automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
یکی از آیات مهم قرآن درباره تکریم انسان آیه ۷۰ [[سوره اسراء]] است: {{قرآن|وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ|ترجمه=و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم.|سوره=اسراء|آیه=۷۰}} در تفسیر این آیه گفتهاند: «روح انسان علاوه بر امتیازات جسمی مجموعهای است از استعدادهای عالی و توانایی بسیار برای پیمودن مسیر تکامل بطور نامحدود.»<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۲، صفحه ۱۹۸</ref> بعضی دلیل این تکریم را اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده میدانند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۲، صفحه ۱۹۸</ref> | یکی از آیات مهم قرآن درباره تکریم انسان آیه ۷۰ [[سوره اسراء]] است: {{قرآن|وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ|ترجمه=و به راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم.|سوره=اسراء|آیه=۷۰}} در تفسیر این آیه گفتهاند: «روح انسان علاوه بر امتیازات جسمی مجموعهای است از استعدادهای عالی و توانایی بسیار برای پیمودن مسیر تکامل بطور نامحدود.»<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۲، صفحه ۱۹۸</ref> بعضی دلیل این تکریم را اعطای قوه عقل و نطق و استعدادهای مختلف و آزادی اراده میدانند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱۲، صفحه ۱۹۸</ref> | ||
در مورد فضیلت انسان بر سایر موجودات در آیه {{قرآن|وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَیٰ کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا|ترجمه=و آنها را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری آشکار دادیم.|سوره=اسراء|آیه=۷۰}} مباحث مختلفی گفته شده است. علامه طباطبایی میفرماید: «انسان در میان سایر موجودات عالم خصوصیتی دارد که در دیگران نیست، و آن داشتن نعمت عقل است. و معنای تفضیل انسان بر سایر موجودات این است که در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم انسان بر دیگران برتری داشته و هر کمالی که در سایر موجودات هست حد اعلای آن در انسان وجود دارد.»<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵</ref> | در مورد فضیلت انسان بر سایر موجودات در آیه {{قرآن|وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَیٰ کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا|ترجمه=و آنها را بر بسیاری از آفریدههای خود برتری آشکار دادیم.|سوره=اسراء|آیه=۷۰}} مباحث مختلفی گفته شده است. [[علامه طباطبایی]] میفرماید: «انسان در میان سایر موجودات عالم خصوصیتی دارد که در دیگران نیست، و آن داشتن نعمت عقل است. و معنای تفضیل انسان بر سایر موجودات این است که در غیر عقل از سایر خصوصیات و صفات هم انسان بر دیگران برتری داشته و هر کمالی که در سایر موجودات هست حد اعلای آن در انسان وجود دارد.»<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵</ref> | ||
علامه طباطبایی در ادامه تفسیر این آیه میفرماید: «بنی آدم در میان سایر موجودات عالم، از یک ویژگی و خصیصهای برخوردار گردیده و به خاطر همان خصیصه است که از دیگر موجودات جهان امتیاز یافته و آن عقلی است که به وسیله آن حق را از باطل و خیر را از شر و نافع را از مضر تمیز میدهد. و اما اینکه مفسرین گفتهاند یا روایتی هم بر طبقش رسیده که مقصود از آن خصیصه مسئله "نطق و گویایی" است، یا "بر دو پا راه رفتن"، یا "انگشت داشتن" است که با آنها به دلخواه خود کار کند، یا عبارت از" خوردن با دست" و یاً قدرت بر نوشتن" و یاً خوشترکیبی" و" حسن صورت"، یا "تسلط بر سایر مخلوقات و تسخیر آنهاً است یا آنکه "خداوند پدر ایشان- آدم- را به دست خود خلق کرده"، یا "هم چون خاتم انبیا محمد(ص)، پیغمبری را برای آنان برانگیخته یا آنکه "به خاطر همه اینهاًیی است که گفته شد هیچیک صحیح نیست، بلکه روایات اینها را به عنوان مثل ذکر کرده نه اینکه مراد از آن خصیصه اینها باشد.»<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵</ref> | علامه طباطبایی در ادامه تفسیر این آیه میفرماید: «بنی آدم در میان سایر موجودات عالم، از یک ویژگی و خصیصهای برخوردار گردیده و به خاطر همان خصیصه است که از دیگر موجودات جهان امتیاز یافته و آن عقلی است که به وسیله آن حق را از باطل و خیر را از شر و نافع را از مضر تمیز میدهد. و اما اینکه مفسرین گفتهاند یا روایتی هم بر طبقش رسیده که مقصود از آن خصیصه مسئله "نطق و گویایی" است، یا "بر دو پا راه رفتن"، یا "انگشت داشتن" است که با آنها به دلخواه خود کار کند، یا عبارت از" خوردن با دست" و یاً قدرت بر نوشتن" و یاً خوشترکیبی" و" حسن صورت"، یا "تسلط بر سایر مخلوقات و تسخیر آنهاً است یا آنکه "خداوند پدر ایشان- آدم- را به دست خود خلق کرده"، یا "هم چون خاتم انبیا محمد(ص)، پیغمبری را برای آنان برانگیخته یا آنکه "به خاطر همه اینهاًیی است که گفته شد هیچیک صحیح نیست، بلکه روایات اینها را به عنوان مثل ذکر کرده نه اینکه مراد از آن خصیصه اینها باشد.»<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۱۵</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
== تسخیر زمین و آسمان برای انسان == | == تسخیر زمین و آسمان برای انسان == | ||
خداوند تمام هستی و موجودات و زمین و آسمان را برای انسان میداند و میفرماید: {{قرآن|هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً|ترجمه=خداوند تمام چیزهایی که در زمین وجود دارد را برای انسان خلق نموده است|سوره=بقره|آیه=۲۹}} او عالیترین موجود در این صحنه پهناور است و از تمامی آنها ارزشمندتر. تنها این آیه نیست که مقام والای انسان را یادآور میشود، بلکه در قرآن آیات فراوانی مییابیم که انسان را هدف نهایی آفرینش کل موجودات جهان معرفی میکند، چنانکه در آیه ۱۳ سوره جاثیه آمده است: {{قرآن|وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا|ترجمه=و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد؛}}<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱، صفحه۱۶۳</ref>و در آیات دیگر هم به این موضوع تصریح کرده است.<ref>سوره ابراهیم، آیه ۳۲ و ۳۳، سوره جاثیه آیه ۱۲،</ref> | خداوند تمام هستی و موجودات و زمین و آسمان را برای انسان میداند و میفرماید: {{قرآن|هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً|ترجمه=خداوند تمام چیزهایی که در زمین وجود دارد را برای انسان خلق نموده است|سوره=بقره|آیه=۲۹}} او عالیترین موجود در این صحنه پهناور است و از تمامی آنها ارزشمندتر. تنها این آیه نیست که مقام والای انسان را یادآور میشود، بلکه در قرآن آیات فراوانی مییابیم که انسان را هدف نهایی آفرینش کل موجودات جهان معرفی میکند، چنانکه در آیه ۱۳ [[سوره جاثیه]] آمده است: {{قرآن|وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا|ترجمه=و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام کرد؛}}<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱، صفحه۱۶۳</ref>و در آیات دیگر هم به این موضوع تصریح کرده است.<ref>سوره ابراهیم، آیه ۳۲ و ۳۳، سوره جاثیه آیه ۱۲،</ref> | ||
در آیهای زمین را برای مردم و انسان میداند:{{قرآن|وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ|ترجمه=زمین را برای مردم قرار داد.|سوره=الرحمن|آیه=۱۰}} | در آیهای زمین را برای مردم و انسان میداند:{{قرآن|وَ الْأَرْضَ وَضَعَها لِلْأَنامِ|ترجمه=زمین را برای مردم قرار داد.|سوره=الرحمن|آیه=۱۰}} «این کره خاکی که در اینجا به عنوان یک موهبت مهم الهی ذکر شده و در آیات دیگر از آن به عنوان «مهاد» (گهواره) یاد کرده، قرارگاه مطمئن و آرام و آمادهای است که برای غالب ما اهمیتش در حالت عادی درک نمیشود، اما هنگامی که یک زمین لرزه کوچک همه چیز را به هم میریزد، یا یک آتشفشان، شهری را زیر مواد مذاب و دود آتش دفن میکند، به این حقیقت پی میبریم که این زمین آرام چه نعمت و برکتی است، مخصوصاً اگر به آنچه دانشمندان در باره سرعت حرکت زمین به دور خود، و به دور آفتاب، گفتهاند بیندیشیم اهمیت این آرامش در عین حرکت سریع و سرسامآورش، نه یک حرکت بلکه انواع مختلف حرکت، روشنتر میشود.»<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۲۳، صفحه ۱۱۰</ref> | ||
== انسان، خلیفه خداوند بر زمین == | == انسان، خلیفه خداوند بر زمین == | ||
طبق آیه ۳۰ سوره | طبق آیه ۳۰ سوره بقره، انسان خلیفه خداوند بر زمین است. خداوند میفرماید:{{قرآن|وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَه إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَه|ترجمه=و (به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین، جانشینی (نمایندهای) قرار خواهم داد.|سوره=بقره|آیه=۳۰}} اما در اینکه مقصود از خلیفه در آیه چیست اختلاف وجود دارد. [[آیت الله مکارم شیرازی]] میگوید: «در اینکه منظور از آن در اینجا جانشین چه کسی و چه چیزی است مفسران احتمالات گوناگونی دادهاند. بعضی گفتهاند منظور جانشین فرشتگانی است که قبلا در زمین زندگی میکردند. و بعضی گفتهاند منظور جانشین انسانهای دیگر یا موجودات دیگری که قبلا در زمین میزیستهاند. بعضی آن را اشاره به جانشین بودن نسلهای انسان از یکدیگر دانستهاند. ولی انصاف این است که- همانگونه که بسیاری از محققان پذیرفتهاند- منظور خلافت الهی و نمایندگی خدا در زمین است، زیرا سؤالی که بعد از این فرشتگان میکنند و میگویند نسل آدم ممکن است مبدء فساد و خونریزی شود و ما تسبیح و تقدیس تو میکنیم متناسب همین معنی است، چرا که نمایندگی خدا در زمین با این کارها سازگار نیست.»<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد۱، صفحه۱۷۱</ref> | ||
== آموختن علم به انسان == | == آموختن علم به انسان == |