automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| توضیحات = محتوای روایت با ذیکر روایات ناسازگار است. | | توضیحات = محتوای روایت با ذیکر روایات ناسازگار است. | ||
}} | }} | ||
'''حرامزاده بودن غیرشیعه''' مضمون روایتی در | '''حرامزاده بودن غیرشیعه''' مضمون روایتی در کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]] است، که از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] و از نظر محتوا با دیگر روایات ناسازگار دانسته شده است. | ||
کتاب | |||
== متن و ترجمه == | == متن و ترجمه == | ||
خط ۵۴: | خط ۵۳: | ||
== بررسی سند == | == بررسی سند == | ||
حدیث حرامزاده بودن غیر شیعه، در کتاب | حدیث حرامزاده بودن غیر شیعه، در کتاب [[الکافی (کتاب)|کافی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است.<ref name=":0" /> علی بن عباس جراذینی یکی از راویان سلسلهسند این روایت، [[حدیث ضعیف|ضعیف]] دانسته شده است.<ref>ابن داوود؛ رجال ابن داوود، قم ف رضی، ۱۳۹۳ ه. ق ، ص۲۶۱؛ تفرشی؛ نقد الرجال، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۸ ه. ق ، ج۳، ص۲۷۴؛ خوئی، ابوالقاسم؛ معجم رجال الحدیث، بی جا، بی نا، چا پ پنجم، ۱۴۱۳ ه. ق ، ج۱۳، ص۷۲.</ref> [[احمد بن علی نجاشی|احمد نجاشی]] رجالشناس [[شیعه]]، او را [[غلو|غلوکننده]]<ref>نجاشی؛ رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۳۱۶ ه. ق ، ص۲۵۵.</ref> و [[علامه حلی]] وی را فردی فرومایه که به روایتش اعتنایی نمیشود شمردهاند.<ref>علامه حلی؛ خلاصه الاقوال، بی جا، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، ۱۴۱۷ ه. ق ، ص۳۶۷.</ref> حسن بن عبدالرحمن حمانی دیگر راوی این سلسلهسند نیز [[حدیث مجهول|ناشناخته]] بوده و در کتابهای رجالی درباره او مطلبی ذکر نشده است.<ref>نمازی شاهرودی، علی؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، چایخانه حیدری، چاپ اول، بی تا، ج۲، ص۴۱۸.</ref> از این رو، این روایت را از نظر سند [[حدیث ضعیف|ضعیف]] شمردهاند. | ||
== بررسی محتوا == | |||
در این روایت، غیرشیعیان حرامزاده شمرده شدهاند، که با دیگر روایات منابع شیعه ناسازگار دانسته شده است؛ چراکه بر اساس روایات، هر کسی با آداب و رسوم خود ازداوج کند، حتی اگر مسلمان نباشد، حلالزاده است. | |||
در این روایت نسبت به غیرشیعیان عبارت «اَوْلَادُ بَغَایا» بهکار رفته که دو احتمال برای آن ذکر شده است: «کسی که از راه زنا به دنیا آمده باشد» و «کسی که از مال حرام به دنیا آمده باشد». برخی با توجه به علتی که در روایت ذکر شده احتمال دوم را درست دانستهاند. | |||
در دلالت این حدیث نیز مشکلاتی وجود دارد که نمیتوان آن را پذیرفت مثلاً آیا «بغی» به معنی زنا زاده است یا حرام لقمه؟ چون حرامزادگی دو معنا دارد: یکی اینکه از زنا بدنیا بیاید؛ و دیگر آنکه از مال حرام بدنیا بیاید | |||
در این روایت امام علت آورده که چون خمس و خراج و غنیمت مال ماست و دیگران تصاحب کردهاند پس این اموال بر آنها حرام است و بچههای آنها نیز ثمره همین اموال هستند یا مثلاً امام میگوید چون یکی از غنیمتها کنیزان است پس ازدواج با آنها نیز جایز نمیباشد؛ در حالی که ازدواج با هر کسی طبق معیارهای اعتقادی همان شخص صحیح است چه دیگران آن را جایز بدانند یا ندانند و اهل سنت ازدواج با کنیز را جایز میدانند هرچند این کنیز در جنگی دستگیر شده که با فرماندی معصوم نباشد. | |||
از سوی دیگر همه اهل سنت که از کنیز متولد نشدهاند تا کسی بگوید همه اینها بر خلاف نظر ماست، پس نامشروعند. | |||
امروز نیز که اصلاً کنیزی وجود ندارد تا کسی آنها را متهم کند که با کنیزی که در آن حقی نداشتند ازدواج کردهاند. | |||
# | # | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||