لهوف: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (Rezapour صفحهٔ اعتبار روایات لهوف سید ابن طاووس را به اعتبار روایات لهوف سید بن طاووس منتقل کرد) |
نسخهٔ ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۴۶
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
کتاب «اللهوف» اثر سید ابن طاووس، از منابع تقریبا معتبر شیعه در زمینه مقتلخوانی و واقعه عاشورا است. تقریبا بیشتر روایات آن معتبر است و مورد استفاده عالمان و واعظان قرار میگیرد. اما گزارشها و نقلهایی در آن وجود دارد که پیش از آن در هیچ منبعی ذکر نشده است و در صحت آن باید شک کرد.
زندگینامه سید ابن طاووس
رضی الدین ابوالقاسم بن طاووس معروف به سید ابن طاووس (متوفای ۶۶۴ قمری) متولد حله عراق، از عالمان مشهور شیعه قرن هفتم قمری است. او تألیفات زیادی تا حدود پنجاه اثر عمدتا در رابطه با زیارت و دعا و دارد. از جمله کتاب لهوف و فلاح السائل و اقبال الاعمال. از شاگردان او میتوان از علامه حلی نام برد.
اعتبار کتاب
ساختار تدوین لهوف مانند مثیر الاحزان ابننمای حلی است. کتاب سه بخش کلی دارد. بخش ابتدایی امور پیش از جنگ؛ بخش دوم امور جنگ و شهادت امام و بخش آخر حوادث پس از شهادت، که این بخش از کتاب از منابع پیشین و فصول دیگر لهوف مفصل تر است.[۱] غالب گزارشها و نقلهای کتاب لهوف معتبر و قابل اعتماد است و از منابع معتبر پیشین خود اخذ کرده است. اما چند خبر غیرمعتبر و غیرکهن از منابعی مجهول و ضعیف نقل کرده و چندین تحلیل سست و غیرعلمی نیز در کتابش آورده و دیگر اخبار کتاب را نیز به صورت مسند و مستند نقل نکرده است.[۲]
ضعف برخی روایات
سید بن طاووس این کتاب را در دوران جوانی نوشته است و قاعدتا وی در آن زمان احاطه و تسلطی بر تاریخ و منابع نداشته است. او در این کتاب سند حدیث را نقل نمیکند. مهمترین منبع لهوف، کتاب ضعیف مقتل خوارزمی است که او نیز بیشتر مطالب خود را الفتوح ابن اَعثم گرفته است. در لهوف اخباری وجود دارد که تا قبل از آن در هیچ کدام از کتب و منابع تاریخی و حدیثی اعم از معتبر و غیرمعتبر دیده نمیشود و ابن طاووس هم برای آنها منبعی ذکر نمیکند و با فاصله هفتصد سال آنها را انتساب میدهد. مانند حدیث نزول فرشتگان و تسلیت به پیامبر اکرم(ص) در یک سالگی امام حسین(ع) یا بازگشت اسرا در اربعین امام حسین(ع) به کربلا نیز اولین بار در لهوف مطرح شده است که خود او در کتاب اقبال، بازگشت اسرا به کربلا را بعید میداند و رد میکند.[۳]