۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{درگاه|حکومت دینی}} | {{درگاه|حکومت دینی}} | ||
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ | |||
آنچه موجب تشکیک در اطلاق ولیامر به ولی فقیه شده است، انحصار واژه اولی الامر در آیه شریفه اطاعت<ref>«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم» (سوره نساء، آیه ۵۹)</ref> به معصومین(ع) است؛ زیرا در آیه اطاعت از اولی الامر به صورت مطلق واجب شمرده شده است و اطاعت مطلق تنها از معصوم(ع) جایز است و در مورد غیر معصوم که در معرض خطا و اشتباه است، حکم به اطاعت مطلق از ناحیه خداوند حکیم جایز نیست. بر این اساس «همه مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از «اولوا الامر»، امامان معصوم میباشند که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی، در تمام شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر اکرم به آنها سپرده شده است و غیر آنها را شامل نمیشود و البته کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند و پستی را در جامعه اسلامی به عهده بگیرند، با شروط معینی اطاعت آنها لازم است نه به خاطر اینکه اولوا الامرند، بلکه به خاطر اینکه نمایندگان اولوا الامر میباشند.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴، ج۳، ص۴۳۶</ref> و روایات فراوانی نیز مصداق اولوالامر در آیه شریفه را ائمه اطهار(ع) برشمرده اند.<ref>ر. ک.حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم: اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۰۸–۴۹۷</ref> | آنچه موجب تشکیک در اطلاق ولیامر به ولی فقیه شده است، انحصار واژه اولی الامر در آیه شریفه اطاعت<ref>«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم» (سوره نساء، آیه ۵۹)</ref> به معصومین(ع) است؛ زیرا در آیه اطاعت از اولی الامر به صورت مطلق واجب شمرده شده است و اطاعت مطلق تنها از معصوم(ع) جایز است و در مورد غیر معصوم که در معرض خطا و اشتباه است، حکم به اطاعت مطلق از ناحیه خداوند حکیم جایز نیست. بر این اساس «همه مفسران شیعه در این زمینه اتفاق نظر دارند که منظور از «اولوا الامر»، امامان معصوم میباشند که رهبری مادی و معنوی جامعه اسلامی، در تمام شئون زندگی از طرف خداوند و پیامبر اکرم به آنها سپرده شده است و غیر آنها را شامل نمیشود و البته کسانی که از طرف آنها به مقامی منصوب شوند و پستی را در جامعه اسلامی به عهده بگیرند، با شروط معینی اطاعت آنها لازم است نه به خاطر اینکه اولوا الامرند، بلکه به خاطر اینکه نمایندگان اولوا الامر میباشند.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴، ج۳، ص۴۳۶</ref> و روایات فراوانی نیز مصداق اولوالامر در آیه شریفه را ائمه اطهار(ع) برشمرده اند.<ref>ر. ک.. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم: اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۰۸–۴۹۷</ref> | ||
«وَ إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ | «وَ إِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَإِلَیٰ أُولِی الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ» | ||
همچنین واژه «اولی الامر» در آیه ۸۳ سوره نساء<ref>«وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْر»</ref> به فراتر از امام معصوم(ع) تفسیر شده است این دیدگاه معتقد است که با توجه به محور آیه شریفه، منظور از اولی الامر در این آیه خصوص معصومین | همچنین واژه «اولی الامر» در آیه ۸۳ سوره نساء<ref>«وَ لَوْ رَدُّوهُ إِلَی الرَّسُولِ وَ إِلی أُولِی الْأَمْر»</ref> به فراتر از امام معصوم(ع) تفسیر شده است این دیدگاه معتقد است که با توجه به محور آیه شریفه، منظور از اولی الامر در این آیه خصوص معصومین «ع» نیستند بلکه همه کسانی که قدرت تشخیص نسبت به مسائل مختلف دارند را در بر میگیرد. به عنوان نمونه حضرت آیت الله مکارم شیرازی میفرمایند: | ||
«منظور از اولی الامر در اینجا کسانی هستند که قدرت تشخیص و احاطه کافی به مسائل مختلف دارند و میتوانند حقایق را از شایعات بی اساس و مطالب راستین را از نادرست برای مردم روشن سازند، که در درجه اول پیغمبر «ص)) و ائمه اهل بیت ((ع» جانشینان او و در درجه بعد دانشمندانی هستند که در این گونه مسائل صاحب نظرند.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۴، ص۳۱</ref> و آیت الله جوادی آملی نیز معتقدند «درباره مصداق (اُولِی الاَمرِ) در این آیه باید توجه داشت که چون محور آیه مورد بحث، روشنگری در موضوعات خارجی و حوادث جزئی و مقطعی است و در اینگونه حوادث روزانه، کارشناس هوشمند، یعنی ولی امر که محور تصمیم سازی و ارائه دهنده راه حل است، باید حاضر باشد تا مسلمانان با گزارش و ارجاع امور به او، از او تکلیف را جویا شوند، بنابراین، در زمان حضور و ظهور معصومان(ع) آن ذوات قدسی نخستین مرجعاند ـ و بدین لحاظ مصداق قطعی و روشن نه مصداق منحصر «اُولِی الاَمرِ» در این آیه امامان معصوم(علیهمالسلام) هستند و در زمان غیبت طبق فرمان خود معصومان(علیهمالسلام) عهدهدار این مسئولیت، نائب عادل و کارشناس فنی و مدیر و مدبّر، یعنی فقیه جامعالشرایطی است که در متن حکومت بوده و توان تحلیل اخبار جنگ و رفتارهای دشمن و تصمیمسازی سیاسی ـ اجتماعی و صدور فرمان نظامی برای رویارویی درست با دشمن و دفاع از دین، آبرو، جان و مال مسلمانان را داراست.»<ref>جوادی آملی، عبد الله، تفسیر تسنیم، قم: مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵، ج۱۹، ص۶۴۳</ref> | «منظور از اولی الامر در اینجا کسانی هستند که قدرت تشخیص و احاطه کافی به مسائل مختلف دارند و میتوانند حقایق را از شایعات بی اساس و مطالب راستین را از نادرست برای مردم روشن سازند، که در درجه اول پیغمبر «ص)) و ائمه اهل بیت ((ع» جانشینان او و در درجه بعد دانشمندانی هستند که در این گونه مسائل صاحب نظرند.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۴، ص۳۱</ref> و آیت الله جوادی آملی نیز معتقدند «درباره مصداق (اُولِی الاَمرِ) در این آیه باید توجه داشت که چون محور آیه مورد بحث، روشنگری در موضوعات خارجی و حوادث جزئی و مقطعی است و در اینگونه حوادث روزانه، کارشناس هوشمند، یعنی ولی امر که محور تصمیم سازی و ارائه دهنده راه حل است، باید حاضر باشد تا مسلمانان با گزارش و ارجاع امور به او، از او تکلیف را جویا شوند، بنابراین، در زمان حضور و ظهور معصومان(ع) آن ذوات قدسی نخستین مرجعاند ـ و بدین لحاظ مصداق قطعی و روشن نه مصداق منحصر «اُولِی الاَمرِ» در این آیه امامان معصوم(علیهمالسلام) هستند و در زمان غیبت طبق فرمان خود معصومان(علیهمالسلام) عهدهدار این مسئولیت، نائب عادل و کارشناس فنی و مدیر و مدبّر، یعنی فقیه جامعالشرایطی است که در متن حکومت بوده و توان تحلیل اخبار جنگ و رفتارهای دشمن و تصمیمسازی سیاسی ـ اجتماعی و صدور فرمان نظامی برای رویارویی درست با دشمن و دفاع از دین، آبرو، جان و مال مسلمانان را داراست.»<ref>جوادی آملی، عبد الله، تفسیر تسنیم، قم: مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵، ج۱۹، ص۶۴۳</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = سیاست | | شاخه اصلی = سیاست | ||
| شاخه فرعی۱ = حکومت اسلامی | | شاخه فرعی۱ = حکومت اسلامی | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = |