۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
تأثیر پیشدانستهها در تفسیر قرآن | حد و مرز تأثیر پیشدانستهها در تفسیر قرآن چه مقدار است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
نظریّه و رأی صواب و مستقیم آن است که وجود دو نوع اوّل در تفسیر قرآن لازم و ضروری هستند امّا وجود نوع سوم نه تنتها ضرورتی ندارد بلکه از آن در روایات به شدت نهی شدهاست. ما در این نوشتار کوتاه تلاش میکنیم از میان سخنان صاحب نظران در این فن مدّعای مذکور را تبیین کنیم. | نظریّه و رأی صواب و مستقیم آن است که وجود دو نوع اوّل در تفسیر قرآن لازم و ضروری هستند امّا وجود نوع سوم نه تنتها ضرورتی ندارد بلکه از آن در روایات به شدت نهی شدهاست. ما در این نوشتار کوتاه تلاش میکنیم از میان سخنان صاحب نظران در این فن مدّعای مذکور را تبیین کنیم. | ||
فهم و تفسیر معارف قرآن به مانند علوم دیگر، نیازمند اصول، قواعد و روشهای ویژهای است. | |||
== | ==اثبات امکان و لزوم تفسیر== | ||
اصل امکان و لزوم تفسیر قرآن تبیین شود. اصول موضوعه در این باب عبارتند از: | |||
۱ـ علاوه بر محتوای قرآن کریم الفاظ آن نیز عین کلام خداوند میباشد که کلام پیامبر (ص) بر خلاف کسانی که میگویند پیامبر از رهگذر فرایند وحی که نوعی تجربه و یافت حضوری خداوند میباشد محتوای وحی را از خداوند گرفتهاست آنگاه آن را در قالب الفاظی از جانب خود ریختهاست. | ۱ـ علاوه بر محتوای قرآن کریم الفاظ آن نیز عین کلام خداوند میباشد که کلام پیامبر (ص) بر خلاف کسانی که میگویند پیامبر از رهگذر فرایند وحی که نوعی تجربه و یافت حضوری خداوند میباشد محتوای وحی را از خداوند گرفتهاست آنگاه آن را در قالب الفاظی از جانب خود ریختهاست. | ||
۲ـ هدف خداوند از فرستادن کتب آسمانی از جمله قرآن هدایت انسانها میباشد؛ یعنی خداوند به واسطه همین معارف و مطالبی که در قالب کتب آسمانی فرو فرستادهاست میخواهد انسان را هدایت کند. برای دستیابی به چنین هدفی فهم این کتب آسمانی برای انسانها باید میسّر و ممکن باشد.<ref> | ۲ـ هدف خداوند از فرستادن کتب آسمانی از جمله قرآن هدایت انسانها میباشد؛ یعنی خداوند به واسطه همین معارف و مطالبی که در قالب کتب آسمانی فرو فرستادهاست میخواهد انسان را هدایت کند. برای دستیابی به چنین هدفی فهم این کتب آسمانی برای انسانها باید میسّر و ممکن باشد.<ref>مجله قبسات، ش ۱۸، ص۲۸.</ref><nowiki> علاوه بر این دلیل عقلی، صدها آیه و روایت وجود دارد که بر این حقیقت دلالت میکنند. از باب نمونه به دو آیه اشاره میکنیم: {{قرآن|هذا بیان للناس …</nowiki><ref>آلعمران/۱۳۸.</ref> و {{قرآن|نزل به الروح الأمین … بلسان عربی مبین}}.<ref>شعرا / ۱۹۳–۱۹۵.</ref> یعنی قرآن را به زبان عربی آشکار نازل کرد: البتّه باید توجّه داشت که این فهم وقتی بهطور صحیح حاصل میشود که اصول محاوره عقلایی را کاملاً رعایت شود بیان تفصیلی این مطلب در ارائه همین نوشتار بند (ب) خواهد آمد. | ||
۳ـ در صورتی فهم محتوای کتابهای آسمانی برای انسان قابل حصول است که آنها به زبان قابل فهم همان انسانها و مطابق با اصول محاوره عقلایی نازل شوند؛ لذا قرآن مجید میفرماید: {{قرآن|و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبیّن لهم}}<ref>ابراهیم/۴.</ref> «ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (حقایق را) برای آنها آشکار سازد، ...» به تعبیر دیگر زبان قرآن زبان واقع نماست نه از سنخ زبان اسطورهای و سمبلیک چنانکه برخی از غربیان درباره کتب مقدّس خویش در برابر شبهات و اشکالاتی که به آن متون شدهاست به چنین نظریّه زبانشناسانهای در باب کتب مقدس خود پناه بردهاند. | ۳ـ در صورتی فهم محتوای کتابهای آسمانی برای انسان قابل حصول است که آنها به زبان قابل فهم همان انسانها و مطابق با اصول محاوره عقلایی نازل شوند؛ لذا قرآن مجید میفرماید: {{قرآن|و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبیّن لهم}}<ref>ابراهیم/۴.