trustworthy
۴۴۳
ویرایش
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
از مطالعة تاريخ زندگاني حضرت عبد العظيم(ع) اين مطلب روشن مي شود كه او نسبت به ائمه زمان(ع) خود اخلاص و اعتقاد كاملي داشته و به محضر سه نفر از ائمه معصومين(ع) رسيده و از آن بزرگواران نقل حديث كرده است. از روایات به طور وضوح استفاده مي گردد كه وي مورد علاقه و مورد اطمينان حضرات ائمه اطهار(ع) بوده است. فرمايشات حضرت امام رضا(ع) در پيامي كه توسط ايشان براي شيعيان فرستاده اند، حديث «عرض دين» او خدمت امام هادي(ع) و تصديق اعتقادات حضرت عبد العظيم(ع) توسط ایشان، شاهدي روشن براي اثبات اين موضوع و دليلي محکم بر ايمان و قداست و عقيدة ثابت او به ائمه هدي(ع) و مذهب حنيف جعفري مي باشد. | از مطالعة تاريخ زندگاني حضرت عبد العظيم(ع) اين مطلب روشن مي شود كه او نسبت به ائمه زمان(ع) خود اخلاص و اعتقاد كاملي داشته و به محضر سه نفر از ائمه معصومين(ع) رسيده و از آن بزرگواران نقل حديث كرده است. از روایات به طور وضوح استفاده مي گردد كه وي مورد علاقه و مورد اطمينان حضرات ائمه اطهار(ع) بوده است. فرمايشات حضرت امام رضا(ع) در پيامي كه توسط ايشان براي شيعيان فرستاده اند، حديث «عرض دين» او خدمت امام هادي(ع) و تصديق اعتقادات حضرت عبد العظيم(ع) توسط ایشان، شاهدي روشن براي اثبات اين موضوع و دليلي محکم بر ايمان و قداست و عقيدة ثابت او به ائمه هدي(ع) و مذهب حنيف جعفري مي باشد. | ||
== ايمان، مقام علمي و فضايل اخلاقي عبد العظيم (ع) از زبان ائمه معصومين (ع) == | |||
صدوق(ره) در كتاب كمال الدين ـ[7] در ضمن حديث «عرض دين» آورده است: وقتي كه حضرت عبدالعظيم(ع) خدمت امام هادي(ع) مشرف شد و عقايد خود را اظهار نمود، امام فرمود: تو از دوستان حقيقي ما هستي. أبو نصر بخاري در بيان حالات فرزندان امام حسن مجتبي(ع) از ابو علي محمد بن همام[8] از حضرت امام حسن عسكري(ع) روايت كرده كه در نزد آن جناب از عبدالعظيم حسني(ع) صحبت به ميان آمد، حضرت فرمود: اگر عبدالعظيم حسني(ع) نبود، مي گفتم علي بن حسن بن زيد بن حسن(ع) فرزندي از خود باقي نگذاشته است.[9]مؤلف كتاب جنة النعيم يا روح و ريحان و ديگران نوشته اند: شخصي به نام اباحماد رازي از شيعيان و مواليان شهر ري با مشكلات آن زمان به سامراء رفت و خدمت امام زمانش حضرت امام علي النقي(ع) رسيد و مسائلي را پرسيد. پس امام پاسخ او را چنين داد:«اما بعد يا أباحماد اذا اشكل عليك شيء من امر دينك فاسئل عنه من عبدالعظيم الحسني و اقرأه منّي السلام».اي اباحماد! هرگاه مشكلي از امور ديني برايت پيش آمد، جواب مشكل خود را از عبدالعظيم حسني بخواه و سلام مرا به او برسان.»[10] | |||
== جایگاه ایشان نزد اصحاب اهل بیت(ع) == | == جایگاه ایشان نزد اصحاب اهل بیت(ع) == | ||
حضرت عبد العظيم(ع) در زمان خود، موقعيتي بس عظيم داشت. وي با بزرگان شيعه و روات درجه اول ارتباط كامل داشته و با عده كثيري از اصحاب حضرت امام صادق و امام كاظم و امام رضا(ع) معاصر و هم نشين بود. هشام بن حكم، ابن أبي عمير، [2]، حسن ابن محبوب، كه از مشايخ او هستند، دليل بارزي است كه وي داراي مقام رفيع و ارجمندي بوده، و با اين گونه اشخاص كه از خواص اصحاب حضرت امام صادق و امام موسي بن جعفر(ع) بودند، مجالست داشته است. علماي رجال و فقهاي بزرگ، حضرت عبدالعظيم(ع) را در كتب خود آورده و او را توصيف و تمجيد كرده اند، و همگان او را به خلوص عقيده و صفاي باطن و اعتقاد صحيح و راسخ ستوده و معرفي مي نمايند.[3] | حضرت عبد العظيم(ع) در زمان خود، موقعيتي بس عظيم داشت. وي با بزرگان شيعه و روات درجه اول ارتباط كامل داشته و با عده كثيري از اصحاب حضرت امام صادق و امام كاظم و امام رضا(ع) معاصر و هم نشين بود. هشام بن حكم، ابن أبي عمير، [2]، حسن ابن محبوب، كه از مشايخ او هستند، دليل بارزي است كه وي داراي مقام رفيع و ارجمندي بوده، و با اين گونه اشخاص كه از خواص اصحاب حضرت امام صادق و امام موسي بن جعفر(ع) بودند، مجالست داشته است. علماي رجال و فقهاي بزرگ، حضرت عبدالعظيم(ع) را در كتب خود آورده و او را توصيف و تمجيد كرده اند، و همگان او را به خلوص عقيده و صفاي باطن و اعتقاد صحيح و راسخ ستوده و معرفي مي نمايند.[3] | ||
خط ۲۰: | خط ۲۲: | ||
كنية حضرت عبدالعظيم، ابوالقاسم بود و به آن شهرت داشت. به گفته صاحب بن عباد، ابوالفتح، كنيه و شهرتش بوده است.[6] | كنية حضرت عبدالعظيم، ابوالقاسم بود و به آن شهرت داشت. به گفته صاحب بن عباد، ابوالفتح، كنيه و شهرتش بوده است.[6] | ||
== حضرت عبدالعظيم(ع) از نظر علماي رجال == | |||
سيد جليل القدر حضرت عبدالعظيم حسني(ع) در ميان فرزندان ائمه هدي(ع)، گذشته از چند تن، از همه افضل و اعلا، بلكه از اجلاء الساداة و سادة الأجلاء بوده و شيخ بزرگوار صدوق[11] (عليه الرحمه) او را چنين ستوده است: «كان عبدالعظيم الحسني عابداً ورعاً مرضياً؛ حضرت عبدالعظيم(ع) شخصي خداپرست، پارسا و پسنديده خدا و رسول خدا(ص) و مردم بوده است». اسماعيل بن عباد معروف به صاحب بن عباد، كه وزير فخر الدوله ديلمي بود، مي گويد:«عبدالعظيم حسني (ع) مردي با ورع، پارسا و پرهيزگار و ديندار و خداپرست، معروف به امانت داري، و داراي صداقت لهجه، و داناي به امور دين، و گوياي توحيد، و عدل بسيار بود و در زمان خودش در علم و ادب و فضل و دانش و تقوا بعد از امام زمانش، بر تمام معاصران خويش برتري داشته و اتكايي كامل و نهايت توسل به معصومين(ع) را دارا بود. هيچ كس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعيت و تقليد از حضرات ائمه(ع) مي نمود و در اولاد و احفاد حضرت امام حسن مجتبي(ع) كسي به قدر رتبه و مقام او به منصه ظهور نرسيده است»[12] | |||
== تاريخ تولد و وفات حضرت عبدالعظيم حسني(ع) == | |||
تاريخ تولد و وفات حضرت عبدالعظيم حسني | |||
از تاريخ تولد حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ اطلاع درستي در دست نيست. مورخان از سال ورود آن حضرت به ري و اين كه آيا وي به مرگ طبيعي از دنيا رفته و يا به شهادت رسيده است، اخبار دقيقي نقل نكرده اند و هر يك قولي را برگزيده اند و دربارة تاريخ ولادت و وفات يا شهادت او، كمتر سخن به ميان آورده اند، اما دانشمند فرزانه جناب علامه محقق مرحوم شيخ آغا بزرگ تهراني ـ رحمه الله ـ با تحقيقات فراوان در كتاب خود[13] تاريخ تولد وفات آن حضرت را به دست آورده است. | از تاريخ تولد حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ اطلاع درستي در دست نيست. مورخان از سال ورود آن حضرت به ري و اين كه آيا وي به مرگ طبيعي از دنيا رفته و يا به شهادت رسيده است، اخبار دقيقي نقل نكرده اند و هر يك قولي را برگزيده اند و دربارة تاريخ ولادت و وفات يا شهادت او، كمتر سخن به ميان آورده اند، اما دانشمند فرزانه جناب علامه محقق مرحوم شيخ آغا بزرگ تهراني ـ رحمه الله ـ با تحقيقات فراوان در كتاب خود[13] تاريخ تولد وفات آن حضرت را به دست آورده است. | ||
ايشان در كتاب بسيار پر اهميت الذريعه الي تصانيف الشيعه از كتابي به نام الخصائص العظيميه در شرح زندگاني حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ نام مي برد، و نويسنده آن كتاب را شيخ جواد بن مهدي لاريجاني متوفاي سوم جمادي الثاني 1355 هـ . ق معرفي مي كند، و مي گويد: اين نويسنده، كتاب ديگري به نام نورالآفاق لشهاب الأنهار النفاق دارد، كه اين كتاب در سال 1344 هـ . ق به چاپ رسيده است، و در اين كتاب از كتاب الخصائص العظيميه نقل كرده است كه ولادت آن حضرت چهارم ربيع الثاني به سال 173 هجري[14] در مدينه واقع شده، و آن بزرگوار در روز جمعه پانزدهم شوال 252 هـ .ق، در شهر ري وفات يافته است.[15] | ايشان در كتاب بسيار پر اهميت الذريعه الي تصانيف الشيعه از كتابي به نام الخصائص العظيميه در شرح زندگاني حضرت عبدالعظيم ـ عليه السلام ـ نام مي برد، و نويسنده آن كتاب را شيخ جواد بن مهدي لاريجاني متوفاي سوم جمادي الثاني 1355 هـ . ق معرفي مي كند، و مي گويد: اين نويسنده، كتاب ديگري به نام نورالآفاق لشهاب الأنهار النفاق دارد، كه اين كتاب در سال 1344 هـ . ق به چاپ رسيده است، و در اين كتاب از كتاب الخصائص العظيميه نقل كرده است كه ولادت آن حضرت چهارم ربيع الثاني به سال 173 هجري[14] در مدينه واقع شده، و آن بزرگوار در روز جمعه پانزدهم شوال 252 هـ .ق، در شهر ري وفات يافته است.[15] |