automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== معنای مباهله == | == معنای مباهله == | ||
در اصل به معنی رها کردن از قید و بند و در دعا به معنی تضرع و واگذاری کار به خداست و از نظر مفهوم متداول در آیه فوق به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر | در اصل به معنی رها کردن از قید و بند و در دعا به معنی تضرع و واگذاری کار به خداست و از نظر مفهوم متداول در آیه فوق به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است. افرادی که درباره مسئله مهم مذهبی گفتو گو دارند در یک جا جمع میشوند و به درگاه خداوند تضرع میکنند و از او میخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ بیست و چهارم، ج۲، ص۴۳۷.</ref> | ||
== آیه مباهله == | == آیه مباهله == | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
=== '''آغاز جریان مباهله''' === | === '''آغاز جریان مباهله''' === | ||
«نجران» که در مرز حجاز و یمن قرار گرفته، در آغاز طلوع اسلام تنها منطقه مسیحینشین در حجاز (عربستان) | «نجران» که در مرز حجاز و یمن قرار گرفته، در آغاز طلوع اسلام تنها منطقه مسیحینشین در حجاز (عربستان) بود؛ پیامبر(ص) به موازات مکاتبه با سران دولتهای جهان و مراکز مذهبی نامهای به اُسقف نجران (ابوحارثه) نوشت که در آن آمده است: «بنام خدای ابراهیم و اسحق و یعقوب، از محمد، پیامبر و رسول خدا، به اسقف نجران، شما را دعوت میکنم که از ولایت و پرستش بندگان، خارج شده و در ولایت و پرستش خداوند وارد شوید وگرنه باید به حکومت اسلامی جزیه (مالیات) بپردازید و در غیر این صورت به شما اعلام خطر میشود». | ||
نمایندگان پیامبر، وارد نجران شدند، اسقف برای تصمیمگیری شورا تشکیل داد. «شرجیل» که به عقل و درایت و کاردانی معروف بود گفت: از پیشوایان مذهبی شنیدهایم که نبوت، روزی از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل منتقل میشود و بعید نیست محمد که از اولاد اسماعیل است، همان پیغمبر موعود باشد. تصمیم بر این شد که شصت نفر از علمای آنها با پیامبر(ص) از نزدیک گفت و گو کنند. | نمایندگان پیامبر، وارد نجران شدند، اسقف برای تصمیمگیری شورا تشکیل داد. «شرجیل» که به عقل و درایت و کاردانی معروف بود گفت: از پیشوایان مذهبی شنیدهایم که نبوت، روزی از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل منتقل میشود و بعید نیست محمد که از اولاد اسماعیل است، همان پیغمبر موعود باشد. تصمیم بر این شد که شصت نفر از علمای آنها با پیامبر(ص) از نزدیک گفت و گو کنند. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
پیامبر(ص) مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرد. نمایندگان در پاسخ گفتند: اگر منظور از اسلام، ایمان به خدای جهان است ما هم ایمان داریم. پیامبر فرمود: اسلام نشانههایی دارد که برخی اعمال شما نشان میدهد که به اسلام واقعی نگرویدهاید؛ مثلا صلیب میپرستید، گوشت خوک میخورید و برای خدا فرزند قایل هستید. | پیامبر(ص) مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرد. نمایندگان در پاسخ گفتند: اگر منظور از اسلام، ایمان به خدای جهان است ما هم ایمان داریم. پیامبر فرمود: اسلام نشانههایی دارد که برخی اعمال شما نشان میدهد که به اسلام واقعی نگرویدهاید؛ مثلا صلیب میپرستید، گوشت خوک میخورید و برای خدا فرزند قایل هستید. | ||
نمایندگان گفتند: او (عیسی(ع)) فرزند خداست چون بدون پدر به دنیا آمده؛ پیامبر فرمود: وضع حضرت عیسی(ع) نظیر حضرت آدم(ع) است. اگر نداشتن پدر دلیل بر فرزند بودن خداوند است، پس حضرت آدم(ع) سزاوارتر است که فرزند خدا باشد. چون نه پدر داشت نه مادر. نمایندگان گفتند: حرفهای شما ما را قانع نمیکند، راهش این است که در وقت مُعینی مباهله کنیم و بر دروغگو نفرین فرستیم و از خدا هلاک او را بخواهیم. (از بعضی کتب معلوم میشود که موضوع مباهله را خود پیامبر پیشنهاد کرد و | نمایندگان گفتند: او (عیسی(ع)) فرزند خداست چون بدون پدر به دنیا آمده؛ پیامبر فرمود: وضع حضرت عیسی(ع) نظیر حضرت آدم(ع) است. اگر نداشتن پدر دلیل بر فرزند بودن خداوند است، پس حضرت آدم(ع) سزاوارتر است که فرزند خدا باشد. چون نه پدر داشت نه مادر. نمایندگان گفتند: حرفهای شما ما را قانع نمیکند، راهش این است که در وقت مُعینی مباهله کنیم و بر دروغگو نفرین فرستیم و از خدا هلاک او را بخواهیم. (از بعضی کتب معلوم میشود که موضوع مباهله را خود پیامبر پیشنهاد کرد و آیه مباهله نازل شد.<ref>آل عمران/ ۶۱.</ref> | ||
قرار شد فردای آن روز برای مباهله آماده شوند، سران نمایندگان نجران پیش از آن که با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر میگفتند: هرگاه دیدید که محمد افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد معلوم میشود در ادعای خود صادق نبوده؛ ولی اگر با فرزندان و جگر گوشههای خود آمد، پیداست که او پیامبر و راستگو است و به قدری به خود ایمان دارد و احساس امنیت میکند که عزیزان خود را آورده | قرار شد فردای آن روز برای مباهله آماده شوند، سران نمایندگان نجران پیش از آن که با پیامبر روبرو شوند به یکدیگر میگفتند: هرگاه دیدید که محمد افسران و سربازان خود را به میدان مباهله آورد معلوم میشود در ادعای خود صادق نبوده؛ ولی اگر با فرزندان و جگر گوشههای خود آمد، پیداست که او پیامبر و راستگو است و به قدری به خود ایمان دارد و احساس امنیت میکند که عزیزان خود را آورده است. هنوز در این گفت و گو بودند که ناگهان چهره نورانی پیامبر(ص) ظاهر شد که دست [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] را گرفته و [[امام علی(ع)]] پیش رو و [[حضرت زهرا(س)]] پشت سر آن جناب حرکت میکردند. نمایندگان همگی با حالت بهت زده به یکدیگر نگاه میکردند و انگشت تعجب به دندان گرفتند که این مرد به دعوت و دعای خود اعتقاد راسخ دارد وگرنه عزیزان خود را در معرض بلای آسمانی قرار نمیداد.<ref>تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰.</ref> | ||
'''انصراف نمایندگان نجران از مباهله:''' | '''انصراف نمایندگان نجران از مباهله:''' | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
'''صلحنامه''' | '''صلحنامه''' | ||
به نام خداوند بخشنده مهربان، این نامهای است از محمّد رسول خدا به ملت نجران و حومه آن، حکم و داوری محمّد درباره تمام املاک و ثروت ملت نجران این شد که اهالی نجران هر سال دو هزار لباس که قیمت هر یک از چهل درهم تجاوز نکند به حکومت اسلامی بپردازند… و جان و مال و سرزمین و معابد ملت نجران در امان خدا و رسول اوست، مشروط بر اینکه از همین حالا از هر نوع رباخواری خودداری کنند.<ref> | به نام خداوند بخشنده مهربان، این نامهای است از محمّد رسول خدا به ملت نجران و حومه آن، حکم و داوری محمّد درباره تمام املاک و ثروت ملت نجران این شد که اهالی نجران هر سال دو هزار لباس که قیمت هر یک از چهل درهم تجاوز نکند به حکومت اسلامی بپردازند… و جان و مال و سرزمین و معابد ملت نجران در امان خدا و رسول اوست، مشروط بر اینکه از همین حالا از هر نوع رباخواری خودداری کنند.<ref>تفسیر نمونه، همان، ص۴۴۰، منشور جاوید، ص۹۸.</ref> | ||
== نظر اهل سنت درباره مباهله == | == نظر اهل سنت درباره مباهله == |