دیوانسالاران، ناظمان (CommentStreams)، مدیران رابط کاربری، مدیران اشتراک فشاری، پنهانگران، مدیران، trustworthy
۴۴۶
ویرایش
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی نویسنده =↵ | بازبینی =شد' به ' | ارزیابی کمی = | ارزیابی کیفی = ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
شکر نعمت و کفران نعمت چیست؟ | شکر نعمت و کفران نعمت چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}در [[قرآن]] و [[روایات]]، شکر نعمت دارای اهمیت فراوانی است و شامل شکر قلبی، زبانی، و عملی است. شکر قلبی یعنی اعتراف به اینکه همه نعمتها از خداوند است؛ شکر زبانی شامل ستایش خداوند، مانند گفتن «[[الحمدلله]]»؛ و شکر عملی شامل صرف نعمتها در راه رضای خداوند و خدمت به مردم است. به عقیده مفسران قرآن، شکرگزاری حقیقی باعث افزایش نعمتهای الهی و رشد معنوی افراد میشود، و خداوند این امر را برای تربیت و کمال بندهها سفارش کرده است. | ||
در مقابل، کفران نعمت به معنای ناسپاسی و استفاده نادرست از نعمتهای الهی، پیامدهای منفی دارد. قرآن در سورههای [[سوره نحل|نحل]] و [[سوره سباء|سباء]] به بیان نتایج کفران نعمت پرداخته و زوال نعمتها را برای کافران پیشبینی میکند. همچنین روایات اسلامی، کفران نعمت را عاملی برای از دست رفتن برکت و ناپایداری نعمتها میدانند و از آن به عنوان یکی از انواع کفر یاد میکنند. امامان معصوم نیز، کفران نعمت را مذمت کرده و بر پایداری نعمتها با شکرگزاری تأکید کردهاند. | |||
== شکر نعمت == | |||
== شکر نعمت == | === شکر نعمت در قرآن === | ||
در قرآن در مورد شکر از پروردگار منعم، آیات زیادی رسیده است و خداوند بر تشکر بندگان از نعمتهای خود اصرار ورزیده است که فواید آن به خود بندگان میرسد.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۴ و ۹۵.</ref> مفسران گفتهاند شکر نعمت مراحلی دارد: | در قرآن در مورد شکر از پروردگار منعم، آیات زیادی رسیده است و خداوند بر تشکر بندگان از نعمتهای خود اصرار ورزیده است که فواید آن به خود بندگان میرسد.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۴ و ۹۵.</ref> مفسران گفتهاند شکر نعمت مراحلی دارد:<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۸۹.</ref> | ||
# شکر قلبی که انسان همهٔ نعمتها را از خداوند بداند. | |||
# شکر زبانی، نظیر گفتن «الْحَمْدُلِلَّهِ». | |||
# شکر عملی که با انجام عبادات و صرف کردن عمر و اموال در مسیر رضای خدا و خدمت به مردم به دست میآید. | |||
گفته شده با شکر، نه تنها نعمتهای خداوند بر بندگان زیاد میشود، بلکه خود بندگان نیز رشد پیدا میکنند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۹۰.</ref> خداوند در برابر نعمتهایی که به بندگان میبخشد نیازی به شکر آنها ندارد، و اگر دستور به شکرگزاری داده آن هم موجب نعمت دیگری بر بندگان و یک مکتب عالی تربیتی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۲۷۸.</ref> تشکر به زبان و عمل از منعِم و احسانکننده را قاعده عقلایی دانستهاند که نعمتگیرنده قلبا نعمتدهنده را در دل دوست میدارد و در عمل او را احترام میکند.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۴.</ref> به گفتهٔ روایات، کسی که از مردم تشکر نکند از خدا نیز تشکر نکرده است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۸۹.</ref> | هر گاه انسانها نعمتهای خدا را درست در همان هدفهای واقعی نعمت صرف کردند، ثابت کردهاند که شایسته و لایق فیض و نعمت بیشتر و موهبت افزونتر میگردد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۲۷۹.</ref> گفته شده با شکر، نه تنها نعمتهای خداوند بر بندگان زیاد میشود، بلکه خود بندگان نیز رشد پیدا میکنند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۹۰.</ref> خداوند در برابر نعمتهایی که به بندگان میبخشد نیازی به شکر آنها ندارد، و اگر دستور به شکرگزاری داده آن هم موجب نعمت دیگری بر بندگان و یک مکتب عالی تربیتی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۲۷۸.</ref> تشکر به زبان و عمل از منعِم و احسانکننده را قاعده عقلایی دانستهاند که نعمتگیرنده قلبا نعمتدهنده را در دل دوست میدارد و در عمل او را احترام میکند.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۴.</ref> به گفتهٔ روایات، کسی که از مردم تشکر نکند از خدا نیز تشکر نکرده است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۸۹.</ref> | ||
=== شکر نعمت در روایات === | |||
روایات زیادی درباره شکر نعمت آمده است؛ از آن جمله: | روایات زیادی درباره شکر نعمت آمده است؛ از آن جمله: | ||
خط ۲۷: | خط ۳۲: | ||
