بازگشت کاروان اسرا به کربلا در اربعین اول یا دوم

نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۶ توسط Whitenoah91 (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

کاروان اسرای کربلا در اربعین اول به کربلا بازگشت یا در اربعین دوم؟

درگاه‌ها
امام حسین.png


آن چه مورد اتفاق همه نويسندگان و علماء می‌باشد، ورود جابر بن عبدالله انصاري و عطيه عوفي به کربلا و زيارت قبر حضرت سيد الشهداء(ع) است. اما در مورد ورود کاروان اسراي اهل‌بيت(ع) در بازگشت از شام به کربلا در همان سال و ديدار با جابر اختلاف نظر وجود دارد.[۱]

نظر علمای متقدم

نظر شیخ صدوق(ره)

بنابراين نظر شيخ صدوق(ره) گويا تأييد ورود اهل‌بيت(ع) در سال نخست به کربلا مي باشد. البته شيخ ابن بابويه (شيخ صدوق(ره)) در «أمالي» خود، اشاره صريح و آشکار نسبت به ورود اهل‌بيت(ع) در سال اول به کربلا را ندارد. عين عبارت او چنين است: «حارث بن کعب از فاطمه، دختر امام علي(ع) نقل مي کند که: يزيد دستور داد، خانواده حسين(ع) را با امام سجاد(ع) زنداني کردند. زندان چنان بود که آنان را از گرما و سرما، نگاه نمي داشت تا آن جا که صورت هاي آنان پوست انداخت. در بيت المقدس، هر سنگي که از روي زمين بر مي داشتند، خون تازه در زير آن ديده مي شد. و مردم آفتاب را روي ديوارها چنان سرخ رنگ مي ديدند که گويي بر آنها چادرهاي رنگين کشيده شده بود. اين وضع ادامه داشت، تا زماني که امام (ع) با زنان از شام خارج شدند و سر امام حسين(ع) را به کربلا بازگردانيدند».[۲] روشن است که سر امام حسين(ع) را تا يک سال به تأخير نينداختند. بنابراين نظر شيخ به سال اول اربعين يا پس از اربعين انصراف دارد.

نظر شیخ مفید(ره)

اما درباره نظر شيخ مفيد(ره)، تقريباً عبارتي صريح وجود دارد که ورود اهلبيت ـ عليهم السلام ـ در سال نخست را تأييد نمي کند؛ شيخ در وقايع ماه صفر مي نويسد: «در روز بيستم صفر، حرم حضرت ابي عبدالله ـ عليه السلام ـ رجوع کردند از شام به مدينه، و در همان روز جابر بن عبدالله به جهت زيارت امام حسين(ع) به کربلا آمد و اول کسي است که امام (ع) را زيارت کرد».[۳] بر اساس اين قرينه که جابر به کربلا رفته خاندان امام هم رفته اند چون در آن زمان شهري به نام کربلا نبود بلکه در مسير راه نام يک دشت بود که براي توقف هيچ مانعي نبود. نکته قابل توجه در عبارت فوق، کلمه «رجوع» است؛ يعني اهل بيت(ع) در روز بيستم صفر از شام خارج شدند. و ديگر اينکه از شام به طرف مدينه، نه کربلا. بدين ترتيب حضور اهل‌بيت(ع) در سال اول اربعين در کربلا تأييد نمي شود. از طرف ديگر در کتاب الارشاد، شيخ در حوادث شام و حضور اهل‌بيت(ع) در نزد يزيد مي نويسد: «يزيد از کار خود پشيمان و نعمان بن بشير را ملامت و دستور داد که زنان را آماده حرکت کند به طرف مدينه».[۴]

نظر علامه مجلسی(ره)

درباره نظر علامه مجلسي(ره) بايد گفت که ايشان نظر خاصي ارائه نداده و اقوال مختلف را در اين زمينه نقل نموده اند. در جلد ۹۸ کتاب بحارالانوار در باب زيارت اربعين، علامه مطالبي را از شيخ کفعمي(ره) و سيد ابن طاووس نقل نموده اند، ولي اظهار نظري نکرده اند.[۵]

بنابراين در مورد ورود اهلبيت امام حسين(ع) به کربلا در سال نخست اربعين اختلاف نظر وجود دارد؛ و نظر شيخ صدوق(ره) احتمالاً سال اول، نظر شيخ مفيد(ره) سال دوم و علامه مجلسي سکوت نموده و چيزي نفرموده اند.

نظر علمای متأخر

عده اي از جمله شهيد مطهري،[۶] دکتر محمد ابراهيم آيتي،[۷] مرحوم شيخ عباس قمي،[۸] و علامه محدث نوري[۹] ورود اهل‌بيت(ع) به کربلا را در سال نخست اربعين امام(ع) قبول ندارند و آن را محال و حتي افسانه مي دانند. و برخي از جمله مرحوم قاضي طباطبايي(ره) (شهيد محراب)[۱۰] و مرحوم سيد ابن طاووس[۱۱] و... آن را قبول دارند. همان طور که مرحوم قاضي طباطبايي(ره) در کتابش نوشته اند: «از علماء اماميه تا قرن هفتم هجري شبهه و اشکالي در اين موضوع ديده نشده است و اول کسي که شبهه کرده غير از سيد اجل اعظم سيد رضي الدين علي بن طاووس حسني(ره) در کتاب اقبال سراغ نداريم».[۱۲]


منابع

  1. محدثي، جواد، فرهنگ عاشورا، قم، نشر معروف، ۱۳۷۴ش، ص۴۱.
  2. شيخ صدوق، امالي الصدوق، بيروت، موسسه الاعلمي للمطبوعات، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق، ص۱۴۲.
  3. شيخ مفيد، مصنفات الشيخ المفيد، قم، کنگره جهاني هزاره شيخ مفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۷ (مسار الشيعه)، ص۴۶.
  4. شيخ مفيد(ره)، الارشاد، قم، کنگره جهاني هزاره شيخ مفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۲.
  5. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه وفا، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۳۳۴.
  6. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، تهران، نشر صدرا، چاپ سوم، ۱۳۶۸، ج۱۷، ص۷۸ و ص۵۸۶.
  7. آيتي، محمد ابراهيم، بررسي تاريخ عاشورا، قم، نشر امام عصر(عج)، چاپ اول، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۸.
  8. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، قم، نشر هجرت، چاپ چهارم، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۸۱۸.
  9. محدث نوري، لؤلؤ و مرجان (در آداب اهل منبر)، قم، نشر طباطبايي، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ص۱۵۴.
  10. قاضي طباطبايي، محمدعلي، تحقيقي درباره اول اربعين حضرت سيد الشهداء، قم، بنياد علمي و فرهنگي شهيد آيت الله قاضي طباطبايي، چاپ سوم، ۱۳۶۸ش.
  11. سيد ابن طاووس، لهوف، ترجمه ابوالحسن ميرابوطالبي، قم، دليل ما، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ص۱۹۷.
  12. قاضي طباطبايي، محمدعلي، تحقيقي درباره اول اربعين حضرت سيد الشهداء، قم، بنياد علمي و فرهنگي شهيد آيت الله قاضي طباطبايي، چاپ سوم، ۱۳۶۸ش، ص٢.