۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== تلاش منافقان برای ایجاد درگیری == | == تلاش منافقان برای ایجاد درگیری == | ||
بهترین راه برای درهم شکستن اتحاد | بهترین راه برای درهم شکستن اتحاد مسلمانان، درگیر کردن امام علی(ع) با سردمداران حکومت بود، به همین خاطر [[ابوسفیان]] با جلب موافقت [[عباس عموی پیامبر(ص)|عباس]] به همراه گروهی از [[بنی هاشم|بنیهاشم]] نزد امام علی(ع) آمدند و به او پیشنهاد بیعت دادند. ابوسفیان برای تحریک احساسات علی(ع) گفت: ای اباالحسن، از پذیرفتن این پیشنهاد غفلت مکن، ما چه زمانی پیرو خاندان فرومایه تِیم (خاندان ابوبکر) بودهایم؟<ref>اقتباس از: ری شهری، محمد، رهبری در اسلام، ص۲۳۴، دارالحدیث، چ اول، ۱۳۷۹.</ref> | ||
امام علی(ع) | امام علی(ع) در جواب خاطرنشان کردند که «شما خوب میدانید که من از هر کس به امر خلافت شایسته ترم، به خدا سوگند تا هنگامی که اوضاع مسلمین رو به راه باشد و تنها به من ستم شود، سکوت اختیار میکنم».<ref>نهج البلاغه، خطبه ۷۴، ترجمه آیت الله مکارم شیرازی.</ref> | ||
گذشته از این اگر بستر را برای قیام مهیا میدید هر لحظه قیام میکرد و نیازی به پیشنهاد قیام نبود. حضرت امیر(ع) یکی دیگر از علل عدم قیام را، نبود حامی و یاور میداند چون قیام باید با حمایتهای عمومی مردم بال و پر پیدا کند و زمان مناسب آن فرا رسد. در این باره میفرمایند: «من، نگاه کردم و دیدم (برای گرفتن حق خود و مسلمانان) یار و یاوری جز خاندانم ندارم (به همین خاطر قیام نکردم؛ چرا که) به مرگ آنان راضی نشدم<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۶، همان.</ref>». | گذشته از این اگر بستر را برای قیام مهیا میدید هر لحظه قیام میکرد و نیازی به پیشنهاد قیام نبود. حضرت امیر(ع) یکی دیگر از علل عدم قیام را، نبود حامی و یاور میداند چون قیام باید با حمایتهای عمومی مردم بال و پر پیدا کند و زمان مناسب آن فرا رسد. در این باره میفرمایند: «من، نگاه کردم و دیدم (برای گرفتن حق خود و مسلمانان) یار و یاوری جز خاندانم ندارم (به همین خاطر قیام نکردم؛ چرا که) به مرگ آنان راضی نشدم<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۶، همان.</ref>». |