پرش به محتوا

قذف در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
[[قذف]] در [[قرآن]] یعنی متهم کردن زن پاکدامن به زنا. اگر کسی چنین تهمتی بزند، طبق آیه چهار سوره نور حد شرعی او هشتاد تازیانه است. علاوه بر مجازات‌های دنیوی در آخرت نیز اتهام‌زننده، عذاب خواهد شد. در آیه ۲۳ سوره نور خداوند آنان را لعن کرده است. قذف در فقه و قانون مجازات اسلامی، معنای وسیع تری از آنچه که در قرآن آمده است دارد که شامل تهمت لواط و توهین ( که انتساب به زنا و لواط کند) هم می‌شود.
[[قذف]] در [[قرآن]] یعنی متهم کردن زن پاکدامن به [[زنا]]. اگر کسی چنین تهمتی بزند، طبق آیه چهار سوره نور حد شرعی او هشتاد تازیانه است. علاوه بر مجازات‌های دنیوی در آخرت نیز اتهام‌زننده، عذاب خواهد شد. در آیه ۲۳ سوره نور خداوند آنان را لعن کرده است. قذف در فقه و قانون مجازات اسلامی، معنای وسیع‌تری از آنچه که در قرآن آمده است دارد که شامل تهمت [[لواط]] و توهین ( که انتساب به زنا و لواط کند) هم می‌شود.


== نسبت زنا ==
== نسبت زنا ==
آیه ۴ [[سوره نور]] در بیان حد قذف است و آن اینکه کسی به زنی عفیف نسبت زنا بدهد، اگر نتواند ثابت کند بر او هشتاد تازیانه (حد قذف) می‌زنند؛ و دیگر شهادتش در هیچ چیزی مقبول نیست زیرا چنین کسانی فاسق هستند و خداوند آنان را لعن کرده است. {{قرآن||ترجمه=کسانی که بر زنان پاکدامن و بی‌خبر از فحشا و مؤمن، تهمت زنا می‌زنند، در دنیا و آخرت لعنت شده‌اند و برایشان عذابی است بزرگ.}} حق قذف حقی خصوصی است و با عفو صاحب حق ساقط می‌گردد. برخی مثل ابوحنیفه آن را حق الله می‌داند و حاکم اسلامی باید آن را اجرا کند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، نویسنده (ها) : احمد پاکتچی - محمدصادق لبانی مطلق، ج۹، ص۴۵۳</ref>
آیه ۴ [[سوره نور]] در بیان حد قذف است و آن اینکه کسی به زنی عفیف نسبت زنا بدهد، اگر نتواند ثابت کند بر او هشتاد تازیانه (حد قذف) می‌زنند؛ و دیگر شهادتش در هیچ چیزی مقبول نیست زیرا چنین کسانی فاسق هستند و خداوند آنان را لعن کرده است. {{قرآن||ترجمه=کسانی که بر زنان پاکدامن و بی‌خبر از فحشا و مؤمن، تهمت زنا می‌زنند، در دنیا و آخرت لعنت شده‌اند و برایشان عذابی است بزرگ.}} حق قذف حقی خصوصی است و با عفو صاحب حق ساقط می‌گردد. برخی مثل ابوحنیفه آن را حق الله می‌داند و حاکم اسلامی باید آن را اجرا کند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، نویسنده (ها) : احمد پاکتچی - محمدصادق لبانی مطلق، ج۹، ص۴۵۳</ref>


آیه ۵ سوره نور می‌رساند: وقتی که کسی از نسبت زنا دادن توبه کرد و به حکم خداوند توبه‌اش قبول گردید، فاسق بودنش از بین می‌رود و شهادتش نیز پذیرفته خواهد شد.
در آیه ۵ سوره نور آمده است: وقتی که کسی از نسبت زنا دادن توبه کرد و به حکم خداوند توبه‌اش قبول گردید، فاسق بودنش از بین می‌رود و شهادتش نیز پذیرفته خواهد شد.


'''تهمت به همسر خویش:'''
'''تهمت به همسر خویش:'''
خط ۲۲: خط ۲۲:


== مصادیق قذف در فقه ==
== مصادیق قذف در فقه ==
نسبت زنا و لواط در فقه اسلامی موجب حد قذف می باشد. اما نسبت به [[سحق]] و بقيه فواحش موجب حدّ قذف نمى‌باشد. البته امام (ع) حق تعزير [[نسبت‌دهنده]] به آنها را دارد. در قذف معتبر است كه به لفظ صريح يا ظاهرى باشد كه بر آن اعتماد شود. مانند قول: «تو زنا كردى» يا «تو لواط نمودى» يا «تو زناكارى» يا «لواط كننده‌اى» يا «به تو لواط شده» يا «در دبر تو دخول شده» يا «اى زناكار» يا «اى لواط كننده» و مانند اينها از آنچه كه صريحا يا با ظاهر مورد اعتماد، اين معنى را ادا نمايد.<ref>ترجمه تحرير الوسيلة (جامعه مدرسین)، خمینی، سید روح الله،‌ ج۴، ص۲۰۳</ref>{{مطالعه بیشتر}}
نسبت زنا و لواط در فقه اسلامی موجب حد قذف می‌باشد. اما نسبت به [[سحق]] و بقيه فواحش موجب حدّ قذف نمى‌باشد. البته امام (ع) حق تعزير [[نسبت‌دهنده]] به آنها را دارد. در قذف معتبر است كه به لفظ صريح يا ظاهرى باشد كه بر آن اعتماد شود. مانند قول: «تو زنا كردى» يا «تو لواط نمودى» يا «تو زناكارى» يا «لواط كننده‌اى» يا «به تو لواط شده» يا «در دبر تو دخول شده» يا «اى زناكار» يا «اى لواط كننده» و مانند اينها از آنچه كه صريحا يا با ظاهر مورد اعتماد، اين معنى را ادا نمايد.<ref>ترجمه تحرير الوسيلة (جامعه مدرسین)، خمینی، سید روح الله،‌ ج۴، ص۲۰۳</ref>
 
قذف، به اقرار ثابت مى‌شود و بنا بر احوط معتبر است كه دو مرتبه باشد. و در مقر، بلوغ و عقل و اختيار و قصد شرط است. و نيز به شهادت دو شاهد عادل ثابت مى‌شود. مفترى مرد باشد يا زن- و به طور متوسط در شدت به طورى كه به زدن در زنا، نرسد، زده مى‌شود و روى لباس عاديش زده مى‌شود و برهنه نمى‌شود و تمام تن او به غير از سر و صورت و عورت زده مى‌شود.<ref>ترجمه تحرير الوسيلة (جامعه مدرسین)، خمینی، سید روح الله،‌ ج۴، ص۲۰۹</ref>{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
۱۵٬۰۹۲

ویرایش