trustworthy
۳۳۳
ویرایش
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
ارتباط [[انسان]] با فرشتگان از لحاظ عقلی امری ممکن و مطابق آیات مختلفی از [[قرآن کریم]]، نزول فرشتگان الهی و وحی بر غیر انبیا، نه تنها امکان دارد، بلکه در امتهای گذشته موارد متعددی واقع شده است و قرآن کریم به آنها اشاره نموده است؛ همچون نزول [[ملائکه]] بر [[حضرت مریم(س)]]، وحی بر مادر موسی(س) و وحی بر [[حواریون]] [[حضرت عیسی(ع)]].<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرهنگنامه فاطمی|سال=1398|نام=سید حسین|نام خانوادگی=اسحاقی|ناشر=قم، انتشارات هاجر|جلد=1|صفحه=229}}</ref> خداوند دربارۀ حضرت مریم(س) میفرماید: {{قرآن|فَأَرْسَلْنا إِلَیها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیا|ترجمه=پس ما روح خود را نزد او فرستادیم که به صورت انسانی بر او مجسم گشت|سوره=مریم|آیه=آیه 17}} و نیز میفرماید: {{قرآن|إِذْ قالَتِ الْمَلائِکةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُک بِکلِمَة|ترجمه=زمانی که فرشتگان گفتند: ای مریم خدای تعالی به کلمهای بشارتت میدهد|سوره=آل عمران|آیه=آیه 45}} و همچنین {{قرآن|وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاک|ترجمه=و به یاد آر زمانی را که ملائکه گفتند:ای مریم: بدان که خدا تو را برگزید|سوره=آل عمران|آیه=آیه 42}}. | ارتباط [[انسان]] با فرشتگان از لحاظ عقلی امری ممکن و مطابق آیات مختلفی از [[قرآن کریم]]، نزول فرشتگان الهی و وحی بر غیر انبیا، نه تنها امکان دارد، بلکه در امتهای گذشته موارد متعددی واقع شده است و قرآن کریم به آنها اشاره نموده است؛ همچون نزول [[ملائکه]] بر [[حضرت مریم(س)]]، وحی بر مادر موسی(س) و وحی بر [[حواریون]] [[حضرت عیسی(ع)]].<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرهنگنامه فاطمی|سال=1398|نام=سید حسین|نام خانوادگی=اسحاقی|ناشر=قم، انتشارات هاجر|جلد=1|صفحه=229}}</ref> خداوند دربارۀ حضرت مریم(س) میفرماید: {{قرآن|فَأَرْسَلْنا إِلَیها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیا|ترجمه=پس ما روح خود را نزد او فرستادیم که به صورت انسانی بر او مجسم گشت|سوره=مریم|آیه=آیه 17}} و نیز میفرماید: {{قرآن|إِذْ قالَتِ الْمَلائِکةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ یبَشِّرُک بِکلِمَة|ترجمه=زمانی که فرشتگان گفتند: ای مریم خدای تعالی به کلمهای بشارتت میدهد|سوره=آل عمران|آیه=آیه 45}} و همچنین {{قرآن|وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاک|ترجمه=و به یاد آر زمانی را که ملائکه گفتند:ای مریم: بدان که خدا تو را برگزید|سوره=آل عمران|آیه=آیه 42}}. | ||
در منابع روایی شیعه روایاتی آمده است که بر اساس آن «محدّث» بودن تنها اختصاص به حضرت زهرا(س) ندارد؛ بلکه تمامی [[ائمه(ع)]] محدّث بودهاند؛ مرحوم کلینی در کتاب کافی بابی را به عنوان {{عربی|ان الائمه محدثون فهمون}} گشوده و به بیان روایاتی در این زمینه پرداخته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی|سال=1407|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=تهران، دارالکتب الاسلامیه|جلد=1|صفحه=270 ـ 271}}</ref> در این زمینه امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: {{عربی|إِنِّي وَ أَوْصِيَائِي مِنْ وُلْدِي مَهْدِيُّونَ كُلُّنَا مُحَدَّثُونَ|ترجمه=همانا من و جانشینان من از فرزندانم هدایت شده هستیم و همگی ما محدث هستیم}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بصائر الدرجات|سال=1404|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=صفار|ناشر=قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی|صفحه=372}}</ref> | در منابع روایی شیعه روایاتی آمده است که بر اساس آن «محدّث» بودن تنها اختصاص به حضرت زهرا(س) ندارد؛ بلکه تمامی [[ائمه(ع)]] محدّث بودهاند؛ مرحوم کلینی در کتاب کافی بابی را به عنوان {{عربی|ان الائمه محدثون فهمون}} گشوده و به بیان روایاتی در این زمینه پرداخته است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی|سال=1407|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=تهران، دارالکتب الاسلامیه|جلد=1|صفحه=270 ـ 271}}</ref> در این زمینه امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: {{عربی|إِنِّي وَ أَوْصِيَائِي مِنْ وُلْدِي مَهْدِيُّونَ كُلُّنَا مُحَدَّثُونَ|ترجمه=همانا من و جانشینان من از فرزندانم هدایت شده هستیم و همگی ما محدث هستیم}}،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بصائر الدرجات|سال=1404|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=صفار|ناشر=قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی|صفحه=372}}</ref> {{عربی|إِنِّي وَ أَوْصِيَائِي مِنْ وُلْدِي أَئِمَّه مُهْتَدُونَ كُلُّنَا مُحَدَّثُونَ}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الإختصاص|سال=1413|نام=محمد بن محمد|نام خانوادگی=مفید|ناشر=قم، کنگره شیخ مفید|صفحه=329}}</ref> | ||
