automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{اصول دین و فروع دین}} | {{اصول دین و فروع دین}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[اصول دین]] مسائل اعتقادی است که تعقل، شناخت و اعتقاد در آنها شرط است. اما [[فروع دین]] مسائلی است که در آنها عمل، مهم است، خواه عمل، انجام دادن فعلی باشد و یا ترک آن.<ref>دانشنامه کلام اسلامی، جمعی از محققین، ج۱، ص۵۱</ref> | |||
== اصول دین == | |||
اصول اعتقادی اسلام یعنی ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد. این ۳ اصل در واقع شالودۀ دیانت اسلام را تشكیل میدهند، به گونهای كه كلیۀ گزارههای خبری و انشایی كه در این آیین آمده، معنابخشی خود را وامدار یكی از این اصلها یا هر سۀ آنهاست. بدینقرار، همۀ افرادی كه به دین اسلام گرویدهاند، با آنكه اختلاف نظرهای بسیار چشمگیر و گاه كاملاً متعارضی دربارۀ جزئیات و تفسیر این باورها دارند، اما همگی به این اصلها معتقد و پای بندند و تردیدی در این ندارند كه: ۱. خداوند تعالی آفرینندۀ جهان بوده و هست و در ذات، صفات و افعال یگانه است و هیچ كس به هیچ وجه همكار و انباز او نیست؛ ۲. حضرت محمد (ص) پیام آور و فرستادۀ خداست و به دنبال زنجیرهای از پیامبران و به عنوان واپسین آنها از سوی خداوند برگزیده شده است. قرآن كریم مجموعهای از گفتارهای خداوند است كه به او وحی گردیده است؛ ۳. معاد یا روز قیامت بی شك رخ خواهد داد و در پیشگاه محكمۀ الهی به خوب و بد كردارها و انگاشتههای مردم رسیدگی خواهد شد و سرانجام، نیكان به بهشت، و بدكاران به دوزخ خواهند رفت. | |||
اصطلاح «اصول اعتقادی» در قرآن نیامده است و در مجموعههای حدیثی چون صحاح سته و بحار الانوار - با توجه به فهرستهایی كه از واژگان این كتابها نوشته شده - این اصطلاح به چشم نمیخورد. این امر نشان میدهد كه چنین تعبیری در دستگاههای كلامی دهها سال پس از عصر پیامبر(ص) كه در صدد تبیین دین اسلام در یك دستگاه فكری منسجم بودند، پدید آمده است. به هر روی، اصطلاح اصول اعتقادی تعبیر دقیقی از ماهیت دین و دینداری در اسلام است و دینداری بدون وجود هر یك از این مفاهیم، معنای خود را از دست میدهد. | |||
== فروع دین == | |||
نماز: در دین اسلام، نخستین و مهمترین وظیفۀ عبادی برای هر فرد مكلف به جای آوردن نماز است كه ۵ نوبت در روز یادآور ایمان و عقیدۀ فرد مسلمان، و وسیلهای برای فراهم آوردن نیروهای درونی و معنوی برای اتصال به مبدأ جهان، یعنی خداوند است. | |||
روزه: بر هر مكلف توانا بر امساك، واجب است كه در سراسر ماه رمضان به قصد تعبد و نیت تقرب به خداوند روزه بگیرد و در روزهداری بر او واجب است كه از خوردن و آشامیدن و آمیزش جنسی از طلوع فجر صادق تا مغرب شرعی خودداری نماید. | |||
== تفاوتها == | |||
* [[اصول دین]] مسائل اعتقادی است که تعقل، شناخت و اعتقاد در آنها شرط است. اما [[فروع دین]] مسائلی است که در آنها عمل، مهم است، خواه عمل، انجام دادن فعلی باشد و یا ترک آن.<ref>دانشنامه کلام اسلامی، جمعی از محققین، ج۱، ص۵۱</ref> | |||
* بخش عقاید در دین را «اصول» و بخش احکام عملی را «فروع» مینامند. | * بخش عقاید در دین را «اصول» و بخش احکام عملی را «فروع» مینامند. | ||
* در اصول دین، [[تقلید]] جایز نیست اما در فروع دین میتوان تقلید کرد. | * در اصول دین، [[تقلید]] جایز نیست اما در فروع دین میتوان تقلید کرد. | ||
خط ۱۳: | خط ۲۶: | ||
* عبادات بخشی مهم از مجموعهٔ اعمال و رفتاری را تشکیل میدهند که در فرهنگ اسلامی با عنوان «فروع دین» شناخته شده است. در کنار مجموعهٔ اعتقادی «اصول دین»، فروع دین ناظر بر جنبههای عملی دیانت اسلام است.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۳۰۰</ref> | * عبادات بخشی مهم از مجموعهٔ اعمال و رفتاری را تشکیل میدهند که در فرهنگ اسلامی با عنوان «فروع دین» شناخته شده است. در کنار مجموعهٔ اعتقادی «اصول دین»، فروع دین ناظر بر جنبههای عملی دیانت اسلام است.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۳۰۰</ref> | ||
* اصول دین با اندیشه و باور آدمی پیوند دارند و از این روی باید به گونه ایمان و اعتقاد باشند. فروع دین به عمل و کردار آدمیان پیوند دارند. اصول دین در حقیقت هویت فکری و ساختار اعتقادیِ انسان را شکل میدهند و روش رفتار و کردار مؤمنان را روشن میکنند. اصول دین بنیاد دین را تشکیل میدهند که دین بدون آن اصول بنیادی نخواهد داشت. اصولی است که با نادیده انگاشتن هر یک از آنها دین و اهداف آن از بین میرود.<ref>نشریه حوزه، مخلصی عباس، سیری در اندیشههای کلامی، ج۸۱، ص۸۹</ref> | * اصول دین با اندیشه و باور آدمی پیوند دارند و از این روی باید به گونه ایمان و اعتقاد باشند. فروع دین به عمل و کردار آدمیان پیوند دارند. اصول دین در حقیقت هویت فکری و ساختار اعتقادیِ انسان را شکل میدهند و روش رفتار و کردار مؤمنان را روشن میکنند. اصول دین بنیاد دین را تشکیل میدهند که دین بدون آن اصول بنیادی نخواهد داشت. اصولی است که با نادیده انگاشتن هر یک از آنها دین و اهداف آن از بین میرود.<ref>نشریه حوزه، مخلصی عباس، سیری در اندیشههای کلامی، ج۸۱، ص۸۹</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |