زیور زندگی دنیا از نگاه قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) جز (A.rezapour صفحهٔ زیور زندگی دنیا را به زیور زندگی دنیا از نگاه قرآن منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۱
از دیدگاه قرآن شریف، زیور زندگی دنیا چیست؟
قرآن کریم زیور و زینت دنیا را اینگونه معرفی میکند: ﴿زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ؛ محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است (تا در پرتو آن، آزمایش و تربیت شوند؛ ولی) اینها (در صورتی که هدف نهایی آدمی را تشکیل دهند) سرمایه زندگی پست (مادی) است؛ و سرانجام نیک (و زندگی والا و جاویدان)، نزد خداست.﴾(آل عمران:۱۴)
در آیه مذکور زن و فرزند، اموال، ثروتها، مرکب، زمین و زراعت به عنوان زینت و زیور دنیا معرفی شده است.[۱]
در آیهای دیگر مال و فرزندان را زینت زندگی دنیوی میداند و میفرماید: ﴿الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً؛ مال و فرزندان، زینت زندگی دنیاست، و باقیات صالحات (ارزشهای پایدار و شایسته) ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امیدبخشتر است.﴾(کهف[۱۸]:۴۶)
در آیات دیگری اعمال زشت و ناپسند کافران و گناهکاران را در نظر آنان زینت نشان میدهد و در جایی دیگر مرکبهای مختلف انسان مثل اسبها، استرها و الاغ را زینت برای انسان معرفی کرده است.
قرآن همه زینتها را وسیله امتحان و آزمایش انسانها قرار داده است[۲]، چنانکه میفرماید: ﴿إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَى الْأَرْضِ زينَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛ در حقیقت ما آنچه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل میکنند.﴾(کهف[۱۸]:۷)
- ممکن است این زینتها زمینه هدایت افراد را فراهم آورد و ممکن است همان زمینه گمراهی افراد شود. اگر برای رضای خدا از آنها استفاده شود باعث نجات و سعادت و اگر برای فخر فروشی و تکاثر و … باشد باعث گمراهی خواهد شد.
مطالعه بیشتر
۱. محمد حسین طباطبایی، المیزان، قم، جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ ق، ج۱۹، ص۳۰۷؛ ج۱۳، ص۳۱۸–۳۱۹.
۲. ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هشتم، ۱۳۶۷، ج۲۴، ص۲۰۴، ۲۰۷؛ ج۱۲، ص۲۴۵، ۲۴۶.