روایات [[اهلتسنن]] نیز محدّث بودن افرادی غیر از انبیای الهی را انکار نمیکند، به عنوان مثال در کتاب [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] از رسولخدا(ص) نقل شده است: {{عربی|قال النبی: قد كان فى الامم قبلكم محدثون فان يكن فى امتى منهم أحد فان عمر بن الخطاب منهم|ترجمه=مردانی در امت بنیاسرائیل بودند که خداوند یا ملائکه با آنان گفتگو میکردند که انبیاء نبودند و اگر چنین فردی در امت من وجود داشت، او عمربنخطاب بود}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح بخاری|سال=1442|نام=محمد بن اسماعیل|نام خانوادگی=بخاری|ناشر=قاهره، انتشارات مکتبة البشری|جلد=4|صفحه=145}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح مسلم|سال=1374|نام=مسلم بن حجاج|نام خانوادگی=نیشابوری|ناشر=قاهره، انتشارات دار إحیاء الکتب العربیة|جلد=7|صفحه=116}}</ref> ابنحجر میگوید: این سخن بیانگر تأکید است، نه تردید در محدّث بودن عمر!!!<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حقيقة مصحف فاطمة عند الشيعة|سال=1418|نام=اكرم بركات|نام خانوادگی=عاملي|ناشر=بيروت : دارالصفوة|صفحه=168 ـ 169}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=إرشاد الساري لشرح صحيح بخاري|سال=1431|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=قسطلانی|ناشر=بیروت، دار الفکر|جلد=6|صفحه=131}}</ref> همچنین ابنابیداود سجستانی در کتاب «المصاحف» نقل کرده است: «ابوبکر مناجات جبرئیل با پیامبر(ص) را میشنید».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب المصاحف|سال=1423|نام=ابو بكر بن ابی داود|نام خانوادگی=سجستانی|ناشر=قاهره، الفاروق الحدیثه|صفحه=6}}</ref> در مسند احمد بن حنبل آمده است: «روزی حذیفه نزد پیامبر(ص) رفت و گفت: من در حال نماز شنیدم که کسی میگفت: {{عربی|اللهم لک الحمد کله...}}، پیامبر(ص) فرمودند: آن فرد مَلِک بود که میخواست به شما بیاموزد چگونه خدا را حمد گویید».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسند|سال=1416|نام=احمد|نام خانوادگی=ابن حنبل|ناشر=قاهره، دارالحدیث|جلد=5|صفحه=396}}</ref> | روایات [[اهلتسنن]] نیز محدّث بودن افرادی غیر از انبیای الهی را انکار نمیکند، به عنوان مثال در کتاب [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]] از رسولخدا(ص) نقل شده است: {{عربی|قال النبی: قد كان فى الامم قبلكم محدثون فان يكن فى امتى منهم أحد فان عمر بن الخطاب منهم|ترجمه=مردانی در امت بنیاسرائیل بودند که خداوند یا ملائکه با آنان گفتگو میکردند که انبیاء نبودند و اگر چنین فردی در امت من وجود داشت، او عمربنخطاب بود}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح بخاری|سال=1442|نام=محمد بن اسماعیل|نام خانوادگی=بخاری|ناشر=قاهره، انتشارات مکتبة البشری|جلد=4|صفحه=145}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=صحیح مسلم|سال=1374|نام=مسلم بن حجاج|نام خانوادگی=نیشابوری|ناشر=قاهره، انتشارات دار إحیاء الکتب العربیة|جلد=7|صفحه=116}}</ref> ابنحجر میگوید: این سخن بیانگر تأکید است، نه تردید در محدّث بودن عمر!!!<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حقيقة مصحف فاطمة عند الشيعة|سال=1418|نام=اكرم بركات|نام خانوادگی=عاملي|ناشر=بيروت : دارالصفوة|صفحه=168 ـ 169}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=إرشاد الساري لشرح صحيح بخاري|سال=1431|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=قسطلانی|ناشر=بیروت، دار الفکر|جلد=6|صفحه=131}}</ref> همچنین ابنابیداود سجستانی در کتاب «المصاحف» نقل کرده است: «ابوبکر مناجات جبرئیل با پیامبر(ص) را میشنید».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتاب المصاحف|سال=1423|نام=ابو بكر بن ابی داود|نام خانوادگی=سجستانی|ناشر=قاهره، الفاروق الحدیثه|صفحه=6}}</ref> در مسند احمد بن حنبل آمده است: «روزی حذیفه نزد پیامبر(ص) رفت و گفت: من در حال نماز شنیدم که کسی میگفت: {{عربی|اللهم لک الحمد کله...}}، پیامبر(ص) فرمودند: آن فرد مَلِک بود که میخواست به شما بیاموزد چگونه خدا را حمد گویید».<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مسند|سال=1416|نام=احمد|نام خانوادگی=ابن حنبل|ناشر=قاهره، دارالحدیث|جلد=5|صفحه=396}}</ref> |