|
|
خط ۵: |
خط ۵: |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| شیطانشناسی از منظر قرآن کریم، بسیار مورد اهتمام است. تا انسان دشمن قسم خوردهٔ خویش را نشناسد، نمیتواند در میدان مبارزه به پیروزی دست یابد. علامه طباطبائی در تفسیر المیزان<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی، محمد باقر، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش، ج۱۷، ص۳۴۴.</ref> در خصوص این قسمت از سؤال میفرماید: و جملهٔ «استکبرت ام کنت من العالین» استفهامی است توبیخی، معنایش این است که: آیا سجده نکردنت از این باب است که عارت میشد و خود را از این کار بزرگتر میدانستی؟ یا این که به راستی شأن تو اجل از این عمل بود. تو از کسانی بودی که قدر و منزلت تو بالاتر از آن است که مأمور به سجده بر آدم شوی.
| | قرآن دلیل سجده نکردن شیطان(ابلیس) بر انسان را از قول خود میآورد که میگوید من از او بهتر هستم. برتر دانستن خود از انسان، دلیل اصلی عدم سجده شیطان بوده است. |
|
| |
|
| در ادامه علامه به ذکر دیگر اقوال پرداخته و میفرماید: از همینجا بعضی از مفسرین استفاده کردهاند که: معلوم میشود خدای تبارک و تعالی مخلوقاتی عالی دارد که مقام شان اجل از آن است که برای آدم سجده کنند، بندگانی هستند مستغرق در توجه به سوی پروردگارشان و هیچ چیزی را به جز او درک نمیکنند. | | در قرآن آمده است که خداوند از شیطان میپرسد چرا بر آدم سجده نکردی. آیا تکبر ورزیدی یا از برتریجویانی( عالیین)؟<ref>آیه ۷۵ سوره ص</ref> و شیطان جواب میدهد چون من از او بهتر هستم. من از آتش آفریده شدم و او از گِل:{{قرآن|قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ ۖ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ|ترجمه=گفت: «من از او بهترم؛ مرا از آتش آفريدهاى و او را از گِل آفريدهاى.»|سوره=ص|آیه=۷۶}} |
|
| |
|
| بعضی دیگر گفتهاند: مراد از «علو»، همان استکبار است، هم چنانکه در آیهٔ {{قرآن|وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ}}<ref>یونس / ۸۳؛ به درستی فرعون در زمین استکبار و بلند پروازی کرد.</ref> به همین معنا است و اگر بگوئی معنا ندارد که بگوییم «آیا تو استکبار کردی یا از مستکبرین بودی» میگوییم: هیچ عیبی ندارد، چون اولی راجع به زمان سجده است و دومی راجع به ما قبل آن و معنایش این است که: «آیا از این که امر به سجده ات کردیم دچار استکبار شدی یا آن که از قبل مستکبر بودی..» لیکن این وجه صحیح نیست؛ چون با مقتضای مقام نمیسازد، مقتضای مقام این است که کسی ابلیس را دارای استکبار معرفی کند، نه این که زمان استکبار او را معین کند که قدیمی است یا تازه.
| | در [[سوره حجر]] هم خداوند از شیطان میپرسد چرا از سجدهکنندگان نیستی؟ و شیطان میگوید شایسته من نیست که به بشری که از گِل خشک و بدبو آفریده شده است سجده کنم.<ref>آیه ۳۳ سوره حجر</ref>{{پایان پاسخ}} |
| | |
| بعضی دیگر گفتهاند: مراد از کلمهٔ «عالین» ملائکه آسمان است؛ چون آن ملائکه که مأمور به سجده برای آدم شدند، ملائکه زمین بودند. این هم صحیح نیست، برای این که آیه عمومیت دارد. در تفسیر نمونه نیز معنای دیگری برای عالین آمده که: «آیا استکبار کردی یا از برترینها بودی؟» یعنی برتر از این که فرمان سجود به تو داده شود. بدون شک احدی نمیتواند ادعا کند که قدر و منزلتش ما فوق این است که برای خدا و به فرمان خدا سجده کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه «برگزیده»، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۰ش، ج۴، ص۱۹۹.</ref>
| |
| | |
| اما در آخر این که آیا شیطان استکبار کرد یا از عالین بود خود قرآن کریم در آیهٔ بعد جواب میدهد که: {{قرآن|قال انا خیر منه خلقتنی من نار و خلقته من طین}}.<ref>ص / ۷۶.</ref>
| |
| | |
| علامه میفرماید: اینجا است که ابلیس از پرسش خدا جواب داده و علت سجده نکردن خود را بیان میکند، و آن این است که: من شرافت ذاتی دارم؛ چون مرا از آتش خلق کردهای و آدم مخلوقی از گل است. در این پاسخ اشاره ای است به این که از نظر ابلیس، اوامر الهی وقتی لازم الاطاعه است که حق باشد، نه این که ذات اوامر او لازم الاطاعه باشد. چون امرش به سجده کردن حق نبوده، اطاعتش واجب نیست.<ref>تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۴۵.</ref>
| |
| | |
| و نیز در تفسیر نمونه آمده است: اما ابلیس با نهایت تعجب شق دوم را انتخاب کرده و معتقد بود برتر از آن است که چنین دستوری به او داده شود؛ لذا با کمال جسارت به مقام استدلال در مخالفتش با فرمان خدا برآمد و گفت: من از او (آدم) بهترم، مرا از آتش آفریدهای و او را از گل.<ref>تفسیر نمونه، ج۴، ص۱۹۹.</ref> این بود خلاصه ای از تفسیر عالین از دیگاه قرآن کریم.
| |
| {{پایان پاسخ}} | |
| {{مطالعه بیشتر}} | | {{مطالعه بیشتر}} |
|
| |
|