الهی بودن امامت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز (←مطالعه بیشتر) |
جز (Rezvani صفحهٔ الهی بودن منصب امامت از نظر قرآن را به الهی بودن امامت در قرآن که تغییرمسیر بود منتقل کرد) |
نسخهٔ ۱۸ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۰۵
آیا از نظر قرآن امامت یک منصب الهی است؟
منصب امامت در قرآن یک مقام و منصب الهی دانسته شده است. از نظر قرآن فقط خداوند میتواند این مقام را به کسانی که شرایط امامت و رهبری مردم را دارند، عطا کند. عصمت و دوری از هرگونه گناه و اشتباه از شرایطی است که برای امامت قرار داده شده است.
انتخاب امام از طرف خداوند
خداوند در آیاتی از قرآن اشاره کردهاست که تنها اوست که تعیین میکند چه کسانی سزاوار مقام امامت هستند و اطاعت از ایشان را برای مردم واجب دانسته است:
- خداوند در آیه ۱۲۴ سوره بقره میفرمایند: «هنگامی که پروردگار، ابراهیم را به اموری آزمود و او از امتحانهای الهی سر بلند بیرون آمد، پروردگار به او فرمود: تو را امام و پیشوای مردم ساختم، سپس ابراهیم گفت: از ذریه من نیز کسی امام خواهد شد؟ پروردگار فرمود: عهد من نصیب ظالمان نمیگردد». این آیه به صراحت بیان میکند مقام امامت، مقامی است که از جانب خداوند به اشخاص داده میشود، یعنی انتصابی است و خداوند باید امام را نصب کند، نه انتخابی که با رأی مردم انتخاب شود. زیرا حضرت ابراهیم(ع) بعد از موفقیت در امتحانهای زیادی که خداوند برای ایشان مقرر فرموده بودند، به مقام امامت منصوب گشتند یعنی بعد از امتحان الهی، توسط باری تعالی به عنوان امام در میان مردم نصب گردید.
- آیه ۵۵ سوره مائده نیز بر همین مطلب دلالت دارد. خداوند در این آیه میفرمایند: «همانا ولیّ و سرپرست شما تنها خداست و رسول او و کسانی که ایمان آوردهاند و نماز را به پا میدارند و زکات میپردازند در حالی که در رکوع هستند. یعنی بعد از اطاعت خداوند و رسول او، اطاعت کسی که نماز میخواند و در رکوع زکات میدهد بر شما واجب گردید. پس خداوند در این آیه بعد از اطاعت خود و رسولش، اطاعت شخص دیگری را واجب دانسته است لذا کشف میشود، او را به عنوان امام و پیشوا و سرپرست جامعه نصب فرمودند. از این آیه هم استفاده میشود که منصب امامت توسط خود خدا نصب گردید و اطاعتش بر مردم واجب شد. بر اساس روایات شیعه و اهل سنت، امام علی(ع) مصداق کسی است که بعد از خدا و پیامبر(ص) اطاعت از او واجب است. [۱].
- آیه ۵۹ سوره نساء در این باره چنین میفرماید: «از خدای خویش اطاعت کنید هم چنین از رسول خدا و از اولی الامر اطاعت کنید». در این آیه خداوند بعد از فرمان به اطاعت خویش و رسول خویش، اطاعت شخص یا اشخاص دیگری را هم واجب دانسته و آنها را هم ردیف خود و رسول خود قرار داده و در واقع در این مقام نصب کردهاند و فرمودهاند آنها «اولی الأمر» یعنی صاحبان امراند.
آنان نیز مانند پیغمبر ولی امر مؤمنین و سرپرست جامعه محسوب میگردند و توسط ذات باری تعالی در این منصب، نصب گردیدهاند.
این آیات به روشنی دلالت دارند که امامت، مقامی است که توسط ذات باری تعالی نصب شده و خداوند آن را بیان فرموده است.
ناتوانی غیر خدا در انتخاب امام
آیات قرآن به روشنی اشاره دارند که مسئله امامت باید مقامی الهی باشد و توسط باری تعالی نصب گردد و هیچ شخص دیگری توانایی چنین کاری ندارد، زیرا ویژگیهایی بیان شده که کسی جز خدا آنها را نمیداند مانند آیه ۱۲۴ سوره بقره که میفرماید: «ابراهیم گفت: از ذریه من نیز کسی امام خواهد شد. پروردگار فرمود عهد من به ظالمین نمیرسد»، یعنی کسی که به هر نحوی ظلمی مرتکب شود عهد من که همان مقام امامت است به او نمیرسد، آیه نیز مطلق است هم قبل از امامت را شامل میگردد و هم بعد از امامت را، یعنی اگر کسی ظلمی مرتکب شود صلاحیت امامت را ندارد یا اگر در مقام امامت ظلمی مرتکب شود از این مقام باید عزل گردد، در نتیجه امام کسی است که طبق آیه بالا هیچ ظلمی مرتکب نمیشود چه قبل از امامت و چه بعد از امامت. از طرفی قرآن کریم میفرماید: «همانا شرک ظلمی بزرگ و عظیم است».[۲] یا میفرماید: «هر کس از حدود الهی (دستورات الهی) تعدی کند (گناهی مرتکب گردد) به راستی که به خود ظلم کرده است».[۳] طبق این دو آیه گناه و معصیت، ظلم است، از این رو امام باید کسی باشد که هیچ گناهی مرتکب نگردد، هیچ شرکی مرتکب نشده باشد، یعنی عصمت داشته باشد، و چون بعضی از گناهان را مانند گناهان قلبی کسی غیر از خداوند نمیداند، لذا تنها اوست که میداند کدام یک از بندگان مقام عصمت را دارد و در خفاء و در قلب و در هیچ جای دیگر گناهی مرتکب نمیشود.[۴] حال طبق این آیه تنها خداست که میتواند عصمت را تشخیص دهد و تنها اوست که میتواند امام را نصب کند، در نتیجه باید امامت منصبی الهی باشد نه انتخابی تا به رأی مردم انتخاب گردد چون مردم هرگز نمیدانند چه شخصی عصمت از گناه و معصیت دارد.
مطالعه بیشتر
- امامت از دیدگاه کتاب و سنت، شیخ مهدی سماوی، ترجمه حمید رضا آژیر.
- المراجعات، علامه شرف الدین.