بحث:فرق بین اصول دین و فروع دین
- عنوان درست نیست. کلمه بین پاک شود.
- شروع مقاله خوب نیست. بهتر بود با تعریف اصول دین و فروع دین یا یکی از آنها آغاز میشد.
- این تفاوت درست نیست. «اعتقاد باطنی، اصول دین و به اعتقاد عملی، فروع دین»
- متن مشوش است.
- محتوا کم است.
@Rezvani:
پیشنهاد
@A.rezapour: با سلام و تشکر از زحمات.
- انتخاب مقاله و موضوع، انتخابی هوشمندانه بوده و باعث پربازدیدی مقاله نیز شده است. با مرورگری که سابقه من را نداشت «فرق بین اصول دین و فروع دین» را جستجو کردم، این مقاله را در صفحه نخست و مورد هفتم آورد.
- شاید یکی از موارد استقبال کوتاهی مقاله بوده است.
- جمله نخست، پاسخ سؤال نیست.
- از عباراتی که بود و نبود آنها تفاوتی در متن نمیکند پرهیز کنیم. مانند «به بیان دیگر». در دیگر متنها عباراتی مثل: «کاملا مبرهن است که»، «آنچه بیان آن ضروری است»، «باید گفته شود که».
- عبارت «به بیان دیگر، باورها و آموزههایی که باید به صورت یقین شناخته شوند که این شناخت یقینی از راه عقل به دست میآید به عنوان اصل و اساس یاد میشود» چرا ذکر نشده چه کسی گفته باید به آنها یقین شود؟ «باورهایی که باید از راه عقل به آنها یقین کرد» مبهم و مجمل است و شامل خیلی باورها میشود.
- آیا منظور از فروع در عبارت «و عقایدی دیگر که از لوازم این سه محور است به منزله فروع و شاخه یاد میکنند.» فروع دین است؟ اگر مراد فروع دین باشد، محتوا نادرست است، چون فروع عقاید نیست. و اگر مراد فروع دین نباشد، مخاطب را به اشتباه میاندازد. مخاطب تصور میکند مراد فروع دین است.
- مهمترین جواب این عبارت است: «بخش عقاید دین «اصول» و بخش احکام عملی آن «فروع» نامیده میشود.»
- عبارت «در مسائل عملی دین باید به اهل خبره مراجعه کرده و به او اعتماد نموده و به سخنان او عمل نمود. این اعتماد و عمل را تقلید میگویند.» مجمل و غیرمفهوم است. مراد از اهل خبره چه کسانی هستند؟ چرا در اصول تقلید جایز نیست ولی در فروع جایز است؟ آیا همه باید در فروع تقلید کنند؟ یعنی نمیتوان اجتهاد کرد؟ یا نمیتوان به احتیاط عمل کرد؟
- مطالعه بیشتر باید حذف شد؛ چون کلی است.
- در بخش منابع «محمد رضا» درست نیست. دو اسمیها با نیمفاصله نوشته میشود.--عباس احمدی (بحث) ۲ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۰۶ (UTC)
- سوال سوال نيست. جمله خبري است.
- شناسه ندارد.
- جمله اول غلط است. دو اعتقاد يعني چه؟ دو دسته
- دو اعتقاد نيست. دسته دوم عملي هست نه اعتقاد.
- كجا اعتقاد را به اعتقاد باطني و اعتقاد عملي تقسيمكرده اند؟ اعتقاد قسيم عمل است نه مقسم براي عمل
ا* عتقاد عملي يعني چه؟
- باور هاو ... به صورت يقين ...يعني چه؟
جمله طولاني و نامفهوم است
- اصول را به سه محور تقسيم ميكنند. محور واژه نامناسبي است.
- طبقه بندي كردن به سه محور يعني چه. ؟ به سه دسته يا گروه يا نوع تقسيم ميكنند
- عقايد ديگر كه از لوازم..فروع ياد ميكنند. واژه فروع به كار رفت كه خلط ميشود با فروع دين كه منظور ما نيست.
- با اين وصف مناسب ويكي نيست
- (بخش عقاید در هر دینی «اصول» و بخش احکام عملی «فروع» آن دین نامیده میشود) اين در واقع شناسه و سرشناسه است كه بايد ابتدا ميامد و در ادامه فرق بين ادن دو ذكر ميشد
(ولي) در فروع دين تقليد جايز است. ولي به جاي و به كار رود
- نياز بود در ادامه به چرايي جواز تقليد در فروع دين و عدم جواز ان در اصول پرداخته ميشد.
- نياز بود نمونه هاي فروع دين شمرده شود.
- نياز بود نسبت بين اين دو هم مختصر بيان شود كه با وجود تفاوت ها، التزام به احكام عملي حاصل اعتقاد قلبي به اصول دين است
- فهرست بندي نشده است. انتظار ميرفت هر كدام از تفاوتها به عنوان يك بخش در فهرست ذكر شود
- ظاهرا كار خاصي روي متن صورت نگرفته است.غسر از حذف قسما اعظم مقاله كه از 7500 كلمه حدود 5000 كلمه حذف شده است.--Aslanzadeh (بحث) ۱۶ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۲۲ (UTC)