۱٬۴۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== دو قرائت از ایمان == | |||
در فرهنگ مسیحیت از ایمان دست کم دو قرائت و تلقی وجود دارد: | در فرهنگ مسیحیت از ایمان دست کم دو قرائت و تلقی وجود دارد: | ||
# دیدگاه کلاسیک این است که خداوند در فرایند وحی سلسله گزارههایی را القا کرده است. اگر چنین مستمسکی از بشر گرفته شود، انسان راه دیگری برای دسترسی به آن باورها و گزارهها در اختیار نخواهد داشت. حتی عقل طبیعی در این زمینه ناتوان است. ایمان، باور به چنین گزارههایی است که خداوند از طریق وحی در اختیار بشر نهاده است و از این روی صادق و صحیح خواهند بود. ایمان بدین معنا نوعی شناخت و آگاهی است که متعلق آن، گزارهها و باورهای دینیاند. چنانکه میگوییم: «من ایمان دارم که خدا هست» یا «روز رستاخیز وجود دارد». | # دیدگاه کلاسیک این است که خداوند در فرایند وحی سلسله گزارههایی را القا کرده است. اگر چنین مستمسکی از بشر گرفته شود، انسان راه دیگری برای دسترسی به آن باورها و گزارهها در اختیار نخواهد داشت. حتی عقل طبیعی در این زمینه ناتوان است. ایمان، باور به چنین گزارههایی است که خداوند از طریق وحی در اختیار بشر نهاده است و از این روی صادق و صحیح خواهند بود. ایمان بدین معنا نوعی شناخت و آگاهی است که متعلق آن، گزارهها و باورهای دینیاند. چنانکه میگوییم: «من ایمان دارم که خدا هست» یا «روز رستاخیز وجود دارد». | ||
# دیدگاه مدرن در قبال ایمان، این است که خداوند از طریق وحی، گزاره به انسان نمیدهد، بلکه وحی تجلّی خداست. او خود را نشان میدهد و بشر با او مواجههٔ مستقیم پیدا میکند. بر این اساس، ایمان، سرسپردگی و تعهد به خداوند است. ایمان در این معنا اعتماد، اطمینان و توکل است؛ با این تفاوت که اگر گفتیم ما به خدا اعتماد داریم، یعنی او را پشتوانهٔ روحی خود قرار دادهایم، و اگر گفتیم ما به خدا اطمینان داریم، بدین معناست که ما با او به آرامش میرسیم، و اگر گفتیم ما به او توکل کردهایم، بدان معناست که مشکلات خود را بر دوش او انداختهایم. | # دیدگاه مدرن در قبال ایمان، این است که خداوند از طریق وحی، گزاره به انسان نمیدهد، بلکه وحی تجلّی خداست. او خود را نشان میدهد و بشر با او مواجههٔ مستقیم پیدا میکند. بر این اساس، ایمان، سرسپردگی و تعهد به خداوند است. ایمان در این معنا اعتماد، اطمینان و توکل است؛ با این تفاوت که اگر گفتیم ما به خدا اعتماد داریم، یعنی او را پشتوانهٔ روحی خود قرار دادهایم، و اگر گفتیم ما به خدا اطمینان داریم، بدین معناست که ما با او به آرامش میرسیم، و اگر گفتیم ما به او توکل کردهایم، بدان معناست که مشکلات خود را بر دوش او انداختهایم. | ||
== دلیل اختلاف دو دیدگاه == | |||
منشأ اختلاف را میتوان در ریشهٔ لغوی واژهٔ Faith یافت. اگر این واژه را از ریشهٔ لاتین Fiducia بدانیم، از سنخ معرفت نیست و نوعی حالت روحی خواهد بود؛ ولی اگر از ریشهٔ لاتین Fides اخذ شده باشد، از سنخ علم و آگاهی است.<ref>Edwards. p. (ed) the Encyclopeadia of Philosophy. p . ۱۲۳۰</ref> | منشأ اختلاف را میتوان در ریشهٔ لغوی واژهٔ Faith یافت. اگر این واژه را از ریشهٔ لاتین Fiducia بدانیم، از سنخ معرفت نیست و نوعی حالت روحی خواهد بود؛ ولی اگر از ریشهٔ لاتین Fides اخذ شده باشد، از سنخ علم و آگاهی است.<ref>Edwards. p. (ed) the Encyclopeadia of Philosophy. p . ۱۲۳۰</ref> | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
ویرایش