۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
(ابرابزار) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
تلقین چیست و چه زمانی خوانده میشود؟ | تلقین چیست و چه زمانی خوانده میشود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
واژهٔ «تلقین» در لغت، بر وزن و معنای «تفهیم» است. این کلمه مصدر باب تفعیل از ریشهٔ «لَقَنَ» است و در آن، معانی دریافت و فهم سریع وجود دارد. مرد لَقن، به کسی میگویند که زیرک و تیز فهم است. امام علی ( (ع)) در حالی که به سینهٔ مبارکش اشاره میکرد، فرمود: «اینجا علمی است، کاش کسی را پیدا میکردم تا به او میدادم؛ ولی کسی را پیدا کردم که «لقن» (تیز فهم) است؛ اما مورد اعتماد نیست». فارابی میگوید: «تَلَقُن الکلام یعنی دریافت و توانایی بر آن است». | واژهٔ «تلقین» در لغت، بر وزن و معنای «تفهیم» است. این کلمه مصدر باب تفعیل از ریشهٔ «لَقَنَ» است و در آن، معانی دریافت و فهم سریع وجود دارد. مرد لَقن، به کسی میگویند که زیرک و تیز فهم است. امام علی ((ع)) در حالی که به سینهٔ مبارکش اشاره میکرد، فرمود: «اینجا علمی است، کاش کسی را پیدا میکردم تا به او میدادم؛ ولی کسی را پیدا کردم که «لقن» (تیز فهم) است؛ اما مورد اعتماد نیست». فارابی میگوید: «تَلَقُن الکلام یعنی دریافت و توانایی بر آن است». | ||
حاصل معنای لغوی مادهٔ اصلی تلقین، چیزی را فهمیدن یا به کسی فهمانیدن است. لَقِنتُ زیداً لَقِنتُ أشیاءً. این فعل ثلاثی مجرد، وقتی به باب تفعیل میرود، دو مفعولی میشود و از نظر معنا به معنای اصطلاحی مورد بحث ما، بسیار نزدیک میشود. لَقَنتُ زیداً الشهادتین یعنی شهادتین را به زید فهماندم.<ref>ر. ک. ابن فارس، المقاییس اللّغه، ج۵، ص۲۶۰; و ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۳۹۰; احمد بن محمد فیومی، مصباح المنیر، ج۲، ص۲۵۲; و لغت نامهٔ دهخدا، ج۱۵، ص۹۱۰.</ref> | حاصل معنای لغوی مادهٔ اصلی تلقین، چیزی را فهمیدن یا به کسی فهمانیدن است. لَقِنتُ زیداً لَقِنتُ أشیاءً. این فعل ثلاثی مجرد، وقتی به باب تفعیل میرود، دو مفعولی میشود و از نظر معنا به معنای اصطلاحی مورد بحث ما، بسیار نزدیک میشود. لَقَنتُ زیداً الشهادتین یعنی شهادتین را به زید فهماندم.<ref>ر. ک. ابن فارس، المقاییس اللّغه، ج۵، ص۲۶۰; و ابن منظور، لسان العرب، ج۱۳، ص۳۹۰; احمد بن محمد فیومی، مصباح المنیر، ج۲، ص۲۵۲; و لغت نامهٔ دهخدا، ج۱۵، ص۹۱۰.</ref> | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
اصطلاح «تلقین» بیشتر، در احکام اموات مطرح است که با حفظ معنای لغوی آن به کار رفته است. خواندن شهادتین، کلمات فرج، اسامی ائمه(ع) و… بر بالین شخص محتضر، در گوش میتی که در قبر گذاشته شده و نزد قبر میتی که مدفون شده است. | اصطلاح «تلقین» بیشتر، در احکام اموات مطرح است که با حفظ معنای لغوی آن به کار رفته است. خواندن شهادتین، کلمات فرج، اسامی ائمه(ع) و… بر بالین شخص محتضر، در گوش میتی که در قبر گذاشته شده و نزد قبر میتی که مدفون شده است. | ||
از این تعریف اجمالی، روشن میشود که تلقین میت بر سه قسم است که بیان خواهد شد. اصطلاح تلقین کاربرد قرآنی ندارد، اما مصادیق و موارد تلقین در قرآن مجید بسیار آمده است. مانند اینکه حضرت آدم (ع) کلمات و جملاتی را از جانب خداوند تلقی و دریافت کرد که نوعی تلقین بود<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ص۷۴۵، مادهٔ لَقَی: «و یقال ذلک فی الادراک بالحس و بالبصر و بالبصیره».</ref> و نیز خداوند برخی از اسمای الهی را تکرار کرده است تا به انسانها تفهیم و تلقین کند. برای نمونه واژهٔ الله و اله ۲۸۰۷ بار و ان الله علی کل شیء قدیر ۴۵ بار تکرار شدهاند. | از این تعریف اجمالی، روشن میشود که تلقین میت بر سه قسم است که بیان خواهد شد. اصطلاح تلقین کاربرد قرآنی ندارد، اما مصادیق و موارد تلقین در قرآن مجید بسیار آمده است. مانند اینکه حضرت آدم(ع) کلمات و جملاتی را از جانب خداوند تلقی و دریافت کرد که نوعی تلقین بود<ref>راغب اصفهانی، المفردات، ص۷۴۵، مادهٔ لَقَی: «و یقال ذلک فی الادراک بالحس و بالبصر و بالبصیره».</ref> و نیز خداوند برخی از اسمای الهی را تکرار کرده است تا به انسانها تفهیم و تلقین کند. برای نمونه واژهٔ الله و اله ۲۸۰۷ بار و ان الله علی کل شیء قدیر ۴۵ بار تکرار شدهاند. | ||
فخر الدین طریحی میگوید: «خداوند حجتش را به هر که بخواهد، تلقین میکند». چنانکه در تفسیر این آیه: (یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ)<ref>انفطار: ۷.</ref>; یعنی «ای انسان چه باعث شد که به خدای کریم خود مغرور گشتی؟» | فخر الدین طریحی میگوید: «خداوند حجتش را به هر که بخواهد، تلقین میکند». چنانکه در تفسیر این آیه: (یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ)<ref>انفطار: ۷.</ref>; یعنی «ای انسان چه باعث شد که به خدای کریم خود مغرور گشتی؟» | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
روح با اینکه پس از مرگ وسایل مادی ادراک را از دست میدهد، روح میگیرد. درک و فهم آنها، همیشه نیازمند وسایل مادی نیست. روح انسان در حال مرگ و پس از آن، فراغتش از حالت خواب بیشتر میشود و محدودیتهای عالم مادی را ندارد. | روح با اینکه پس از مرگ وسایل مادی ادراک را از دست میدهد، روح میگیرد. درک و فهم آنها، همیشه نیازمند وسایل مادی نیست. روح انسان در حال مرگ و پس از آن، فراغتش از حالت خواب بیشتر میشود و محدودیتهای عالم مادی را ندارد. | ||
پس از جنگ بدر، پیامبر اسلام با جنازه مشرکانی سخن گفت. مسلمانان از پیامبر پرسیدند: مگر آنها میشنوند؟ پیامبر به آنها گفت: «شما از آنها شنواتر نیستید».<ref>ابنهشام، | پس از جنگ بدر، پیامبر اسلام با جنازه مشرکانی سخن گفت. مسلمانان از پیامبر پرسیدند: مگر آنها میشنوند؟ پیامبر به آنها گفت: «شما از آنها شنواتر نیستید».<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، بیروت، ج۱، ص۶۳۹.</ref> | ||
امام علی(ع) در پایان جنگ جمل با کشتهی کعب بن سوره و... سخن گفت. مردی پرسید: «ای علی، مگر اینها میشنوند؟» فرمود: «همان گونه که کشتگان بدر صدای پیامبر را شنیدند، اینها نیز میشنوند».<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۲۵۵.</ref> | امام علی(ع) در پایان جنگ جمل با کشتهی کعب بن سوره و... سخن گفت. مردی پرسید: «ای علی، مگر اینها میشنوند؟» فرمود: «همان گونه که کشتگان بدر صدای پیامبر را شنیدند، اینها نیز میشنوند».<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۲۵۵.</ref> | ||
با توجه به ارتباط روح با بدن مادی و قبر خاکی، تلقین سفارش شده است هر چند روح وارد برزخ شده است; ولی هنوز به بدن خاکی توجه دارد. از این رو، در دستور تلقین، آمده است که دست به شانه ی او بگذارید و او را تکان دهید.<ref>محمد شجاعی، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج۱، ص۲۵۶.</ref> | با توجه به ارتباط روح با بدن مادی و قبر خاکی، تلقین سفارش شده است هر چند روح وارد برزخ شده است; ولی هنوز به بدن خاکی توجه دارد. از این رو، در دستور تلقین، آمده است که دست به شانه ی او بگذارید و او را تکان دهید.<ref>محمد شجاعی، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ج۱، ص۲۵۶.</ref> | ||
== تلقین خواندن پیامبر و اهلبیت == | == تلقین خواندن پیامبر و اهلبیت == | ||
خط ۴۶: | خط ۴۵: | ||
== انواع تلقین == | == انواع تلقین == | ||
{{نوشتار اصلی|انواع تلقین}} | {{نوشتار اصلی|انواع تلقین}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |