automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
[[قذف]] در [[قرآن]] یعنی متهم کردن زن پاکدامن به زنا. اگر کسی چنین تهمتی بزند، طبق آیه چهار سوره نور حد شرعی او هشتاد تازیانه است. علاوه بر مجازاتهای دنیوی در آخرت نیز اتهامزننده، عذاب خواهد شد. در آیه ۲۳ سوره نور خداوند آنان را لعن کرده است. قذف در فقه و قانون مجازات اسلامی، معنای وسیع تری از آنچه که در قرآن آمده است دارد که شامل تهمت لواط و توهین ( که انتساب به زنا و لواط کند) هم میشود. | [[قذف]] در [[قرآن]] یعنی متهم کردن زن پاکدامن به زنا. اگر کسی چنین تهمتی بزند، طبق آیه چهار سوره نور حد شرعی او هشتاد تازیانه است. علاوه بر مجازاتهای دنیوی در آخرت نیز اتهامزننده، عذاب خواهد شد. در آیه ۲۳ سوره نور خداوند آنان را لعن کرده است. قذف در فقه و قانون مجازات اسلامی، معنای وسیع تری از آنچه که در قرآن آمده است دارد که شامل تهمت لواط و توهین ( که انتساب به زنا و لواط کند) هم میشود. | ||
== | == نسبت زنا == | ||
آیه ۴ [[سوره نور]] در بیان حد قذف است و آن اینکه کسی به زنی عفیف نسبت زنا بدهد، اگر نتواند ثابت کند بر او هشتاد تازیانه (حد قذف) میزنند؛ و دیگر شهادتش در هیچ چیزی مقبول نیست زیرا چنین کسانی فاسق هستند و خداوند آنان را لعن کرده است. {{قرآن||ترجمه=کسانی که بر زنان پاکدامن و بیخبر از فحشا و مؤمن، تهمت زنا میزنند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند و برایشان عذابی است بزرگ.}} حق قذف حقی خصوصی است و با عفو صاحب حق ساقط میگردد. برخی مثل ابوحنیفه آن را حق الله میداند و حاکم اسلامی باید آن را اجرا کند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، نویسنده (ها) : احمد پاکتچی - محمدصادق لبانی مطلق، ج۹، ص۴۵۳</ref> | آیه ۴ [[سوره نور]] در بیان حد قذف است و آن اینکه کسی به زنی عفیف نسبت زنا بدهد، اگر نتواند ثابت کند بر او هشتاد تازیانه (حد قذف) میزنند؛ و دیگر شهادتش در هیچ چیزی مقبول نیست زیرا چنین کسانی فاسق هستند و خداوند آنان را لعن کرده است. {{قرآن||ترجمه=کسانی که بر زنان پاکدامن و بیخبر از فحشا و مؤمن، تهمت زنا میزنند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند و برایشان عذابی است بزرگ.}} حق قذف حقی خصوصی است و با عفو صاحب حق ساقط میگردد. برخی مثل ابوحنیفه آن را حق الله میداند و حاکم اسلامی باید آن را اجرا کند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، نویسنده (ها) : احمد پاکتچی - محمدصادق لبانی مطلق، ج۹، ص۴۵۳</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۲: | ||
== مصادیق قذف در فقه == | == مصادیق قذف در فقه == | ||
.{{مطالعه بیشتر}} | نسبت زنا و لواط در فقه اسلامی موجب حد قذف می باشد. اما نسبت به [[سحق]] و بقيه فواحش موجب حدّ قذف نمىباشد. البته امام (ع) حق تعزير [[نسبتدهنده]] به آنها را دارد. در قذف معتبر است كه به لفظ صريح يا ظاهرى باشد كه بر آن اعتماد شود. مانند قول: «تو زنا كردى» يا «تو لواط نمودى» يا «تو زناكارى» يا «لواط كنندهاى» يا «به تو لواط شده» يا «در دبر تو دخول شده» يا «اى زناكار» يا «اى لواط كننده» و مانند اينها از آنچه كه صريحا يا با ظاهر مورد اعتماد، اين معنى را ادا نمايد.<ref>ترجمه تحرير الوسيلة (جامعه مدرسین)، خمینی، سید روح الله، ج۴، ص۲۰۳</ref>{{مطالعه بیشتر}} | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == |