پرش به محتوا

عدلیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۰۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ۱۱ ژوئن
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
برخی از اهل سنت یعنی حنفیه که پیرو کلام ماتریدی است بر این عقیده اند که حسن و قبح برخی از افعال را عقل درک می‌کند، مانند وجوب نخستین واجب، و وجوب تصدیق پیامبر و حرمت تکذیب او.<ref>تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۴، ص۲۹۳.</ref> اما اشاعره از منکران عمده اصل حسن و قبح عقلی می‌باشند. اصولاً همه کسانی که عقل و معرفت عقلی را ارج نمی‌نهند و نمی‌پذیرند، به حسن و قبح عقلی نیز اعتقاد ندارند، براین اساس اهل الحدیث از اهل سنت، و اخباریون شیعه نیز منکران حسن و قبح عقلی اند. البته برخی از اخباریون احکام عقل در بدیهیات را پذیرفته اند، و در غیر بدیهیات، راه درک حقایق (اعم از نظری و عملی) را شرع دانسته اند.<ref>اصفهانی، محمد تقی، هدایة المسترشدین، ص۴۳۲؛ مظفر، شیخ محمد رضا، اصول الفقه، ج۱، ص۲۳۵.</ref>  
برخی از اهل سنت یعنی حنفیه که پیرو کلام ماتریدی است بر این عقیده اند که حسن و قبح برخی از افعال را عقل درک می‌کند، مانند وجوب نخستین واجب، و وجوب تصدیق پیامبر و حرمت تکذیب او.<ref>تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، ج۴، ص۲۹۳.</ref> اما اشاعره از منکران عمده اصل حسن و قبح عقلی می‌باشند. اصولاً همه کسانی که عقل و معرفت عقلی را ارج نمی‌نهند و نمی‌پذیرند، به حسن و قبح عقلی نیز اعتقاد ندارند، براین اساس اهل الحدیث از اهل سنت، و اخباریون شیعه نیز منکران حسن و قبح عقلی اند. البته برخی از اخباریون احکام عقل در بدیهیات را پذیرفته اند، و در غیر بدیهیات، راه درک حقایق (اعم از نظری و عملی) را شرع دانسته اند.<ref>اصفهانی، محمد تقی، هدایة المسترشدین، ص۴۳۲؛ مظفر، شیخ محمد رضا، اصول الفقه، ج۱، ص۲۳۵.</ref>  


== اختلاف عدلیه و عشاعره ==
==اشکال اشاعره بر عدلیه==
امامیه و معتزله قائل به [[حسن و قبح عقلی]] در افعال می‌باشند، یعنی افعال و اعمال اختیاری ذاتاً خوب یا بد هستند و عقل انسان با قطع نظر از حکم شرع قادر به درک خوبی و بدی این افعال می‌باشد؛ ولی در عین حال ممکن است به علت عدم احاطه آن بر همه موضوعات نتواند حسن و قبح همه افعال را درک کند. بنابر این عدلیه صدور کارهای قبیح را از خداوند جایز نمی‌دانند و معتقدند همه کارهای خداوند حسن و از روی عدالت است؛ لذا می‌گویند دستور به تکلیفی که انسان امکان اجرایش را ندارد از خداوند صادر نمی‌شود، یا کسی که گناهی نکرده است، خدا او را عقاب نمی‌کند.
از مفاهیمی که در بحث حسن و قبح عقلی مطرح شده است، مفهوم «وجوب علی الله» است، زیرا مثبتان حسن و قبح عقلی انجام کارهای حسن را بر خداوند واجب میدانند. و مثلا میگویند، بعثت پیامبران بر خداوند واجب است، یا عمل به وعدههایی که خدا به بندگان داده، بر او واجب است.
منکران حسن و قبح به شدت با این اصطلاح مخالفت کرده و گفتهاند لازمه آن این است که انسان بر خداوند مولویت داشته باشد تا بتواند کارهایی را بر خداوند واجب کند. و چون این لازمه باطل است، بنابراین حسن و قبح عقلی نیز باطل خواهد بود.<ref>اسفراینی، ابو اسحاق، التبصیر فی الدین، ص۱۷۱؛ ابن تیمیه، مجموعة الرسائل الکبری، ج۱، ص۳۳۳.</ref>


اما در مقابل [[اشاعره]] نه تنها عقل را عاجز از درک حسن و قبح می‌دانند، بلکه اصلاً حسن و قبح اعمال را در واقع منکر هستند و معتقدند که هرچه را خداوند مورد نهی قرار دهد قبیح است و هرچه مورد امر او قرار گیرد حسن و خوب بوده و عین عدل می‌باشد. به عبارت دیگر با نهی و امر خداوند صفت حسن و قبح از برای فعل پدید می‌آید و قبل از آن دارای هیچ‌کدام از این دو صفت نمی‌باشد.
==پاسخ متکلمان عدلیه==
مقصود از وجوب علی الله در مسئله حسن و قبح عقلی، وجوب در اصطلاح فقها نیست، تا چنان لازمه نادرستی را داشته باشد. بلکه معنای این وجوب این است که چون خداوند از هر گونه عیب و نقصی در مقام ذات و صفات منزه است، لازمه کمال ذاتی و صفاتی خداوند این است که فعل او نیز از هرگونه عیب و نقصی منزه باشد. وجوب علی الله یعنی ملازمه میان کمال در ذات و صفات، با کمال در فعل و نقش عقل در این مسئله، شناخت و ادراک است، نه جعل و اعتبار. عقل، انجام کاری را بر خداوند واجب نمیکند، بلکه وجوب و بایستگی آن را درک میکند. بنابراین، منشا اشتباه اشاعره این بوده است که وجوب کلامی و فقهی را یکی دانستهاند، و از اشتراک لفظی آن غفلت نموده اند.<ref>شیخ طوسی، محمد بن حسن، تلخیص المحصل، ص۳۴۲؛ لاهیجی، عبدالرزاق، گوهر مراد، ص۳۴۸_ ۳۴۹. </ref>
 
==براهین اثبات حسن و قبح عقلی==
متکلمان عدلیه بر اثبات حسن و قبح عقلی دلایل بسیاری اقامه کرده اند:
 
*کسانی که به شرایع آسمانی عقیده ندارند نیز حسن و قبح افعالی چون عدل و ظلم، و احسان و عدوان، و صدق و کذب را قبول دارند، اگر منشا اعتقاد به حسن و قبح افعال، منحصر در شرع بود میبایست اعتقاد به حسن و قبح افعال به پیروان شرایع اختصاص داشته باشد. و از طرفی، آداب و رسوم ملل و اقوام نیز متفاوت است. بنابراین، اتفاق آنان در حسن و قبح افعال یاد شده ریشه در فطرت و خرد آنان دارد. و چون فطرت و خرد همگانی است، حسن و قبح افعال نیز همگانی است. البته از آنجا که درک و داوری عقل محدود است، حسن و قبح بسیاری از افعال از طریق شرع روشن میشود، و آن موارد مورد اتفاق همه اقوام و ملل نیز نمی‌ باشد.( علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ج۱، ص۳۰۲.  


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
خط ۴۵: خط ۵۲:
  | تکمیل = شد
  | تکمیل = شد
  | اولویت =ب
  | اولویت =ب
  | کیفیت =ب
  | کیفیت =الف
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
trustworthy
۶۸۳

ویرایش