبراناند.[۷] خداوند در روز قیامت این انسانها را در شمار اصحاب شمال قرار میدهد.[۸]
مترفان، سبب عذاب
در سوره اسراء آمده است: ﴿وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا؛ و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم، خوشگذرانانش را وا مىداريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [يكسره] زير و زبر كنيم.﴾(اسراء:۱۶)
طبرسی در مجمع البیان ذیل این آیه میگوید: «يعنى هر گاه، اهل شهر و آبادى را كه برايشان پيامبر فرستاديم و حجّت را بر آنها تمام كرديم، بخواهيم به هلاكت برسانيم، به منظور اتمام حجّت بيشتر، ثروتمندان و رفاه طلبان آنها را، امر میكنيم، كه ايمان بياورند و اطاعت كنند. «فَفَسَقُوا فِيها» و ايشان هم در مقابل، به فسق و فجور و گناهان میپردازند «فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ» و پس مستوجب آن میشوند كه وعده عذاب الهى درباره آنان تحقّق يابد، آن وقت همه آنها را به هلاكت و نابودى میكشانيم... بعضى گفتهاند معناى «أَمَرْنا مُتْرَفِيها» آن است كه مترفانشان را زياد میكنيم.»[۹]
منابع
- ↑ تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۱۰۶
- ↑ ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبایی، ج13، ص: 81. ج16، ص: 578
- ↑ سوره هود آیه ۱۱۶، سوره انبیاء آیه ۱۳، سوره مؤمنون آیه ۳۳، سوره اسراء آیه ۱۶، سوره مؤمنون آیه ۶۴، سوره سبأ آیه ۳۴، سوره زخرف آیه ۲۳، سوره واقعه آیه ۴۵.
- ↑ اندیشه حوزه 1377 شماره 12، رضا حق پناه، مترفان از نگاه قرآن
- ↑ ترجمه تفسير الميزان، ج19، ص: 214
- ↑ سوره سبأ آیه ۳۴. سوره زخرف آیه ۲۳.
- ↑ بهاءالدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، محسن معینی، مترفین، ج۲، ص۱۹۵۸.
- ↑ سوره واقه آیه ۴۱ تا ۴۵.
- ↑ ترجمه تفسير جوامع الجامع، ج3، ص: 448