پیش نویس:ناصح امین در قرآن
منظور از ناصح امین در آیه ۶۸ سوره اعراف چیست؟
ناصح به معنای کسی است که در کلام خودش خلوص نیت دارد و قصد فریب و نیرنگ ندارد. امین شخصی است که خیانت نمیکند و آنچه را به او سپردند، کامل و صحیح میرساند. حضرت هود(ع) در مقابل کافران که او را دروغگو میخواندند، خود را شخصی معرفی مینماید که در رساندن پیام های خداوند خلوص نیت دارد و قصد فریب مردم را ندارد و نسبت به آنان دلسوز است و پیامهای خداوند را بدون هیچگونه تغییر و تحریفی همانطور که خداوند وحی فرموده است به مردم میرساند.
متن و ترجمه آیه
﴿ | أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنَا۠ لَكُمۡ نَاصِحٌ أَمِينٌ
پيامهاى پروردگارم را به شما مىرسانم و براى شما خيرخواهى امينم اعراف:۶۸ |
﴾ |
ناصح امین در نگاه مفسران
تفسیر آیه
شیخ طوسی (۴۶۰ق)، شیخ الطائفة، در تفسیر آیه میفرماید: مراد از ابلاغ این است که بیان و رساندن مراد به گونهای باشد که به صورت کامل و تمام به مخاطب برسد و در قلب او نفوذ کند. منظور از ناصح امین این است که من در دعوت کردن شما به اطاعت و عبادت خدا، نصیحت کننده و دلسوز شما هستم. برخی هم گفته اند منظور این است که من قبل از اینکه پیامبر شوم، در بین شما به امین بودن شناخته میشدم. نصح به معنای این است که در معامله شخص از احتمال فساد در نیت پاک و خالص باشد. همچنین آیه دلالتی نیز دارد بر این مطلب که زمانی که نیاز باشد انسان می تواند برای معرفی، خودش را مدح و تعریف کند.[۱]
طباطبایی (۱۳۶۰ش)، فیلسوف و مفسر قرآن، در تفسیر آیه مینویسد: منظور هود(ع) از این کلام این است که من از جهت اينكه فرستادهاى هستم به سوى شما، كارى جز تبليغ پيامهاى پروردگارم ندارم، و از آنچه شما در بارهام مىپنداريد، بكلى منزه هستم. آرى، من در آنچه شما را به سوى آن مىخوانم حيلهگر نبوده، نسبت به آن دين حقى كه به آن مبعوث شدهام، خائن نيستم، و چيزى از آن را زير و رو نكردم. جز تدين شما را به دين توحيد يعنى دينى كه نفع و خير شما در آن است چيز ديگرى نمىخواهم. هود(ع) در برابر اينكه آنان او را دروغگو شمردند، خود را "امين" ناميد.[۲]
سبحانی، از مراجع تقلید قرن ۱۵ق، در تفسیر آیه مینویسد: حضرت هود(ع) خود را رسول خداوند معرفی میکند و بعد دو صفت از اخلاق مومنین را درباره خود میگوید: امانت و نصیحت. شخص امین دروغ نمیگوید و شخص نصیحت کننده خیانت نمیکند. هود(ع) از باب مدح کردن و تعریف از خود، این دو صفت را برای خود ذکر نمیکند، بلکه چون فرستاده خداوند است برای اتمام حجت با مخاطب خود، صفات خود را معرفی میکند.[۳]
مکارم شیرازی، از مراجع تقلید قرن ۱۵ق، تفسیر آیه مینویسد: نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است. این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت، خیرخواهی، بدون تقلب و فریب و تزویر گفته میشود به کار میرود.[۴] از آنجایی که خیرخواهی واقعی باید توأم با محکم کاری باشد، واژه نصح گاه به این معنی نیز آمده است.[۵] هود(ع) به قوم خود میفرماید که من وظیفه دارم رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ کنم و دستور هایی که ضامن سعادت و خوشبختی شما و نجات از گرداب شرک و فساد است در اختیار شما بگذارم، آن هم در نهایت دلسوزی و خیرخواهی و در نهایت امانت و درستکاری. ناصح امین به معنای شخصی است که در نهایت دلسوزی و خیرخواهی است و در نهایت امانت و درستکاری است.[۶]
قرائتی، مفسر معاصر، از آیه چند نکته برداشت میکند: نخست اینکه انبیاء از جانب خود چیزی نمیگویند و گفتار و دستورات آنها، پیامهای خداوند است. دوم اینکه انبیاء تحت تربیت خاص خداوند هستند، و دستورات آنان در مسیر رشد و تربیت انسان است که آنها نهایت تلاش خود را در راه تبلیغ آن دستورات به کار میبرند. در این راه از غیر خداوند ترسی ندارند. سوم اینکه هود(ع) خود را به عنوان ناصح و امین معرفی میکند به این دلیل است که دو شرط اصلی تربیت و تبلیغ، دلسوزی و امانت داری است. اگر دلسوزی و ناصح بودن همراه با امانت داری نباشد، خطرناک است، زیرا به خاطر دلسوزی شاید حقوقی نادیده گرفته شود یا قوانینی زیر پا قرار گیرد. از طرفی آیه نشان دهنده این است که در موارد ضرورت و آنجا که برای دیگران سازنده باشد، بیان ویژگی های مثبت خود مانعی ندارد.[۷]
فخر رازی (۶۰۶ق)، فقیه و فیلسوف و مفسر اهل سنت، در تفسیر آیه مینویسد: هود(ع) خود را با صفت ناصح معرفی میکند، که مشابه این کلام از نوح(ع) هم ذکر شده است، با این تفاوت که هود(ع) خود را ناصح معرفی میکند که بر وزن اسم فاعل میباشد اما نوح(ع) در یک جمله فعلیه میگوید «انصح لکم». شاید دلیل تفاوت در این است که نوح(ع) خطاب به خداوند میفرماید که خدایا من قومم را هر روز و هر شب دعوت نمودم، و به دلیل اینکه فعل دلالت بر این دارد که نصیحت به صورت هر روز و هر شب تکرار میشده است، با فعل آمده است، اما اسم فاعل دلالت بر این تجدید و تکرار هر روز و هر شب ندارد بلکه دلالت دارد بر اینکه شخص بر این کار ثابت قدم بوده و نصحیت کننده بودن درباره او استقرار دارد اما نه به صورت تکرار هر روزه و هر لحظهای این نصحیت و دعوت.[۸] هود(ع) همچنین خود را به عنوان امین معرفی میکند که منظور از آن چند مطلب است: اول) کافران به هود(ع) گفتند به گمان ما تو دروغگو هستی، ایشان هم در پاسخ خود را امین و راستگو معرفی میکند. دوم) ملاک و مدار رسالت و تبلیغ از جانب خداوند امانت داری است، به همین خاطر ایشان خود را امین معرفی میکند تا رسالت و نبوت خود را ثابت و محکم کند. سوم) هود(ع) به کفار می گوید من قبل از ادعای نبوت در نزد شما به امین بودن و امانت داری شناخته می شدم و شما از من هیچ مکر و حیله و دروغی مشاهده نکردید و خودتان اعتراف داشتید که من امین هستم، حالا چرا بعد از رسالتم به من نسبت دروغگویی میزنید؟[۹]
منابع
- ↑ طوسی، محمد بن حسن (بیتا). التبیان فی تفسیر القرآن. ج۴. بیروت: دار احیاءالتراث العربی. ص۴۴۳. تاریخ وارد شده در
|تاریخ=
را بررسی کنید (کمک) - ↑ طباطبایی، سید محمدحسین (۱۳۹۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج۸. بیروت: موسسة الاعلمی للمطبوعات. ص۱۷۸.
- ↑ سبحانی، جعفر (۱۳۹۵). منیة الطالبین فی تفسیر القرآن المبین. ج۱۱. قم: موسسه امام صادق(ع). ص۲۶۳.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج۶. تهران: دار الکتب الاسلامیة. ص۲۲۱.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج۲۴. تهران: دار الکتب الاسلامیة. ص۲۹۰.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج. ۶. تهران: دار الکتب الاسلامیة. ص. .۲۲۸
- ↑ قرائتی، محسن (۱۳۸۸). تفسیر نور. ج۳. تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن. ص۹۴.
- ↑ فخر رازی، محمد بن عمر (۱۴۲۰). التفسیر الکبیر. ج۴. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ص۳۰۰.
- ↑ فخر رازی، محمد بن عمر (۱۴۲۰). التفسیر الکبیر. ج. ۴. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ص. ۳۰۱.