آفرینش انسان از عجله در آیه ۳۷ سوره انبیاء: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = - | ||
| تیترها = | | تیترها = - | ||
| ویرایش = | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت = ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۵ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۱۶
منظور از «آفرینش انسان از عجله» در آیه ۳۷ سورهٔ انبیاء چیست؟
خداوند در سوره انبیا آیه ۳۷ میفرماید: ﴿خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَل؛ انسان از شتاب آفريده شده است.﴾
قبل از آیهٔ فوق، آیهٔ به موضعگیری دشمنان و مشرکان در برابر پیامبر اسلام(ص) پرداخته است؛ و اشاره میکند که؛ هنگامی که کافران تو را میبینند کاری جز مسخره کردن ندارند و ذکر خداوند رحمان را انکار میکنند. سپس به یکی دیگر از کارهای زشت این انسانهای بی بند و بار اشاره کرده و میفرماید: «انسان از عجله آفریده شده است. مفسران در تفسیر کلمه «انسان» و «عجل» بیانات گوناگونی دارند؛ ولی پیداست که منظور از انسان در اینجا، نوع انسان است (البته انسانهای تربیت نیافته و خارج از قلمرو رهبری و رهبران الهی).
منظور از «عجل» شتاب و شتابزدگی است؛ ﴿كانَ الْإِنْسانُ عَجُولا؛ انسان همواره شتابزده است.﴾(اسراء:۱۱) در حقیقت تعبیر «انسان از عجله خلق شده»، یک نوع تأکید است. یعنی، آن چنان انسان عجول است که گویی از عجله آفریده شده، و تار و پود وجودش از آن تشکیل یافته است.
علامه طباطبایی میفرماید: «انسان از عجله خلق شده است»؛ کنایه است از زیادی عجله انسان و بلوغ آن به نهایت درجهاش، آنقدر که گوئی، آدمی از عجله خلق شده و غیر از عجله چیزی نمیشناسد. مثل اینکه میگویند: فلانی همهاش خیر یا شرّ است؛ اینطور تعبیر بلیغتر از این است که بگوییم، چقدر فلانی عجول است و این کلام در مورد تعصب آمده و هم خواسته است نسبت به امر مشرکین بیاعتنایی کند.[۱]
مطالعه بیشتر
- تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیه.
- تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ذیل آیه.
- مجمع البیان، طبرسی، ذیل آیه.
منابع
- ↑ طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۴۳۶.