۶۰۲
ویرایش
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسههای عربی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
دلایل خلافت بلافصل امام علی(ع) چیست؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== | == دلایل عقلی و نقلی == | ||
علمای شیعه بلافصل بودن خلافت امیرمؤمنان را با دلایل عقلی و نقلی معتبر و متقن اثبات کردهاند. رسالت پیامبر خاتم(ص) بدون خلافت و جانشینی شایسته و صالح، کامل نخواهد بود و کسی این شایستگی را دارد که از هر جهت تشابه به پیامبر داشته و از لحاظ علمی و مقام معنوی و شایستگی اجتماعی نسبت به دیگران برتر باشد. با توجه به مستندات روایی و تاریخی، در میان صحابه پیامبر هیچکس به اندازه علی(ع) شایستگی این مقام را نداشته است. این ویژگی ممتاز و منحصر به فرد در امیرمؤمنان و فرزندان معصوم او در طول تاریخ برای تمامی مورخان و محدثان محرز شده است؛ اگر چه با سانسور تاریخنگاران مواجه بوده است. برخی از مستندات در مورد خلافت بلافصل امام علی(ع) عبارتاند از: | |||
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پس از نزول آیه «وانذر عشیرتک | === حدیث انذار عشیره === | ||
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پس از نزول آیه «وانذر عشیرتک الاقربین»<ref>سوره شعراء (۲۶)، آیه ۲۱۴.</ref> مأمور شد تا رسالت خود را آشکار ساخته و نزدیکانش را به آیین اسلام فراخواند. ایشان در جلسهای رسالت خویش را به آنان ابلاغ کرد. حضرت در همین جلسه ضمن بیاناتی فرمود: هر یک از شما مرا در این امر یاری دهد، برادر و وصی و جانشین من خواهد بود، در میان شما. کسی پاسخ نداد تنها علی(ع) که کم سن و سالترین فرد آن جمع بود فرمود: ای رسول خدا من در این امر تو را یاری خواهم کرد، پس رسول خدا دست علی(ع) را گرفت و فرمود به درستی که این، برادر، وصّی و جانشین من است در میان شما، پس به سخن او گوش کنید و از وی اطاعت کنید.<ref>تاریخ طبری، مطبعه الاستقامه با القاهره، ۱۳۵۷ هجری.ق، ج۲، ص۶۲؛ دلائل النبوه، ج۲، صفحه ۱۷۸ و ۱۸۰؛ مسند احمد ج۱، ص۱۵۱، نامه ای که نانوشته ماند، زینلی، غلامحسین، ص۱۲۶.</ref> | |||
=== حدیث منزلت === | |||
در جریان غزوه تبوک هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به قصد عزیمت به سوی تبوک از مدینه خارج شد علی علیه السّلام را در مدینه به جای خود باقی گذارد. امیرالمؤمنین که مرد میدان های جهاد و برجسته ترین شخصیت مجاهد اسلام بود و می دید که از فیض شرکت در جنگ تبوک بی بهره می ماند، اندکی اظهار ناراحتی کرد. در همین حال، رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود: اَما ترضی ان تکون منی بمنزله هارون من موسی الا انه لیس بعدی نبی انه لا ینبغی ان اذهب الا و انت خلیفتی<ref>صحیح بخاری، کتاب فضائل صحابه، باب مناقب علی(ع) ؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۰۲؛ ابن عساکر، مختصر تاریخ دمشق، ج۱۷، ص۳۴۷، به نقل از نامه ای که نانوشته ماند، غلامحسین زینلی، ص۱۲۷ و صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابه باب فضائل علی(ع) ، ابونعیم، حلیه الاولباء، ج۷، ص۱۹۵ و ۱۹۶، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، مطبعه سعادت، ۱۳۴۹ هجری.ق، مصر، ج۱۱، ص۴۳۲.</ref> (آیا رضایت می دهی که تو برای من به منزله هارون برای موسی باشی (که هنگام خروج موسی، برادرش هارون جانشین وی بود) با این تفاوت که بعد از موسی پیامبران دیگر می آیند ولی بعد از من پیامبری نخواهد آمد و تو وصی آخرین پیامبر هستی). | در جریان غزوه تبوک هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله به قصد عزیمت به سوی تبوک از مدینه خارج شد علی علیه السّلام را در مدینه به جای خود باقی گذارد. امیرالمؤمنین که مرد میدان های جهاد و برجسته ترین شخصیت مجاهد اسلام بود و می دید که از فیض شرکت در جنگ تبوک بی بهره می ماند، اندکی اظهار ناراحتی