|
|
خط ۷: |
خط ۷: |
| {{درگاه|حکومت دینی}} | | {{درگاه|حکومت دینی}} |
|
| |
|
| یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ
| | خداوند در آیه ۵۹ سوره نساء، اطاعت از الله، پیامبر و أُولِی الْأَمر را لازم دانسته است. اولی الامر در این آیه را امام معصوم دانستهاند. علت این اختصاص را چنین دانستهاند که اطاعت از اولی الامر به صورت مطلق واجب شمرده شده و اطاعت مطلق، تنها از معصوم(ع) جایز است. غیر معصوم که در معرض خطا و اشتباه است، حکم به اطاعت مطلق از او جایز نیست. |
|
| |
|
| آنچه موجب تشکیک در اطلاق ولیامر به ولی فقیه شده است، انحصار واژه اولی الامر در آیه شریفه اطاعت<ref>«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم» (سوره نساء، آیه ۵۹)</ref> به معصومین(ع) است؛ زیرا در آیه اطاعت از اولی الامر به صورت مطلق واجب شمرده شده است و اطاعت مطلق تنها از معصوم(ع) جایز است و در مورد غیر معصوم که در معرض خطا و اشتباه است، حکم به اطاعت مطلق از ناحیه خداوند حکیم جایز نیست. بر این اساس «همه مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از «اولوا الامر»، امامان معصوم میباشند که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی، در تمام شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر اکرم به آنها سپرده شده است و غیر آنها را شامل نمیشود و البته کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند و پستی را در جامعه اسلامی به عهده بگیرند، با شروط معینی اطاعت آنها لازم است نه به خاطر اینکه اولوا الامرند، بلکه به خاطر اینکه نمایندگان اولوا الامر میباشند.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴، ج۳، ص۴۳۶</ref> و روایات فراوانی نیز مصداق اولوالامر در آیه شریفه را ائمه اطهار(ع) برشمرده اند.<ref>ر. ک.. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم: اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۰۸–۴۹۷</ref>
| | همه مفسران شیعه، اتفاق نظر دارند که منظور از «اولوا الامر»، امامان معصوم هستند و غیر آنها را شامل نمیشود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴، ج۳، ص۴۳۶</ref> و روایات فراوانی نیز مصداق اولوالامر را ائمه اطهار(ع) برشمرده اند.<ref>ر. ک.. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم: اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۰۸–۴۹۷</ref> |
| | |
| | البته در |
|
| |
|
| «وَ إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَإِلَیٰ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ» | | «وَ إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَإِلَیٰ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ» |