</ref> «ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (حقایق را) برای آنها آشکار سازد، ...» به تعبیر دیگر زبان قرآن زبان واقع نماست نه از سنخ زبان اسطورهای و سمبلیک چنانکه برخی از غربیان درباره کتب مقدّس خویش در برابر شبهات و اشکالاتی که به آن متون شدهاست به چنین نظریّه زبانشناسانهای در باب کتب مقدس خود پناه بردهاند. | ||
خط ۳۰: | خط ۲۲: | ||
موارد ذکر شده برخی از اصول موضوعه و پیشدانستههایی هستند که در تبیین و تثبیت اصل لزوم و امکان تفسیر قرآن نقش اساسی دارند. | موارد ذکر شده برخی از اصول موضوعه و پیشدانستههایی هستند که در تبیین و تثبیت اصل لزوم و امکان تفسیر قرآن نقش اساسی دارند. | ||
== ب) قواعد و اصول محاوره عقلایی که بر اساس آن میتوان قرآن را فهمید == | ==ب) قواعد و اصول محاوره عقلایی که بر اساس آن میتوان قرآن را فهمید== | ||
در واقع با یک نگاه دقیق میتوان گفت که روش فهم و تفسیر قرآن یکی بیش نیست و آن همان روش عقلایی فهم است که عقلا در فهم گفتار و نوشتار دیگران آن را به کار میبرند. از این روش به اصول عقلایی محاوره تعبیر میکنند. این روش اجزاء و مراحلی دارد که در فرایند یک تفسیر روشمند و کارشناسانه، باید به دقّت پیاده و مراعات شود.<ref>مجله معرفت، ش۲۴، ص۱۰.</ref> این مراحل بهطور خلاصه عبارتند از: | در واقع با یک نگاه دقیق میتوان گفت که روش فهم و تفسیر قرآن یکی بیش نیست و آن همان روش عقلایی فهم است که عقلا در فهم گفتار و نوشتار دیگران آن را به کار میبرند. از این روش به اصول عقلایی محاوره تعبیر میکنند. این روش اجزاء و مراحلی دارد که در فرایند یک تفسیر روشمند و کارشناسانه، باید به دقّت پیاده و مراعات شود.<ref>مجله معرفت، ش۲۴، ص۱۰.</ref> این مراحل بهطور خلاصه عبارتند از: | ||
خط ۵۱: | خط ۴۳: | ||
۹ـ رجوع به روایات تفسیری که از ناحیه پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) به ما رسیدهاست پناهگاه و ملجأی است برای یک مفسّر. دستکم رجوع به این روایت در تفصیل مجملات، فهم بطون قرآن، فهم آیات متشابه و … لازم و ضروری است.<ref>مجله قبسات، ش۱۸، ص۳۴–۳۰؛ و نیز مجله معرفت، ش۲۴، ص۸، ۱۰، ۱۳، ۱۷، ۱۹.</ref> | ۹ـ رجوع به روایات تفسیری که از ناحیه پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) به ما رسیدهاست پناهگاه و ملجأی است برای یک مفسّر. دستکم رجوع به این روایت در تفصیل مجملات، فهم بطون قرآن، فهم آیات متشابه و … لازم و ضروری است.<ref>مجله قبسات، ش۱۸، ص۳۴–۳۰؛ و نیز مجله معرفت، ش۲۴، ص۸، ۱۰، ۱۳، ۱۷، ۱۹.</ref> | ||
== ج) ذهنیات و علوم بشری == | ==ج) ذهنیات و علوم بشری== | ||
که دخالت دادن آنها در فرایند تفسیر از نظر روایات و علمای اسلامی به شدت مورد نکوهش و نهی قرار گرفتهاست. هر چند که در طول تاریخ مکاتب مختلف فلسفی، کلامی، عرفانی و… این اشتباه بزرگ را مرتکب شدهاند لکن این عمل همان تفسیر به رأی مذمومی است که یک مفسّر واقعی باید از این امر اجتناب کند. | که دخالت دادن آنها در فرایند تفسیر از نظر روایات و علمای اسلامی به شدت مورد نکوهش و نهی قرار گرفتهاست. هر چند که در طول تاریخ مکاتب مختلف فلسفی، کلامی، عرفانی و… این اشتباه بزرگ را مرتکب شدهاند لکن این عمل همان تفسیر به رأی مذمومی است که یک مفسّر واقعی باید از این امر اجتناب کند. | ||
خط ۶۰: | خط ۵۲: | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه |