پرش به محتوا

آیات قرآن مربوط به سیاست و اداره جامعه دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۴۲: خط ۴۲:
===مشارکت سیاسی===
===مشارکت سیاسی===


از مباحث مهم سیاست، موضوع مشارکت سیاسی مردم است که قرآن کریم در قالب‌های مختلف بدان اشاره نموده است از جمله مسئله مشورت و شرکت مردم در تصمیمات حکومتی که قرآن کریم جامعه سیاسی اسلامی را این چنین توصیف می‌نماید «وامرهم شوری بینهم»<ref>۸- سوره شوری، آیه ۳۸</ref>«و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست» همچنین به پیامبر اکرم(ص) دستور می‌دهد که «و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله»<ref>۹- سوره آل عمران، آیه ۱۵۹</ref> «و در کارها با آنان، مشورت کن و هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن»
موضوع مشارکت سیاسی مردم، از مباحث مهم سیاست است که قرآن کریم در قالب‌های مختلف بدان اشاره نموده است از جمله مسئله مشورت و شرکت مردم در تصمیمات حکومتی که قرآن کریم جامعه سیاسی اسلامی را این چنین توصیف می‌نماید {{عربی|وامرهم شوری بینهم}}<ref>سوره شوری: ۳۸.</ref>«و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست». همچنین به پیامبر اکرم(ص) دستور می‌دهد که {{عربی|و شاورهم فی الامر فاذا عزمت فتوکل علی الله}}.<ref>سوره آل عمران: ۱۵۹}}.</ref> «و در کارها با آنان، مشورت کن و هنگامی که تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن».


در کنار مسئله مشورت، قرآن کریم به موضوع امر به معروف و نهی از منکر نیز به عنوان یکی از مکانیزم‌های مشارکت سیاسی اشاره نموده است، زیرا از آنجا که یکی از اهداف حکومت اسلامی که در قرآن کریم بدان اشاره شده است<ref>۰- سوره حج، آیه ۴۱</ref> حاکمیت ارزش‌های دینی و مقابله با ظهور ضد ارزش‌ها در جامعه است، اعضای جامعه اسلامی نیز باید نسبت به این مسئله واکنش نشان داده و بی‌تفاوت نباشند. «کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر»<ref>۱- سوره آل عمران، آیه ۱۱۰</ref>«شما بهترین امتی بودید که برای انسانها آفریده شده‌اید، چه اینکه امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید .»
در کنار مسئله مشورت، قرآن کریم به موضوع امر به معروف و نهی از منکر نیز به عنوان یکی از مکانیزم‌های مشارکت سیاسی اشاره نموده است، زیرا از آنجا که یکی از اهداف حکومت اسلامی که در قرآن کریم بدان اشاره شده است.<ref>سوره حج: ۴۱.</ref> حاکمیت ارزش‌های دینی و مقابله با ظهور ضد ارزش‌ها در جامعه است، اعضای جامعه اسلامی نیز باید نسبت به این مسئله واکنش نشان داده و بی‌تفاوت نباشند. {{عربی|کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر}}.<ref>سوره آل عمران: ۱۱۰.</ref> «شما بهترین امتی بودید که برای انسانها آفریده شده‌اید، چه اینکه امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید».


«ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون»<ref>۲- سوره آل عمران، آیه ۱۰۴</ref>«باید از میان شما، گروهی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند.»
: {{عربی|ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون}}.<ref>سوره آل عمران: ۱۰۴.</ref> «باید از میان شما، گروهی دعوت به نیکی و امر به معروف و نهی از منکر کنند و آنها همان رستگارانند».


این ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه را شامل می‌شود و بیانگر نقش و جایگاه مردم در حکومت اسلامی دارد که مربوط به مباحث سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی است.
این ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه را شامل می‌شود و بیانگر نقش و جایگاه مردم در حکومت اسلامی دارد که مربوط به مباحث سیاست و جامعه‌شناسی سیاسی است.


آیات جهاد و دفاع
===آیات جهاد و دفاع===
بخشی از آیات قرآن کریم مربوط به جهاد و دفاع در برابر دشمنان است که مربوط به سیاست و حکومت است:
* {{عربی|اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر|ترجمه=به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته‌اند و خداوند بر یاری آنها تواناست}}.<ref>سوره حج: ۳۹.</ref>


بخشی از آیات قرآن کریم مربوط به جهاد و دفاع در برابر دشمنان است که مربوط به سیاست و حکومت است.
* {{عربی|وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین|ترجمه=و در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد}}.<ref>سوره بقره: ۱۹۰.</ref>


«اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر»<ref>۳- سوره حج، آیه ۳۹</ref> «به کسانی که جنگ بر آنها تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است، چرا که مورد ستم قرار گرفته‌اند و خداوند بر یاری آنها تواناست»
* {{عربی|وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین|با آنها (دشمنان) پیکار کنید تا آتش فتنه خاموش شود ودین مخصوص خدا گردد پس اگر آنها (از روش نادرست خود) دست برداشتند کردند، (متعرض آنها نشوید زیرا) تعدی جز بر ستمکاران روا نیست}}.<ref>سوره بقره: ۱۹۳.</ref>


«وقاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونکم و لا تعتدوا ان الله لا یحب المعتدین»<ref>۴- سوره بقره، آیه ۱۹۰</ref> «و در راه خدا با کسانی که با شما می‌جنگند، نبرد کنید و از حد تجاوز نکنید که خداوند تجاوز کاران را دوست ندارد .»
* {{عربی|و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیاً واجعل لنا من لدنک نصیراً|ترجمه=چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟ همان افرادی که می‌گویند پروردگارا ما را از این شهر که اهلش ستمگرند، بیرون برو از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما}}.<ref>سوره نساء: ۷۵.</ref>


«وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین»<ref>۵- سوره بقره، آیه ۱۹۳</ref>«با آنها (دشمنان) پیکار کنید تا آتش فتنه خاموش شود ودین مخصوص خدا گردد پس اگر آنها (از روش نادرست خود) دست برداشتند کردند، (متعرض آنها نشوید زیرا) تعدی جز بر ستمکاران روا نیست»
* {{عربی|و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لاتعلمونهم الله یعلمهم ...|ترجمه=در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانایی دارید از «نیرو» آماده سازید (و همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد) تا به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمی‌شناسید و خدا می‌شناسد}}.<ref>سوره انفال: ۶۰.</ref>


«و ما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیاً واجعل لنا من لدنک نصیراً»<ref>۶- سوره نساء، آیه ۷۵</ref>«چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟ همان افرادی که می‌گویند پروردگارا ما را از این شهر که اهلش ستمگرند، بیرون برو از طرف خود برای ما سرپرستی قرار ده و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما»
کلمه «قوه» چه کلمه کوچک و پر معنایی است، نه تنها وسائل جنگی و سلاح‌های مدرن هر عصری را در بر می‌گیرد، بلکه تمام نیروها و قدرت‌هایی را که به نوعی از انواع در پیروزی بر دشمن اثر دارد شامل می‌شود، اعم از نیروهای مادی و معنوی.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۷، ص۲۲۲.</ref>
 
«و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و آخرین من دونهم لاتعلمونهم الله یعلمهم …»<ref>۷- سوره انفال، آیه ۶۰</ref> «در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانایی دارید از «نیرو» آماده سازید (و همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد) تا به وسیله آن دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمی‌شناسید و خدا می‌شناسد …» «کلمه «قوه» چه کلمه کوچک و پر معنایی است، نه تنها وسائل جنگی و سلاح‌های مدرن هر عصری را در بر می‌گیرد، بلکه تمام نیروها و قدرت‌هایی را که به نوعی از انواع در پیروزی بر دشمن اثر دارد شامل می‌شود، اعم از نیروهای مادی و معنوی.»<ref>۸ - مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۷، ص۲۲۲</ref>


روشن است که جهاد و دفاع از مسلمانان در برابر دشمنان، نیازمند حکومت و تشکیلات نظامی و برخورداری از توانمندی لازم برای مقابله با دشمنان است.
روشن است که جهاد و دفاع از مسلمانان در برابر دشمنان، نیازمند حکومت و تشکیلات نظامی و برخورداری از توانمندی لازم برای مقابله با دشمنان است.


آیات مربوط به روابط خارجی
===روابط خارجی===
 
یکی از ابعاد سیاست که قرآن کریم بدان توجه دارد، مسئله روابط مسلمانان با کفار است. در قرآن کریم از هر گونه ارتباط دوستانه مسلمانان با کافران نهی شده و هر ارتباطی که زمینه تسلط کفار بر مسلمانان را به همراه داشته باشد، مردود شمرده شده است. خداوند متعال به مؤمنان در این رابطه، این گونه سفارش می‌کند
 
«یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده وقد کفروا بما جائکم من الحق»<ref>۹- سوره ممتحنه، آیه ۱</ref>«ای مؤمنان دشمن من و دشمن خویش را دوست خود قرار ندهید، شما نسبت به آنها اظهار محبت می‌کنید، در حالی که به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده‌اند.»
 
«یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعباً من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار اولیاء و اتقوا الله ان کنتم مؤمنین»<ref>۰- سوره مائده، آیه ۵۷</ref>«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، افرادی که آئین شما را بباد استهزاء و بازی می‌گیرند از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه‌گاه خود انتخاب نکنید، و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید.»
 
«لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً»<ref>۱- سوره نساء، آیه ۱۴۱</ref> «و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است» از آنجا که کلمه «سبیل» به اصطلاح از قبیل «نکره در سیاق نفی» است و معنی عموم را می‌رساند از آیه استفاده می‌شود که کافران نه تنها از نظر منطق بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره نخواهند شد و اگر پیروزی آنها را بر مسلمانان در میدانهای مختلف با چشم خود می‌بینیم به خاطر آن است که بسیاری از مسلمانان مؤمنان واقعی نیستند و راه و رسم ایمان و وظائف و مسئولیتها و رسالتهای خویش را به کلی فراموش کرده‌اند، نه خبری از اتحاد و اخوت اسلامی در میان آنان است و نه جهاد به معنی واقعی کلمه انجام می‌دهند، و نه علم و آگاهی لازم را که اسلام آن را از لحظه تولد تا لحظه مرگ بر همه لازم شمرده است دارند، و چون چنانند طبعاً چنینند!»<ref>۲- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۴، ص۱۷۵–۱۷۶</ref>
 
روابط خارجی حکومت اسلامی به زیبایی در دو آیه شریفه از قرآن کریم ترسیم شده است. آنجا که خداوند متعال می فر ماید: «لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم وتقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین. انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم و من یتولهم فاولئک هم الظالمون»<ref>۳- سوره ممتحنه، آیه ۸–۹</ref>«خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی‌کند، چرا که خداوند عدالت‌پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستی کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند، و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند از اینکه با آنها دوستی کنید، و هر کس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است.»
 
البته آیات منحصر به آیاتی که اشاره شد نیست و اینها تنها نمونه‌هایی از آیات در هر بخش است که به خوبی بیانگر توجه قرآن کریم به سیاست و اداره جامعه است.
 
«سیاست در روایات»
 
در روایات اسلامی نیز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و معصومین(ع) که به عنوان «ساسه العباد» در زیارت جامعه کبیره معرفی شده‌اند به سیاست و مسائل سیاسی توجه نموده‌اند که همچون آیات امکان پرداختن به همه ابعاد آن، در این مجال نیست و ما تنها به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنیم.
 
۱. پیامبر اکرم(ص) هنگامی که معاذ بن جبل را به سرپرستی و امور مردم یمن فرستادند سفارشاتی به وی فرمودند که ناظر به اهداف حکومت و شرح وظایف کارگزاران حکومتی است.
 
«یا معاذ علمهم کتاب الله و احسن ادبّهم علی الاخلاق الصالحه و انزل الناس منازلهم خیرهم و شرهم و انفذ فیهم امر الله و لا تحاش فی امره و لا ماله احداً فانها لیست بولایتک و ادّ الیهم الامانه فی کل قلیل و کثیر و علیک بالرفق و العفو فی غیر ترک للحق… و اعتذر الی اهل عمل من کل امر خشیت ان یقع الیک منه عیب یعذروک و امت الجاهلیه الا ما سنه الاسلام و اظهر الاسلام کله صغیره و کبره و لیکن اکثر همک الصلاه … و ذکر الناس بالله و الیوم الاخر و اتبع الموعظه … ثم بث فیهم المعلمین … و اوصیک بتقوی الله وصدق الحدیث و الوفاء بالعهد و اداء الامانه و ترک الخیانه …»<ref>۴- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۴، ص ۲۵–۲۶</ref>«ای معاذ! قرآن را به ایشان بیاموز و تربیت آنان را بر اساس اخلاق شایسته قرار ده و مردم را در مقام خودشان بنشان- چه نیک باشند و چه بد- فرمان خدا را در میان آنان اجرا کن و در اجرای فرمان الهی و پاسداری از بیت المال از هیچ‌کس در هراس مباش و هیچ‌کس را ملاحظه مکن‏، زیرا در این خصوص نه اختیاری داری و نه آن مال از آن توست. امانت را به آنان پس ده چه کم باشد و چه زیاد. بر تو باد نرمش و بخشایش جز در مورد حقّ … از کارگزاران خود در هر چه می‌ترسی دچار عیبی شوی پوزش خواه تا تو را معذور دارند. کارهای عصر جاهلیّت را، جز آنچه اسلام تأییدش نموده، ریشه کن ساز. امر اسلام را، چه کوچک و چه بزرگ، علنی ساز و بیشتر همّت خود را معطوف نماز نما … مردم را به یاد خدا و روز جزا بیفکن و به اندرز و پندگویی خود ادامه بده … سپس معلم‌هایی را در میانشان پراکنده کن تا به تعلیم و تربیت آنان پردازند … من به تو سفارش کنم که تقوی را پیشه خود سازی، راستگو باشی، وفای به عهد نمایی، در ادای امانت کوتاهی نکنی، از خیانت کردن دوری نمایی…»
 
حضرت در این نامه، توجه به آموزش و پرورش مردم، اجرای دقیق و بدون مسامحه احکام اسلام، از بین بردن آثار و نشانه‌های جاهلی و مدارا با مردم، اهتمام به نماز، موعظه افراد جامعه و تشویق مردم به فراگیری علم سودمند و بالا بردن فرهنگ جامعه و قاطعیت و صلابت در احقاق حقوق و رعایت ارزش‌ها اسلامی و اخلاقی را به عنوان سرفصل‌های وظایف حاکم اسلامی برشمردند.
 
۲. نگاهی گذرا به نهج البلاغه و خطبه‌ها و نامه‌های حضرت به خوبی بیانگر توجه حضرت به ابعاد مختلف سیاست می‌باشد. تنها نامه ۵۳ نهج البلاغه (عهد نامه مالک اشتر) در این زمینه کافی است که در آن خطوط کلی سیاست و حکومت توسط حضرت به زیبایی ترسیم شده است. این نامه که در حقیقت منشور حکومت اسلامی محسوب می‌گردد، بیانگر وظایف و مسئولیت‌های حکومت و حاکم اسلامی در ابعاد و زمینه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی در اداره جامعه اسلامی می‌باشد.
 
علاوه بر این نامه، حضرت در نهج البلاغه در خطبه‌ها و نامه‌های متعدد به مباحث مربوط به سیاست و اداره جامعه اشاره فرموده‌اند که به نمونه‌هایی اشاره می‌کنیم.
 
حضرت در مورد ضرورت وجود حکومت می‌فرمایند: «لابد للناس من امیر برّ او فاجر»<ref>۵- نهج البلاغه، خطبه ۴۰</ref> «مردم به زمامداری نیک یا بد، نیازمندند»
 
همچنین در مورد فلسفه و اهداف حکومت اسلامی می‌فرمایند: «اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسه فی سلطان ولا التماس شی من فضول الحطام ولکن لنرد المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک فیأمن المظلومون من عبادک و تقام المعطله من حدودک»<ref>۶- نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱ – شبیه این روایت از امام حسین(ع) نیز نقل شده است. تحف العقول، ص۲۳۹</ref> «خدایا تو می دانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه می‌خواستیم نشانه‌های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم و در سرزمین‌های تو اصلاح را ظاهر کنیم تا بندگان ستمدیده ات در امن و امان زندگی کنند و قوانین و مقررات فراموش شده تو اجرا گردد»
 
حضرت اجرای احکام دین، اصلاح امور جامعه و برقراری امنیت را فلسفه پذیرش حکومت و از اهداف تشکیل آن معرفی نمودند.
 
حضرت در مورد ویژگی و شرایط حاکم اسلامی می‌فرمایند: «ایها الناس ان احق الناس بهذا الامر اقواهم علیه و اعلمهم بامرالله فیه.»<ref>۷- نهج البلاغه، خطبه ۱۷۳</ref> «ای مردم! سزاوارترین مردم به حکومت کسی است که بدان تواناتر و در آن به فرمان خدا داناتر باشد.»
 
حضرت در مورد حقوق متقابل مردم و حاکم اسلامی می‌فرمایند: «ایها الناس ان لی علیکم حقاً ولکم علی حق فاما حقکم علی فالنصیحه لکم و توفیر فیئکم علیکم و تعلیمکم کیلا تجهلوا و تأدیبکم کیما تعلموا و اما حقی علیکم فالوفاء بالبیعه و النصیحه فی المشهد و المغیب و الاجابه حین ادعوکم و الطاعه حین امرکم»<ref>۸- نهج البلاغه، خطبه ۳۴</ref> «ای مردم، مرا بر شما و شما را بر من حقی است. حق شما بر من آن که از خیر خواهی شما دریغ نورزم و بیت المال را میان شما عادلانه تقسیم کنم و شما را آموزش دهم تا بی سواد و نادان نباشید و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید و اما حق من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید و در آشکار و نهان برایم خیر خواهی کنید، هر گاه شما را فرا خواندم اجابت نمایید و فرمان دادم اطاعت کنید .»
 
حضرت سیاست نیکو را موجب قوام مردم و دوام حکومت معرفی نمودند: «حسن السیاسه قوام الرعیه»<ref>۹- آمدی، عبد الواحد، شرح غرر الحکم و در الکلم، شارح جمال الدین محمد خوانساری، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۷۳، ج۳، ص۳۸۵</ref>» نیکویی سیاست موجب قوام مردم است» «حسن السیاسه یستدیم الریاسه»<ref>۰- همان</ref> «نیکوی سیاست موجب دوام حکومت است.»


حضرت در مورد آسیب‌شناسی سقوط حکومت‌ها می‌فرمایند: «یستدل علی ادبار الدول باربع؛ تضییع الاصول و التمسک بالغرور و تقدیم الاراذل و تأخیر الافاضل»<ref>۱- همان، ج۶، ص۴۵۰</ref>«برای سقوط و انحطاط یک حکومت به چهار چیز می‌توان استدلال کرد: ضایع کردن اصول اساسی، مغرور شدن به دنیا و مقدم داشتن فرومایگان و مؤخر قرار دادن شایستگان»
یکی از ابعاد سیاست که قرآن کریم بدان توجه دارد، مسئله روابط مسلمانان با کفار است. در قرآن کریم از هر گونه ارتباط دوستانه مسلمانان با کافران نهی شده و هر ارتباطی که زمینه تسلط کفار بر مسلمانان را به همراه داشته باشد، مردود شمرده شده است. خداوند متعال به مؤمنان در این رابطه، این گونه سفارش می‌کند:


۳. امام سجاد(ع) در رساله حقوق به حقوق حاکم اسلامی اشاره نموده و می‌فرمایند: «فاما حق سائسک بالسلطان فان تعلم انک جعلت له فتنه و انه مبتلی فیک بما جعله الله له علیک من السلطان و ان تخلص له فی النصیحه و ان لا تماحکه و قد بسطت یده علیک فتکون سبب هلاک نفسک و هلاکه و تذل و تلطف لاعطائه من الرضا ما یکفه عنک و لایضر بدینک و تستعین علیه فی ذلک بالله و لا تعازه و لا تعانده فانک ان فعلت ذلک عققته و عققت نفسک فعرضتها لمکروهه و عرضته للهلکه فیک و کنت خلیقاً ان تکون معیناً له علی نفسک و شریکاً له فیما اتی الیک»<ref>۲- ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، پیشین، ص۲۶۱</ref> «و امّا حقّ آن که بر تو تسلّط دارد و حکومت می‌کند این است که بدانی تو برای پیشوا، آزمون و آزمایش هستی و با تسلطی که خداوند از جانب او، بر تو، قرار داده آزموده می‌شود و اینکه خیرخواه او باشی و با او ستیزه نکنی که به درستی دست قدرت او بر تو گشوده است که سبب هلاکت خویشتن و او می‌گردی. و در مقابل سلطان، خویشتن را خاردار و نرم خوئی کن تا خشنودی او را تا بدان جا که زیانش به تو نرسد و به دینت ضرری نزند، به دست آوری و در این کار از خداوند مدد خواه و در قدرت با او به رقابت و ضدّیت برنخیز و دشمنی نکن، زیرا که اگر این گونه کردی او را سپاس نداشته‌ای و بر خودت هم ناسپاسی کرده‌ای و خویش را دستخوش رفتار ناپسند او ساخته‌ای و او را هم به هلاکت کشانده‌ای و سزاوار است که تو به زیان خود، یاری رساننده او باشی و در هر چه با تو کند، شریک با او باشی‏»
* {{عربی|یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده وقد کفروا بما جائکم من الحق|ای مؤمنان دشمن من و دشمن خویش را دوست خود قرار ندهید، شما نسبت به آنها اظهار محبت می‌کنید، در حالی که به آنچه از حق برای شما آمده کافر شده‌اند}}.<ref>سوره ممتحنه: ۱.</ref>


۴. امام صادق(ع) در مورد ضرورت وجود رهبری مطلوب برای جامعه می‌فرمایند: «لا یستغنی اهل کل بلد عن ثلاثه یفزع الیه فی امر دنیاهم و آخرتهم فان عدموا ذلک کانوا همجا؛ فقیه عالم ورع و امیر خیر مطاع و طبیب بصیر ثقه»<ref>۳- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث، ۱۴۰۳، ج۷۵، ص۲۳۵</ref>«اهل هر شهری از سه چیز بی‌نیاز نیستند تا در امور دنیا و آخرت به آن پناه برند که اگر آن‌ها را از دست دهند سقوط می‌کنند؛ فقیه آگاه و با تقوا، امیر خوب مورد اطاعت و طبیب بینا و ومورد اعتماد»
* {{عربی|یا ایها الذین آمنوا لا تتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزوا و لعباً من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و الکفار اولیاء و اتقوا الله ان کنتم مؤمنین|ترجمه=ای کسانی که ایمان آورده‌اید، افرادی که آئین شما را بباد استهزاء و بازی می‌گیرند از اهل کتاب و مشرکان، دوست و تکیه‌گاه خود انتخاب نکنید، و از خدا بپرهیزید اگر ایمان دارید.<ref>سوره مائده: ۵۷.</ref>


۵. روایات متعددی که در مورد رهبری حکومت اسلامی در عصر غیبت و ولایت فقیه وارد شده است نیز شاهدی بر توجه ائمه اطهار(ع) به سیاست و تعیین رهبری حکومت دینی است به عنوان نمونه امام صادق(ع) در مورد رهبری حکومت اسلامی در عصر غیبت می‌فرمایند: «... ینظران إلی من کان منکم ممّن قد روی حدیثنا، ونظر فی حلالنا وحرامنا، وعرف أحکامنا، فلیرضوا به حَکَماً، فإنّی قد جعلته علیکم حاکماً…»<ref>۴ـ الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا، ج۱۸، ص ۹۹</ref>«نظر کنید به شخصی از خودتان که حدیث ما را روایت کرده، در حلال و حرام ما اهل نظر بوده و آشنای به احکام ماست، او را به عنوان حکم بپذیرید من او را برای شما حاکم قرار دادم …»
* {{عربی|لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلاً|ترجمه=و خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلطی نداده است}}.<ref>سوره نساء: ۱۴۱.</ref> از آنجا که کلمه «سبیل» به اصطلاح از قبیل «نکره در سیاق نفی» است و معنی عموم را می‌رساند از آیه استفاده می‌شود که کافران نه تنها از نظر منطق بلکه از نظر نظامی و سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و خلاصه از هیچ نظر بر افراد با ایمان، چیره نخواهند شد و اگر پیروزی آنها را بر مسلمانان در میدانهای مختلف با چشم خود می‌بینیم به خاطر آن است که بسیاری از مسلمانان مؤمنان واقعی نیستند و راه و رسم ایمان و وظائف و مسئولیتها و رسالتهای خویش را به کلی فراموش کرده‌اند، نه خبری از اتحاد و اخوت اسلامی در میان آنان است و نه جهاد به معنی واقعی کلمه انجام می‌دهند، و نه علم و آگاهی لازم را که اسلام آن را از لحظه تولد تا لحظه مرگ بر همه لازم شمرده است دارند، و چون چنانند طبعاً چنینند!<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۴، ص۱۷۵–۱۷۶.</ref>


امام زمان عجل الله فرجه الشریف نیز در توقیع شریفشان به محمد بن عثمان عمری می‌فرمایند: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله علیهم»<ref>۵- همان، ج۱۸، ص۱۰۱</ref> «در رویدادهای به راویان احادیث ما مراجعه نمایید، پس آنها حجت من بر شما هستم و من حجت خدا بر آنها هستم.»
* روابط خارجی حکومت اسلامی در دو آیه از قرآن کریم ترسیم شده است. خداوند می فرماید: {{عربی|لا ینهاکم الله عن الذین لم یقاتلوکم فی الدین ولم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم وتقسطوا الیهم ان الله یحب المقسطین. انما ینهاکم الله عن الذین قاتلوکم فی الدین و اخرجوکم من دیارکم و ظاهروا علی اخراجکم ان تولوهم و من یتولهم فاولئک هم الظالمون|ترجمه=خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی‌کند، چرا که خداوند عدالت‌پیشگان را دوست دارد. تنها شما را از دوستی کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند، و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند، یا به بیرون راندن شما کمک کردند از اینکه با آنها دوستی کنید، و هر کس آنها را دوست دارد ظالم و ستمگر است}}.<ref>سوره ممتحنه: ۸–۹.</ref>


اینها تنها نمونه‌هایی از روایات است که ناظر به سیاست و اداره امور جامعه می‌باشد که به خوبی بیانگر توجه معصومین(ع) به ابعاد سیاسی دین می‌باشد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


۷٬۲۳۰

ویرایش