کرد. در همین حال، رسول خدا صلی الله علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود: اَما ترضی ان تکون منی بمنزله هارون من موسی الا انه لیس بعدی نبی انه لا ینبغی ان اذهب الا و انت خلیفتی<ref>صحیح بخاری، کتاب فضائل صحابه، باب مناقب علی(ع) ؛ سنن ترمذی، ج۵، ص۳۰۲؛ ابن عساکر، مختصر تاریخ دمشق، ج۱۷، ص۳۴۷، به نقل از نامه ای که نانوشته ماند، غلامحسین زینلی، ص۱۲۷ و صحیح مسلم، کتاب فضائل الصحابه باب فضائل علی(ع) ، ابونعیم، حلیه الاولباء، ج۷، ص۱۹۵ و ۱۹۶، خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، مطبعه سعادت، ۱۳۴۹ هجری.ق، مصر، ج۱۱، ص۴۳۲.</ref> (آیا رضایت می دهی که تو برای من به منزله هارون برای موسی باشی (که هنگام خروج موسی، برادرش هارون جانشین وی بود) با این تفاوت که بعد از موسی پیامبران دیگر می آیند ولی بعد از من پیامبری نخواهد آمد و تو وصی آخرین پیامبر هستی). | ||
== | === حدیث ثقلین === | ||
قال رسول الله صلی الله علیه و آله انی تارک فیکم الثقلین ما ان تمسکتم به لن تضلّوا بعدی احدهما اعظم من لآخر و هو کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض فانظروا کیف تخلفونی فی عترتی<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۳، ص۱۸، باب ۷، فضائل اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ والنص علیهم، مؤسسه الوفاء، بیروت لبنان، ۱۴۰۴ هجری.ق.</ref>. | |||
قال رسول الله صلی الله علیه و آله | |||
این حدیث جزء آن دسته از اسناد و مدارک مطمئنی است که مورد قبول همه امت اسلامی است، کافی است بدانیم که تنها دانشمندان اهل سنت، حدیث فوق را قریب به سی تن از صحابه رسول خدا نقل کرده اند و این حدیث از قوی ترین ادله بر جانشینی علی ابن ابیطالب است. تعبیر «لن یفترقا...» بیان گر آن است که در جامعه اسلامی، کتاب خدا و اهل بیت رسول خدا علیهم السّلام همواره با هم هستند، این همراهی، از عصر رسالت آغاز شده و تا هنگام ورود بر پیامبر صلی الله علیه و آله در حوض کوثر ادامه خواهد یافت در این فاصله هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد. از جمله فوق استفاده می شود که از اهل بیت رسول خدا در هر عصر و زمانی کسی وجود دارد که همراه قرآن باشد، چرا که اگر کسی وجود نداشته باشد معنای آن، جدایی قرآن و اهل بیت است همان چیزی که رسول خدا اکیداً آن را نفی کرده اند<ref>مناوی، فیض القدیر فیما یتعلق بحدیث الغدیر، ج۳، ص۱۵.</ref>. برای تبیین آیات قرآن پس از رسول خدا خلفای واقعی آن حضرت که با تعبیر (اهل بیت) در این حدیث آمده عهده دار هستند. | این حدیث جزء آن دسته از اسناد و مدارک مطمئنی است که مورد قبول همه امت اسلامی است، کافی است بدانیم که تنها دانشمندان اهل سنت، حدیث فوق را قریب به سی تن از صحابه رسول خدا نقل کرده اند و این حدیث از قوی ترین ادله بر جانشینی علی ابن ابیطالب است. تعبیر «لن یفترقا...» بیان گر آن است که در جامعه اسلامی، کتاب خدا و اهل بیت رسول خدا علیهم السّلام همواره با هم هستند، این همراهی، از عصر رسالت آغاز شده و تا هنگام ورود بر پیامبر صلی الله علیه و آله در حوض کوثر ادامه خواهد یافت در این فاصله هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد. از جمله فوق استفاده می شود که از اهل بیت رسول خدا در هر عصر و زمانی کسی وجود دارد که همراه قرآن باشد، چرا که اگر کسی وجود نداشته باشد معنای آن، جدایی قرآن و اهل بیت است همان چیزی که رسول خدا اکیداً آن را نفی کرده اند<ref>مناوی، فیض القدیر فیما یتعلق بحدیث الغدیر، ج۳، ص۱۵.</ref>. برای تبیین آیات قرآن پس از رسول خدا خلفای واقعی آن حضرت که با تعبیر (اهل بیت) در این حدیث آمده عهده دار هستند. | ||
== | === حدیث غدیر === | ||
بررسی جریان حجه الوداع و مطالعه حوادثی که در آن به وقوع پیوسته است به خوبی نشان دهنده این حقیقت است که مهم ترین هدف پیامبر از این سفر حج، همانا برگزیدن علی بن ابیطالب علیه السّلام به جانشینی خویش و رهبری امت اسلامی بوده است چیزی که پس از پایان یافتن حجه الوداع در سرزمین غدیر خم به وقوع پیوست. پیامبر در خطبه مفصلی که در وادی غدیر خم برای زایران خانه خدا ایراد کرد، فرمود: «همانا خدا مولای من است من مولای مؤمنان هستم و اولی و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر کس که من مولای اویم علی مولای او خواهد بود، سپس دست به دعا گشود و گفت: بار خدایا دوست بدار آن که او را ولی خود بداند و دشمن دار آن که او را از حق خود محروم کند و دشمنش بدارد. یاری فرما یاران او را و خوار گردان خوار کنندگان او را و او را معیار و محور حق قرار داده<ref>ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۸۸، الاخبار الوارده عن معرفه امام علی(ع) ، ج۱۳، ص۱۴۳، استدلال قاضی القضاه علی امامه علی ابن ابیطالب، چاپ کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی (ره)، قم، ۱۴۰۴ هجری.ق.</ref>. در این واقعه پیامبر صلی الله علیه و آله به صراحت تکلیف خلافت پس از خود را مشخص نمود. | بررسی جریان حجه الوداع و مطالعه حوادثی که در آن به وقوع پیوسته است به خوبی نشان دهنده این حقیقت است که مهم ترین هدف پیامبر از این سفر حج، همانا برگزیدن علی بن ابیطالب علیه السّلام به جانشینی خویش و رهبری امت اسلامی بوده است چیزی که پس از پایان یافتن حجه الوداع در سرزمین غدیر خم به وقوع پیوست. پیامبر در خطبه مفصلی که در وادی غدیر خم برای زایران خانه خدا ایراد کرد، فرمود: «همانا خدا مولای من است من مولای مؤمنان هستم و اولی و سزاوارترم بر آنها از خودشان، پس هر کس که من مولای اویم علی مولای او خواهد بود، سپس دست به دعا گشود و گفت: بار خدایا دوست بدار آن که او را ولی خود بداند و دشمن دار آن که او را از حق خود محروم کند و دشمنش بدارد. یاری فرما یاران او را و خوار گردان خوار کنندگان او را و او را معیار و محور حق قرار داده<ref>ابن ابی الحدید، ج۲، ص۲۸۸، الاخبار الوارده عن معرفه امام علی(ع) ، ج۱۳، ص۱۴۳، استدلال قاضی القضاه علی امامه علی ابن ابیطالب، چاپ کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی (ره)، قم، ۱۴۰۴ هجری.ق.</ref>. در این واقعه پیامبر صلی الله علیه و آله به صراحت تکلیف خلافت پس از خود را مشخص نمود. | ||
علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر حدیث یاد شده را از ۱۱۰ نفر از صحابه و ۸۴ نفر از تابعان نقل کرده است. سپس از آغاز قرن دوم تا پایان قرن چهاردهم هجری.ق نام ۳۶۰ نفر از دانشمندان برجسته اهل سنت را ذکر کرده است که همگی آنان حدیث فوق را در آثار خود نقل کرده و بر صحت آن تأکید کرده اند<ref>علامه امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۰۲ و ۱۹۰.</ref>. | علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر حدیث یاد شده را از ۱۱۰ نفر از صحابه و ۸۴ نفر از تابعان نقل کرده است. سپس از آغاز قرن دوم تا پایان قرن چهاردهم هجری.ق نام ۳۶۰ نفر از دانشمندان برجسته اهل سنت را ذکر کرده است که همگی آنان حدیث فوق را در آثار خود نقل کرده و بر صحت آن تأکید کرده اند<ref>علامه امینی، الغدیر، ج۱، ص۱۰۲ و ۱۹۰.</ref>. | ||
== | === حدیث ائمه اثنی عشر === | ||
دلیل دیگری که بر خلافت و ولایت بلافصل امیر المؤمنین علیه السّلام و فرزندان ایشان وجود دارد و در حجه الوداع از سوی رسول خدا بیان شده است، حدیث ائمه اثنی عشر است در این حدیث که به لحاظ سند مورد اتفاق امت اسلامی است، رسول خدا تعداد جانشینان خود و خلفای امت اسلامی را دوازده نفر معرفی کرده اند. علاوه بر آن برای آنان ویژگی هایی نیز بیان داشته اند که در مجموع، جملگی ویژگی های طرح شده در این حدیث جز ائمه دوازده گانه تشیع بر هیچ کسِ دیگری قابل تطبیق نیست<ref>زینلی، غلامحسین، نامه ای که نانوشته ماند، ص۱۳۰، بوستان کتاب حوزه علمیه قم، سال ۸۱.</ref>. مسلم در صحیح خود از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: «لا یزال الدین قائماً حتی تقوم الساعه، اویکون علیکم اثنا عشر خلیفه کلهم من قریش<ref>صحیح مسلم، کتاب الاماره باب ۱.</ref>». | دلیل دیگری که بر خلافت و ولایت بلافصل امیر المؤمنین علیه السّلام و فرزندان ایشان وجود دارد و در حجه الوداع از سوی رسول خدا بیان شده است، حدیث ائمه اثنی عشر است در این حدیث که به لحاظ سند مورد اتفاق امت اسلامی است، رسول خدا تعداد جانشینان خود و خلفای امت اسلامی را دوازده نفر معرفی کرده اند. علاوه بر آن برای آنان ویژگی هایی نیز بیان داشته اند که در مجموع، جملگی ویژگی های طرح شده در این حدیث جز ائمه دوازده گانه تشیع بر هیچ کسِ دیگری قابل تطبیق نیست<ref>زینلی، غلامحسین، نامه ای که نانوشته ماند، ص۱۳۰، بوستان کتاب حوزه علمیه قم، سال ۸۱.</ref>. مسلم در صحیح خود از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل می کند که فرمود: «لا یزال الدین قائماً حتی تقوم الساعه، اویکون علیکم اثنا عشر خلیفه کلهم من قریش<ref>صحیح مسلم، کتاب الاماره باب ۱.</ref>». | ||
حدیث فوق را مسلم از هشت طریق، بخاری<ref>صحیح بخاری، کتاب الاحکام باب ۵۱.</ref> از یک طریق، ترمذی<ref>سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب ۴۶.</ref> از سه طریق، ابی داود<ref>سنن ابی داود، کتاب المهدی، حدیث ۱و۲.</ref> از دو طریق و احمد حنبل از ۳۶ طریق نقل کرده اند. در یکی از نقل های احمد حنبل چنین آمده است: «یکون بعدی اثنا عشر امیراً کلهم من قریش»<ref>احمد حنبل، مسند، ج۵، ص۹۲</ref> حدیث یاد شده به همان شکل که در منابع اهل سنت ثبت شده در منابع تشیع نیز آمده<ref>الخزاز قمی، محمد بن علی، کفایه الاثر، ص۴۹.</ref> مصادیق احادیث یاد شده هر که باشند، تردیدی وجود ندارند که آنان جانشینان رسول خدا صلی الله علیه و آله و رهبران امت اسلامی اند و وعده آمدن آنان از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله ، و عده ای الهی است چرا که ایشان از سر هوی و هوس سخن نمی گویند و سخن حضرت جز وحی چیزی نیست<ref>.سوره نجم (۵۳)، آیه ۳و۴.</ref> شیعیان از آغاز تاکنون یک دل و یک زبان، مصادیق حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله را ائمه دوازده گانه دانسته اند که از اهل بیت خود پیامبر هستند<ref>زینلی، غلامحسین، نامه ای که نانوشته ماند، پیشین ص۱۳۳.</ref>. | حدیث فوق را مسلم از هشت طریق، بخاری<ref>صحیح بخاری، کتاب الاحکام باب ۵۱.</ref> از یک طریق، ترمذی<ref>سنن ترمذی، کتاب الفتن، باب ۴۶.</ref> از سه طریق، ابی داود<ref>سنن ابی داود، کتاب المهدی، حدیث ۱و۲.</ref> از دو طریق و احمد حنبل از ۳۶ طریق نقل کرده اند. در یکی از نقل های احمد حنبل چنین آمده است: «یکون بعدی اثنا عشر امیراً کلهم من قریش»<ref>احمد حنبل، مسند، ج۵، ص۹۲</ref> حدیث یاد شده به همان شکل که در منابع اهل سنت ثبت شده در منابع تشیع نیز آمده<ref>الخزاز قمی، محمد بن علی، کفایه الاثر، ص۴۹.</ref> مصادیق احادیث یاد شده هر که باشند، تردیدی وجود ندارند که آنان جانشینان رسول خدا صلی الله علیه و آله و رهبران امت اسلامی اند و وعده آمدن آنان از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله ، و عده ای الهی است چرا که ایشان از سر هوی و هوس سخن نمی گویند و سخن حضرت جز وحی چیزی نیست<ref>.سوره نجم (۵۳)، آیه ۳و۴.</ref> شیعیان از آغاز تاکنون یک دل و یک زبان، مصادیق حدیث رسول خدا صلی الله علیه و آله را ائمه دوازده گانه دانسته اند که از اهل بیت خود پیامبر هستند<ref>زینلی، غلامحسین، نامه ای که نانوشته ماند، پیشین ص۱۳۳.</ref>. | ||
==وصیت پیامبر | === وصیت پیامبر(ص) === | ||
امام نووی با چند واسطه از پیامبر اسلام حدیثی نقل می کند که پیامبر فرمودند: | امام نووی با چند واسطه از پیامبر اسلام حدیثی نقل می کند که پیامبر فرمودند: | ||
ویرایش