پیش نویس:حضور حضرت فاطمه در خانه انصار
این متن یک پیشنویس است که در وضعیت ویرایش قرار دارد |
اگر پهلوی حضرت زهرا شکسته بود و فرزندش سقط شده چگونه است که شبانه به در خانه انصار میرفت و درخواست کمک میکرد؟
حوادث بعد از شهادت پیامبر خاتم(ص)
با مراجعه به تاریخ و بررسی مسائل بعد از رحلت پیامبر(ص) چنین استفاده میشود که بعد از رحلت حضرت، حوادثی رخ داد که پشت سر هم و در طول هم اتفاق افتادند. یکی از این حوادث، هجوم به خانه حضرت زهرا(س) بوده است. بنا بر روایتهای نقل شده از مورخان و علمای شیعه و سنی، این هجوم پس از برخی وقایع اتفاق افتاد که برخی از آنها عبارت است از:
اعزام سپاه اسامه
اعزام سپاه اسامه که پیامبر اکرم(ص) در اواخر عمر شریف خویش به آن تأکید فراوان داشتند، با تخلف عدهای از صحابه روی نداد با اینکه حضرت تخلف کنندگان را لعن کرده بود: «انفذوا جيش أسامة، لعن الله من تخلف عن جيش أسامة»، «با جيش اُسامه حرکت کنید، خدا لعنت کند کسی را که از لشکر وی سرپیچی نماید».[۱]
ولی بعد از رحلت حضرت(ص) از اعزام سپاه اسامه بهعنوان اولین اقدام ابی بکر بن ابی قحافه یاد میشود. این اعزام حاوی نکته خاصی است و آن اینکه شخصی است به نام "بُرَیدة بن حُصَیب اسلمی" از "بنیاسلم" که حامل پرچمی بوده که پیامبر(ص) برای اسامه بسته بودند و ابوبکر نیز او را همراه اسامه اعزام میکند، این شخص در جریان هجوم به خانه حضرت زهرا(س) حضور داشته و از مدافعان حضرت بوده است. بنابراین هجوم بعد قضیه اعزام سپاه و برگشت آن بوده است.[۲]
طبق برخی شواهد، هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) بعد از برگشت سپاه اسامه صورت گرفته است. میدانیم که رسول خدا(ص) در اواخر عُمر، دستور اعزام سپاه اسامه را به شام با تأکید صادر کردند. اما مشهور آن است که قصد پیامبر(ص) از آمادهسازی سپاه اسامه، دور نمودن مخالفان از مرکز حکومت اسلامی و نیز مقابله با پیشروی دشمن به مرکز اسلام بوده است. امیرالمؤمنین(ع) در یک جا به این قصد پیامبر(ص) اشاره کرده است.[۳] بر این اساس، علمای شیعه با صراحت و به طور قطعی هدف پیامبر(ص) از تجهیز سپاه اسامه را این گونه تحلیل میکنند که قصد پیغمبر اکرم(ص) این بوده که با تجهیز سپاه اسامه، کسانی را که در صدد بودند به وصیت مؤکّد و مکرر پیغمبر اکرم(ص) از اوایل بعثت تا روز رحلتشان در مورد جانشینی و وصایت و خلافت امیرالمؤمنین(ع)، عمل نکنند، ضمن سپاه اسامه از مدینه خارج کند و مسئله جانشینی امیرالمؤمنین(ع) تثبیت و مستقر شود به گونهای که بعد از برگشت آنها امر خلافت امیرالمؤمنین(ع) تمام شده باشد.[۴]
مطابق آنچه طبری گفته است، مدت رفت و برگشت سپاه اسامه ۴۰ روز بوده است،[۵] بنابراین با احتساب گذشتن چند روز از رحلت رسولخدا(ص) و سپس اعزام سپاه اسامه و نیز چند روز پس از بازگشت اسامه و رفتن بریده به قبیلهاش و آمدن آنان به مدینه، هجوم به خانه حضرت فاطمه(س) که پس از جریان بریده بوده است، حداقل باید ۵۰ روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) باشد. بر این اساس اینکه غالبا زمان این هجوم و شهادت حضرت محسن در روزهای اول ربیع الاول گفته میشود، نمیتواند درست باشد.[۶]
خطبه فدکیه
چگونگی راه رفتن حضرت فاطمه(س) به سوی مسجد برای ایراد خطبه فدکیه، شاهد دیگری برای این مدعاست. بنا به نقل جوهری و ابن ابی الحدید، ده روز پس از رحلت رسول خدا(ص) ابوبکر فدک را غصب کرد. در توصیف چگونگی رفتن حضرت فاطمه(س) به مسجد برای ایراد خطبه فدکیه، آمده است که آن حضرت با پوشش کامل در میان جمعی از زنان در حالی که چادرش بر اثر بلندی زیر پاهایشان میرفت و همچون رسول خدا(ص) راه میرفت، به مسجد آمد.[۷] با توجه به این تعبیر که: «ما تخرم من مشیه رسولالله»؛ راه رفتنش هیچ تفاوتی با راه رفتن رسول خدا(ص) نداشت»، میتوان چنین نتیجه گرفت که تا هنگام ایراد خطبه، هنوز هجمهای به خانه حضرت فاطمه(س) صورت نگرفته بود، زیرا در صورت حمله و مضروب شدنِ آن حضرت، نوعِ حرکت او نمیتواند معمولی باشد تا راوی آن را به راه رفتنِ رسول خدا(ص) تشبیه کند.[۸]
چگونگی رفتن به در خانه انصار
اما در خصوص اینکه گفته شده حضرت چطور با زخمهایی که داشت بر در خانه انصار و یا بقیع میرفت، میتوان چنین پاسخ داد که احتمال دارد این رفتنها و سخنرانیها قبل از هجوم اصلی باشد که اتفاقات بیشتر در این هجوم اتفاق افتاد، البته در روایات آمده است حضرت بر مرکب سوار شده و بر در خانه انصار میرفتند، اما رفتن ایشان به بقیع نیز اگر بگوییم بعد از هجوم سوم است، حضرت نزدیکی بقیع خانه جداگانه داشت، همچنانکه در طبقات الکبری ذکر شده است حضرت زهرا(س) دو خانه داشته است که محل زندگی آن بزرگوار بیشتر در خانه دومی بوده که توسط حارثه بن نعمان به پیامبر و حضرت زهرا(س) بخشیده شده بود.[۹]
بنابر نقل سلمان فارسی، پس از غصب خلافت و فدک، امیرالمؤمنین(ع) همراه حضرت فاطمه(س) و حسنین شب هنگام به درِ خانه مهاجران و انصار رفته و آنان را به همراهی برای بازپسگیری حق خویش فرا خواندند. از آنجا که بنا بر روایت سلمان، پس از حمله مهاجمان به خانه حضرت فاطمه(س) و واقعه سقط جنین، آن حضرت به طور مداوم و پیوسته بستری بود[۱۰] تا به شهادت رسید، میتوان چنین نتیجه گرفت که تا زمان ملاقاتهای شبانه آن حضرت با مهاجر و انصار، هنوز حملهای به خانه او صورت نگرفته بود؛ زیرا در صورتِ وقوع حمله، آن حضرت دیگر توان رفتن به در خانۀ تعداد زیادِ مهاجران و انصار (حتی فقط اهل بدر)[۱۱] را نداشت.
نتیجه گیری
از بررسی مجموع حوادث و از کنار هم نهادن آنها، به ویژه حضور بریده در سپاه اسامه و خودداری وی از بیعت با ابیبکر، پس از بازگشت از مؤته، میتوان نتیجه گرفت که حمله و هجوم به خانه علی(ع) و فاطمه(س) که در پی آن، بیعت اجباری از علی(ع) صورت گرفت، حدود، ۵۰ روز پس از رحلت حضرت رسولاکرم(ص) بوده است و این نشان میدهد امیرمؤمنان(ع) در این مدت، مقاومت کرده و در نهایت، بیعت او با تأخیر و اکراه صورت گرفته است.[۱۲]
بنا بر روایت سلمان، پس از حمله مهاجمان به خانه حضرت فاطمه(س) و واقعه سقط جنین، آن حضرت به طور مداوم و پیوسته بستری بود تا به شهادت رسید.[۱۳]
مطالعه بیشتر
- مقاله: «تاریخ و ترتیب حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا (س)»، محمد رضا جباری و سید علی حسین پور، تاریخ اسلام در آینه پژوهش، پاییز و زمستان ۱۳۹۲.
منابع
- ↑ السقیفة و فدک، ص۷۵؛ الملل والنحل (شهرستانی)، ص۲۹؛ شرح نهج البلاغه (ابن ابی الحدید)، ج۶، ص۵۲.
- ↑ شیخ طوسی، تلخیص الشافی، به تحقیق حسین بحرالعلوم، نجف، مکتبه العلمی الطوسی و بحرالعلوم، ۱۳۸۳ق.ج۳، ص۵۰، ۷۸.
- ↑ محمدبن جریر طبری، المسترشد، قم، سلمان فارسی، بی تا، ص۴۱۱ ـ ۴۱۲.
- ↑ شیخ مفید، الارشاد، چاپ دارالمفید، ج۱، ص۱۸۰ـ۱۸۱.
- ↑ محمدبن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۲۴۱.
- ↑ دفع و رفع ص ۲۴۳ ـ ۲۴۷.
- ↑ جوهری ابوبکر، السقیفه و الفدک، بیروت شرکه الکتبی، ۱۴۱۳هق، ص ۱۰۰ به بعد، و ابنابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهجالبلاغه، به تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۸۷ق.ج۱۶، ص۲۶۳.
- ↑ دفع و رفع ص ۲۴۳ ـ ۲۴۷.
- ↑ ابن سعد، طبقات الکبری، ج ۸، ص ۲۰.
- ↑ هلالی، سلیمبن قیس، کتاب سلیمبن قیس الهلالی، ص۱۵۳.
- ↑ در گزارش سلمان نسبت به ملاقات شبانه حضرت زهرا(س) به همراه امیرمؤمنان(ع) و حسنین با مهاجران و انصار، در یک نوبت آمده که آن حضرت با اهل بدر ملاقات کرد و در یک نوبت نیز مطلق مهاجران و انصار(بدون قیدِ اهل بدر) آمده است.(سلیمبن قیس هلالی، همان، ص۱۴۶و ۱۴۸)
- ↑ دفع و رفع ص ۲۴۳ ـ ۲۴۷.
- ↑ سلیمبن قیس هلالی، کتاب سلیمبن قیس، ص۱۵۳.