حلم و صبر پیامبر(ص)

نسخهٔ تاریخ ‏۱۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۲ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال

چه روایت‌هایی از حلم و صبر پیامبر(ص) آمده است؟

حلم و صبر پیامبر(ص) از برجسته‌ترین ویژگی‌های سیره او دانسته شده است.

جایگاه صبر در سیره نبوی

تحمل سختی‌ها و صبر پیامبر(ص) در برابر ناملایمات بر اساس روایات و تصریح خود پیامبر(ص) مشهور است.[۱] برخی خلق عظیم در آیه ۴ سوره قلم که در توصیف شخصیت پیامبر(ص) آمده را صبر و تحمل و تدبیر بر مقتضای عقل تعبیر کرده‌اند.[۲] پیامبر از طرف خداوند مأمور به صبر بود و قرآن در هیجده مورد[۳] به پیامبر(ص) به صبر توصیه کرده است.[۴]

در آیه ۳۵ سوره احقاف خطاب به پیامبر آمده: صبر کن همانگونه که پیامبران اولوا العزم قبل از تو نیز صبر کردند.[۵] در آیه‌ای دیگر خطاب به پیامبر(ص)، ضمن دستور به شکیبایی در برابر استهزا و تکذیب و آزار مشرکان عرب، می‌فرماید: «صبر جمیل پیشه کن (سوره معراج، آیه ۵)». [۶]

پیغمبر(ص)، صبر را به منزله نصف ایمان شمرده‌اند: «صبر نصف ایمان است».[۷] در حدیث دیگر، پیامبر(ص) گفته است: «صبر؛ گنجی از گنج‌های بهشت است». ص۴۴۸. پیغمبر(ص) درباره پاداش معنوی صابران می‌فرمایند: «کسی که به بلایی مبتلا شود و شکیبایی کند و نعمتی به او برسد و شکر آن را به جا آورد و مورد ستم واقع شود و (بابزرگواری) طرف را ببخشد، چنین کسانی امنیت و آرامش (در قیامت) دارند و آنها هدایت یافتگانند».[۸]

صبر پیامبر بر مصیبت‌ها

پیامبر(ص) در طول زندگی خود مصیبت‌های زیادی دید ولی بر همهٔ این مصیبت‌ها صبر کردند. پیامبر در دوران کودکی پدر و مادرشان را از دست دادند. پیامبر فرزندی هجده‌ماهه ای بنام ابراهیم داشتند. او از دنیا رفت. پیامبر در تشییع جنازهٔ او گریه می‌کرد. قبر او در قبرستان بقیع است. به پیامبران گفتند: مگر شما نگفتید صبر کنید. پیامبر فرمود: من نگفتم که گریه نکنید. پیامبر وقتی خدیجه را ازدست داد گریه‌های زیادی می‌کرد. پیامبر حتی تا پایان عمرشان وقتی گوسفندی قربانی می‌کردند به دوستان خدیجه هم می‌دادند. پیامبر، ابوطالب را در همان سال از دست داد. پیامبر اسم آن سال را سال حزن گذاشتند. پیامبر در جنگ بدر یکی از عموهایش بنام عبیده را از دست داد و در جنگ احد عمویش حمزه را از دست دارد. زندگی بیست و سه سال پیامبر همراه با سختی‌ها و گرفتاری‌ها بوده است.[۹]

روایت داریم که پیامبر خدا در بازار مکه قدم می‌زد و دنبال دلهای آماده ای می‌گشت که آنها را به یکتاپرستی دعوت کند. فریاد می‌زد: قولوا لااله الاالله تفلحوا، ابولهب دنبال پیامبر می‌رفت و با سنگ به پای پیامبر می‌زد و می‌گفت که او کذاب است، به حرفهای او گوش نکنید. وقتی پیامبر قلب آماده ای را پیدا می‌کرد و با او در مورد اسلام صحبت می‌کرد، وقتی پیامبر از آنجا می‌رفت ابولهب به سراغ آن فرد می‌رفت و می‌گفت که به حرف او گوش نکن، او مجنون است و ما مشغول درمان جنون او هستیم. من عموی او هستم و او را بهتر می‌شناسم. در داستان دیگر داریم که پیامبر مشغول طواف بود و به پیامبر دشنام دادند وعمامهٔ پیامبر را پایین کشاندند و پیامبر را کشان کشان از مسجدالحرام بیرون بردند. وقتی پیامبر برای دعوت به دین اسلام به طائف رفته بودند. در هنگام برگشت مشرکین در دو صف نشسته بودند و از دو طرف پای حضرت را نشان می‌رفتند و سنگ می‌زدند. وقتی به پیامبر می‌گفتند که نفرین کنید. پیامبر می‌فرمود: من برای نفرین نیامده ام. پیامبر آنها را دعا می‌کرد و می‌فرمود: خدایا قوم من را هدایت کن. نزدیکترین نزدیکان پیامبر دشمن او بودند. با این حال پیامبر در برابر آنها صبر می‌کرد و آنها را دعا می‌کرد.[۱۰]

منابع

  1. رحیمی، مرتضی، خلق عظیم پیامبر(ص)، نشریه معرفت، شماره ۱۴۱، ۱۳۸۸ش، ص۱۰.
  2. رحیمی، مرتضی، خلق عظیم پیامبر(ص)، نشریه معرفت، شماره ۱۴۱، ۱۳۸۸ش، ص۱۰.
  3. مانند: سوره یونس، آیه ۱۰۹؛ سوره هود، آیه ۱۱۵.
  4. سبحانی، شیخ جعفر، منشور جاوید، مؤسسه امام صادق (علیه السلام) ـ قم، ج۶، ص۱۶۷.
  5. قرائتی، محسن، سیره پیامبر اکرم با نگاهی به قرآن کریم، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۵ش، ص۷۹.
  6. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۴۳۹.
  7. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش، ص۴۴۷.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۴۴۸.
  9. «سخنرانی حجت الاسلام حسینی قمی؛ صبر در سیره عملی رسول اکرم(ص)»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، بازدید: ۱۹ تیر ۱۴۰۳ش.
  10. «سخنرانی حجت الاسلام حسینی قمی؛ صبر در سیره عملی رسول اکرم(ص)»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، بازدید: ۱۹ تیر ۱۴۰۳ش.