== کفران نعمت == | == کفران نعمت == | ||
کفران نعمت، بهمعنای ناسپاسی و نادیده گرفتن نعمتهای خداوند، یکی از گناهان کبیره به شمار میآید و ضد شکر نعمت محسوب میشود؛ شکر نعمت به معنای آشکار کردن و قدردانی از نعمت است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفردات ألفاظ القرآن|سال=۱۴۱۲|نام=حسین بن محمد|نام خانوادگی=راغب اصفهانی|ناشر=دار العلم- الدار الشامیة|جلد=|صفحه=ذیل واژه شکر|زبان=عربی|مکان=سوریه}}</ref> کفران نعمت با رفتارهای ناسپاسانه مانند استفاده نامناسب از نعمتها، بیتوجهی به لطف دیگران، و پنهان کردن ارزش نعمت نمایان میشود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=لغتنامه دهخدا|سال=۱۳۷۷|نام=علیاکبر|نام خانوادگی=دهخدا|ناشر=دانشگاه تهران|جلد=|صفحه=ذیل واژه کفران|زبان=عربی|مکان=تهران}}</ref> واژه «کفران» معمولاً برای انکار یا نادیده گرفتن نعمت به کار میرود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مفردات ألفاظ القرآن|سال=۱۴۱۲|نام=حسین بن محمد|نام خانوادگی=راغب اصفهانی|ناشر=دار العلم- الدار الشامیة|جلد=|صفحه=ذیل واژه شکر|زبان=عربی|مکان=سوریه}}</ref> | |||
معنای کفران نعمت را سوء استفاده از نعمتهای بدنی و نیروهای معنوی و علم و مال و موقعیتهای اجتماعی و غیره دانستهاند. بهطور نمونه قدرت بدنی را در راه فحشاء و ستمگری بر مظلومان و پول را در قمار و فساد به جای دادن واجبات مالی و کمک به مستحقین صرف نماید.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۵.</ref> | معنای کفران نعمت را سوء استفاده از نعمتهای بدنی و نیروهای معنوی و علم و مال و موقعیتهای اجتماعی و غیره دانستهاند. بهطور نمونه قدرت بدنی را در راه فحشاء و ستمگری بر مظلومان و پول را در قمار و فساد به جای دادن واجبات مالی و کمک به مستحقین صرف نماید.<ref>محسنی، شیخ محمد آصف، قوانین زندگانی انسان در قرآن، کابل، حوزه علمیه خاتم النبیین(ص)، ۱۳۹۲ش، ص۹۵.</ref> | ||
=== کفران نعمت در قرآن === | |||
در آیات قرآن، کفران نعمت نکوهش شده و در مقابل شکر قرار داده شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=۱۴۰۳|نام=محمدباقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=دار إحیاء التراث العربی|جلد=69|صفحه=339|زبان=|مکان=بیروت}}</ref> مفسران قرآن گفتهاند که اگر نعمت خدا در مسیر غیر حق مصرف شود، کفران نعمت و زمینه کفر است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۹۰.</ref> مفسران گفتهاند کیفر کفران نعمت، تنها گرفتن نعمت نیست، بلکه حتی گاهی نعمت سلب نمیشود، ولی به صورت نقمت و استدراج در میآید تا شخص، کمکم سقوط کند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۴، ص۳۹۰.</ref> | |||
کفران نعمت میتواند به زوال و تبدیل آن به نقمت منجر شود. در قرآن، در آیه ۱۱۲ سوره نحل، خداوند گرسنگی و ترس را به عنوان پیامد ناسپاسی معرفی کرده است. همچنین در آیات ۱۵ تا ۱۷ سوره سباء، نتیجه کفران نعمت قوم سباء را از دست دادن سرزمین آباد و گرفتار شدن در سختی و نقمت میداند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=۱۳۷۱|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دارالکتب الاسلامیه|جلد=18|صفحه=58-60|زبان=|مکان=تهران}}</ref> | |||
=== کفران نعمت در روایات === | |||
همچنین، احادیث متعددی در جوامع روایی، این عمل را محکوم کردهاند و آن را یکی از انواع کفر در قرآن<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=۱۴۰۷|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=دارالکتب الاسلامیه|جلد=2|صفحه=389|زبان=|مکان=تهران}}</ref> و از لشکریان جهل (الشُّکْرُ وَ ضِدَّهُ الْکُفْرَانَ) دانستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=۱۴۰۷|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=دارالکتب الاسلامیه|جلد=1|صفحه=21|زبان=|مکان=تهران}}</ref> امام سجاد (ع) این گناه را سبب تغییر نعمتهای الهی میداند، و امام صادق (ع) نیز کفران نعمت را عاملی برای ناپایداری آنها برمیشمارد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=۱۴۰۷|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=دارالکتب الاسلامیه|جلد=2|صفحه=94|زبان=|مکان=تهران}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=معانی الأخبار|سال=۱۴۰۳|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=صدوق|ناشر=انتشارات اسلامی|جلد=1|صفحه=270|زبان=|مکان=قم}}</ref> | |||
== آیه «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِید» == | == آیه «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِید» == |
ویرایش