پرش به محتوا

شرور و عدل الهی از نظر شهید مطهری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱: خط ۴۱:


=== پاسخ به سؤال دوم ===
=== پاسخ به سؤال دوم ===
{{جعبه نقل‌قول|مرتضی مطهری: «سختی و گرفتاری، هم تربیت‌کنندهٔ فرد و هم بیدارکنندهٔ ملت‌هاست. سختی، بیدارسازنده و هوشیارکنندهٔ انسان‌های خفته و تحریک‌کنندهٔ عزم‌ها و اراده‌هاست… سختی همچون کیمیا جان و روان آدمی را عوض می‌کند. اکسیر حیات دو چیز است: عشق و آن دیگر بلا. این دو، نبوغ می‌آفرینند و از مواد افسرده و بی‌فروغ، گوهرهایی تابناک و درخشان به‌وجود می‌آورند‏».<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۵۶.</ref>
{{جعبه نقل‌قول|<small>'''مرتضی مطهری:'''</small> «سختی و گرفتاری، هم تربیت‌کنندهٔ فرد و هم بیدارکنندهٔ ملت‌هاست. سختی، بیدارسازنده و هوشیارکنندهٔ انسان‌های خفته و تحریک‌کنندهٔ عزم‌ها و اراده‌هاست… سختی همچون کیمیا جان و روان آدمی را عوض می‌کند. اکسیر حیات دو چیز است: عشق و آن دیگر بلا. این دو، نبوغ می‌آفرینند و از مواد افسرده و بی‌فروغ، گوهرهایی تابناک و درخشان به‌وجود می‌آورند‏».<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۵۶.</ref>
}}
}}
صرف‌ نظر از ساختار اندام‌وار جهان مطلب دیگری را باید در نظر گرفت و آن اینکه اشیاء از نظر خوبی و بدی اگر منفرد و مستقل از اشیاء دیگر در نظر گرفته شوند، یک حکم دارند و اگر جزء یک نظام و به‌‌عنوان عضوی از اندام در نظر گرفته شوند، حکم دیگری پیدا می‌کنند که احیاناً ضد حکم اولی است. در یک مجموعه، هر جزء موقعیت خاصی دارد که بر حسب آن کیفیت‌ خاصی برازنده اوست. از سوی دیگر، اگر اختلاف و تفاوت وجود نداشته باشد، از کثرت و تنوع خبری‌ نخواهد بود و موجودات گوناگون وجود نخواهند داشت؛ دیگر مجموعه و نظام‌ مفهومی ندارد، نه مجموعهٔ زیبا و نه مجموعهٔ زشت. در نظام اندام‌وار است که زشتی نمایانگر زیبایی است و زشتی‌ها نه‌تنها از این نظر ضروری می‌باشند که جزئی از مجموعهٔ جهان هستند و نظام کل به وجود آنها بستگی دارد، بلکه از نظر نمایان‌ساختن و جلوه‌دادن‌ به زیبایی‌ها نیز وجود آنها لازم است. اگر بین زشتی و زیبایی مقارنه‌ و مقابله برقرار نمی‌شد، نه زیبا زیبا بود و نه زشت زشت.<ref>مطهری، عدل الهی، ص۱۴۲-۱۴۳.</ref>
صرف‌ نظر از ساختار اندام‌وار جهان مطلب دیگری را باید در نظر گرفت و آن اینکه اشیاء از نظر خوبی و بدی اگر منفرد و مستقل از اشیاء دیگر در نظر گرفته شوند، یک حکم دارند و اگر جزء یک نظام و به‌‌عنوان عضوی از اندام در نظر گرفته شوند، حکم دیگری پیدا می‌کنند که احیاناً ضد حکم اولی است. در یک مجموعه، هر جزء موقعیت خاصی دارد که بر حسب آن کیفیت‌ خاصی برازنده اوست. از سوی دیگر، اگر اختلاف و تفاوت وجود نداشته باشد، از کثرت و تنوع خبری‌ نخواهد بود و موجودات گوناگون وجود نخواهند داشت؛ دیگر مجموعه و نظام‌ مفهومی ندارد، نه مجموعهٔ زیبا و نه مجموعهٔ زشت. در نظام اندام‌وار است که زشتی نمایانگر زیبایی است و زشتی‌ها نه‌تنها از این نظر ضروری می‌باشند که جزئی از مجموعهٔ جهان هستند و نظام کل به وجود آنها بستگی دارد، بلکه از نظر نمایان‌ساختن و جلوه‌دادن‌ به زیبایی‌ها نیز وجود آنها لازم است. اگر بین زشتی و زیبایی مقارنه‌ و مقابله برقرار نمی‌شد، نه زیبا زیبا بود و نه زشت زشت.<ref>مطهری، عدل الهی، ص۱۴۲-۱۴۳.</ref>


پس، اظهار نظر دربارهٔ شربودن یا خیربودن موجودات در نظام کلی عالم با قطع نظر از حضور آنها در این نظام کلی ممکن نیست. در این نظام کلی شرور، در عین نسبی‌بودن، از طریق اصل تضاد موجب متمایزشدن خیرات، منبع آنها و موجب رشد و تعالی انسان هستند.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۳۹–۱۷۲.</ref>
پس، اظهار نظر دربارهٔ شربودن یا خیربودن موجودات در نظام کلی عالم با قطع نظر از حضور آنها در این نظام کلی ممکن نیست. در این نظام کلی شرور، در عین نسبی‌بودن، از طریق اصل تضاد موجب متمایزشدن خیرات، منبع آنها و موجب رشد و تعالی انسان هستند.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۱۳۹–۱۷۲.</ref>
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱

ویرایش