پرش به محتوا

اعتقاد نداشتن آیت‌الله معرفت به نزول دفعی قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
'''ادله آیه الله معرفت بر نفی نزول دفعی قرآن'''
'''ادله آیه الله معرفت بر نفی نزول دفعی قرآن'''


دلیل اول: ظاهر آیه «شهرُ رمَضانَ الذی انزِلَ فیه القُرآن»<ref>بقره/ ۱۸۵.</ref> و آیات مشابه آن<ref>دخان/ ۱–۳؛ قدر/ ۱.</ref> دلالت بر این دارند که آغاز نزول قرآن، در ماه رمضان و شب قدر بوده است. از این رو، بیشتر مفسرین آیه شریفه را این گونه تفسیر کرده‌اند: «.... ای بدء نزول القرآن فیه» یعنی شروع نزول قرآن در ماه رمضان بوده است.
* ظاهر آیه «شهرُ رمَضانَ الذی اُنزِلَ فیه القُرآن»<ref>بقره/ ۱۸۵.</ref> و آیات مشابه آن<ref>دخان/ ۱–۳؛ قدر/ ۱.</ref> دلالت بر این دارند که آغاز نزول قرآن، در ماه رمضان و شب قدر بوده است. از این رو، بیشتر مفسران آیه را این‌گونه تفسیر کرده‌اند.
 
* با توجه به اینکه آیه «شهرُ رمَضانَ الذی انزِلَ فیه القُرآن» و آیات مشابه آن، از گذشته حکایت می‌کند، به گونه‌ای که نمی‌تواند شامل خود این آیات شود، پس این آیات از چیز دیگری جز خود خبر می‌دهند و آن شروع نزول قرآن است. (در واقع این آیه که الان نازل شده، می‌گوید آیاتی قبلاً نازل شده است و این یعنی نزول قرآن تدریجی است).
دلیل دوم: با توجه به اینکه آیه «شهرُ رمَضانَ الذی انزِلَ فیه القُرآن» و آیات مشابه آن، از گذشته حکایت می‌کند، به گونه‌ای که نمی‌تواند شامل خود این آیات شود، پس این آیات از چیز دیگری جز خود خبر می‌دهند و آن شروع نزول قرآن است. (در واقع این آیه که الان نازل شده، می‌گوید آیاتی قبلاً نازل شده است و این یعنی نزول قرآن تدریجی است).
* قرآن با این الفاظ و محتوا نمی‌تواند یک جا و و در یک شب نازل شده باشد، مگر اینکه دست به تاویل بزنیم. در قرآن از گذشته‌ای خبر می‌دهد که نسبت به اولین شب قدر، آینده محسوب می‌شود. برای مثال: «وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّه فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛<ref>آل عمران/ ۱۲۳.</ref> «و یقیناً خدا شما را در [جنگ‏] بدر- با آنکه ناتوان بودید- یاری کرد. پس، از خدا پروا کنید، باشد که سپاسگزاری نمایید». این آیه و آیات متعدد دیگر<ref>توبه/ ۲۵ و ۲۶. توبه/ ۴۰؛ توبه/ ۴۳؛ مجادله/ ۱. احزاب/ ۲۳ و …</ref> از گذشته خبر می‌دهد؛ اگر قرآن در اولین شب قدر نازل شده باشد؛ باید از آینده خبر می‌داد و می‌گفت در آینده خدا شما را یاری خواهد داد، نه این که بگوید شما را یاری داد.
 
* روایاتی که بر اساس آن نزول دفعی اثبات شده است، اخبار آحاد است و موجب علم و قطع نمی‌شود.<ref>ر. ک. معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، التمهید، ۱۳۸۷ش.</ref>
دلیل سوم: قرآن با این الفاظ و محتوا نمی‌تواند یک جا و و در یک شب نازل شده باشد، مگر اینکه دست به تاویل بزنیم. در قرآن از گذشته‌ای خبر می‌دهد که نسبت به اولین شب قدر، آینده محسوب می‌شود. برای مثال:
 
«وَ لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنْتُمْ أَذِلَّه فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»؛<ref>آل عمران/ ۱۲۳.</ref> «و یقیناً خدا شما را در [جنگ‏] بدر- با آنکه ناتوان بودید- یاری کرد. پس، از خدا پروا کنید، باشد که سپاسگزاری نمایید». این آیه و آیات متعدد دیگر<ref>توبه/ ۲۵ و ۲۶. توبه/ ۴۰؛ توبه/ ۴۳؛ مجادله/ ۱. احزاب/ ۲۳ و …</ref> از گذشته خبر می‌دهد؛ اگر قرآن در اولین شب قدر نازل شده باشد؛ باید از آینده خبر می‌داد و می‌گفت در آینده خدا شما را یاری خواهد داد، نه این که بگوید شما را یاری داد.
 
دلیل چهارم: روایاتی که بر اساس آن نزول دفعی اثبات شده است، اخبار آحاد است و موجب علم و قطع نمی‌شود.<ref>ر. ک. معرفت، محمدهادی، علوم قرآنی، قم، التمهید، ۱۳۸۷ش.</ref>


ایشان در لابلای مباحث شان به شواهد و ادله دیگری نیز استناد نموده‌اند که جهت رعایت اختصار از ذکر آن خودداری می‌کنیم.
ایشان در لابلای مباحث شان به شواهد و ادله دیگری نیز استناد نموده‌اند که جهت رعایت اختصار از ذکر آن خودداری می‌کنیم.
۱۱٬۹۱۳

ویرایش