۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
علمی که عهدهدار بحث از | '''فلسفه اخلاق''' علمی که عهدهدار بحث از مبانیِ علم اخلاق است. در فلسفه اخلاق، اساسیترین و محوریترین مسایل مورد نیاز برای ورود به علم اخلاق و تبیین یک نظام اخلاقی درست، تبیین میشود. به همان میزان که اخلاق اهمیّت دارد. فلسفه اخلاق نیز اهمیت دارد. عصر ما عصر چون و چراست. انسان امروز میخواهد که در حدّ توان خویش، فلسفه رفتار خود را بداند و با منطق و استدلال و تعقّل تا آن جا که میتواند، چرایی اعمال و رفتار اخلاقی خود را درک نماید. انسانی که با تعقّل و اندیشه یک نظام رفتاری را میپذیرد و به آن عمل | ||
میکند، همواره با شوق و انگیزه عمل میکند و هیچگاه در رفتار خود، دچار تردید و دودلی نمیشود. | میکند، همواره با شوق و انگیزه عمل میکند و هیچگاه در رفتار خود، دچار تردید و دودلی نمیشود. | ||
از این رو برای ما مسلمانان نیز بسیار مهم و ضروری است که مبانی عقلی و استدلالی نظام اخلاقی خود را بدانیم تا بتوانیم در برابر مکاتب و نظامهای اخلاقی دیگر که بشریت امروز را به سوی خود دعوت میکنند، با برهان و احتجاج استوار و متین از نظام رفتاری خود دفاع کنیم و محاسن و امتیازات آن را نسبت به سایر نظامها بیان نمائیم و این مهم در فلسفه اخلاق تأمین میگردد.<ref>غرویان، محسن، فلسفه اخلاق از دیدگاه اسلام، انتشارات مؤسسه فرهنگی یمین، ص۱۰.</ref> | از این رو برای ما مسلمانان نیز بسیار مهم و ضروری است که مبانی عقلی و استدلالی نظام اخلاقی خود را بدانیم تا بتوانیم در برابر مکاتب و نظامهای اخلاقی دیگر که بشریت امروز را به سوی خود دعوت میکنند، با برهان و احتجاج استوار و متین از نظام رفتاری خود دفاع کنیم و محاسن و امتیازات آن را نسبت به سایر نظامها بیان نمائیم و این مهم در فلسفه اخلاق تأمین میگردد.<ref>غرویان، محسن، فلسفه اخلاق از دیدگاه اسلام، انتشارات مؤسسه فرهنگی یمین، ص۱۰.</ref> | ||
بهطور مثال یکی از مهمترین پرسشها که قبل از پرداختن به مسایل علم اخلاق و پذیرفتن یک نظام اخلاقی خاص مطرح میباشد، این است که اساساً چرا باید از یک نظام اخلاقی صحیح، سخن گفت و آیا نمیتوان اخلاق را نسبی و تابع سلایق فردی یا قراردادهای قومی و اجتماعی دانست و همه نظامهای اخلاقی را نسبت به افراد و اقوام مختلف با فرهنگهای گوناگون، به گونه ای درست تلقّی نمود و در امور ارزشی، اصل تساهل را پذیرفت و در صدد مقابله و ردّ مبانی ارزشی دیگران نبود؟ آیا در آن صورت نیازی به بحثهای علم اخلاق خواهد بود و دفاع از یک نظام ارزشی و اخلاقی در برابر دیگر نظامها مفهومی خواهد داشت؟ | بهطور مثال یکی از مهمترین پرسشها که قبل از پرداختن به مسایل علم اخلاق و پذیرفتن یک نظام اخلاقی خاص مطرح میباشد، این است که اساساً چرا باید از یک نظام اخلاقی صحیح، سخن گفت و آیا نمیتوان اخلاق را نسبی و تابع سلایق فردی یا قراردادهای قومی و اجتماعی دانست و همه نظامهای اخلاقی را نسبت به افراد و اقوام مختلف با فرهنگهای گوناگون، به گونه ای درست تلقّی نمود و در امور ارزشی، اصل تساهل را پذیرفت و در صدد مقابله و ردّ مبانی ارزشی دیگران نبود؟ آیا در آن صورت نیازی به بحثهای علم اخلاق خواهد بود و دفاع از یک نظام ارزشی و اخلاقی در برابر دیگر نظامها مفهومی خواهد داشت؟ | ||
بدیهی است تا این گونه مسایل حل نگردد و پاسخ صحیحی برای آنها ارائه نشود، نوبت به طرح مسایل علم اخلاق و دفاع از اصول اخلاقی و ارزشی اسلام در برابر نظامهای اخلاقی و ارزشی دیگر نمیرسد؛ چنانکه بدون حلّ این مسایل، امر به معروف و نهی از منکر و گذشتن از جان و مال و آبرو برای دفاع از ارزشهای والای دین نیز تبیین معقولی نخواهد داشت. | بدیهی است تا این گونه مسایل حل نگردد و پاسخ صحیحی برای آنها ارائه نشود، نوبت به طرح مسایل علم اخلاق و دفاع از اصول اخلاقی و ارزشی اسلام در برابر نظامهای اخلاقی و ارزشی دیگر نمیرسد؛ چنانکه بدون حلّ این مسایل، امر به معروف و نهی از منکر و گذشتن از جان و مال و آبرو برای دفاع از ارزشهای والای دین نیز تبیین معقولی نخواهد داشت. | ||
به عبارت دیگر، بدون دریافت پاسخ مناسب از مباحث فلسفه اخلاق، ممکن است هر گونه تلاش فکری و نظری در راه اثبات یا ردّ مبانی ارزشی و اخلاقی و نیز هر گونه جهاد عملی در راه حفظ ارزشها و برقراری آنها در جامعه دینی و دفاع در برابر تهاجم فرهنگها و ارزشهای معارض، پوچ بیحاصل و موهوم به حساب آیند. | به عبارت دیگر، بدون دریافت پاسخ مناسب از مباحث فلسفه اخلاق، ممکن است هر گونه تلاش فکری و نظری در راه اثبات یا ردّ مبانی ارزشی و اخلاقی و نیز هر گونه جهاد عملی در راه حفظ ارزشها و برقراری آنها در جامعه دینی و دفاع در برابر تهاجم فرهنگها و ارزشهای معارض، پوچ بیحاصل و موهوم به حساب آیند. | ||
بهطور کلّی در تعریف فلسفه اخلاق گفته میشود که «این علم از مبادی تصوریه و تصدیقیه علم اخلاق بحث میکند». | بهطور کلّی در تعریف فلسفه اخلاق گفته میشود که «این علم از مبادی تصوریه و تصدیقیه علم اخلاق بحث میکند». | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
همینطور قضایایی مثل این که: انسان طالب کمال است، انسان دارای مسئولیت است، عقل قادر به درک حسن و قبح اخلاقی میباشد و … از مبادی تصدیقیه علم اخلاق، بهشمار میروند که در فلسفه اخلاق مورد بررسی و اثبات قرار میگیرند.<ref>فلسفه اخلاق از دیدگاه اسلام، همان، ص۱۵.</ref> | همینطور قضایایی مثل این که: انسان طالب کمال است، انسان دارای مسئولیت است، عقل قادر به درک حسن و قبح اخلاقی میباشد و … از مبادی تصدیقیه علم اخلاق، بهشمار میروند که در فلسفه اخلاق مورد بررسی و اثبات قرار میگیرند.<ref>فلسفه اخلاق از دیدگاه اسلام، همان، ص۱۵.</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
# فلسفه اخلاق و دین، مریم صانع پور، مرکز مطالعات و انتشارات آفتاب توسعه. | # فلسفه اخلاق و دین، مریم صانع پور، مرکز مطالعات و انتشارات آفتاب توسعه. |