trustworthy
۶۹۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
مذهب عدلیه | مذهب عدلیه چیست و چرا به آن عدلیه گفته می شود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''عدلیه''' یا '''اصحاب عدل'''، اصطلاحی در علم کلام و برای [[شیعه|شیعیان]] و [[معتزله]] استفاده میشود. علت نامگذاری این دو فرقه کلامی به عدلیه، اعتقاد آنها به حسن و قبح غقلی است. در مقابل عدلیه، [[اشاعره]] هستند، که [[حسن و قبح عقلی]] را قبول ندارند و معتقدند هر چه را خداوند، نهی کرده، قبیح و هر چه به آن امر کرده، نیکو است. | '''عدلیه''' یا '''اصحاب عدل'''، اصطلاحی در علم کلام و برای [[شیعه|شیعیان]] و [[معتزله]] استفاده میشود. علت نامگذاری این دو فرقه کلامی به عدلیه، اعتقاد آنها به حسن و قبح غقلی است. در مقابل عدلیه، [[اشاعره]] هستند، که [[حسن و قبح عقلی]] را قبول ندارند و معتقدند هر چه را خداوند، نهی کرده، قبیح و هر چه به آن امر کرده، نیکو است. هرکدام از این دو مکتب بر مدعای شان دلیل اقامه کردهاند. | ||
== حسن و قبح عقلی در کلام عدلیه == | == حسن و قبح عقلی در کلام عدلیه == | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
متکلمان عدلیه بر اثبات حسن و قبح عقلی دلایل بسیاری اقامه کرده اند: | متکلمان عدلیه بر اثبات حسن و قبح عقلی دلایل بسیاری اقامه کرده اند: | ||
*کسانی که به شرایع آسمانی عقیده ندارند نیز حسن و قبح افعالی چون عدل و ظلم، و احسان و عدوان، و صدق و کذب را قبول دارند، اگر منشا اعتقاد به حسن و قبح افعال، منحصر در شرع بود میبایست اعتقاد به حسن و قبح افعال به پیروان شرایع اختصاص داشته باشد. و از طرفی، آداب و رسوم ملل و اقوام نیز متفاوت است. بنابراین، اتفاق آنان در حسن و قبح افعال یاد شده ریشه در فطرت و خرد آنان دارد. و چون فطرت و خرد همگانی است، حسن و قبح افعال نیز همگانی است. البته از آنجا که درک و داوری عقل محدود است، حسن و قبح بسیاری از افعال از طریق شرع روشن میشود، و آن موارد مورد اتفاق همه اقوام و ملل نیز نمی باشد.( علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ج۱، | *کسانی که به شرایع آسمانی عقیده ندارند نیز حسن و قبح افعالی چون عدل و ظلم، و احسان و عدوان، و صدق و کذب را قبول دارند، اگر منشا اعتقاد به حسن و قبح افعال، منحصر در شرع بود میبایست اعتقاد به حسن و قبح افعال به پیروان شرایع اختصاص داشته باشد. و از طرفی، آداب و رسوم ملل و اقوام نیز متفاوت است. بنابراین، اتفاق آنان در حسن و قبح افعال یاد شده ریشه در فطرت و خرد آنان دارد. و چون فطرت و خرد همگانی است، حسن و قبح افعال نیز همگانی است. البته از آنجا که درک و داوری عقل محدود است، حسن و قبح بسیاری از افعال از طریق شرع روشن میشود، و آن موارد مورد اتفاق همه اقوام و ملل نیز نمی باشد.<ref>علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ج۱، ص۳۰۲. </ref> | ||
*انکار حسن و قبح عقلی مستلزم انکار حسن و قبح شرعی نیز خواهد بود، و در نتیجه حسن و قبح افعال به طور مطلق انکار خواهد شد؛ زیرا حسن و قبح شرعی مبتنی بر این است که نسبت به آنچه پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلّم) از جانب خداوند میگوید یقین داشته باشیم، و احتمال کذب در آن راه نداشته باشد، در حالی که احتمال کذب داده میشود. برای ابطال این احتمال نمیتوان به گفتار پیامبر (صلیالله علیه وآله وسلّم) استناد کرد، زیرا مستلزم دور خواهد بود. در نتیجه حسن و قبح هیچ فعلی ثابت نخواهد شد.<ref>علامه حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ج۱، ص۳۰۳.</ref> | |||
دلایلی دیگری هم در رابطه اقامه شده که به همین دو دلیل بسنده می شود. | |||
==حسن و قبح در قرآن== | |||
در قرآن کریم و احادیث اسلامی شواهد و دلایل بسیار بر حسن و قبح عقلی یافت میشود که برخی را یادآور میشویم: | |||
*قرآن کریم آشکارا بیان کرده است که مشرکان عصر رسالت با این که به شریعت اسلام ایمان نداشتند، به زشتی برخی از کارهایی که انجام میدادند اعتراف میکردند، و هرگاه مورد اعتراض قرار میگرفتند، به عمل نیاکان خود که به زعم آنان مطابق امر الهی بوده است، اعتذار میجستند. قرآن در رد پندار آنان میفرماید: خداوند به کار ناروا دستور نمیدهد چرا چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت میدهید. چنان که میفرماید: | |||
{{قرآن| وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُون|ترجمه=و هنگامى كه كار زشتى انجام مىدهند مىگويند: «پدران خود را بر اين عمل يافتيم؛ و خداوند ما را به آن دستور داده است!» بگو: «خداوند (هرگز) به كار زشت فرمان نمىدهد! آيا چيزى به خدا نسبت مىدهيد كه نمىدانيد|سوره=اعراف| آیه=28}} | |||
*قرآن کریم شرک را ظلم بزرگ میشمارد، یعنی قبح شرک را به این که ظلم عظیم است تعلیل میکند: | |||
{{قرآن|وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لاِبْنِهِ وَ هُوَ يَعِظُهُ يا بُنَيَّ لا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظيم|ترجمه=(به خاطر بياور) هنگامى را كه لقمان به فرزندش- در حالى كه او را موعظه مىكرد- گفت: «پسرم! چيزى را همتاى خدا قرار مده كه شرك، ظلم بزرگى است|سوره= لقمان| آیه=13}} | |||
*قرآن کریم مردم را به معروف امر نموده و از منکر نهی کرده است. یعنی افعال در نفس الامر یا معروفند و یا منکر و اوامر و نواهی الهی تابع آن دو میباشد: {{قرآن|وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ|ترجمه= بايد از ميان شما، جمعى دعوت به نيكى، و امر به معروف و نهى از منكر كنند! و آنها همان رستگارانند| سوره= آل عمران|آیه=104}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۵۰: | خط ۶۵: | ||
| بازبینی نویسنده = | | بازبینی نویسنده = | ||
| بازبینی = شد | | بازبینی = شد | ||
| تکمیل = شد | | تکمیل = شد از اول نوشته شد | ||
| اولویت =ب | | اولویت =ب | ||
| کیفیت =الف | | کیفیت =الف | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |